شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴
۱۷:۰۲ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۵۰۳۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

فرزند پورمخبر: پدرم گدا نیست، آلزایمر دارد

احمد پورمخبر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فرزند پورمخبر: بسیاری می‌دانند پدر من عادت دارد آواز بخواند؛ ایشان گدایی نکردند و فیلم را به گونه‌ای هدایت کردند بگویند احمد پورمخبر به گدایی افتاده است!

به گزارش فارس، چند سالی است که احمد پورمخبر به دلیل کهولت سن، بیمار است و کمتر جلوی دوربین فیلم سینمایی یا تلویزیونی قرار گرفته ولی فضای مجازی و برخی گویا بیکار نبوده‌اند و به هر طریقی سعی کرده‌اند شایعاتی برای این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درست کنند. این عبارت‌ها بخشی از انتقاد خانواده احمد پورمخبر از فضای این روزهای برخی رسانه‌نما، اینستاگرام و کانال‌های تلگرامی است. بازیگری که با کاراکتر «مش قربون» سریال «متهم گریخت» به محبوبیت رسید. البته پیش از آن در سال ۷۵ در اثر «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی به ایفای نقش پرداخت.

محبوبیت پورمخبر با «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» رضا عطاران به اوج خودش رسید. محمد پورمخبر فرزند این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون از تمام شایعاتی که ساخته‌اند اعلام تأسف کرد و تمام این ماجراها را نقشه‌ای برای خراب کردن پدرش دانست. قبلاً هم اقدام به این حاشیه‌سازی از طریق عکس و فیلم کرده بودند و تمام این حواشی دروغ محض بوده و هست. او به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: از روزی که ویدئوی پدرم منتشر شد بسیاری با من تماس گرفتند و خواستند به ما پول بدهند اما خدا را شکر خانواده ما هیچ مشکل مالی ندارد. پدر من خودش چندین خانه دارد، این اتفاق تنها یک اشتباه از روی کهولت سن بوده و ممکن است برای تمامی عزیزان ما پیش بیاید.

وی خاطرنشان کرد: پدرم چند سالی است به دلیل کهولت سن، آلزایمر دارد ولی نه تنهاست و نه مشکل مالی دارد. ایشان الان ۸۰ ساله هستند و این بنده خدا یک مواقعی نمی‌داند چه کاری انجام می‌دهد. چند روزی هم بعد از این ماجرا صحبتی نکردند. وقتی تحقیقات کردیم متوجه شدیم همان خانمی پول به دست پدر من می‌دهد با نقشه این کار را انجام داده است. چرا که فیلمبرداری انجام می‌دهند و بعد یک باره پولی در دستان پدر من می‌اندازند. در صورتیکه بسیاری می‌دانند پدر من عادت دارد آواز بخواند. ایشان گدایی نکردند و فیلم را به گونه‌ای هدایت کردند بگویند احمد پورمخبر به گدایی افتاده است! متأسفانه برخی از ابتدا دوست نداشتند پدرم در سینما باشد و برخی هم به دنبال خراب کردن پدرم هستند. چند بار هم اقدام به شایعه‌پراکنی‌های دیگری کردند تا آبروی ایشان را ببرند.

محمد پورمخبر فرزند این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه خانواده و برخی از دوستداران ایشان، پلیس فتا را در جریان گذاشته‌اند و دارند از مراجع ذیربط این موضوع را پیگیری می‌کنند، تأکید کرد: خانواده و برخی از دوستدارانِ پدر خودجوش به دنبال پیگیری از مراجع ذیربط و خصوصاً پلیس فتا هستند. در جریان موضوع قرار بگیریم که چه کسی با چه اهدافی این فیلم را گرفته و پخش کرده است. من واقعاً متأسفم که با پدرِ من که حواس‌پرتی هم دارد چنین رفتاری شده است. در این سال‌ها هم بارها به ایشان پیشنهاد کار شده اما به دلیل کهولت نتوانستند در خدمت گروه و کار دیگری باشند.

وی با اشاره به تکذیب حضور احمد پورمخبر در بیمارستان فیروزآبادی، تصریح کرد: یک سال پیش «یک وجب و یک رجب» را کار کردند اما دستمزد ایشان را ندادند. البته که دوست داشتم حال ایشان بهتر شود جلوی دوربین رفتند. مگر نه به دلیل مشکلات مالی کاری نکردند. اما بعد از این فیلم، بلافاصله در بیمارستان بستری شدند. ولی اصلاً بستری شدن در بیمارستان فیروزآبادی صحت نداشته و در بیمارستان بهارلو و بیمارستان سعادت‌آباد رفته است. چهار سال پیش حواس‌پرتی و آلزایمر به سراغ ایشان آمد درمان شدند و دوباره یک سالی است درگیر حواس‌پرتی شده‌اند.

فرزند پورمخبر با بیان اینکه برخی از هنرمندان هم بعد از انتشار ویدئو با ما تماس گرفتند و شماره حساب خواستند، افزود: عطاران، رضا گلزار، مهناز افشار و دیگر هنرمندان با ما تماس گرفتند و گفتند پول لازم دارید شماره حساب بدهید. ولی به آن دوستان هم گفتم خدا را شکر ما هیچ‌وقت نیاز مالی نداشته و نداریم و احتیاجی به ترحم هم نداریم. واقعاً همه می‌دانند پدر من عادت به آوازخوانی دارد اما برخی از این روحیه ایشان سوء استفاده کردند. عکس چند وقت پیش هم که مسئله‌ساز شد به یک تصویر یادگاری پدرم با یک دستفروش برمی‌گردد. روزی به همراه خانواده به تجریش رفته بودیم یک آقای دستفروشی از پدرم تقاضا کردند عکسی با ایشان بگیرند. و آن عکس به هر ترتیب دردسرساز شد و بسیاری فکر کردند پدر من دستفروش شده است. واقعاً برخی فکر می‌کنند پدر من چند سالی است در فضای سینما و تلویزیون کمرنگ شده از این فضاها کسب درآمد می‌کند؟

وی خاطرنشان کرد: الان یک هفته‌ای است بعد از انتشار این ویدئو، شب تا صبح نخوابیدم، چون ناراحت هستم با آبروی پدرم بازی کرده‌اند. پدرم همه زندگی من است و تمام زندگی‌‌ام را به زیر پای او گذاشته‌ام. آن روز هم که می‌خواستند بیرون بروند به من الهام شد شاید دردسر تازه‌ای بوجود بیاید. اما وقتی گفتم بیرون نروید پدرم گفت مگر اینجا زندان است؟ پدرم من هیچ‌وقت تنها نبوده و همیشه بنده و دیگر فرزندان و خانواده ایشان کنارشان بوده‌اند. متأسفم برای تمام آنهایی که زندگی خود را با سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران می‌گذرانند. من از هیچ‌کدام از کسانی که برای پدر حاشیه ساخته‌اند نمی‌گذرم، چرا باید اگر هنرمندی یک اشتباه انجام داد تا این حد برای او حاشیه ایجاد کرده و وی را زمین‌گیر کنیم. این اتفاقات برای همه ما خیلی ناراحت کننده بود و در حال پدر نیز بسیار ناراحت است.

فرزند این بازیگر سینما و تلویزیون در خاتمه افزود: فضای مجازی مکانی شده برای انتشار شایعات و متأسفانه پدر هم از این اتفاقات بی‌نصیب نمانده است، من از آن‌هایی که قصد تخریب همه را دارند می‌پرسم که آیا در اطراف شما کسی به دلیل کهولت سن اشتباه نمی‌کند؟ آیا درست است که برای جذب مخاطب به هر اقدام کثیفی دست بزنیم؟ به شخصه به شدت از اتفاقات پیش آمده ناراحتم و در عین حال که خانواده و برخی از طرفدارانِ پدر به دنبال پیگیری از مراجع ذیربط هستند ولی از بانیان این اتفاق و مروجین شایعات و بی‌آبرو کردن امثال پدرم، نخواهیم گذشت.

  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش