سه شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴
۱۷:۲۱ - ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۰۳۵۳
فستیوال ها و جشنواره های هنری

 نماینده ایران در بخش سینه‌فونداسیون کن

ارتباط مستقیم با بزرگان سینما

 اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره,فیلم حیوان

امسال ایران در بخش فیلم کوتاهِ دانشجویی جشنواره کن با عنوان سینه‌فونداسیون، یک نماینده دارد. «حیوان» ساخته بهرام و بهمن حاج‌ابول‌لو ارک از مدرسه ملی سینمای ایران، با ١٥ فیلم کوتاه دیگر از دانشگاه‌ها و مدارس فیلم‌سازی سراسر جهان رقابت می‌کند. با برادران ارک که یک فیلم بلند هم قبل از این ساخته‌اند، در مورد حال‌وهوای «حیوان»، پیش‌بینی‌شان از کن و مدرسه ملی سینما به صحبت نشستیم.

 

به عنوان آغاز گفت‌وگو کمی درباره حال‌‌وهوای فیلم «حیوان» بگویید و اینکه به نظرتان فیلم چه پارامترهایی دارد که سینه‌فونداسیون کن آن را پذیرفته است؟

بهمن: فکر می‌کنم فرم «حیوان» برایشان جذاب بوده. حال و هوای  فیلم یک‌جورهایی انتزاعی است و گاهی اوقات هم حالات خشنی دارد. بیشتر سعی کردیم فیلم کوتاه حیوان به جنون کشیده شود.

 

بهرام: اولین پارامترش فرستادن این فیلم از طرف یک ارگان آموزشی سینمایی است چون سینه‌فونداسیون توجهش را به استعداد‌های دانشجویی معطوف کرده است.

 

«حیوان» دیالوگ ندارد و با یک بازیگر هم قصه خود را جلو می‌برد. تصمیم به استفاده‌نکردن از دیالوگ به دليل ملموس‌تربودن آن برای مخاطب جهانی بود یا دلیل دیگری داشت؟

بهرام: بیشتر دلیلش این بود كه فیلم را لامکان و لازمان‌تر کنیم و با دیالوگ، جغرافیای خاصی به آن ندهیم؛ به خاطر همین هم در شیوه اجرا به تصویرها و قاب‌هایی می‌رسیدیم که صریح باشند و جای خالی دیالوگ را پر کنند.

بهمن: موضوع حیوان طوری بود که اگر برایش دیالوگ استفاده می‌کردیم شخص مورد نظر را وارد آن فرهنگ و بوم و زبان می‌کردیم که می‌خواهد از آنجا فرار کند اما فیلم ما درباره یک انسان بود در ناکجاآباد، که می‌خواهد از جایی که هست برود یا از یک محدوده بگذرد؛ البته وقتی فیلم بدون دیالوگ می‌شود انگیزه‌های شخصیت پنهان می‌ماند که باید برایش نمود بیرونی پیدا کنی و مخاطب باید کاملا از هدف رفتارهایی که او می‌کند آگاه باشد و گمراه نشود. این كمي سخت بود امیدوارم درآمده باشد.

 

بازیگر خود را با چه معیاری انتخاب کردید؟

بهمن: چهره برایمان در اولویت بود که از نظر ما چهره داود نورپور به نقش می‌آمد.

 

فیلم را از چه راهی برای کن فرستادید؟

بهرام: من فیلم را در سایت جشنواره آپلود کردم. آنها دیدند و انتخاب شد.

 

 کمی درباره فیلم‌های قبلی‌‌تان و موفقیت‌های آنها بگویید. گویا یک فیلم بلند هم به نام «سویوق» ساخته‌اید که جوایز متعددی دریافت کرده است.

بهرام: ما در تبریز همه فیلم‌هایمان را کار کرده‌ایم به جز حیوان که در تبریز نبود. شاید «آفتاب سوخته» اولین فیلم حرفه‌ای ما باشد که ما را به جامعه فیلم‌سازی کمی شناساند و پس از آن هم فیلم کوتاه «نجس» که برایمان خیلی راهگشا بود. اما فیلم بلندمان «سویوق» شاید به‌نوعی با آدم‌های بزرگ سینمای کشورمان ما را بیشتر آشنا کرد. شاید مي‌توان گفت سویوق اولین فیلم مستقل ترک‌زبانی بود که در تبریز تولید شد و این خودش به‌نوعی باعث تولید چند فیلم دیگر ترکی به همان شیوه مستقل شد.

 

این سؤال درباره همه کسانی که مشترک کارگردانی می‌کنند به ذهن می‌آید؛ چگونه با نظر یکدیگر کنار می‌آیید و ایده کدام‌تان در کارگردانی ارجح‌تر است؟

بهمن: معمولا ما یک‌جور فکر می‌کنیم و تا یکدیگر را با پیشنهادات‌مان قانع نکنیم کاری انجام نمی‌دهیم چون مطمئنیم در آن صورت یک جای کار می‌لنگد.

 

بهرام: معمولا وقتی ایده‌ای به ذهن یکی از ما رسید و هر دو از ایده خوشمان آمد روی آن شروع به کار می‌کنیم؛ مدام ایده را پرورش می‌دهیم تا به اتفاق نظر برسیم. سلیقه ما به هم خیلی نزدیک است و با هم سوءتفاهم نداریم. در زمان کارگردانی نیز گاهی اختلاف نظر پیش می‌آید ولی به‌هرحال یکی‌مان از خر شیطان پایین می‌آید.

 

 برای فیلم‌تان در کن چه پیش‌بینی‌ای دارید؟

بهرام: فکر می‌کنم «حیوان» مخالفان و موافقان زیادی خواهد داشت عده‌ای موافق فیلم خواهند بود و عده‌ای دیگر اصلا فیلم را دوست نخواهند داشت.

 

بهمن: امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد حس من مثبت است.

 

فیلم شما از اولین تولیدات مدرسه ملی سینمای ایران است. نقش مدرسه در ساخت فیلم شما چه بود؟

بهمن: اگر مدرسه نبود که فیلم ما ساخته نمی‌شد. خیلی حامی ما بودند و واقعا از وقتی که به مدرسه آمده‌ایم با بزرگان سینمایمان از  نزدیک آشنا شدیم و استانداردها را بهتر شناختیم. فیلم‌نامه حیوان با راهنمای استادان مشاورمان در مدرسه پخته شد. آقای سعید رحمانی نقش بسزایی در کارمان داشتند و حتی دیگر بچه‌های مدرسه که معمولا فیلم‌نامه‌هایمان را برای هم می‌خوانیم، کمک کردند. امید شمس یکی از بچه‌های مدرسه در فیلم‌نامه همفکری‌های خوبی داد.

 

بهرام: مدرسه باعث شروع یک روند متفاوت‌تر در کار ما شد. از بدو ورود به مدرسه کمی محافظه‌کاری را کنار گذاشتیم و در ساخت حیوان نیز آن روحیه تجربه‌گرایی، یا به قول کیانوش عیاری «جنون»، در ما بود. گاهی این شبهه پیش می‌آید که بهمن و من خودمان فیلم‌ساز بوده‌ایم و بدون حضور در مدرسه ملی نیز توانایی ساخت این کار را داشتیم ولی می‌خواهم بگویم واقعا این‌گونه نیست؛ اولین دلیلش هم پشتیبانی علمی و صحیحی ‌است که از ما شد. مدرسه در شیوه آموزش خود به ما نیز به این فکر می‌کرد که ایده‌های خود ما را پخته‌تر کند و نه اینکه ما بیاییم و ایده‌ای از آنها را کار کنیم. حین ساخت فیلم، هر لحظه که به مشکلی برمی‌خوردیم می‌توانستیم از استادان مدرسه راهنمایی بخواهیم و به عنوان یک فیلم‌ساز تنها دغدغه‌مان ساخت یک کار خوب بود و فشاری محدودمان نمی‌کرد.

 

 تأثیر مدرسه ملی سینما در مسیر فیلم‌سازی خود را تا چه حد می‌دانید؟ اصلا تفاوت این مدرسه با آموزشگاه‌های دیگر فیلم‌سازی از نظر شما که هنرجوی آن هستید، در چیست؟

بهرام: مدرسه اولین اتفاق خوبش ارتباط مستقیم با بزرگان حرفه‌ای سینماست. آموزش سینما در مدرسه ملی دیگر منوط به کتاب‌های دانشگاهی نیست، بلکه مستقیم به تجربه‌های این بزرگان برمی‌گردد که به شکل عینی و عملی‌تری آموزش اتفاق می‌افتد و چون در کنارت افراد یا استعدادهای دیگری که از سراسر ایران آمده‌اند حضور دارند، نگاه و شناخت کلی‌تری هم از این جهت به دست می‌آوری.

 

بهمن: به این سؤالتان فقط ما که بچه‌های مدرسه هستیم، می‌توانیم جواب دهيم نه هیچ کاغذبازی اداری شورایی یا نظارتی و... لطف آقای مجتبی راعی بود که مدرسه را به ما معرفی کرد و لطف آقای روح‌الله حسینی (مدیر مدرسه ملی سینما) و هیئت انتخاب مدرسه بود که ما را انتخاب کردند. در یک سالی که در مدرسه بوده‌ایم آن‌قدر چیزهای ریزودرشت یاد گرفته‌ایم که در حیوان تأثیرشان را می‌بينید. درست است که هر فیلم‌سازی بدون رفتن به مدرسه سینمایی هم فیلمش را می‌سازد اما مدرسه جایی است که مدام باید در آن فعال باشی و ذهنت درگیر است و دائما با نامدارهای سینمای ایران هم‌کلام هستي و این منش تو را پرورش می‌دهد. اینکه ما همیشه غریزی فیلم بسازیم درست نیست، تا یک جایی جواب می‌دهد. الان دوره، دوره‌ تخصص است و باید در هر مسئله ریز شوي. مدرسه این ریزبینی را دارد و سرهم‌بندی‌شده نیست. می‌دانی وقتی در آن هستی به خاطر استعدادت هست و برای دولت هم اهمیت داری.

 

از دیدگاه شما، فیلم‌سازان کوتاه به جز بحث حمایت مالی و پشتیبانی‌ها، با چه معضلی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؟

بهرام: من می‌توانم از خودم مثال بزنم و فکر می‌کنم این برای همه یکسان باشد و آن سواد کاری است؛ چه به صورت مطالعه‌های هنری، ادبی و فلسفی و چه آگاهی در شیوه اجرا که مربوط به دانش فنی یک فیلم‌ساز است. هر چقدر این دانش وسیع‌تر ‌شود جسارت فیلم‌ساز نیز بیشتر می‌شود.

 

بهمن: وقت کافی برای فکرکردن درباره فیلم‌شان و اینکه خیلی وقت‌ها احساس می‌کنند تلاش‌شان بیهوده است؛ اینکه اگر فیلم‌ساز یا آرتیست باشی باید توان شکست داشته باشی و مستمر ادامه دهی.

 

اصولا فیلم کوتاه ‌چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد که مورد استقبال قرار گیرد و موفق به حساب بیاید؟

بهمن: واقعا استاندارد خاصی وجود ندارد.

 

بهرام: فیلم کوتاه باید توانایی ایجاد یک اتمسفر قوی را داشته باشد و لحظه‌هایی بسازد که ما سینماگرها به عنوان «آنِ هنری» از آن یاد می‌کنیم.

 

به عنوان سؤال آخر بگویید درباره آینده فیلم‌سازی مشترک خود چه دورنمایی دارید؟

بهرام: اگر بخت با ما یار باشد و توانایی آن را داشته باشیم، دوست داریم جریان متفاوتی از فیلم‌سازی را پیش بگیریم و پیشنهادات جدیدی بتوانیم به زیست محیط سینمایی اضافه کنیم.

 

بهمن: باید بگویم اگر زنده و سالم بودیم، حتما منتظر ما در فیلم‌های بعدی‌مان باشید.

 

 

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 15
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش