چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴
۰۸:۳۹ - ۱۴ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۳۸۰۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

سالروز درگذشت مادرترزا

درباره زندگی و خدمات مادر ترزا؛ از خانواده‌ای ثروتمند در کنار فقرا

مادرترزا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش زندگی سلام، «اگنس گونجا بویاجیو» معروف به مادرترزا (Mother Teresa) در ۲۶ اوت ۱۹۱۰ در «اسکوپیه» پایتخت جمهوری مقدونیه در یک خانواده آلبانیایی ثروتمند به دنیا آمد. پدرش «نیکولا بویاجیو»، یک تاجر موفق و فعال سیاسی بود. بعد از مرگ پدر، مادر  اگنس او را بر اساس تعالیم کلیسای کاتولیک آموزش داد.

 

اگنس از همان ابتدا مجذوب داستان ‌های زندگی مبلغین و خدمات آن ها بود. او در دوازده سالگی تصمیم گرفت عمر خود را صرف یک زندگی معنوی کند. در ۱۸ سالگی خانه را ترک کرد و به عضویت گروه خواهران لورتو در ایرلند درآمد. اگنس می دانست که دوست دارد به خدمت و کمک به دیگران، به ویژه از طریق آموزش و پرورش بپردازد.

 

باور او بر این بود که کلیسا این فرصت را برایش فراهم می کند، هرچند نمی دانست این کار چقدر ممکن است به طول بینجامد. در سال ۱۹۲۸ هندوستان رفت و به گروه «tas» پیوست. به‌خاطر ارادتی که به «ترزا اهل آویلا»، راهبه اسپانیایی و بنیان گذار یکی از جریان های  خدمات خیرخواهانه داشت، نام ترزا را برای خود برگزید. هنگام مرگ او خیریه اش دارای بیش از چهار هزار راهبه بود و در ۱۲۳ کشور جهان فعالیت می کرد. جزئیات بیشتری از حقایق جالب توجه  زندگی مادر ترزا را در ادامه مطلب می خوانید.

 

تولد و کودکی

«اگنس گونجا بویاجیو» سومین و آخرین  فرزند یک خانواده کاتولیک بود. پدر و مادرش «نیکولا» و «درانافیل بویاجیو» در شهر اسکوپیه از شهرهای عمدتا مسلمان نشین منطقه بالکان زندگی می کردند. نیکولا یک بازرگان موفق بود و درانافیل به خانه داری و مراقبت از فرزندان می پرداخت. وقتی اگنس هشت ساله بود پدرش را به طور غیر منتظره ای از دست داد و خانواده اش دچار مشکلات زیادی شدند. درانافیل  مجبور بود برای گذران زندگی و کسب درآمد به فروش منسوجات و گلدوزی های دست دوز خود بپردازد.

 

مخالفت خانواده با تصمیم اگنس

مادر اگنس از تصمیم دختر کوچکش برای انجام ماموریتی طولانی در یک منطقه بسیار دور برای کمک به فقرا شوکه شد. با این حال از آن جایی که همیشه از کارهای اگنس حمایت کرده بود، فقط یک روز طول کشید تا رضایت خود را از تصمیم او اعلام کند. برادر اگنس نیز که در آن زمان سن کمی داشت به شدت با تصمیم خواهرش مخالف بود. او نمی توانست تصمیم اگنس برای زندگی در فقر را درک کند.

 

ترک همیشگی خانواده

ترزا در نهایت  در ۱۸ سالگی خانه را ترک کرد و به عضویت گروه خواهران لورتو در ایرلند درآمد و پس از آن، دیگر هرگز مادر و خواهرش را ندید. مادر و خواهر او  در آلبانی دفن شدند و مادرترزا در سال های پایانی زندگی و قبل از مرگش اغلب بر سر مزار آن ها می رفت و سرانجام خود نیز در همان جا دفن شد. او توجه زیادی به قبرهای خواهر و مادرش کرد و  بر تغییر موقعیت قبرها به طوری که آرامگاه  آن ها نزدیک تر به یکدیگر قرار بگیرد، نظارت داشت.

 

آموزش های پزشکی

مادر ترزا بعد از ترک صومعه به جای این که مستقیم به مناطق فقیرنشین برود  چند هفته را در شهر «پاتنا»ی هند صرف آموزش اطلاعات پایه ای پزشکی کرد. پس از کسب این اطلاعات در دسامبر ۱۹۴۸ مادر ترزای ۳۸ ساله، خودش را برای ورود وزندگی در میان مردم فقیر کلکته آماده دید.

 

خودداری از ملاقات با پاپ

تلاش های مادر ترزا بالاخره مورد توجه رهبران کلیسا قرار گرفت و کم کم حمایت های کلیسا از کارهای او آغاز شد. در سال ۱۹۶۵ «پاپ پاول» ششم برای دیدن مادر ترزا به هند رفت اما مادرترزا به پاپ اطلاع داد که به دلیل مشغله زیاد کار و زندگی در میان فقرا نمی تواند با او دیدار داشته باشد. این کار ترزا، پاپ را تحت تاثیر قرار داد و او تعهد خود به کمک و حمایت از مادرترزا را اعلام کرد. بعدها ترزا تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۷ملاقات هایی با پاپ پاول ششم و جانشینانش داشت اما در ایده هایش تغییری ایجاد نشد.

 

خودداری از دریافت جایزه نوبل

بر اساس بسیاری از منابع، مادر ترزا موفق به کسب بیش از ۱۰۰ جایزه جداگانه برای فعالیت های خود شد اما مهم ترین جایزه او صلح نوبل است که آن را در سال ۱۹۷۹ دریافت کرد. ترزا از شرکت در ضیافت سنتی نوبل که به صورت یک جشن برگزار می شد و بیشتر دریافت کنندگان این جایزه را میزبانی می کرد خودداری کرد و بر اهدای مبلغ ۱۹۲ هزار دلار هزینه این جشن به موسسات خیریه به منظور کمک به فقرایی که در میان شان زندگی می کرد اصرار ورزید.

 

سخت گیری زیاد ترزا

«سوزان شیلدز» یکی از راهبه هایی که با مادر ترزا  کار می کرد، به بیان ادعاهای جنجالی درباره  زندگی مادر ترزا شهرت دارد. وی ادعاهای متفاوتی درباره مادر ترزا داشت که چندان تایید نشد اما قابل تامل بود. از نظر شیلدز مادر ترزا آن قدرها که خودش ادعا می کرد بشردوست و ایثارگر نبود. شیلدز در این زمینه به سخت گیری مادرترزا درباره امکاناتی -مانند امکانات گرمایشی، تشک و صندلی- که باید به راهبه ها داده می شد اشاره می کند و می گوید: «مادرترزا درباره دلیل این کار خود می گفت زندگی در شرایط سخت تر راهبه ها را مقدس تر خواهد ساخت.»

 

مادرترزا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بیماری ها و مرگ

در سال ۱۹۸۳، طی ملاقات  با پاپ، مادرترزا دچار حمله قلبی شد. شش سال بعد حمله قلبی دیگری اتفاق افتاد و این بار یک ضربان ساز در قلب او کارگذاشته شد. وقتی مادرترزا متوجه جدی بودن وضعیت سلامت خود شد از سرپرستی امور خیریه استعفا داد.

 

اما به دلیل تمایل دیگر اعضای گروه به باقی ماندن او در سمت خود تا مارس ۱۹۹۷ در این سمت  باقی ماند. در آوریل ۱۹۹۶ مادرترزا در سانحه‌ای به زمین‌خورد و استخوان ترقوه اش شکست. در ماه آگوست همان سال او به بیماری مالاریا دچار شد و بطن چپ قلب خود را از دست داد. با وجود عمل قلب وضع جسمانی اش رو به وخامت گذاشت. هنگامی که بیماری او شدت گرفت و مجبور به بستری شد، درخواست کرد همانند مردم عادی در بیمارستانی در کالیفرنیا مورد معالجه قرار گیرد. سرانجام مادر ترزا در ۱۳ مارس ۱۹۹۷ از مقام خود استعفا کرد و در ۵ سپتامبر همان سال زندگی را بدرود گفت.

 

مراسم رسمی تشییع

مراسم تشییع مادر ترزا  با حضور شماری از مقامات سیاسی و مذهبی جهان و نیز مردم هند برگزار شد. در آن زمان دولت هند به منظور قدردانی از زحمات مادر ترزا برای او مراسم باشکوهی در کلکته برپا کرد. پیکر مادر ترزا برای دو روز در کلیسای «سن توماس» کلکته قرار گرفت تا مردم شهر با وی وداع کنند سپس مراسم رسمی درگذشت او با حضور سران و مقامات برگزار شد.

 

منتقدان ترزا

شخصیتی مثل مادرترزا با آن شهرت و محبوبیت و گستره وسیع فعالیت هر حرکتش توی چشم است و هر اتفاقی که در سازمان عریض و طویلش رخ دهد به نام او نوشته می شود پس عجیب نیست منتقدان جدی یا گاهی مغرض هم داشته باشد. به طور مثال «کریستوفر هیچنز»، نویسنده بریتانیایی، مادر ترزا را یک عامل سیاسی و شریک جرم قدرت‌های سکولار می‌خواند.

 

در سال ۲۰۰۳ ، «آروپ چترجی»، پزشک ساکن لندن بر اساس مصاحبه‌ای که با حدود صد نفر از مراجعه کنندگان خیریه انجام داد بود، کتاب جنجال ‌برانگیزی در نقد مادر ترزا منتشر کرد و از آن چه نبود بهداشت – مثلا استفاده از سرنگ‌های مستعمل – و بی‌‌قانونی در روند تسهیلات مراقبتی خانه ‌های مادر ترزا می‌‌خواند به شدت انتقاد کرد. اما آن چه مسلم است با قبول برخی از اشتباهات احتمالی، ترزا سال ها در کنار فقرا رنج کشید و بیش از توانش به مردم دنیا خدمات ارائه کرد.

 

یاسمین مشرف

yurtopic.com ,  bbc.com و ویکی پدیا

 

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش