دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۱:۴۳ - ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۳۵۱۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

امیر جعفری:

می‌ترسم درباره انتخابات یا مسائل اجتماعی حرف بزنم/چرا سینما سراغ فوتبال نمی‌رود؟

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیر جعفری
امیر جعفری در گفتگویی که همراه پوریا کاکاوند برای نمایش ضیافت پنالتی‌ها انجام شد از علاقه‌اش به فوتبال و طرفداری‌‌اش از تیم آلمان گفت و اینکه دوست دارد با کارگردان‌های جوان کار کند. پوریا کاکاوند هم از ظرفیت دراماتیک فوتبال برای آثار نمایشی و دلیل انتخاب امیر جعفری برای تک بازیگر نمایش‌اش صحبت کرد.

به گزارش ایلنا، «ضیافت پنالتی‌ها» نمایشی به نویسندگی و کارگردانی پوریا کاکاوند است که امیر جعفری تک بازیگر آن است؛ روایتی از زندگی «فابیو گروسو»، بازیکن تیم ملی ایتالیا که آخرین پنالتی را برای تیمش وارد دروازه می‌کند تا این تیم بعد از سال‌ها به قهرمانی برسد. «ضیافت پنالتی‌ها» به روایت زندگی این فوتبالیست و پیوند لحظات مهم زندگی او با فوتبال می‌پردازد؛ نمایشی که در آن فوتبال؛ اصل است.

کاکاوند: نپرداختن به موضوع دراماتیکی مثل فوتبال در سینما و تئاتر اشتباه بزرگی است

پوریا کاکاوند (نمایشنامه‌نویس و کارگردان) با اشاره به انتخاب موضوع فوتبال برای روایت داستانش گفت: اگر قبول کنیم که فوتبال مساله‌ای است مثل همه اتفاقاتی که در بستر جامعه رخ می‌دهد و بخشی از روزمره‌هاست و نفس می‌کشد و زندگی می‌کند و آدم‌ها برایش وقت می‌گذارند همان‌قدر که برای سیاست‌شان وقت می‌گذارند، پس باید بپذیریم که عنصری است که می‌شود به آن پرداخت چون مساله مهمی است؛ اما تا به حال در ایران به آن نپرداختیم. درحالی که آن طرف دنیا پر از فیلم‌های فوتبالی است.

اما ما اینجا فوتبال را به عنوان موضوع قصه نمی‌پذیریم چون احساس می‌کنیم فوتبال چیز عجیبی است. نه؛ همانقدر که در خانواده‌ای یک برنامه سیاسی و کودک دیده می‌شود برنامه فوتبالی هم دیده می‌شود، کما اینکه پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی ما برنامه فوتبالی نود است؛ پس باید بپذیریم که فوتبال چیزی است در زندگی روزمره آدم.

کاکاوند ادامه داد: در مرحله دوم فوتبال مساله دراماتیکی است. اگر علاقه‌مند به آن باشید دراماتیک‌تر هم می‌شود. مثلا همین شنبه پیش‌رو فینال جام باشگاه‌های اروپا بین یوونتوس و رئال مادرید بود؛ یوونتوس در ۵ فینال اخیرش باخته و این خیلی این بازی را دراماتیک کرد. همین موضوع به تیمی که وارد زمین می‌شود بک‌گراند می‌دهد که آن دویدن دیگر عادی نیست و مساله خیلی مهم‌تر است. معتقدم فوتبال خیلی موضوع دراماتیکی است و به نظرم اشتباه بزرگی است که به آن نپردازیم.

او با بیان اینکه تمام این نمایش و قصه این فوتبالیست تخیل و غیرواقعی است، گفت: خیلی دوست داشتم این اجرا در ستایش فوتبال باشد؛ چون مهم‌ترین مساله زندگی این آدم فوتبال است و برای همین، مهم‌ترین اتفاقات زندگی‌اش را گذاشتم کنار جام‌جهانی یا مهم‌ترین اتفاق‌های فوتبال. ایتالیا ۲۴ سال قهرمان جهان نشده و هر بار در پنالتی‌ها باخته و الان در فینال است و اگر پنالتی‌ها گل شود قهرمان می‌شود و «فابیو گروسو» اصلا بازیکن مهمی نیست. یک بازیکن معمولی بوده که قرار است آخرین پنالتی را بزند و این موضوع را دراماتیک می‌کند که همین فرد ناگهان قهرمان می‌شود و باید این ماموریت مهم را انجام دهد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیر جعفری

امیر جعفری: طرفدار تیم آلمان‌ام

امیر جعفری، بازیگر نمایش «ضیافت پنالتی‌ها» که راوی زندگی فوتبالیستی است که با آخرین ضربه پنالتی در فینال جام جهانی سال ۲۰۰۶ تیمش یعنی ایتالیا را به پیروزی رساند؛ او درباره این بازی که دستمایه آغاز این نمایش شده است، گفت: وقتی در جام جهانی ۲۰۰۶ پنالتی‌ها شروع شد، نه طرفدار ایتالیا بودم نه فرانسه؛ چون فنِ تیم آلمان هستم.

این بازیگر تئاتر و تلویزیون گفت «فوتبال را خیلی دوست دارم. اما متن «ضیافت پنالتی‌ها» را به‌خاطر فوتبالی بودن‌اش نبود که قبول کردم» و ادامه داد: بیشتر به خاطر عشق، رنج و تلاش این بازیکن بود که تصمیم گرفتم این نقش را قبول کنم. چون هرکدام از ما بالاخره در زندگی شخصی‌مان آرزوی بزرگی داشته‌ایم که بخواهیم به آن برسیم و برای رسیدن به آن مشقت‌هایی را رد کنیم.

جعفری با بیان اینکه «تعادلی را برای ایفای نقش‌های جدی و تراژدی یا طنز و کمدی برای خودم مدنظر ندارم» گفت: کار خوب را دوست دارم حالا هرچه که باشد. هرچند یک موقع‌هایی خودم دلم می‌خواهد کمدی کار کنم که هم حال تماشاچی خوب باشد هم حال خودم. اما بیشتر ترجیح‌ام این است که متن خوب باشد حالا هرکدام که بود؛ کمدی یا جدی فرقی نمی‌کند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیر جعفری

جعفری: دوست دارم با کارگردان‌های جوان کار کنم

کاکاوند: بازیگر چهره می‌تواند سالن را پر کند

امیر جعفری در پاسخ به این سوال که «آیا برایش قبول کردن بازی در کار یک کارگردان جوان که تازه از بدنه دانشگاه جدا شده ریسک بود؟» گفت: به طور کلی دوست دارم با کارگردان‌های جوان کار کنم چون فکر می‌کنم سرشار از ایده‌های ناب هستند و خیلی خوب جلو می‌روند؛ پوریا کاکاوند هم همین‌طور. هرچند کار قبلی‌اش را ندیده بودم اما خیلی تعریف‌اش را شنیده بوم. می‌دانستم یک فیلم سینمایی هم ساخته که فعلا مجوز اکران نگرفته. متن‌اش را که خواندم دیدم متن کوتاه بسیار جذابی است و ایده‌ای که داشت برای پذیرفتن نقش خیلی تاثیرگذار بود.

پوریا کاکاوند (نمایشنامه‌نویس و کارگردان) نیز درباره فعالیت یک گروه تئاتری که تازه از بدنه دانشگاه جدا شده است، گفت: بزرگ شدن و از یک سالن کوچک شروع کردن و اجراهای بزرگ انجام دادن نیازمند داشتن یک گروه است؛ همانطور که ما هم گروهی به نام «سوراخ تو دیوار» را با همکاری جابر رمضانی، روشنک مرادی و پیام سعیدی داریم.

شش سال پیش من در تئاترشهر اجرا داشتم و جابر رمضانی در مولوی و امسال هردو در ایرانشهر اجرا داریم. گروه ما بازیگر نداشت که با بازیگران‌مان رشد کنیم. ولی با همدیگر رشد کردیم و تا جایی که توانستیم با کسانی که از اول کار می‌کردیم ادامه دادیم. این تنها اجرای من است که متفاوت است؛ به خاطر تک بازیگر بودنش و با توجه به شرایطی که الان داریم و باید در سالن خصوصی با قیمت بلیت بالا روزی ۲۰۰ نفر تماشاگر داشته باشیم واقعا نیاز به یک چهره داشتیم که بتواند سالن را پر کند و این موضوع اصلا قابل کتمان نیست.

کاکاوند همچنین با بیان اینکه «وقتی نمایشنامه را به دست امیر جعفری رساندم به راحتی بازی در آن را قبول کرد» گفت: متن را به او دادم و خوش‌اش آمد. البته قبلا یک آشنایی با امیر جعفری داشتم؛ همسرشان خانم ریما رامین‌فر در فیلم‌ام بازی کرده بود و آشنایی داشتیم اما همدیگر را هیچ‌وقت ندیده بودیم.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیر جعفری

بازیگر مونولوگ شبیه دروازه‌بان فوتبال تنهاست

پوریا کاکاوند (نویسنده و کارگردان) با اشاره به اجرایی که دو و نیم سال پیش از «ضیافت پنالتی‌ها» و با بازی بازیگر دیگری در یک کافه داشت، گفت: آن اجرا هم‌زمان با روزهای جشنواره فجر بود و کار تماشاچی چندانی نداشت. با اینکه اجراهای دل‌نشینی داشتیم اما دوست داشتم یک‌بار دیگر این کار را اجرا کنم و دیده شود. اصلا علاقه‌ام این بود که بتوانم هم‌زمان با جام ملت‌های آسیا اجرایش کنم و دوست داشتم سال پیش هم‌زمان با جام ملت‌های اروپا هم آن را روی صحنه ببرم اما «فربود فرهنگ» که در اجرای پیشین نمایش خیلی هم عالی بازی می‌کرد هم به‌خاطر زمان و تداخل اجراهایش نتوانست همراه ما باشد و پروژه عقب افتاد تا بتوانم برایش بازیگری پیدا کنم.

کاکاوند یادآور شد: درگیر ساخت فیلمی بودم وقتی تمام شد «ضیافت پنالتی‌ها» را شروع کردم. به خاطر ماجرای روحی ناشی از توقیف فیلم‌ام دوست داشتم تئاتر کار کنم و برای ایفای نقش این نمایش سراغ امیر جعفری رفتم؛ وقتی کسی قرار است ۵۰ دقیقه حرف بزند باید خیلی توانا باشد و لحظه‌ای اگر اشتباه کند پایان کارش است. معتقدم بازیگر مونولوگ شبیه دروازه‌بان است؛ تنهاست، هیچ دفاعی و مهاجی در کنارش ندارد. دروزاه‌بان آخرین امید یک تیم است که اگر اشتباه کند همه‌چیز تمام است. بازیگر مونولوگ هم همین‌طور است و برای آن نیاز به بازیگر توانایی داریم و امیر جعفری خیلی بازیگر توانایی است.

امیر جعفری بار احساسی نمایش را بیشتر کرد

به امیر جعفری گفتم سخنرانی‌های تِد را ببین

امیر جعفری در پاسخ به این سوال که «برای اجرای این مونولوگ چقدر آگاهانه به شیوه‌های نقالی ایرانی و تک‌برخوانی رجوع کردید؟» گفت: به‌هرحال نقالی یکی از شیوه‌های نمایشی قدیمی ماست هرچند در این اجرا خیلی از آن به طور مستقیم تاثیر نگرفتم؛ در نقالی و پرده‌خوانی یک‌سری موارد را به تماشاچی می‌خواهی القا کنی اما ما در این نمایش برعکس عمل کردیم؛ یعنی به تماشاچی گفتیم ما تعریف می‌کنیم تو تصور و تجسم کن و از صافی ذهن خودت آن را عبور بده. به تماشاگر می‌خواستیم بگوییم آنطور که ما می‌گوییم نگاه نکن بلکه آنطور که خودت دوست داری به داستان نگاه کن.

پوریا کاکاوند هم در این باره گفت: چیزی که امیر جعفری به مونولوگ اضافه کرده و در اجرای قبلی آن نبود این است که کمی بار احساسی ماجرا بیشتر شده؛ یعنی تماشاگر اگر قرار است بخندد، بیشتر می‌خندد و اگر بخواهد گریه کند بیشتر گریه می‌کند؛ که آن هم به جنس تماشاگران مرتبط است.

یعنی اگر این کار در تئاترشهر اجرا می‌شد قطعا به شیوه‌ای دیگر بود. در مورد شباهت به نقالی هم کاملا همین‌طور است؛ اصلا بستر یکی است. وقتی داری قصه‌ای را تعریف می‌کنی شبیه مادربزرگ‌ها می‌شوی، باید قصه تعریف کنی. اما تفاوت چنین اجرایی با پرده‌خوانی این است که بازیگر چیزی ندارد که به آن رجوع کند. باید برای تماشاگر در تخیل‌ات چیزی را بسازد. هرچند این شیوه مونولوگ کاملا شبیه نقالی است؛ اما مقداری بازی‌ها از آن گرفته شده است. بیشتر شبیه سخنرانی‌های تد است. سر تمرین‌ها به امیر جعفری می‌گفتم سخنرانی‌های تد را ببیند، در اجرا بایستد و هیچ‌کاری نکند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیر جعفری

جعفری: می‌ترسم دیگر درباره انتخابات یا مسائل اجتماعی حرفی بزنم

مصاحبه یک ساعته را دو دقیقه کردند

امیرجعفری، در بخش دیگری از این گفتگو در پاسخ به سوالی مبنی بر طرفداری آتشین‌اش از حسن روحانی و انتظار و خواسته‌ای که به عنوان یک هنرمند از او حالا که برای دور دوم ریاست جمهوری انتخاب شده است، دارد» گفت: من مار گزیده شده‌ام. دیگر می‌ترسم مصاحبه‌ای در مورد انتخابات یا مسائل اجتماعی کنم چون در همان گفتگوی قبلی، یک مصاحبه یک ساعته را کردند دو دقیقه و قبل و بعدش را زدند.

جعفری ادامه داد: نمی‌دانم به جای ۶۰ دقیقه گفتگو، از یک خلاصه دو دقیقه‌ای چطور توانستند قضاوت کنند. ناراحت‌کننده است که یک مصاحبه بلند تبدیل به دو دقیقه‌ای می‌شود و می‌گذارند روی سایت‌ها و کانال‌ها که معلوم است قصد تخریب دارند.

پوریا کاکاوند همچنین در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به فعالیت گروه «سوراخ تو دیوار» گفت: دو نفر دیگر از اعضای گروه ایران نیستند اما با ما همکاری دارند. گروه کاملا فعال است و هشت سالش تمام شده.

در این مدت همکاری بلندمدتی برای ما اتفاق افتاده به این دلیل که گروه ادبیات نمایشی هستیم؛ اگر هم کارگردانی می‌کنیم اضافه‌کاری است. «سوراخ تو دیوار» گروهی نیست که طراح صحنه و لباس یا بازیگر داشته باشد. ما گروه ادبیات نمایشی هستیم و هر چهار نفر تولید متن می‌کنیم و کمک‌هایمان به همدیگر در سایه است و دیده نمی‌شود. چیزی که دیده شود این بود که من در دو کار آخر جابر رمضانی مشاور کارگردان بودم و جابر در فیلم من مشاور پروژه. این بخش دیداری آن است اما ساعت‌ها و روزها درباره متن‌هایی که قرار است تولید کنیم جلسه داریم.

نمایش «ضیافت پنالتی‌ها» به نویسندگی و کارگردانی پوریا کاکاوند مونولوگی با بازی امیر جعفری است که در تماشاخانه پالیز اجرا شد.

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش