جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴
۱۳:۲۹ - ۰۷ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۱۷۳۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

ماندانا سوری:کمک مردم امید به‌ زندگی را در من دمید

ماندانا سوری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
ماندانا سوری، بازیگر سینما و تئاتر با تقدیر از کمک نقدی مردم برای درمانش گفت: تا دیروز تنها بودم اما مردم مهربان ایران با ابراز همدردی و کمک مرا از تنهایی بیرون آورده و امید به زندگی را در من دمیدند.

ماندانا سوری بازیگری که این روزها خبر مبتلا شدنش به ام.اس و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات این بیماری در رسانه ها منتشر شده است امروز در گفت و گو با ایرنا، گفت: داستان من و بیماری ام.اس برمی گردد به سال ۸۸. در این سال برای اولین بار متوجه شدم به این بیماری دچار شدم. درست سر صحنه، زمانی که مقابل سیامک انصاری ایستاده بودم و می خواستم دیالوگ های مربوط به آن صحنه را به زبان بیاورم. یکی از چشمانم تار شد و ندید. صداها را می شنیدم، گروه کارگردانی اعلام می کردند شروع کن، دیالوگ ها را بگو  اما من خشکم زده بود. ترسیده بودم. این اولین باری بود که ام.اس خودش را به من معرفی کرد.

نمی دانم چرا باید کار به اینجا می‌کشید

وی افزود: بعد از این اتفاق در حالی که شوکه شده بودم به دکتر مراجعه کردم. پزشک از من پرسید دفترچه بیمه تامین اجتماعی داری؟ گفتم دارم و گفت برو و با دفترچه بیمه بیا. رفتم با دفترچه بیمه آمدم و حالا سال‌هاست حتی بدون دفترچه بیمه نیز باید نزد پزشک بروم.

بازیگر سریال قهوه تلخ اظهار داشت: همانطور که گفتم سال ۸۸ به این بیماری مبتلا شدم. جز برخی از همکارانم و نزدیکانم کسی از بیماریم خبر نداشتند. تا اینکه سال ۹۵ برای اولین بار این موضوع را رسانه ای کردم. نمی دانم چرا باید کار به اینجا می کشید که همکارانم، مشکلاتم را در صفحه های اجتماعی خودشان بیان کنند و برای حل مشکلاتم از مردم کمک بخواهند.

وی خاطر نشان کرد: قبول کنید خیلی برایم سخت بود تا قبول کنم و بگذارم همکارانم از مشکلاتم بگویند یا خودم حاضر شوم رو به روی دوربین بنشینم و حقیقت زندگیم را بازگو کنم. شاید اگر پروژه ای به من پیشنهاد می شد، شاید اگر تهیه کنندگان به من کار می دادند هیچ وقت مجبور به همچنین کاری نمی شدم. باید اعتراف کنم کار بسیار سختی بود.

حرف‌هایم را وارونه متوجه شدند

سوری اعلام کرد: زمانی که همکلاسی و همکارم پوریا ذوالفقاری از من خواست اجازه بدهم مشکلات مربوط به بیماری و بیکاری‌ام را رسانه ای کند مخالفت کردم چون از ترحم خوشم نمی آمد. از اینکه خنده را از لبان مردم بگیرم حتی برای لحظه ای، خوشم نمی آمد اما با صحبت هایی که شد و مشورت هایی که انجام گرفت دلم به این کار رضایت داد.

بازیگر سریال شوخی کردم ادامه داد: بعد از اینکه موضوع رسانه ای شد خیلی ها من را قضاوت کردند. خیلی از حرف هایم به اشتباه و وارونه تعبیر شد. مثالی در این رابطه برایتان می زنم. من هیچ وقت نگفتم بیماری ام باعث بیکاری شد بلکه گفتم پیشنهاد نشدن کار باعث شد بیماری‌ام عود کند. اگر بیکار نبودم می توانستم با مشکلاتم کنار بیایم و حلشان کنم اما در شبکه های اجتماعی این موضوع به گونه ای دیگر مطرح شد. 

همکارانم از مشکلاتم خبر نداشتند

وی افزود: باید تاکید کنم همیشه همکاران بسیار خوبی داشتم و دارم. دوست نداشتم هجمه ای به این دوستان وارد شود. آنها اطلاعی از مشکلات من نداشتند و انتظار نمی رفت بخواهند بدون دانستن اصل ماجرا کمکم کنند. به یاد دارم زمانی سر صحنه سریال قهوه تلخ دو بار راهی بیمارستان و بستری شدم. هر هفته هزینه آمپول من را برخی بازیگران و سایر دوستان می پرداختند. ضمن اینکه سر هر پروژه ای می رفتند شماره من را هم به تهیه کننده می دادند تا کار بگیرم.

بازیگر سریال ویلای من اعلام کرد: من شاگرد زنده یاد حمید سمندریان بودم. استاد همیشه می گفتند قاعده هنر را نباید بهم ریخت. سال ها تئاتر کار کردم و قواعد کار گرفتن در حیطه شبکه نمایش خانگی و یا تلویزیون را نمی دانستم. گاهی اوقات هم واقعا نمی خواستم بدانم و شاید همین باعث شد که نتوانم کار بگیریم.

در حساس‌ترین نقطه سرم پلاک فعال دارم

این بازیگر در ادامه افزود: با این حال که دوست ندارم زیاد درباره بیماری و دردها صحبت کنم اما خود را موظف می دانم باید بگویم در حال حاضر حدود ۱۵ پلاک در سر من وجود دارد. آن هم در نقطه های حساسی چون مخچه، بیش از هشت پلاک در سرم فعال هستند. چیزی که باید درباره ام.اس دانست این است که این بیماری در وجود هر بیمار با بیمار دیگر متفاوت است. همچنین مسائلی که باعث عود بیماری می شود در هر بیمار با بیمار دیگر تفاوت دارد. قرار نیست هر کسی ام.اس داشت فلج شود. کسی هم نمی تواند به صورت مطلق بگوید ام.اس تا کنون بیماری را فلج نکرده و نمی کند. پلاک های فعال در بدترین موقعیت ممکن در بدن من جا خوش کردند.

سوری با تاکید بر اینکه از صمیم قلب از همه کسانی که با او همدردی کردند سپاسگزار است عنوان کرد: شماه کارتی از من منتشر شد، در طول ۴۸ ساعت کاربران زیادی به این حساب پول واریز کردند. همدردی ها را که دیدم تعجب بودم. می دانستم مردم مهربانی داریم اما شوکه شده بودم و فقط به خاطر این همه مهربانی اشک می ریختم.  باورم نمی شد انقدر مردم با من همدردی کرده باشند. من همان ماندانایی بودم که تا دیروز خود را تنها می دیدم. از همه مردم ممنونم.

این بازیگر تئاتر اظهار داشت: شنبه در صفحه شخصی خودم اعلام کردم دیگر نیازی به کمک نیست. قرار بود دیروز بروم و جلوی واریز بیشتر به حسابم را بگیرم اما کمی وضعیت جسمی ام خوب نبود. 

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش