جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۱۲ - ۰۵ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۱۶۷۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

آقای امیر جعفری هستند؛ کارشناس آقازادگی!

آن‌ها روز‌ها که هنوز خبری از شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی نبود و شبکه ۳ سیما به عنوان جوان‌پسندترین شبکه در دسترس برای خودش یکه تازی می‌کرد، برای خیلی‌ها «امیر جعفری» بدون اینکه نشانی از سلبریتی‌گری داشته باشد، فقط «فرید» سریال بدون شرح بود. با قد و قامت بلند و هیکل درشت و سبک بازی کمی متفاوت که البته در هر دو تایش به «فتحعلی اویسی» نمی‌رسید و کنار همبازی‌هایی مثل «بیژن بنفشه خواه»، «مریم سعادت»، «لیلی رشیدی» و... مخاطبان بیشماری را پای تلویزیون می‌نشاند.

بازیگران سینما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

آن روزها، اما خیلی‌ها به امیر جعفری به چشم یک بازیگر تازه کار نگاه می‌کردند و احتمالاً نمی‌دانستند سردبیر تحریریه مجله «شهر قشنگ» که نخستین حضورش در قاب تلویزیون را تجربه می‌کند، حدود یک دهه در تئاتر تجربه دارد و چند جایزه هم از جشنواره‌های مختلف گرفته است. البته این را هم نمی‌توانستند حدس بزنند که بازیگر تازه‌کار سریال محبوبشان، روزی ممکن است آن‌قدر مشهور بشود که به خودش اجازه بدهد درباره آقازاده‌های بنزسوار و مقولات اجتماعی و اقتصادی مثل یک کارشناس حرف بزند و نسخه بپیچد!

تنبل و خوش‌شانس

۱۰ شهریور ۱۳۵۳ در استان تهران به دنیا آمد. هنوز مدرک لیسانس مدیریتش را از دانشگاه آزاد نگرفته بود که با درخشش در کلاس‌های آزاد بازیگری وارد دنیای حرفه‌ای تئاتر شد.

برخلاف سایر بازیگران که می‌گویند از کودکی عاشق بازیگری بودیم و در جمع‌های فامیلی نقش بازی می‌کردیم، امیر جعفری می‌گوید تا دوران پیش‌دانشگاهی هیچ علاقه‌ای به سینما و تئاتر نداشته و سال چهارم دبیرستان هم فقط برای اینکه کلاس‌های مدرسه را بپیچاند سر تمرین‌های گروه تئاتر مدرسه می‌رفته است!

در آن سال‌ها که معلم‌ها، هدف بچه‌ها از فعالیت‌های جانبی را خوب می‌فهمیدند و احتمالاً با کتک آن‌ها را از فعالیت‌های فوق برنامه منع می‌کردند، امیر جعفری آن‌قدر خوش شانس بوده که یکی از بزرگان نمایش‌نامه نویسی کشورمان یعنی مرحوم «اکبر رادی» معلم ادبیاتش می‌شود و برخلاف بقیه معلم‌ها که از او می‌خواستند سرش توی درس و کتاب باشد، به او توصیه می‌کند سفت و سخت بچسبد به بازیگری و تئاتر.

بازیگران سینما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

خودش البته می‌گوید آن موقع سواد ادبیاتی نداشته و نمی‌دانسته معلمش یکی از بزرگان نمایش‌نامه‌نویسی کشورمان به حساب می‌آید، اما هرچه که بوده، به توصیه مرحوم رادی، سفت و سخت می‌چسبد به تئاتر و در پایان همان سال کارنامه درخشان نمراتش را که از دفتر دبیرستان می‌گیرد، تازه می‌فهمد عشقِ به تئاتر او را مشروط کرده است!

احساس حقارت می‌کردم

بچه تنبلِ آن روز‌ها بنا بر توصیه معلم ادبیاتش راهی تئاتر شهر می‌شود. آنجا پرسان پرسان دفتر استاد «سمندریان» را پیدا می‌کند و به هر زحمتی که هست نامش را در فهرست بلند و بالای متقاضیان تست بازیگری می‌نویسد. در نخستین تست، فاجعه بار ظاهر می‌شود و نامش همان اول کار خط می‌خورد. سماجتش، اما سرانجام استاد سمندریان را راضی می‌کند که او را سر کلاس‌هایش راه بدهد.

جو سنگین کلاس‌های بازیگری سمندریان، شاگرد‌هایی که بیشتر دانشجویان رشته بازیگری و هنر بودند و به قول امیر جعفری بیسوادی‌اش در زمینه هنر و ادبیات اگرچه او را از تحصیل در رشته «مدیریت» پشیمان می‌کند، اما در عوض مصمم می‌شود که برود دنبال کتاب خواندن، فیلم دیدن و تئاتر تماشا کردن. خودش درباره آن دوران می‌گوید: «تا پیش از کلاس‌های استاد سمندریان من فقط فیلم «شعله» را هشت بار دیده بودم!

از سینمای کشور ایران هم «قیصر» و «گوزن‌ها» را دوست داشتم، اما کلاً سینما آن‌قدری برایم زیبا نبود که بروم فیلم ببینم... توی کلاس‌ها گاهی احساس حقارت می‌کردم...، چون بقیه، بیشتر دانشجو‌های هنر بودند و من هم که خیلی از ماجرا پرت بودم... ۵-۴ ماه گذشت تا اینکه دستم آمد باید چه کتاب‌هایی بخوانم. تازه پشیمانی‌های من شروع شده بود. بیشتر مطالعات من برای آن زمان است، چون سعی می‌کردم که به بقیه برسم. کتاب می‌خواندم، تئاتر می‌دیدم و به سینما می‌رفتم. برای آنکه عقب نیفتم، خیلی سعی می‌کردم که جلوتر از بقیه حرکت کنم».

گروه تئاتر زیرزمینی

همان سال‌ها با «پانته آ بهرام»، «ریما رامین فر»، «هومن برق نورد» و بعضی دیگر از بازیگر‌های هم دوره‌اش، توی زیرزمین خانه پانته‌آ بهرام یک گروه تئاتر راه می‌اندازند! امیر جعفری اوایل، شب‌ها پیش از آغاز اجرا‌های زیرزمینی، با ماشین توی خیابان‌های تهران دوره می‌افتاده تا استادان بازیگری را با خواهش و تمنا برای تماشای تئاترشان به زیرزمین خانه پانته آ بهرام ببرد! همان زمان بازیِ امیر جعفری چشم بعضی از استادان تئاتر را می‌گیرد و راه‌پایش را به تئاتر شهر و بازی در تئاتر‌های مطرح تهران باز می‌کند.

بازیگران سینما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

از سال ۷۵ که امیر جعفری وارد تئاتر شهر می‌شود، سالی نبوده که او در جشنواره فجر مقام نیاورد. سرانجام سال ۸۰ نخستین تجربه سینمایی‌اش را با بازی در فیلم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» تجربه می‌کند و چند ماه بعد «فرهاد آئیش» که کار‌های امیر جعفری در عرصه تئاتر را دنبال می‌کرده، او را سر صحنه فیلمبرداری سریال «بدون شرح» می‌برد و به «مهدی مظلومی» معرفی می‌کند. ظاهراً درحالی که مظلومی اصرار می‌کرده: این آدم به درد نقش فرید نمی‌خورد؛ آئیش پایش را توی یک کفش می‌کند که اگر امیر جعفری نباشد، من هم بازیگردان سریال نمی‌شوم!

از فرش به عرش!

پس از «بدون شرح» در «مستأجران» و «کمربند‌ها را ببندیم» و چندین کار کمدی دیگر هم بازی می‌کند تا خودش هم فراموش کند زمینه مورد علاقه‌اش کار جدی بوده و استعداد اصلی‌اش هم در همان زمینه است. امیر جعفری با بازی در بدون شرح و مستأجران چند صباحی معروف می‌شود، اما پس از آن به قول خودش فقط نقش‌های کمدی در فیلم‌های درجه سه به او پیشنهاد می‌شود و اوهم برای چرخاندن چرخ زندگی همه آن‌ها را قبول می‌کند و در سراشیبی سقوط و تبدیل شدن به یک بازیگر دم دستی و درجه چندم قرار می‌گیرد.

تا اینکه سال ۸۶ «حسن فتحی» که به عنوان داور جشنواره تئاتر فجر در دهه ۷۰، کار‌های امیر جعفری را روی صحنه به خاطر می‌آورده، از او می‌پرسد: «این کار‌ها چیست که بازی می‌کنی؟» سؤال حسن فتحی همان و پشیمانی امیر جعفری از عملکردش همان! فتحی همان موقع برای نجات امیر جعفری از سقوط، در سریال «میوه ممنوعه» از او بازی می‌گیرد تا زندگی هنری «فرید» سابق، از این رو به آن رو شود و از بازی در فیلم و سریال‌های درجه سه، به بازی در فیلم و سریال‌های پدر و مادر داری مثل زیر هشت، چار دیواری، چک برگشتی، سوفی و دیوانه، ساعت ۵ عصر، اکسیدان و شهرزاد برسد.

اظهارنظرهای سیاسی

امیر جعفری که همین چند صباح پیش از فرش به عرش رسیده انگار می‌خواهد از عرش به فرش رسیدن را هم تجربه کند! این را ما رسانه‌ها نمی‌گوییم، بلکه اظهارنظر‌های گاه و بیگاه امیرجعفری و واکنش‌های منفی مردم می‌گوید. نمونه‌اش آخرین مصاحبه‌اش که در بخشی از آن در حمایت از آقازاده‌ها می‌گوید: «بعضیا میگن پسر فلان وزیر بنز سوار میشه. خب باباش بدبختی کشیده پدرش در اومده چرا سوار نشه؟ بابای تو هم زحمت می‌کشید، بی‌خوابی می‌کشید ماشین خوب سوار می‌شدی»!

بازیگران سینما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

البته این نخستین بار نیست که امیرجعفری با اظهارنظرهایش حاشیه‌ساز می‌شود. حاشیه‌سازی‌های جعفری زمانی شروع شد که در انتخابات سال ۹۲ گفته بود: «من فرزند معنوی رئیس دولت اصلاحات هستم و ایشان پدر معنوی من است»

رفیق شفیق بابک زنجانی

نام امیر جعفری یک بار دیگر هم زمانی که در بخشی از مصاحبه‌اش برای انتقاد از احمدی نژاد، مردم یارانه‌بگیر را به رعیت‌هایی تشبیه کرد که به سمت اربابی می‌روند تا دو گونی سیب‌زمینی بیشتر به آن‌ها بدهد، سر زبان‌ها افتاد.  او اگرچه بعداً اعلام کرد اصل حرفش چیز دیگری بوده و شیطنت رسانه‌ای موجب سوءبرداشت مردم از صحبت‌هایش شده، اما دل خیلی‌ها هیچ وقت بابت این حرف با او صاف نشد. کار، اما زمانی بالا گرفت که بابک زنجانی از جعفری به عنوان یکی از رفقای صمیمی و هم مدرسه‌ای‌هایش نام برد که در چند پروژه هنری با او همکاری کرده است. همان زمان حرف و حدیث‌هایی درباره راه‌اندازی کمپین تحریم فیلم‌های امیر جعفری در فضای مجازی و در میان کاربران رد و بدل شد، اما این کمپین هیچ وقت جنبه عملی پیدا نکرد.

بازیگران سینما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

حالا و پس از صحبت‌های جدیدش، آقای بازیگر یک بار دیگر سوژه فضای مجازی شده است. این بار، اما لابد به علت جوِ ضد آقازادگی که در جامعه و فضای مجازی حکم فرماست و احتمالاً به دلیل بالاگرفتن بحث فساد‌های اقتصادی؛ حملات به امیر جعفری شدیدتر از همیشه صورت می‌گیرد. آن‌قدر که هشتگ نام او در توییتر ترند می‌شود و کاربران برای تحریم فیلم‌هایش کمپین راه می‌اندازند. این کمپین‌های مجازی و هشتگ‌های پر تب و تاب، اما تاریخ مصرف دارند و مثل خیلی از کمپین‌ها و هشتگ‌های دیگر بزودی از تب و تاب می‌افتند. اما در این میان بازنده اصلی «فرید» دوست داشتنیِ «بدون شرح» است که لابد تحت تأثیر شبکه‌های اجتماعی، بازیچه دنیای سیاست و آدم‌هایش می‌شود و در چشم برهم زدنی، دوباره به خیلِ سلبریتی‌های نظریه‌پرداز می‌پیوندد.

محمد تربت‌زاده

qudsonline.ir
  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش