شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۱۴ - ۲۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۸۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

رویا جاوید نیا:مردم به کاراکترم در «سایه بان» بد و بیراه می گویند!

سایه بان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سریال «سایه بان» یکی از کارهای پرمخاطب شبکه دو به کارگردانی برادران محمودی است که به قسمت های پایانی خود نزدیک می شود.

بانی فیلم رویا جاویدنیا یکی از بازیگران این مجموعه است که ایفاگر نقش مهشید و مادر آرمان است. نقشی که شاید در نگاه نخست به نظر برخی از مخاطبان این سریال، نقش منفی و خودخواه و مستبد و بی احساسی به نظر بیاید. اما مهشید هم با همه رفتارها و طرز تفکری که دارد، در نهایت یک مادر است و با تصمیماتی که می گیرد، هرچند درست و یا غلط درصدد خوشبختی تنها فرزندش است. رویا جاویدنیا پیش از این هم در سریال ها و فیلم های بسیاری ایفای نقش کرده است. از جمله حیرانی و وضعیت سفید. اما با توجه به کاراکتری که در این سریال بازی کرده بیشتر مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفته است. از این رو بانی فیلم با وی گفت و گویی پیرامون این مجموعه و فعالیت های دیگر وی داشته است که در ادامه می خوانید:

 

***

 پس از سریال «سایه بان» که این شبها روی آنتن است، این روزها مشغول بازی در چه کاری هستید؟

– به تازگی بازی ام در فیلم «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی تمام شده است. بعد از آن در هیچ کاری حضور ندارم.

 

 برای جشنواره فجر چطور؟

– فیلم «خیابان دیوار» به کارگردانی بهمن کامیار را کار کرده بودم که فکر می کنم به جشنواره راه پیدا نکرد.

 

 درباره نقشی که در فیلم «بنفشه آفریقایی» بازی کرده اید، توضیح می دهید؟

– نقشم در این فیلم خیلی کوتاه بود و او را اصولا در طول فیلم کم می بینیم. اما در واقع بعد از نقش خانم معتمدآریا زنی است که در طول فیلم درباره آن خیلی صحبت می شود.

 

 فکر می کنم از آن نقش هایی است که حضور کوتاه اما تاثیر گذاری در طول فیلم دارد؟

– امیدوارم که این طور باشد. به این دلیل که تا فیلم را نبینی نمی دانی چه اتفاقی برایش می افتد. تصور من این بود که این نقش حضور فیزیکی کوتاهی در کار دارد، اما درباره آن خیلی صحبت می شود و حضورش در طول فیلم احساس می شود.

 

 بله به هر حال تدوین هم خیلی روی یک فیلم یا سریال تاثیر مثبت و یا منفی دارد.

– بله دقیقا. فیلمنامه یک چیز است و بحث تدوین اتفاق دیگری است و ممکن است آن چیزی که فکر می کردی از آب درنیاید و یا بالعکس. به هر حال امیدوارم اتفاق خوبی برای این کارها بیفتد.

 

 با نگاهی به رزومه کاری شما می توان گفت که حضور شما بیشتر از تلویزیون در سینما بوده است. دلیل خاصی دارد که کمتر در سریال های تلویزیونی بازی می کنید؟

– من پیش از «سایه بان» هم در چند سریال بازی کردم، اما حضورم در آن کارها به اندازه نقشی که در «سایه بان» بازی کردم، نبود. به هر حال مهشید در این سریال حضور پررنگی دارد. اما خب به دلیل مشکلات و محدودیت هایی که در کارهای تلویزیونی وجود دارد، چندان تمایل به بازی در کارهای تلویزیونی ندارم.

 

 محدودیت و خطوط قرمز که در همه سریال ها معمولا وجود دارد. اما منظور شما چه نوع سختی و مشکلاتی است؟

– منظورم محدودیت هایی است که برای خانم های بازیگر در تلویزیون وجود دارد. به خصوص در نوع پوشش و حجاب که خیلی آزاردهنده است. به عنوان مثال من در «سایه بان» و در فصل تابستان که تصویربرداری انجام می شد، با پوششی مقابل دوربین می رفتم که خیلی سخت و آزاردهنده بود. به هر حال دست بازیگر بسته می شود و من باید در تمام صحنه ها با همان پوشش بازی می کردم.

 

 بله و این برای مخاطب هم باورپذیر نیست. اینکه یک خانم چه در اتاق خواب و چه بیرون از منزل و در محل کار با یک پوشش ظاهر می شود، چندان خوشایند و باورپذیر نیست. ولی به هر حال این مسائل جزو خطوط قرمز این رسانه محسوب می شود.

– بله موافقم. من هم با قوانین و خطوط قرمز تلویزیون آشنا هستم. اما خب نباید اینگونه باشد. ما چیزی را به مخاطب القاء می کنیم که اصلا وجود ندارد. به همین دلیل تلویزیون با ریزش مخاطب روبروست.

 

 در کنار محدودیت هایی که در تلویزیون وجود دارد، تا چه حد فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد شده راضی کننده نبوده است و به همین دلیل حضور کمرنگی در تلویزیون دارید؟

– می توانم بگویم که چندان فیلمنامه های خوبی که دوست داشته باشم در تلویزیون به من پیشنهاد نشده است. اما وقتی این سریال به من پیشنهاد شد، خیلی دوست داشتم با برادران محمودی کار کنم. چون هم فیلمنامه را دوست داشتم و هم فضای کار را.

 

 پس از این تجربه همکاری و فضای کار با این دو کارگردان راضی بودید؟

– بله خیلی کار کردن با برادران محمودی را دوست داشتم و تجربه خوبی بود. کار کردن با آنها سخت نبود و پشت صحنه خوبی این سریال داشت و فضای دوستانه ای در کار حاکم بود. گروه هم چه بازیگران و چه پشت صحنه خوب و حرفه ای بودند. بنابراین فضای خوبی که در این کار وجود داشت، باعث شد تا سختی کار و شرایط کار برای تلویزیون را بتوانیم تحمل کنیم. اتفاقا به نوید محمودی گفتم شما باید به بازیگران خانم این کار سختی کار بدهید. بازی با این پوشش در گرما خیلی کار سختی بود. به همین دلیل است که من از کارهای تلویزیونی اجتناب می کنم. وگرنه مخاطب گسترده ای که تلویزیون دارد را دوست دارم.

 

 اتفاقا می خواستم بدانم با توجه به نقش مهشید در این سریال، چه فیدبکی از مخاطب گرفته اید؟

– به هر حال نظرات که جالب است. البته می دانستم که وقتی برای تلویزیون کار می کنم، چنین بازتاب گسترده ای دارد و از طرفی پیشنهادهای بسیاری می شود. ولی به دلیل اینکه در تلویزیون دوست داشتم کم کار و گزیده کار باشم، بسیاری از پیشنهادها را نپذیرفتم. وگرنه اگر کارگردانی مثل حسن فتحی به من پیشنهاد همکاری بدهد، با کمال افتخار می پذیرم. بنابراین منظورم این نیست که از کارهای تلویزیونی فرار می کنم. اما ترجیح می دهم در سریال هایی حضور داشته باشم که فیلمنامه و کارگردان حرفه ای داشته باشد.

 

 اتفاقا با سریال هایی که تا به امروز بازی کرده اید، ثابت کردید که کارگردان برایتان خیلی مهم است. شما با کارگردان هایی مثل حمید نعمت الله و یا امید بنکدار و کیوان علیمحمدی و برادران محمودی کار کردید که تجربه سینمایی دارند.

– بله خب به این دلیل که کارگردان های حرفه ای هستند. به هر حال فکر می کنم هر بازیگری دوست دارد با کارگردان های حرفه ای کار کند.

 

 بله با نظر شما موافقم. اما به هر حال بازیگری شغلی است که باید حضور مداوم در تلویزیون و یا سینما داشته باشید تا فراموش نشوید. این طور نیست؟

– بله شما درست می گویید. شاید بسیاری از بازیگران هم این روند را در پیش می گیرند و دوست دارند که باشند و دیده شوند. اما من از این زاویه نه به این موضوع فکر کردم و نه وارد آن شدم. به این معنی نیست که از دیده شدن و شهرت خوشم نیاید. اما دوست ندارم به هر عنوانی مطرح شوم. اتفاقا خیلی دوست دارم کار کنم، ولی برای دیده شدن دست و پا نمی زنم. به همین دلیل است که کم کارم و کمتر دیده می شوم.

 

 بله و مهشید هم از آن نقش های خاصی بود که شما در این سریال بازی کردید. به دلیل همین ویژگی هایی که داشت، پذیرفتید؟ چون به قدری باورپذیر این نقش را بازی کردید که مخاطب مهشید را دوست ندارد.

– اگر این طور بوده باشد که خیلی هم خوشحال می شوم. اتفاقا بازخوردهایی که از این کار گرفتم نشان می داد که چقدر مردم این کاراکتر را جدی گرفته اند و به او بدو بیراه می گویند و دوستش ندارند. بنابراین خوشحالم که کارم را درست انجام داده ام.

 

 شما خودتان مهشید را کاراکتر منفی می دانید؟

– نه. من فکر می کنم که مهشید شخصیت منفی سریال نیست. امیدوار بودم وقتی سریال دیده می شود، به خصوص خیلی از مادرهایی که با این شرایط پسرشان قصد ازدواج دارند، با مهشید همذات پنداری کنند و یک جاهایی به او حق بدهند. اصلا خودشان را به جای او بگذارند و ببینند اگر در شرایط مهشید قرار داشتند، چه تصمیمی می گرفتند. بیشتر دلم می خواست این اتفاق بیفتد و نمی خواستم که مخاطب مهشید را آدم بدی بداند که اصلا گذشت ندارد و به فکر منافع خود است و یا اینکه خصلت های انسانی برایش مهم نیست و خانواده سارا در مقابل در عین سختی هایی که در زندگی دارند، هوای هم را بیشتر داشته باشند. نمی خواستم این تقابل پیش بیاید. من می خواستم که مخاطب به مهشید نگاه واقعی داشته باشد و او را سیاه نبیند. شاید هر کسی به جای او باشد، چنین تصمیماتی بگیرد و یا چنین برخوردی با مسائل داشته باشد. مهشید آدمی است که به خاطر همسرش بدهکار است و به دنبال راهی برای خلاص شدن از این مخمصه است. در عین اینکه خودش به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست، برادرش این فکر را به سر او می اندازد. بنابراین او راهی به جز این کار ندارد. از این رو مهشید از ابتدا چنین تفکری ندارد و به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست. به هر حال او هم مادر است و صلاح زندگی پسرش را در این می بیند که با نگاه واقع بینانه تری نسبت به ازدواج داشته باشد.

 

 خودتان هم به عنوان مخاطب سریال را دنبال می کنید؟

– بله و یک جاهایی می بینم که مهشید بدجنسی می کند. اتفاقا چون کار را تمام شده می بینم، برایم جذاب تر است و دوست دارم سریال را بعد از تدوین و به عنوان مخاطب ببینم. چون کار زمانی که تولید می شود با زمانی که به پخش می رسد، خیلی تفاوت دارد.

 حال که مخاطب سریال هستید، از نتیجه کار راضی بودید؟

– بله منتهی فکر می کنم برخی دیالوگ های مهشید خیلی تند و تیز است و اصولا با کاراکتر من خیلی تفاوت دارد. خب برایم از طرفی این نکته خیلی جالب بود که قرار است کاراکتری را بازی کنم که ۱۸۰ درجه با خودم فاصله دارد. از طرفی برایم این میزان از خشم و مخالفت های مهشید خیلی سخت بود. اما خب از خروجی کار راضی هستم.

 

 با این حال از ابتدا که این نقش به شما پیشنهاد شد، نگران بازخورد مخاطب نبودید؟ چون معمولا در کارهای تلویزیونی مخاطبان با شخصیت های این چنینی ارتباط خوبی برقرار نمی کنند و یا کارگردان ها ترجیح می دهند از این پس چنین نقش هایی را به شما پیشنهاد بدهند؟

– اتفاقا از این قضیه نمی ترسیدم و نگران این مسئله نبودم. چون گاهی برای بازیگر هم جذاب است در کنار اینکه برای بازی در نقش های مثبت می گویند چقدر خوبی، خلاف این چیزها را هم بشنود. چون من وقتی می شنوم که مهشید چقدر زن خودخواهی است، خوشحال می شوم که کارم را درست انجام داده ام. درباره پیشنهادهایی هم که می شود، با نظر شما موافقم. نکته ای است که برای همه بازیگران اتفاق می افتد. به عنوان مثال برای لعیا زنگنه پیش آمد و تا مدتها نقش های مثبت را به او پیشنهاد می دادند. بنابراین امیدوارم اگر هم پیشنهاد نقش های منفی به من می شود، تکرار مهشید نباشد. اتفاقا من نقش های کمیک را خیلی دوست دارم و از تجربه های متفاوت استقابل می کنم.

 

 اگر به شما کار طنز پیشنهاد شود، می پذیرید؟

– بله اما هنوز پیشنهادی در این زمینه نداشتم. همانطور که پیش از این هم گفتم من به بازی در نقش های متفاوت و اینکه حتی از خودم خیلی دور باشد، علاقه مند هستم.

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش