سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۳۴ - ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۵۳۷۵
هنرهای تجسمی

«اردشیر محصص» هنرمند ایرانی که آثارش در روزنامه‌های مهم جهان منتشر شد

اردشیر محصص,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
متولد ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ بود؛ لیسانس حقوقش را رها کرد و به دنبال هنر رفت تا در کاریکاتور ایران سنت‌شکنی و نوآوری داشته باشد و به قول یکی از منتقدان هنری، کاری کند که دنیای امروز اردشیر محصص را هنرمندی متفکر بداند.

به گزارش ایسنا، خاندان اردشیر محصص از خانواده‌های معروف و مرفه اهل لاهیجان بودند. مادرش شاعر و از دوستان نزدیک پروین اعتصامی بود. بیشتر اعضای خانواده‌ محصص در هنرهای مختلف فعالیت می‌کردند. خواهر او ایراندخت محصص، فعال هنری و کاریکاتوریست و پسرعمویش بهمن محصص، مجسمه‌ساز و نقاش است.

 

در سال‌های اولیه ورودش به دنیای هنر در مطبوعات کار می‌کرد. همچنین کتاب‌های زیادی در زمینه طراحی مانند «اردشیر و هوای توفانی»، «اردشیر و صورتک‌هایش»، ‌«تشریفات»، «لحظه‌ها»، «وقایع‌اتفاقیه»، «لحظه‌ها» و ... از خود به جای گذاشت.

 

این‌طور ثبت شده که اردشیر محصص به مینیاتورهای ایرانی و نقاشی‌های عامیانه  علاقه‌ی بسیاری داشت و علاوه بر این‌ها، عکس‌های کهنه و عکس‌های روزنامه‌ها را نیز جمع‌آوری می‌کرد و آثارش در بیشتر موارد، ترکیبی از طرح‌های کتاب‌های قدیمی و عکس‌های قاجار بود.

 

خودش درباره‌ی کارهایش گفته: «من آنچه را می‌بینم می‌کشم؛ به نظر من کاریکاتورها اسناد یک عصرند؛ همچنان که مدارک رسمی، اعلامیه‌های دولتی و گزارش‌های پارلمانی نیز چنین هستند.»

 

جواد مجابی ـ منتقد هنری ـ درباره‌ او و سبک کارهایش که طرح‌هایی با طنز تلخ و بدون ملاحظات بودند، گفته است که محصص معنی ترس را نمی‌فهمد. او همچنین معتقد است که محصص پایه‌گذار کاریکاتور نوین در ایران است. طرح‌های او نشان‌دهنده‌ی زوایایی از جامعه بود که کمتر به آن‌ها توجه می‌شد.

 

مجابی اظهار کرده است: من با اردشیر محصص همکلاس بودم و از حوالی سال ۱۳۳۶ دوستی ما آغاز شد. در طول این سال‌ها شاهد رشد تدریجی کارهای او بودم و همیشه آثارش را دنبال می‌کردم. اردشیر در آغاز کار یک کاریکاتوریست بود و در طراحی‌های او شکل آزادتری به خود گرفت. دنیا او را هنرمند بزرگ و متفکری می‌داند و دلیل این موضوع هم آشنایی محصص با حلقه‌ای از هنرمندان پیشرو ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ بود. او از تحولات روشنفکری آگاهی داشت و در طراحی‌هایش انسان، پوچی، اضمحلال انسان در دنیای صنعتی و روابط حاکم و محکوم را به تصویر می‌کشید. در واقع او بدون شناخت جریانات روشنفکری دهه‌های ۴۰ و ۵۰ نمی‌توانست این دیدگاه را داشته باشد.

 

او ادامه داده است: محصص از معدود هنرمندانی بود که آثارش در نشریات مهم جهان از جمله «نیویورک تایمز» و «واشنگتن پست» به چاپ رسیده است. بسیاری از کارهای او را موزه کتابخانه کنگره آمریکا خریداری کرده و کتاب‌هایی از آثارش در نقاطی از دنیا به چاپ رسیده است. نظم فوق‌العاده و استمرار طولانی او در آثارش باعث شد به جایگاه شاخصی در هنر جهان دست پیدا کند.

 

مجابی همچنین چند سال گذشته نسبت به سرقت و صدمه دیدن آثار محصص که در اختیار ایراندخت محصص (خواهر اردشیر) قرار دارد، به دلیل پیری و بیماری ایراندخت، هشدار داده بود.

 

همچنین جواد علیزاده ـ کاریکاتوریست ـ درباره محصص اظهار کرده است: کارهای محصص از نظر سوژه و اجرا خیلی با کارهای دیگران متفاوت بود. درست زمانی که در اروپا و فرانسه طنز سیاه رایج شده بود، کاریکاتورهای محصص با رویکرد روشنفکری در مطبوعات آن زمان چاپ می‌شدند. در واقع پرداختن به طنز سیاه در طراحی‌ها و به کار بردن عکس‌های قدیمی و رئال باعث قدرتمند شدن و چشم‌نواز بودن کارهای محصص شده بودند.

 

او در ادامه گفته است: او با سنت‌شکنی و نوآوری تأثیر زیادی در کاریکاتور مدرن ایران داشت و نامش همواره در این زمینه زنده خواهد ماند. در آن زمان نشریات کاریکاتورهایی را در صفحات خود چاپ می‌کردند که خلاقیت طراح در آن‌ها حرف اول را می‌زد. یعنی علاوه بر مرتبط بودن با موضوع مطلب یا مقاله، صرفا تابع آن نباشد و دارای المان‌هایی از شخصیت خود هنرمند باشد. محصص نیز با پیروی از این سبک در مطبوعات مطرح شد و به شهرت رسید.

 

اردشیر محصص سرانجام در ۱۸ مهر ماه سال ۱۳۸۷ در نیویورک درگذشت.

 

بهزاد شیشه‌گران ـ طراح و گرافیست ـ برای سالروز تولد محصص پوستری را طراحی کرده و آن را برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده است:

 

اردشیر محصص,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی شیشه‌گران برای این پوستر نوشته است: در ستایش از اردشیر محصص، هنرمند صبور و سرکش

 

 

 

  • 18
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش