پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۵۶ - ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۷۵۷۴
شبکه نمایش خانگی

گفت‌وگو با یک فیلمنامه‌نویس درباره دشواری‌های ساخت سریال کمدی

چرا برخی پایان «هیولا» را دوست نداشتند؟

سریال هیولا,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

یک فیلمنامه‌نویس درباره نقدهایی که به پایان برخی سریال‌ها از جمله «هیولا» می‌شود، چنین می‌گوید: «اصولا جمع‌بندی کردن یک کار سخت‌تر از شروع کردن آن است؛ زمانی که شما به عنوان مخاطب یک سریال را بدون توقع شروع به دیدن می‌کنید مشکلی ایجاد نمی‌شود اما زمانی که به سریال دلبستگی پیدا کرده باشید دوست دارید سریال طوری تمام شود که شما دلتان می‌خواهد و اگر این طور نباشد فکر می‌کنید که کار پایان خوبی نداشته است.»

علی خودسیانی که نگارش سریال‌هایی چون «فصل زرد» (مجید زهتابی)، «نیمکت» (به کارگردانی محمد رحمانیان، «خواستگاران» (کارگردان گلاب آدینه)، «همچون سرو» (بیژن بیرنگ)، «هیئت مدیره» (مازیار میری)‌ و «مرز خوشبختی» (حسین سهیلی‌زاده) را بر عهده داشته است، درباره‌ی کاهش سریال‌های کمدی هم به ایسنا گفت: تولید کار کمدی و نوشتن فیلمنامه‌ای که بتواند مخاطب را با خود همسو کند و در عین حال ارزش هنری خودش را از دست ندهد، بسیار سخت است.

او درخصوص کمبود نیروی متخصص در ژانر کمدی چنین بیان کرد: ما تا دلتان بخواهد نویسنده ملودرام داریم که یا قصه‌ای را با هم‌فکری هم می‌سازند یا از داستان‌های واقعی که در جامعه اتفاق می‌افتد قصه‌شان را می‌نویسند اما نویسندگان کارهای کمدی معمولا کم هستند؛ چون قصه‌سازی در این ژانر ساده نیست.

کارگردان مجموعه نمایشی «بازخوانی یک پرونده» ادامه داد: در ژانر ملودرام چون می‌توانند به موضوعات بیشتری بپردازند، هر کسی که کمی علم نوشتن داشته باشد می‌تواند کار کند؛ یعنی احتیاج به خلاقیت زیاد ندارد اما نوشتن کار طنز تخصصی است و به تبع آن، دستمزدی که یک نویسنده طنز می‌گیرد بیشتر از نویسنده کار ملودرام است. وقتی قدیمی‌های این حرفه در حال حاضر کار نمی‌کنند به دلایل مختلف مثل این که فیلمنامه‌ای را نوشته‌اند اما خریداری نشده یا پولش را ندادند یا این که فیلم اصلا اکران نشده نمی‌توانیم از نیروهای جوان توقع حضور در این عرصه را داشته باشیم. من خودم دو سال است که نصف دستمزد سریالم را طلبکارم؛ آن وقت یک هنرجو با چه انگیزه‌ای بخواهد وارد این عرصه شود!

او یکی از نکاتی که می‌تواند کارهای کمدی را افزایش دهد تربیت نیروهای متخصص دانست و تحقق این امر را مستلزم حضور نیروهای قبلی در این عرصه خواند تا بتوانند نیروهای جدید را پرورش دهند. خودسیانی ادامه داد: کسانی که کمدی می‌نویسند به طور مثال پنج نفر هستند آن‌ها هم هر کدام حدود ۲۰ سال سابقه کار دارند. آدم جدیدی وارد این حوزه نشده است. این افراد هم اگر به کارنامه کاری‌شان نگاه کنید چندین سال آیتم‌نویس بودند بعد پرورش پیدا کردند تا وارد حیطه سریال‌سازی شدند.

این نویسنده در رابطه با افزایش سریال‌های شبکه نمایش خانگی و محدودیت قصه‌گویی در تلویزیون گفت: تماشاگر تلویزیون مردم عام هستند و مخاطب میلیونی دارد اما در شبکه نمایش خانگی این حجم از مخاطب وجود ندارد، در نتیجه برای قصه‌پردازی دست عوامل بازتر است. اما در تلویزیون این‌طور نیست و یک محدودیت‌هایی خود سازمان صداو سیما دارد؛ البته این موضوع فقط در حوزه سریال‌های طنز نیست؛ مثلا «گاندو» ازشبکه سه سیما پخش شد اما نقدهای بسیاری به آن شد این سریال اگر در نمایش خانگی پخش می‌شد این اتفاق نمی‌افتاد. کلا در تلویزیون هر نقدی اتفاق بیفتد صداوسیما مسوول است پس اجازه قصه‌سازی را محدودتر می‌کند.

سریال هیولا,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

خودسیانی درباره نقدهایی که به سریال «هیولا» وارد شد، گفت: این موضوع که می‌گویند این سریال پایان خوبی نداشته فقط دامن‌گیر سریال‌های ایرانی نیست. شما در نمونه‌های خارجی هم که نگاه کنید مخاطب چند فصل از یک سریال را دنبال کرده اما قسمت آخرش را دوست نداشته است. اصولا جمع‌بندی کردن یک کار سخت‌تر از شروع کردن آن است. زمانی که شما به عنوان مخاطب یک سریال را بدون توقع شروع به دیدن می‌کنید مشکلی ایجاد نمی‌شود اما زمانی که به سریال دلبستگی پیدا کرده باشید دوست دارید سریال طوری تمام شود که شما دلتان می‌خواهد و اگر این طور نباشد فکر می‌کنید که کار پایان خوبی نداشته است.

او ادامه داد: اما این که چرا پایان یک سریال مطابق میل برخی مخاطبان ساخته نشده است، می‌تواند به عوامل بیرونی و درونی ارتباط داشته باشد. ممکن است علاقه عوامل سازنده متفاوت با این عده از مردم باشد یا این که ممکن است در پایان‌بندی گروه‌های سازنده نگران افکار عمومی باشند یا عوامل سازنده تحت فشار قرار بگیرند که اگر می‌خواهید دوباره کار کنید پایان داستان باید به این شکل باشد.

  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش