جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴
۰۹:۵۷ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۵۷۵۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

بازیگرانی که با گریم ثابت در سریال‌های مختلف حضور دارند

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

این یک روال معمول است که مسئولان ارشد سیما، با هماهنگی سعی می‌کنند در حد داشته‌های تلویزیون، تنوع ژانر را بین سریال‌های روتین ایجاد کنند؛ اتفاقی که این شب‌ها هم افتاده و سریال‌های سه شبکه اصلی، در سه ژانر معمایی، اجتماعی و طنز تولید شده‌اند اما این هماهنگی شامل بازیگران نمی‌شود.

در حالی که صدها بازیگر هستند که مدت‌هاست در سریال‌های تلویزیون دیده نشده‌اند، شش چهره حاضر، همزمان دو سریال روی آنتن دارند؛ با گریم مشابه و گاهی ویژگی‌های مشابه دو کاراکتر. اگرچه آن‌ها اغلب نقش‌های فرعی بازی کرده‌اند و به اندازه بازیگران اصلی، حضور دایمی در قاب تصویر ندارند، اما به هر حال همزمانی حضورشان برای مخاطب دلپذیر نیست. مخاطب نه‌تنها از دیدن چهره‌های تکراری خسته می‌شود، بلکه حتی گاهی او را به اشتباه می‌اندازد و پیگیری سریال‌ها برایش سخت می‌شود.

وحید نفر

بوی باران و سلام آقای مدیر

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

وحید نفر بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر شناخته می‌شود و سابقه چندانی در تلویزیون ندارد. او در سریال «بوی باران» در نقش «داوود» باجناق «شهاب» بازی کرده که در قسمت‌های گذشته حضور پررنگی داشت و اکنون حضورش کمرنگ شده. او خلافکار است و در ماجرای کشته شدن صوری «فرشته» دخیل بوده. شخصیت او در «سلام آقای مدیر»، کاملاً متفاوت است و در نقش پدر «احمدرضا» (سهند جاهدی) جلوی دوربین رفته. معمار است و در یکی دو قسمت اخیر، در پی رفع‌ورجوع کردن ماجراهای حول فرزندش است. او با همان سبیل و همان شمایل «بوی باران» در «سلام آقای مدیر» ظاهر شده و فقط لباس‌های شیک و تروتمیز می‌پوشد. نحوه صحبت کردن او هم تفاوت چندانی با «داوود» ندارد.

سهند جاهدی

آچمز و سلام آقای مدیر

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سهند جاهدی بازیگر جوان تلویزیون در «آچمز» در نقشی تقریبا مهم ظاهر شده. «متین» پسر مهندس «گلکار» که با همکاری «فرزاد» (امیرحسین رستمی) سعی می‌کند «مصیب» را به جای پدرش جا بزند و از این راه، به درآمد برسد. برای کلاهبرداری کمی بی‌دست‌وپاست و بخشی از بار کمدی داستان را به دوش دارد. او در «سلام آقای مدیر»، در نقش «احمدرضا» یکی از دانش‌آموزان مدرسه بازی کرده. در قسمت‌های اخیر و ماجرای مصرف مواد مخدر به همراه دوستانش، کاراکتر «احمدرضا» بیشتر از قسمت‌های قبل در مرکز توجه قرار گرفت. چهره‌پردازی‌اش هیچ تفاوتی با «متین» در «آچمز» ندارد و برخلاف همکلاسی‌هایش، به نوجوانان دبیرستانی نمی‌خورد.

احسان امانی

آچمز و بوی باران

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

احسان امانی در سریال «بوی باران» در نقش «مهندس جاوید» ظاهر شده است؛ سرمایه‌دار فاسد  و خلافکاری که چمدانی حاوی سه میلیون دلار پولش گم شده و برای به دست آوردن آن، «شهاب» و «آرمان» را به شدت تحت فشار گذاشته بود. او در قسمت‌های اخیر از دخترش رودست خورده و به زندان افتاده است. تفاوت گریم که هیچی، حتی شخصیتی که او در «آچمز» بازی می‌کند، تقریباً مشابه «بوی باران» است. امانی در «آچمز» نقش «زرین» را دارد، این بار هم سرمایه‌دار فاسدی است که سعی می‌کند از طریق رابطه و رشوه، به صورت غیرقانونی مجوز ساخت هتلی را بگیرد؛ یک هتل بسیار بزرگ که برای اکوسیستم منطقه‌ای که در آن احداث می‌شود، نامناسب است.

مهرداد ضیایی

آچمز و بوی باران

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مهرداد ضیایی این شب‌ها دو سریال دارد و از قضا نقش او در هر دو، پررنگ است. در «آچمز» نقش معاون «مهندس گلکار» را بازی می‌کند. شخصیتی جدی که  قرار نیست از مخاطب خنده بگیرد. او در «بوی باران» هم نقش بازپرس همه پرونده‌های سریال(!) را ایفا کرده است. این جا هم نقش او کاملاً جدی‌ است ولی پاسکاری او و دستیارش، گاهی وجه طنزآمیز دارد. مهرداد ضیایی مدت‌هاست ریش بلندی دارد و در هر اثری که حضور دارد، با همین ظاهر، بازی می‌کند! او در هر دو سریال، در نقش مأمور دولتی ظاهر شده؛ یکی بازپرس و دیگری معاون یک اداره. نقش‌هایی که نیاز به تیپ رسمی دارد و همه‌چیز بیش از پیش مشابه می‌شود.

مهوش صبرکن

آچمز و بوی باران

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مهوش صبرکن بازیگر باسابقه تلویزیون و تئاتر نیز این شب‌ها دو سریال روی آنتن دارد. او در «بوی باران» نقش «منیژه» مادر «ترانه» (نرگس محمدی) و «پیمان» (مهدی سلوکی) را ایفا می‌کند. تیپ آشنای مادر خانه‌دار سریال‌های تلویزیونی؛ مادری که همیشه نگران فرزندان جوانش است و در برابر کله‌شقی‌های آن‌ها، کاری از دستش برنمی‌آید. او در سریال «آچمز» در شخصیتی متفاوت ظاهر شده؛ مادرزن مهندس «گلکار» (هومن برق‌نورد) که این جا شوخ‌وشنگ، پولدار و امروزی است. با وجودی که تفاوت بین شخصیت‌پردازی آن‌ها واضح است، اما او هم با گریم مشابه در هر دو سریال ظاهر شده است.

سیما خضرآبادی

بوی باران و سلام آقای مدیر

سریال های ایرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سیما خضرآبادی از نقش‌های فرعی هر دو سریال است. او در «سلام آقای مدیر» در نقش «لیلا» بازی کرده که هم دوست خواهر «امیرعلی» مدیر مدرسه (روزبه حصاری) است و هم در کتاب فروشی نزد او کار می‌کند. در ظاهر چنین به نظر می‌رسد یک رابطه عاطفی بین او و «امیرعلی» در قسمت‌های آینده در راه خواهد بود که داستانک فرعی سریال را تشکیل خواهد داد.

او در «بوی باران» هم نقش یک دختر دم‌بخت را دارد که البته یک بار فریب «شهاب» را خورده و حالا اصرار دارد که او گناهکار است. اگرچه محدودیت‌های تلویزیون، اجازه گریم چندانی به بازیگران زن نمی‌دهد، اما ظاهر او نیز در دو سریال، کاملاً شبیه هم است.

khorasannews.com
  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش