سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
کد مقاله: ۱۴۰۰۰۴۰۰۴۵

آشنایی با انواع ساز نقاره (+ تاریخچه)

ساز نقاره,انواع نقاره,فلسفه نقاره زدننقاره متشکل از دو طبل کاسه مانند است که کاسهٔ بزرگ تر آن صدای« بم» میدهد
به ساز کوبه ای و ضربی که معمولاً به صورت جفتی است و در اکثرشان یکی از دیگری کوچکتر است، ساز نقاره میگویند. نحوه ی نواختن نقاره با استفاده از دو چوب می باشد. نقاره ها دارای انواع گوناگونی هستند و نقاره زن به کسی گفته میشود که نقاره را بنوازد.

نقاره

ساز نقاره یا ناقاره، سازی ضربی به صورت طبل دوتایی میباشد که سطح یکی در مقایسه با دیگری کوچکتر است و هر دو با استفاده از دو چوب به وسیله یک نوازنده نواخته می شود. نقاره متشکل از دو طبل کاسه مانند است که کاسهٔ بزرگ تر آن صدای« بم» میدهد درحالیکه کاسه ی کوچکش صدای« زیر» می دهد. جنس کاسه های نقاره از مس یا سفال م باشد که با استفاده از پوست گاو یا گوسفند روی آن پوشیده شده است. ساز نقاره را برای نواختن، معمولاً روی یک پایه مخصوص می گذارند ولی در مجالس خانگی، آنرا بر روی قطعه فرشی می گذارند و برای کوبیدن بر روی آن از دو ترکهٔ نازک چوب استفاده می کنند.

انواع نقاره

ساز نقاره در نقاط مختلف ایران در انواع و اندازه های مختلف وجود دارد. در ادامه با انواع ساز نقاره آشنا شوید:

> نقاره قشقایی:

نقاره قشقایی به یک ساز کوبه ای و یک طرفه ای گفته میشود که شباهت بسیاری به دوسرکوتن مازندرانی ها ولی با اندازه ای بزرگتر دارد. جنس کاسه ی این ساز از فلز مس میباشد که با دو قطعه چوب نواخته می شود و حجم صدای بسیار بالایی دارد. این ساز در واقع همراهی کننده کرنا نوازان قشقایی است و در مناظقی مانند مناطق قشقایی نشین استان فارس و منطقه بویراحمد در همسایگی فارس به نواختن آن می پردازند.

,انواع نقاره,فلسفه نقاره زدن,نقاره مازندرانساز نقاره در نقاط مختلف ایران در انواع و اندازه های مختلف وجود دارد

> نقاره شمالی:

ساز نقاره شمالی را در شمال ایران می نوازند و در استان مازندران،  به نام محلی desarkutan  شناخته میشود. به نقاره بزرگ تر، بم می گویند در حالی که به نقاره کوچکتر،  زیل می گویند. بم حدود ۲۲ سانتی متر قطر دارد و زیل حدود ۱۶ سانتی متر قطر دارد. از پوست گاو برای هر دو نقاره استفاده می شود،  اگرچه از پوست گراز در گذشته استفاده می شد. میله های چوبی این ساز حدود ۲۵ الی ۲۷ سانتی متر طول دارد. برای ضربه زدن به  نقاره بزرگتر از چوب ضخیم تری استفاده می شود. قطر چوبها مابین یک الی یک و نیم سانتیمتر است. ساز بهمراهی یک یا دو ست از این ساز نواخته می شود و به صورت تکنوازی قابل استفاده نیست. ساز نقاره شمالی و سرنای مازندرانی با هم در اماکنی چون مراسم عروسی و  فستیوال های ورزشی محلی کاربرد دارد.

> نقاره سنندج:

ساز نقاره سنندج در مقایسه با نوع شمالی کمی بزرگ تر است، گاه گاهی این ساز را به اسب میبندند و نوازنده بر اسب سوار میشود و با دست مینوازد.

> نقاره کرمان:

دو نوع نقاره در کرمان موجود است. جنس یکی از این نقاره ها سفال میباشد که در امیرآباد شول مرسوم است و جنس نقاره ی دیگر از فلز میباشد که در مناطقی مثل بابک و شهداد مورد استفاده قرار میگیرد. مردم کرمان در اصطلاح محلی به نقاره بزرگ، ناقاره و به نقاره کوچک، زیل می گویند.

> نقاره فارس:

 نقاره فارس مانند نقاره سنندج و کرمان جفت است با این تفاوت که بزرگتر از آنهاست و در اندازه های هر یک نسبت به دیگری( قطر دهانه شان ۲۳، ۳۷ سانتیمتر است) اختلاف زیادتری وجود دارد. آن ها نیز به شکل خمره ای فشرده هستند. نقاره فارس به منظور ساختن نقاره های جدید، زمینه و مدل کاربرد دارد.

تاریخچه ساز نقاره,ساز نقاره قشقایی,نقاره کرماناستفاده از شیپور و نقاره در روزگاران پیشین، در دربار شاهان مرسوم بود

> نقاره مازندران:

نقاره مازندران نیز با نام دسرکوتن شناخته میشود. بدنه ی این نقاره از سفال ساخته شده ولی پوستش از پوست گاو می باشد که این پوست از مهم ترین پوست صدا های مناطق مرکزی مازندران به شمار می رود. نقاره در این مناطق بهمراه سرنا نواخته می شود. این ساز را در هنگام نواختن، یا زیر بغل یا روی زمین می گذارند و درغیر این صورت از گردن آویزان می کنند و روی آن با دو تکه چوب ضربه می زنند.

نقاره در استان مازندران بیشتر برای مراسمات شادی و عروسی مورد استفاده قرار میگیرد. از این نقاره در زمان  گذشته در نقاره خانه استفاده می شد و در مراسم کشتی مازندرانی این نقاره را با سرنا می نوازند.

منسوخ شدن نقاره

این سنت قدیمی در دوران پهلوی با بی توجهی و گذر زمان از بین رفته است و اکنون بطور رسمی، صرفا در مشهد و در نقاره خانه حضرت امام رضا (ع) و با همان سبک و سیاق قدیمی در مواقع معین، بطور منظم و دایم نواخته می شود.

تاریخچه ساز نقاره

در زمان های قدیم، نقاره هم در مواقع جنگ و هم در مواقع صلح کاربرد داشت، یعنی یک ساز رزمی محرّک و شورآفرین در هنگام نبرد بوده که آنرا بر کوهان شتر می بستند و نقاره چی ها بر شتر سوار میشدند و در میدان جنگ این ساز را می نواختند و در موقع صلح در سورها و میهمانی ها بعنوان یک ساز بزمی بر گردن خود می آویختند یا روی جایگاه در محل های معینی قرار می دادند و ساز می زدند.

فضل بن روزبهان خنجی در کتاب مهمان نامه بخارا، در حالات محمدخان شیبانی، سلطان ماوراءالنهرکه مشهد و ناحیه طوس را به تصرف خود درآورده بود، چنین نوشت:

« سلطان تصمیم گرفت امام رضا را زیارت کند، از این رو با اعیان لشکر خود و قاضیان و محتشمان به مشهد رفت. با جمعی که قبلاً به مشهد رفته بودیم و مراسم استقبال را در آن جا فراهم کردیم. محلّی بر فوق بارگاه حضرت وجود دارد که نقاره حضرت امام را می‎زنند.

این متن بیانگر اینست که نقاره در قرن نهم و دهم نواخته میشده و برای نقاره‎زن ها، مکانی را در بلندی اختصاص داده اند.

نقاره,ساز نقاره,ساز نقاره چیستساز نقاره را برای نواختن، معمولاً روی یک پایه مخصوص می گذارند

استفاده از شیپور و نقاره در روزگاران پیشین، در دربار شاهان رای و مرسوم بود و هر بامداد و شبانگاه، در شهرها و بیابان‎ها در کاخ‎ها و قصرها و محل‎های اقامت حاکمان و امیران نقاره می‎زدند و از این طریق مردم را احضار و یا مرخص می‎کردند و نشان حاکمیت و اقتدار شاهان، طبل زدن و شیپور زدن بود. نواختن طبل و نقاره در ایران تا زمان قاجاریه ادامه داشت و حاکمان هم به هنگام معینی در مراکز استان‎ها از آن استفاده می‎کردند و حتی تا اوایل قرن حاضر در مناطق شرقی کشور رایج بود.

وسایل نقاره زنی

در گذشته وسایل نقاره زنی شامل نقاره، دهل، سرنا و سنج بود و از کرنا در پایتخت استفاده می شد ولی کرنا و طبل از وسایل نقاره زنی آستان قدس رضوی محسوب میشود. چهار طبال در موقع اجرای مراسم، در سمت راست نقاره خانه( شمال) رو به گنبد مطلای امام و بر روی صندلی های کوچک می نشینند، شش کرنانواز به ترتیب در سمت چپ نقاره خانه( جنوب) در کنار سرنواز می ایستند و بصورت هماهنگ به نقاره نوازی می پردازند. از چهار نوع طبل در نقاره نوازی استفاده می شود که عبارتند از:طبل سرچاشنی، گاه بر گاه( گورگه، گورگ)، تخم مرغی و ساده( میانه).

مواقع نقاره نوازی در بارگاه امام رضا

اکنون غیراز ایام سوگواری و ماه های محرم و صفر، همه روزه در دو نوبت پیش از طلوع و غروب آفتاب، ساز نقاره در بیست دقیقه نواخته می شود. در جشن اعیاد نیز علاوه بر نوبت های معمول، به ترتیب دو یا سه نوبت بمدت یک ساعت پس از غروب و یک ساعت پس از طلوع آفتاب نقاره نوازی می شود. همچنين در ماه رمضان، شرایط نقاره نوازی به اینصورتست که یک نوبت نقاره سحر را در دو ساعت مانده به سحر و پس از اتمام مناجات موذنان به مدت نیم ساعت می نوازند و نقاره افطار، یک ربع پیش از غروب آفتاب نواخته می شود. نقاره خانه مشهد در جشن نوروز و زمان تحویل ساعت نیز مراسم اجرا می کند.

وسایل نقاره زنی,نقاره,نقاره سنندج,ساز نقارهنقاره خانه مشهد در جشن نوروز و زمان تحویل ساعت نیز مراسم اجرا می کند

گردآوری: بخش هنر و سینما سرپوش

  • 10
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش