دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۸:۱۲ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۷۲۹۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

خط قرمز یک مستندساز چه بود؟

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مستند آبی کم‌رنگ
«سعی کردم تمام واقعیت را منعکس کنم و حفظ حرمت شخصیت‌های فیلم به خط قرمزم تبدیل شده بود. در طول ساخت فیلم مدام به این نکته فکر می‌کردم که اگر جای آن‌ها بودم، دلم می‌خواست چه‌طور با من رفتار شود؛ و «آبی‌کم‌رنگ» حاصل پاسخ به چنین پرسشی است.»

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی،در ادامه جلسات هفتگی نمایش فیلم در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر روز گذشته (یکشنبه بیست و هشتم خرداد) مستند «آبی کم‌رنگ» به کارگردانی آرش لاهوتی در سالن سینماحقیقت به نمایش درآمد و سپس نقد و بررسی این فیلم با حضور محمدرضا مقدسیان به عنوان منتقد مهمان برگزار شد.

 

در ابتدای جلسه، آرش لاهوتی که در فیلم خود به موضوع آسیب‌های روانی جانبازان جنگ تحمیلی پرداخته‌ در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (مسئول جلسه‌های نمایش فیلم و مجری برنامه) درباره‌ی شباهت مضمونی فیلم خود با مستندهایی نظیر «ترانه‌ی اندوهگین کوهستان» (زنده‌یاد حامد خسروی) و «ماشین روز قیامت» (سودابه مرادیان) گفت: «درباره‌ی این دو فیلم‌ چیزهای پراکنده‌ای شنیده بودم ولی عمداً نمی‌خواستم آن‌ها را ببینم چون معتقدم فیلم‌سازان در بیان یک موضوع مشترک، از دیدگاه‌های متفاوتی برخوردارند.»

 

وی گفت: «البته فیلم «ترانه‌ی اندوهگین کوهستان» را بعد از تمام شدن فیلم خودم دیدم و متوجه شدم این دو فیلم از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند! فیلم مورد بحث، مستندی فرم‌گراست که بیش‌تر به تدوین اتکا دارد، در حالی که در «آبی کم‌رنگ» سعی شده آدم‌ها و زندگی‌شان در کانون توجه قرار گیرد.»

 

لاهوتی افزود: «از مدت‌ها قبل به موضوع علاقه‌مند شده و قصد داشتم فیلمی با این مضمون بسازم اما از آن‌جا که آمادگی لازم را در خود نمی‌دیدم ساخت آن را به تعویق می‌انداختم. «آبی کم‌رنگ» فیلمِ به‌شدت مشکلی بود که فیلم‌برداری آن نزدیک یک ماه طول کشید.»

 

لاهوتی هم‌چنین در پاسخ به پرسش دیگری از ناصر صفاریان درباره‌ی دشواری‌ها و نحوه‌ی تصویب طرح خود در تلویزیون گفت: «این فیلم در دوران مدیریت قبلی ساخته شد و نخستین فعالیت من در تلویزیون محسوب می‌شود. خوش‌بختانه همه‌ چیز در تفاهم با مدیران تلویزیون پیش رفت و می‌توان گفت دشواری این مسائل بیش‌تر از دشواری‌های ساخت خود فیلم نبود.»

 

وی با اشاره به فرآیند طولانی و تقریباً هشت ماهه‌ی کسب مجوز تصویربرداری (شامل مطالعه‌ی پرونده‌های جانبازان و همکاری پزشکان و مشاوران در این زمینه) به عدم امکان تصویربرداری از بعضی از بیماران اشاره کرد و گفت: «شخصیت‌هایی که در فیلم حضور دارند به سختی و در آخرین مراحل تحقیق انتخاب شدند و سرانجام پس از چند ماه تلاش موفق شدم با آن‌ها ارتباط برقرار کنم که به نظر می‌رسد تاثیر آن در فیلم دیده می‌شود.»

 

لاهوتی در ادامه گفت: «زمان نسبتاً زیادی که صرف تصویربرداری شد به معنای این نیست که ما راش‌های بسیاری در اختیار داشتیم. نکته این‌جاست که به علت وضعیت خاص و غیرقابل پیش‌بینی این نوع بیماران و هم‌چنین عدم آمادگی آن‌ها، بعضی روزها فقط نیم‌ساعت امکان تصویربرداری داشتیم که باعث طولانی شدن مدت زمان تولید شده بود.»

 

بخش دیگر این جلسه به صحبت‌های محمدرضا مقدسیان اختصاص داشت. این منتقد ابتدا ضمن اشاره به کلیدواژه‌هایی که طی سال‌های اخیر در حوزه‌ی جانبازان جنگ تحمیلی به وجود آمده و هم‌چنین نگرش کلیشه‌ای به این کلیدواژه‌ها در فیلم‌های مستند و داستانی تولید شده در سال‌های اخیر گفت: «نکته‌ی قوت فیلم، زاویه‌ی نگاه مستقل کارگردان به این مضمون است و «آبی کم‌رنگ» از این منظر اثر مهمی است اما مهم بودن به معنای بی‌نقص بودن نیست و باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شویم اگرچه معتقدم این فیلم اثر کم‌نقصی در این زمینه است.»

 

وی گفت: «کار مهم فیلم‌ساز در این فیلم، تمهیدی است که او به کار بسته تا مخاطب در مقابل آن گارد نگیرد یا تصور نکند در حال تماشای اثری از نهاد یا سازمان خاصی است، بلکه نتیجه‌گیری کند که سازنده‌ی چنین فیلمی آدمی است که زاویه نگاه خاص خود را دارد و اثرش را براساس همین زاویه نگاه خلق کرده است.»

 

مقدسیان با اشاره به سکانس‌های مختلف این فیلم و بیان این نکته که مقوله‌ی جانبازی و آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان ناشی از جنگ مدت‌هاست به موضوعی کلیشه‌ای تبدیل شده گفت: «یکی از وجوه برجسته و مشهود در این فیلم، امتناع کارگردان از سقوط به ورطه‌ی سانتی‌مانتالیزم و تکرار حرف‌های بارها گفته شده است. در حقیقت، همه چیز برای خلق یک فیلم اشک‌انگیز، با هدف پرداختن حسرت‌آمیز به مقوله‌ی آرمان‌ها فراهم بوده اما فیلم‌ساز از نزدیک شدن به این ورطه پرهیز کرده و می‌توان گفت جنس نگاه او، از این منظر قابل تعریف است.»

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جنبه‌ی انسانی فیلم و تاکید آن بر مقوله‌ی ارتباط گفت: «سینمای مستند ایران تا به حال از این منظر به زندگی جانبازان و عواقب حضور آن‌ها در جنگ نپرداخته بود و اگر جنبه‌های احساسات‌گرایی غلیظ را کنار بگذاریم، تقریباً هیچ‌کدام از فیلم‌سازان، تا به حال به عواقب جنگ برای جانبازان و نگاه آن‌ها به مقوله‌ی عشق نزدیک نشده بود. می‌توان گفت پرده‌برداری از این واقعیت‌ها به شکلی واضح و نمایش آن در برابر چشم بیننده، نخستین قدم در برقراری ارتباط از این زاویه است.»

 

مقدسیان در ادامه گفت: «فیلم‌ساز در این فیلم، مخاطب را در یک سو قرار داده، خودش به عنوان عضو ناظر در سوی دیگر قرار گرفته و سوژه را نیز در برابر مخاطب قرار داده است. در حقیقت او بدون احساساتی شدن یا روبه‌رو شدن با موضوع به صورت تلخ و گزنده تلاش کرده در نقطه‌ی تعادل بایستد و واقعیت موجود را با کم‌ترین دخل و تصرف به مخاطب ارائه دهد.»

 

وی افزود: «سازنده‌ی این فیلم موفق شده مسیر نگرانی‌ها و دغدغه‌های این افراد درباره‌ی ازدواج، تداوم زندگی با خانواده‌ و موضوع تلخ واگذاری حضانت خود به یکی از بستگان را به خوبی هدایت کند و نکته این‌جاست که بیان این مقوله‌ها به طرز عجیبی واقعی است.»

 

بخش پایانی جلسه‌ی نقد و بررسی «آبی کم‌رنگ» به صحبت‌های آرش لاهوتی، کارگردان این فیلم اختصاص داشت. وی گفت: «این فیلم هنوز من را رها نکرده و از آن‌جا که معمولاً یک سال بین فیلم‌هایم فاصله می‌افتد هنوز نتوانسته‌ام تحقیق برای ساخت فیلم بعدی‌ام را آغاز کنم.»

 

لاهوتی گفت: «تاثیر عجیب این فیلم در مرحله‌ی تدوین بیش‌تر نمایان شد. چرا که در زمان تصویربرداری، متوجه بعضی مسائل نبودم و در زمان تدوین، خودم را در جایگاه مخاطب قرار دادم و متوجه شدم با انبوهی از اطلاعات مواجه هستم که از میان آن‌ها باید دست به انتخاب بزنم.»

 

وی افزود: ««آبی کم‌رنگ» برایم معنایی فراتر از یک «فیلم» دارد و این، حاصل ارتباط نزدیک من با شخصیت‌هاست. در این فیلم، مصالح لازم برای ارائه‌ی موضوع به شکلی دیگر فراهم بود اما آدم‌های این فیلم مثل اعضای خانواده‌ام شده بودند و تمام تلاشم این بود که کرامت و احترام‌شان را حفظ کنم.»

 

لاهوتی در پایان گفت: «سعی کردم تمام واقعیت را منعکس کنم و حفظ حرمت شخصیت‌های فیلم به خط قرمزم تبدیل شده بود. در طول ساخت فیلم مدام به این نکته فکر می‌کردم که اگر جای آن‌ها بودم، دلم می‌خواست چه‌طور با من رفتار شود؛ و «آبی‌کم‌رنگ» حاصل پاسخ به چنین پرسشی است.»

 

 

 

 

 

  • 16
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش