سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۴۱ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۲۹۴۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

پوراحمد:

هنوز خود را فیلمساز متوسطی می‌دانم/ دغدغه ساخت فیلم خوب را دارم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,کیومرث پوراحمد
کارگردان پیشکسوت کشورمان با بیان اینکه با ساخت فیلم قصه‌های مجید به مرحله‌ای در زندگی که دوست داشتم دست یافتم، تاکید کرد: من هنوز نیز خود را فیلمساز متوسطی می دانم که سعی می کند هر روز بهتر باشد.

به گزارش خبرآنلاین، کیومرث پوراحمد در نشستی صمیمی با علاقه‌مندان هنر سینما از ویژه برنامه‌های ششمین جشنواره ملی فیلم کوتاه حسنات در پاسخ به این سوال که دغدغه اصلی شما در سینما چیست، اظهار داشت: زمانی که من کار خود را آغاز کردم این هدف را در برنامه خود قرار دادم که در ۴۰ سالگی باید به یک نقطه اوج در سینمای ایران رسیده باشم.

 

وی افزود: اگر در آن روز فکر می‌کردم که باید سینماگر جهانی شوم مطمئنا به آن رسیده بودم.

 

کارگردان سینمای ایران با بیان اینکه با ساخت فیلم قصه‌های مجید به مرحله‌ای در زندگی که دوست داشتم دست یافتم، تاکید کرد: من هنوز نیز خود را فیلمساز متوسطی می دانم که سعی می کند هر روز بهتر باشد.

 

وی ادامه داد: بر این اساس گاهی فکر می‌کنم بدون این دغدغه فیلم‌هایم چه می‌شد چراکه اکنون اعتقاد دارم یک در میان فیلم‌های خوبی دارم.

 

پوراحمد تاکید کرد: دغدغه کنونی من ساخت فیلم خوبی است که هم خودم آن را دوست داشته باشم و هم مردم آن را بپسندند که در غیر این صورت فیلم‌ هر چه جایزه بگیرد نیز فایده‌ای ندارد.

 

وی به نحوه شکل‌گیری فیلم قصه‌های مجید پرداخت و تصریح کرد: ساخت این فیلم در اوایل انقلاب در دستور کار تلویزیون قرار گرفت و تصورها بر این بود که کارگردان باید حتما کرمانی باشد اما مسئولان تلویزیون با این افراد به توافق نرسیدند و ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد.

 

کارگردان قصه‌های مجید اضافه کرد: با خواندن کتاب قصه‌های مجید احساس کردم گویی برای من نوشته شده است و پس از صحبت با هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده داستان یک سال طول کشید تا ۱۲ فیلم از ۶۰ داستان را به فیلمنامه تبدیل کردم.

 

وی تاکید کرد: بخش زیادی از خاطرات نوجوانی خود را وارد داستان قصه‌های مجید کردم و بر این اساس برخی فیلم‌ها بسیار شبیه کتاب و برخی از آن دور است.

 

پوراحمد در پاسخ به این سوال که چرا مجید تلخ است و بغض در چهره دارد، این بغض در کجای زندگی شما وجود داشته است؟ ابراز داشت: البته من اعتقاد دارم که فیلم تلخ وشیرین است اما من به نوعی یتیم بود چراکه ما ۱۲ فرزند بودیم و در نتیجه سهم من از محبت اندک بود.

 

وی گفت: از سویی من لکنت زبان داشتم و لهجه نجف آبادی ما را نیز مسخره می کردند در نتیجه گوشه گیر بودم، بر این اساس زمانی که کتاب و سینما را کشف کردم زندگی من عوض شد و از مدرسه فرار می کردم تا به سینما بروم.

 

کارگردان قصه‌های مجید با یادآوری این خاطره به انتقاد از نحوه آموزش در ایران پرداخت و گفت: روند آموزشی درس‌های بی‌تاثیر در زندگی آینده فرد که اغلب آنها به حافظه سپردنی است هنوز نیز ادامه دارد.

 

وی در پاسخ به این سوال که به چه دلیل اغلب فیلم‌های وی در ژانر کودک است و حتی آدم بزرگ‌های وی نیز کودک هستند، گفت: من گذر زمان و سن خود را احساس نمی‌کنم، درون من هنوز یک کودک بازیگوش هست و گاهی نیز هنوز شور و شوق جوان‌های ۱۸ ساله را دارم.

 

پوراحمد در ارتباط با بازی گرفتن از بازیگران کودک در فیلم‌هایش اظهار داشت: اگر انتخاب بازیگر به ویژه افراد آماتور به شکل صحیح انجام شود ۵۰ درصد مشکل رفع شده است و سپس در صحنه درباره کودکان یا بزرگسالان سعی می کنم شرایط واقعی ایجاد می‌کنم.

 

وی در پاسخ به این سوال که خود را متاثر از موج نوی سینمای ایران یا فیلم‌های جهانی می داند یا خیر گفت: من از سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی مدام هر شب فیلم می بینم و سینما را از همین طریق دوست داشتم اما با اطمینان می گویم که فیلمساز باز نیستم و تحت تاثیر هیچ کس نبوده ام.

 

کارگردان قصه های مجید با بیان اینکه پس از فیلم گاو و قیصر متوجه شدیم که می توان فیلم هایی ساخت که مردم نیز آن را بپسندند، تاکید کرد:ما نیز در همین جامعه زندگی می کنیم و ایده خود را از همین مردم دریافت می کنیم.

 

وی در ارتباط با برنامه‌ای آینده خود در فیلمسازی تاکید کرد: با دلگرمی هایی که از امرالله احمدجو دریافت کردم فیلمنامه طنزی در ارتباط با محمدرضا شاه پهلوی به ذهن من رسیده است که تصمیم دارم ساخت آن را آغاز کنم.

 

پوراحمد در پاسخ به این سوال که آیا سینمای ایران در حال پوست اندازی است وآینده سینمای ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تصریح کرد: نسل جدیدی روی کار آمده است که ایده های جدید، بکر و نویی دارد اما بالاخره سینما دارای داستان و فیلم است.

 

وی افزود: فیلم خوب فیلمی است که در پایان در ذهن تماشاچی تازه آغاز شود نه اینکه در انتها واقعا در ذهن مخاطب به پایان برسد.

 

کارگردان پیشکسوت سینما در پاسخ به این سوال که فیلم کوتاه را به عنوان ساختار قبول دارید؟ اظهار داشت: قطعا همین طور است، آغاز کار من در کانون پرورش فکری با فیلم کوتاه بود سه فیلم کوتاه ساختم و سپس به دنیای فیلم های بلند روی آوردم.

 

وی با بیان اینکه هرکدام از فیلم‌های کوتاه و بلندجایگاه خود را دارد و مانع ژانر دیگر نیست، ادامه داد: به طور مثال محمدرضا مقدسیان مستندساز چیره دستی است و تا آخر عمر در این ژانر فیلم ساخت پس می توان فیلم کوتاه را نیز تا همیشه ادامه داد و یا به ژانرهای دیگر روی آورد.

 

 

 

 

 

 

 

  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش