دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۷:۵۳ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۳۲۳۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی شادمان:

ملاقلی‌پور تذکر می‌داد در هر فیلمی بازی نکنم/ نمی‌خواهم مثل برخی بازیگران از صحنه حذف شوم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,علی شادمان
شادمان می‌گوید: زمانی که در فیلم میم مثل مادر بازی کردم رسول ملاقلی‌پور بسیار مراقب بود و تذکر می‌داد که در هر فیلمی بازی نکنم. از همان زمان برای انتخاب نقش وسواس پیدا کردم تا به سمتی نروم که برخی بازیگران رفته‌اند.

به گزارش ایلنا، علی شادمان بازیگری را در ده سالگی با فیلم میم مثل مادر به کارگردانی رسول ملاقلی پور آغاز کرد و با همان کار شناخته شد. او بعدها با کار‌گردان‌هایی همچون سامان مقدم و کیومرث پوراحمد و در فیلم‌هایی همچون صد سال به این سالها، کیمیا و دیوار به دیوار بازی کرده است. این روزها نیز فیلم ویلایی‌ها با بازی وی اکران شده و به همین بهانه با شادمان گفتگو کرده‌ایم.

 

 بعد از بازی در فیلم میم مثل مادر به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور تصور می‌شد که شما را در فیلم‌های بیشتری ببینیم اما این اتفاق نیفتاد؟

زمانی که در فیلم میم مثل مادر بازی کردم رسول ملاقلی‌پور بسیار مراقب بود و حتی به من تذکر می‌داد که در هر فیلمی بازی نکنم. از همان زمان یک وسواس برای انتخاب نقش پیدا کردم و به شدت دقت داشتم به سمتی نروم که برخی بازیگران رفته‌اند و بعد از چند سال دیده شدن مدام از صحنه حذف شدند. به همین خاطر در انتخاب‌هایم سختگیر شدم و بعد از گذشت ۱۲ سال فقط در ۱۳ فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی کردم و در زمانی که در حال تغییر سن بودم و وارد سن بلوغ می‌شدم؛‌ دو سال در هیچ فیلمی بازی نکردم و بعد از دو سال در سریال کیمیا بازی کردم.

 

 آثاری که بازی کرده‌اید چه در حوزه سینما یا تلویزیون قابل قبول بوده‌اند چگونه به تصمیم‌ برای حضور در این آثار رسیدید؟

معمولاً دلایل موفقیت آثار سینمایی یک معادله و فرمول مشخص دارد که در راس آن فیلمنامه است و بعد کارگردان، تهیه‌کننده و عوامل حرفه‌ای. اگر این عناصر درست در کنار هم قرار گرفته باشند می‌تواند باعث موفقیت یک اثر سینمایی شود.

 

امروز که به گذشته بازمی‌گردید آیا احساس پشیمانی نمی‌کنید که ای کاش در آثار بیشتری بازی می‌کردم؟

 شاید به این فکر کنم که کاش در کارهای کمتری بازی می‌کردم اما اصلاً پشیمان نیستم که چرا در آثار بیشتری بازی نکردم و حتی می‌توانستم در یکی دو اثری که بازی کردم؛ حضور نداشته باشم.

 

 علت اصلی حضور در فیلم ویلایی‌ها چه بود؟ نقشی که در این فیلم دارید مانند آثار قبلی خیلی پررنگ نیست؟

 فیلم ویلایی‌ها یک گروه حرفه‌ای داشت و از ابتدا مشخص بود که نتیجه فیلم درخشان است و تجربه بی‌نظیری برای من بود. کارگردان هم به شدت روی قصه تسلط داشت. فیلمنامه کدهای خوبی به من می‌داد تا بتوانم شخصیتی که وجود داشت را بازی کنم. البته در گفت‌وگوهایی که با کارگردان فیلم داشتیم نیز به نتایج خوبی رسیدیم.

 

من درباره متدهای مختلف مطالعه دارم و خودم نیز دانشجوی رشته کارگردانی هستم اما تلاش دارم در هنگام بازی کردن یک نقش، آن نقش را از فیلتر خودم عبور دهم و سعی نکنم کلیشه‌ای را به عنوان الگو  برای بازی انتخاب کنم یا یک نوع پوسته بازیگری روی بازی‌ام قرار بگیرد زیرا بعد از مدتی تمام بازی‌هایم شبیه هم می‌شود. وقتی کلیت یک نقش مشخص می‌شود و بازیگر جای خود را در قصه و موقعیت‌ها پیدا می‌کند؛ کافیست که با ایجاد تعامل بین خودش و کارگردان وارد جزئیات شد و آن را به ثمر نشاند.

 

در طول این سال‌ها آثاری بازی کردید که فکر می‌کردید جایزه می‌گیرد اما اینگونه نشده. زمانی که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد چه تاثیری روی تصمیم‌‌تان می‌گذارد؟

جایزه اصلاً بد نیست و گرفتن جایزه بسیار لذتبخش است اما موضوع اصلی در هنر جایزه نیست زیرا همیشه جوایز سلیقه‌ای است. اصل موضوع ارائه یک اثر ماندگار در ذهن مخاطب است و اما طبیعی است که برخی‌ از یک اثر خوش‌شان بیاید و برخی آن را دوست نداشته باشند.

 

 این پاسخ به صورت کلی درست است اما وقتی بازیگر در فیلمی بازی می‌کند مانند ویلایی‌ها که سختی‌های جغرافیایی و امکاناتی بسیاری دارد اما در جشنواره جایزه‌ای نمی‌گیرم و به‌جای بازیگر آن؛ فردی جایزه می‌گیرد که حتی یک‌سوم زحمت او را نکشیده قطعاً تاثیر منفی روی او می‌گذارد؟

واقعیت این است که شاید ابتدا ناراحت بشوم اما در طول مدت فعالیت هیچ تاثیری ندارد. زیرا ذات هنر بالاتر از همه جوایز است. آنچه باعث می‌شود من به عنوان بازیگر ناراحت بشوم رفتاری است که با یک اثر خوب در زمان اکران می‌شود زیرا یک اثر هنری وقتی به ثمر می‌نشیند و عوامل آن به هدفشان می‌رسند که آن اثر دیده شده باشد. زیرا هنرمند اثر خود را برای دیده شدن توسط مخاطب می‌سازد. امروز اتفاقی که برای فیلم ویلایی‌ها می‌افتد خلاف این روند است و دلیل اصلی آن به دلیل نوع نگاه مسئولان به سینمای دفاع مقدس و جنگ است. مسئولان فقط در شعار تاکید می‌کنند که دفاع مقدس مهم است و نباید خون شهدا پایمال شود و باید ارزش‌های جنگ حفظ شود. اما در عمل از آثار هنری که درباره این ارزش‌ها ساخته می‌شود هیچ حمایتی نمی‌شود و این نوع رفتار بسیار تلخ‌تر از ندادن ده‌ها جایزه است.

 

از نگاه شما آسیب جدی امروز سینما در حوزه آثار دفاع مقدسی رفتار دوگانه مسئولان است؟

 چرخیدن چرخه اقتصادی و مالی سینما بسیار مهم و لازم است اما در کنار چرخه اقتصادی سینمای ما از یک شکل و چرخه هنری نیز برخوردار است که باید به آنها نیز توجه شود و می‌توان به شکلی برنامه‌ریزی کرد که فیلم‌های اقتصادی و فیلم‌های هنری با هم از استقبال خوبی برخوردار شوند و دیده شوند. لازمه این نگاه هم بازنگری رفتار مسئولان و قانونگذاران است. مشکل دیگر به مخاطبان بازمی‌گردد که به سینما فقط به دید سرگرمی نگاه نکنند و با رفتن به سینما و تماشای آثاری که با آگاهی و اندیشه ساخته شده‌اند چرخه اقتصادی آنها را تقویت کنند و باعث ماندگاری آنها شوند. این مشکل نه تنها برای ویلایی‌ها بلکه برای فیلم اروند نیز که درباره غواصان شهید ساخته شده بود؛ وجود داشت.

 

در تلویزیون سریال‌هایی همچون سرزمین کهن، کیمیا و دیوار به دیوار را بازی کردید که در دو گونه متفاوت بود و با استقبال همراه شد. با این پیش‌فرض که بازیگری که به تلویزیون می‌آید دیگر دغدغه دیده شدن ندارد دلیل حضورت در این دو اثر چه بود؟

بازی در سریال برای من اولویت اول نیست و چند برابر بیشتر از سختگیری‌هایی که برای آثار سینمایی انجام می‌دهم در زمان انتخاب و بازی در سریال سختگیری می‌کنم. در دو سال گذشته بیش از ۱۰ فیلنامه سریال به دست من رسید که از لحاظ مالی بعضاً پیشنهادات خوبی بودند اما آنها را رد کردم. زیرا نمی‌توانستم به موضوع و تم سریال نزدیک شوم اما در سریال‌هایی که بازی کردم به خوبی توانسته‌ام به شخصیت و گروه سازنده نزدیک شوم و با قصه‌اش همراه شوم. البته باید بگویم بعد از سریال دیوار به دیوار با اینکه تجربه موفقی بود دیگر قصد ندارم در سریال‌های طنز بازی کنم. زیرا بازیگر کمدی نیستم و قصد ندارم در این گونه معرفی شوم و اگر در سریال دیوار به دیوار بازی کردم متوجه شدم که اثری است که به سمت هجو نمی‌رود و طنزى شریف مى‌شود. البته این روزها به سمت تئاتر گرایش بیشتری پیدا کردم و دنبال این هستم که از تکرار دوری کنم و بخش‌های مختلف شخصیت خودم را در بازیگری کشف کنم.

 

 

 

 

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش