جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۳:۲۳ - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۰۵۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

پژمان بازغی:

خودم را مجری نمی‌دانم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,پژمان بازغی
«کودک شو» که از شبکه نسیم پخش می‌شود، جزو برنامه‌هایی است که ضمن جلب توجه بیننده، گام‌های موثری در جهت تحکیم ارکان خانواده برداشته است.

به گزارش  تسنیم، ترکیب فاکتورهای به‌روز برنامه‌سازی اعم از عناصر بصری و ساختاری که با حداقل کم‌وکاستی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند نتیجه‌ای بجز ساخت برنامه‌ای با جلب رضایت مخاطب نخواهد داشت؛ تاکنون برنامه‌های زیادی را در ژانر کودک و خانواده از قاب تلویزیون شاهد بوده‌ایم، «کودک شو» (که از شبکه نسیم پخش می‌شود) جزو برنامه‌هایی است که ضمن جلب توجه بیننده، گام‌های موثری در جهت تحکیم ارکان خانواده برداشته است. پژمان بازغی در این برنامه اجرا را به‌طور جدی تجربه کرده است. بازیگری که در زمینه اجرا نیز نمره قابل قبولی را از مخاطبان دریافت کرده است و این امر حاکی از انتخاب هوشمندانه و درست بازغی به‌عنوان مجری «کودک شو» است. در ادامه نقطه نظرات و گفته‌های پژمان بازغی را پیرامون این برنامه و اجرایش، می‌خوانید.

 

چند وقتی است که شما را در مقام مجری می‌بینیم. در کل چقدر به کار اجرا علاقه‌مندید و چه مدتی است که پیگیر اجرا در کنار بازیگری هستید؟

در ابتدا باید بگویم که مدت زیادی نیست کار اجرا می‌کنم، درواقع از زمان آغاز برنامه «کودک شو»؛ علت علاقه‌مندی‌ام به اجرا و حضور در این برنامه به دلیل صحبت‌هایی بود که با ابوذر پورمحمدی و رضا نصیری؛ عوامل و تهیه‌کنندگان این برنامه داشتم. قرار بر این شد تا شاهد برنامه متفاوتی باشیم. برنامه‌ای که با تاپ‌شو‌های تلویزیون ما متفاوت باشد همچنین بیشتر از این‌که بخواهد با مشاهیر یا پیرامون موضوعات خاصی حرکت کند با مردم ارتباط داشته باشد و این موضوع برایم جذاب بود. در گذشته اجراهای پراکنده‌ای داشتم اما نه به این شکل که در این برنامه می‌بینیم، «کودک شو» اولین تجربه جدی و مداوم من در حوزه اجراست.

 

آیا برای اجرای برنامه «کودک شو» الگوی خارجی داشتید؟

خیر؛ من به‌طور کل همه چیز را با سینما مقایسه می‌کنم. به‌عنوان مثال به ورزش فوتبال به این دلیل علاقه‌مندم که در آن درام، تراژدی، جذابیت‌های بصری و... وجود دارد، اجرا در «کودک شو» مانند بازی در مقابل یک نابازیگر است؛ یعنی باید با پدر و مادرهایی مصاحبت داشته باشم که بازیگر نیستند، هرگز جلوی دوربین نرفته‌اند و قرار است اطلاعاتی از آن‌ها داشته باشم که از این طریق یک سری بازی از آن‌ها بگیرم.

 

آیا بعد از کسب چند تجربه‌ در این حوزه، خودتان را یک مجری می‌دانید؟ و به کار کدام‌ یک از مجریان تلویزیونی علاقه دارید؟

به‌هیچ عنوان خودم را یک مجری نمی‌دانم. از بین مجریان تلویزیونی به کار محمدرضا شهیدی‌فرد علاقه‌مندم. به‌نظرم او مجری توانمند و حرفه‌ای است. البته رامبد جوان و مهران مدیری هم کار اجرا می‌کنند اما به نظرم آن‌ها مجری محسوب نمی‌شوند چرا که در حیطه بازیگری (نسبت به اجرا) فعالیت بیشتری دارند.

 

نظرات و بازخوردهایی که تا به این‌جای کار و در مدت پخش پخش برنامه داشته‌اید، چگونه بوده است؟

بسیار خوب بوده است، نقد منفی کم شنیده‌ام و بیشتر بازخوردها مثبت بوده‌اند. خوشبختانه مردم، برنامه «کودک شو» را دوست دارند.

 

شما خودتان صاحب فرزند هستید، به‌نظرتان در «کودک شو» چه میزان به دغدغه‌هایی که والدین (که شما هم شامل آن‌ها می‌شوید) نسبت به کودکانشان دارند توجه شده است؟

یکی از دلایل انتخابم همین امر بود که در درجه اول برنامه‌ای مختص کودک در حال تولید است البته نه‌تنها در راستای کودک بلکه مباحث تربیتی کودک و پدر و مادر و شناخت والدین نسبت به فرزند که با سایر برنامه‌هایی که در طول روز از تلویزیون پخش می‌شوند و مختص خانواده‌اند فرق دارد. علت دیگر حضورم در «کودک شو» این است که خودم صاحب فرزند هستم. براندو می‌گوید؛ «با دو گروه نمی‌توان بازی کرد، یکی کودکان و دیگری اسب؛ زیرا هر دو غیرقابل پیش‌بینی هستند.» به‌نظرم کار با کودک دارای بداهه‌کاری‌های بسیار است، البته باز هم می‌گویم طرف حساب من پدر و مادرها هستند اما همچنان این کار برایم جذاب است.

 

به چه علت؟

چون بخش‌هایی از وجود آن‌ها را مشاهده می‌کنیم که هیچ‌وقت از خود بروز نداده‌اند.

 

چقدر برای این اجرای باورپذیر که به‌نوعی نشان از انتخاب درست شما در این مقام است تلاش می‌کنید؟

من سعی نمی‌کنم مانند مجریان دایره لغاتم مخصوص به آدمی باشد که در چهارچوب خاصی قرار دارد، بر عکس! تلاش می‌کنم ارتباطی صمیمی با خانواده‌ها برقرار کنم به‌طوری که حتی برای لحظه‌ای تصور نکنند در مقابلشان یک مجری‌ای با نام پژمان بازغی ایستاده است، دوست دارم فکر کنند فردی معمولی در کنارشان قرار گرفته که از آن‌ها سوال می‌کند و حالا پدر و مادرها باید جواب دهند. این موضوع نیازمند روانشناسی خاص است که باید دید شکل و شمایل شروع کار با این افراد را چگونه تعریف می‌کنیم، هنگامی که والدین وارد استودیو می‌شوند خوب نگاهشان می‌کنم که صحبت را با پدر شروع کنم یا مادر، این موضوع به تشخیص خودم است و به‌هیچ وجه ربطی به مبحث اجرا ندارد. سعی می‌کنم برنامه‌ام را کنترل کنم، زیرا برنامه به پای من نوشته می‌شود؛ شرکت‌کننده‌ها یک بار در «کودک شو» شرکت می‌کنند و می‌روند بنابراین اگر خانواده‌ها اجرای بدی داشته باشند؛ یعنی برنامه من هم خوب نخواهد بود. به‌همین خاطر باید همه چیز تحت کنترلم باشد.

 

در این گروه رابطه‌تان با بچه‌های پشت صحنه چطور است؟ آیا با گروه تعامل صمیمی برقرار کرده‌اید؟

لازم است این مورد را توضیح دهم مبنای اجرای من طبق قراری بوده که با تمام دست اندرکاران گذاشته‌ایم و بر اساس احترام متقابل است؛ اگر پدر و مادر ضعفی دارند ما به‌هیچ عنوان آن ضعف را به نقطه جذاب گفت‌وگویمان تبدیل نمی‌کنیم و به همه احترام می‌گذاریم. البته اگر پدر و مادری درباره ضعف‌های یکدیگر به ما گفته‌اند، آن را به شکلی با مزه مطرح و حل می‌کنیم، نه این‌که خدایی نکرده آن‌ها را مجازات یا محاکمه کنیم. قرار نیست به خانواده‌ها بگوییم یکدیگر را تحمل کنید بلکه هدف ما تعامل آن‌ها با هم در زندگی مشترک است. هیچ‌گاه سعی نمی‌کنم به خانواده‌ای بی‌احترامی کنم حتی اگر جواب من را به خوبی ندهند بازهم سعی می‌کنم مقابله به مثل نکرده و خطوط تعیین شده را رعایت کنم.

 

اشتباه ما همیشه این است که فکر می‌کنیم اگر راحت بازی کنیم بازیگر خوبی هستیم و اگر راحت اجرا کنیم مجری خوبی خواهیم بود، من با این موضوع موافق نیستم و فکر می‌کنم باید سنجیده صحبت کنیم و به خانواده‌ها، شخصیتشان و کیفیت اجرایی که خواهیم داشت فکر کنیم چرا که ما انگشت روی نقطه‌ای گذاشته‌ایم که جامعه ما را می‌سازد؛ یعنی خانواده، پس نمی‌توان خلاف عرف جامعه و اموری که ارزش محسوب می‌شوند رفتار کرد. بار دیگر تاکید می‌کنم مبنای ما براساس احترام و موضوعمان با تکیه بر شناخت خانواده‌ها نسبت به فرزندانشان در قالب بازی‌های ساده و کودکانه است و پدر و مادر فقط باید حدس بزنند. در خیلی از موارد پیش آمده که اشتباه کرده‌اند. با توجه به زندگی مردم در کلانشهرها می‌خواهیم به آن‌ها بگوییم بازی‌های کوچک و کودکانه در آپارتمان هم قابل اجراست، بسیاری از مواقع می‌بینیم که خانواده‌ها نمی‌دانند فرزندشان باید به بازی‌های متمرکز بپردازد، این موارد نکاتی است که بجای صحبت مستقیم با کارشناس در قالب برنامه‌ای به خانواده‌ها آموزش می‌دهیم.

 

اجرا در «کودک شو» برایتان چه جایگاهی دارد؟

آن‌قدر برای اجرایم اهمیت قائلم که حتی با صدای گرفته تلاش کرده‌ام اجرایم درست باشد و از بین نرود، من مجری‌ای نبودم که مادام مشغول به این کار باشم و انرژی‌ام را کنترل کنم بنابراین با مردم ذوق می‌کنم، خوشحال می‌شوم، فریاد می‌زنم و ناراحت می‌شوم، تمام سعی و تلاشم را می‌کنم تا شبیه خانواده‌ها باشم. هیچ وقت فکر نمی‌کنم که در کجای ماجرا قرار دارم و آن‌ها قرار است در کجا باشند.

 

نظرتان در مورد ژانر کودک قبل از اجرا در «کودک شو» چه بوده و حالا چه تغییری کرده است؟

اگر به کارنامه کاری‌ام توجه کنید سالی یک یا دو کار کودک را مشاهده خواهید کرد. سال گذشته «چهل کچل» کار صادق صادق‌دقیقی، دو سال پیش «بلوگا» کار جعفری، «دور زدن ممنوع» و... را داشته‌ام. در بیشتر کارهایی که کرده‌ام سعی‌ام بر این بوده است نگاهی به قشر کودک هم داشته باشم زیرا معتقدم تعداد زیادی از هنرمندان بزرگ این مملکت از کار کودک به جایگاه اصلی خود دست یافته‌اند. به عنوان نمونه مرحوم کیارستمی که از کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان به نخل طلایی رسید، بزرگان دیگری چون اکبر عبدی و آتیلا پسیانی در «محله بروبیا»، رضا ژیان در «مثل آباد» و یا مرضیه برومند که سالیان سال کار عروسکی و کودک می‌سازد. به‌نظرم کار کودک دنیایی سالم و جذاب‌تری نسبت به کار بزرگسال دارد. بچه‌ها با موضوع خیلی کوچکی می‌خندند آن هم زمانی که خنداندن مردم بسیار سخت شده است.

 

قبل از آغاز برنامه چقدر به تحقیق و پژوهش‌ در زمینه کودک و خانواده پرداختید؟

دوماه قبل از شروع برنامه، درگیر پروژه شدم و با رضا مهرانفر؛ کارگردان و تهیه‌کنندگان برنامه سعی کردیم بسیاری از برنامه‌های ژانر کودک را رصد کنیم، ما می‌دانستیم که قراراست چه اتفاقی در این برنامه بیفتد. به‌هر حال هر کشوری برای خود فرهنگی متناسب با اقلیمش را دارد، بنابراین در برنامه‌ای که ساخته شد به فرهنگ و ارزش‌های ایرانی توجه زیادی داشته و برنامه‌ای ایرانی ارائه کردیم. به طوری که ارزش‌های ایرانی قسمتی از وجود «کودک شو» است.

 

تصور می‌کنید «کودک شو» بتواند تبدیل به یک برند (برنامه تلویزیونی ادامه‌دار) شود؟

خیلی خوب است اگر بتوانیم برنامه «کودک شو» را در تمام شهرها تولید و اجرا کنیم تا راه‌های ارتباطی با مردم را نزدیک‌تر کنیم چرا که متقاضی و دوستداران بسیاری را در نقاط مختلف کشور داریم اما تولید در شهرستان‌ها منوط به اتفاقات و تصمیماتی است که در آینده رخ می‌دهند.

 

از کارهای جدید و آماده پخش خود در سال ۹۶ بگویید.

هم اکنون تمرکزم را معطوف به «کودک شو» کرده‌ام اما فیلم سینمایی «همه چی عادیه» را آماده اکران دارم، مشغول کار در مجموعه تلویزیونی «در جست‌وجوی آرامش» به تهیه‌کنندگی علی آشتیانی و کارگردانی سعید سلطانی هستم و کار در مجموعه تلویزیونی «گمشدگان» به کارگردانی رضا کریمی را هم آغاز خواهم کرد

 

حرفی مانده که بخواهید آن را مطرح کنید؟

«کودک شو» تازه متولد شده است و نیازمند این است که صبر داشته باشیم و انتقادات‌ سازنده‌ای را نسبت به آن ارائه کنیم. «کودک شو» برنامه‌ای است که مورد توجه خانواده‌ها قرار گرفته و آن‌ها از تماشای آن لذت می‌برند. امیدوارم اگر نقدی نسبت به برنامه وجود دارد منصفانه باشد و به بهبود آن کمک کند.

 

 

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش