پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۱۷ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۰۹۵۸
شبکه نمایش خانگی

تمام عوارض تلویزیونی‌شدن شبکه نمایش خانگی

سریال های شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

بازتاب‌های بخش‌نامه رئیس قوه قضائیه مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی بر عهده سازمان صداوسیماست، همچنان ادامه دارد؛ بخش‌نامه‌ای که در آغاز به‌واسطه اینکه گمان می‌رفت حتی می‌تواند صفحات شخصی افراد را در رسانه‌های اجتماعی نیز شامل شود، واکنش‌های پرشماری را در فضای مجازی موجب شد.حالا اما نوبت «وی‌.او.دی»‌ها و سامانه‌های عرضه آنلاین محصولات فرهنگی رسیده است؛ سامانه‌هایی که طیفی اصرار دارند شامل تعاریف صوت و تصویر فراگیر هستند، اما بیشتر کارشناسان بر این باورند که تعریف «صوت و تصویر فراگیر» کمترین هم‌خوانی با شرح وظایف این سامانه‌ها ندارد.

سرنوشت این سامانه‌ها و اصلا در کل سرنوشت محصولات شبکه نمایش خانگی موضوع دیگری است که این بحث به آن دامن زده است. اینکه آیا در صورتی که سلیقه صداوسیما قرار باشد این سامانه‌ها را مدیریت و جهت‌دهی کند، استقبالی که مردم از محصولات آنها کرده‌‌اند، ادامه خواهد یافت؟

آیا در آن صورت تبدیل نخواهند شد به سامانه‌هایی که محصولات موازی صداوسیما را توزیع می‌کنند؟ آیا شبکه نمایش خانگی که یکی از مهم‌ترین روزنه‌های توزیع محصولاتش همین سامانه‌ها هستند، با این کار کم‌نفس‌تر از اکنونش نخواهد شد؛ که پرنفس و قدرتمند در حال رقابت با محصولات و سریال‌های صداوسیماست و در هفته‌های اخیر از نظر کمیتی و تعداد سریال‌ها نیز مخاطبان را در دوراهی انتخاب بین نمایش خانگی و صداوسیما قرار داده است؟در این زمینه‌ها با سعید رجبی فروتن صحبت کردیم.

یکی از مدیران وزارت ارشاد که دست به قلم است و با تحلیل‌هایش از شرایط فرهنگی روز، خود را در قامت کارشناسی صاحب‌نام نیز تثبیت کرده است. کارشناسی که البته شاید به مقتضای مسئولیت اداری‌اش نمی‌خواهد چندان صریح و رک صحبت کند: «اگر روند وقایع و اخبار را دنبال کرده باشید، قطعا گفت‌وگوی آقای طباطبایی‌نژاد را خوانده‌اید که مواضع ارشاد را در این مورد با رسانه‌ها مطرح کرده؛ پس یعنی اینجا مواضع من مواضع شخصی خودم است.»

ما هم با شما به‌عنوان یک کارشناس صحبت می‌کنیم و نه به‌عنوان یک مدیر دولتی؛ اینکه تجمیع صدور تمام مجوزها در یک نهاد یا نگرش و تفکر امتحان پس‌داده‌ای که نتیجه‌اش را در برنامه‌های صداوسیما می‌بینیم، منطقی است؟

خب روال و منطق قضیه حکم می‌کند که در صدور مجوزها یک نهاد و مرجع مشخص، رسمی و قانونی وجود داشته باشد و اینکه با این توجیه که بخواهیم نگاه‌ها و سلایق متفاوت و گوناگون را در این قضیه وارد کنیم، مراکز صدور مجوزها متکثر باشند، چندان درست و منطقی به نظر نمی‌رسد و با چنان نگاهی سنگ روی سنگ بند نمی‌شود؛ یعنی در این موضوع که باید مرکز واحدی درباره مجوزها تصمیم بگیرد، تردیدی وجود ندارد. مرکزی که درباره مجوزها تصمیم بگیرد و پاسخ روشن و واضحی به متقاضیان بدهد.

یعنی شما با تجمیع صدور مجوز در این زمینه در صداوسیما موافق هستید؟

من فعلا در مورد موافقت یا مخالفت حرف نمی‌زنم. درواقع بیشتر دارم در مورد الزامات این قضیه صحبت می‌کنم که مهم این است  قانونی که برای این ماجرا نوشته می‌شود، قانونی جامع و مانع و مبتنی بر مقتضیات روز باشد و در ثانی کسانی که مجری این قانون هستند و قرار است این قانون را با آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های مکمل به نحو خوبی اجرا کنند، درک درستی از قانون و مقررات ضمیمه‌اش داشته باشند تا بتوانند آن خواسته و منویات قانون‌گذار را به‌درستی عینیت ببخشند.

بگذارید ماجرا را از زاویه دیگری نگاه کنیم. با توجه به تعاریفی که از «صوت و تصویر فراگیر» ارایه شده، فکر نمی‌کنید این قضیه باعث شود وزارت ارشاد به‌جز صدور مجوز سینمایی و کتاب، مرجعیتش را در عرصه فرهنگ از دست بدهد؟ چون با این تعاریف موجود تقریبا هر محصول فرهنگی را می‌شود ذیل «صوت و تصویر فراگیر» تعریف کرد. آیا سپردن این امر به صداوسیما خودش نوعی وظیفه‌سازی موازی نیست؟

در مورد بخشنامه اخیر رئیس محترم قوه قضائیه و برداشت‌ها و تلقی‌هایی که سازمان صداوسیما دارد، باید بگویم که ما در ارشاد کمافی‌السابق داریم کارمان را انجام می‌دهیم و خدمات‌مان را طبق آنچه قانون به ما حکم کرده که پاسخگوی مردم و متقاضیان باشیم، ارایه می‌دهیم. اگر بعد از این تصمیم تازه‌ای اخذ شود، باری از دوش ما برداشته شود و تکالیفی  بر دوش سازمان دیگری نهاده شود، همه مستلزم این است که تشریفات قانونی و اداری و گردش کار لازم طی شده و به ما ابلاغ شود.

«صوت و تصویر فراگیر» تعاریف گسترده‌ای را می‌تواند شامل شود؛ ظاهرا این خود یکی از دلایل بروز اختلافات است. شما تعریف‌تان از این حوزه چیست؟

آنچه الان محل بحث است و بارها هم بر آن تأکید شده این است که «صوت و تصویر فراگیر» آن‌گونه که از ادبیات علمی مربوط به حوزه رسانه برمی‌آید، مربوط به رسانه‌ها و پلتفرم‌هایی است که انبوهی از مخاطبان ناشناس دارند و در نقطه مقابل هم مراکز صوت و تصویر غیرفراگیر سیستم‌ها، سرویس‌ها و سامانه‌هایی هستند که مخاطب و کاربران‌شان در دسترس و قابل شناسایی هستند. آنچه در سال‌های اخیر تحت عنوان مجوز مراکز عرضه برخط ویدیویی به مخاطبان داده شده است و از رهگذر این مجوزها در حال حاضر چند برند در کشور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌کنند، ناظر بر همین بوده که این سامانه‌ها و سرویس‌ها بنا نیست پا در کفش رسانه ملی کشور کنند و بخواهند نقش صوت و تصویر فراگیر را ایفا کنند.

اما ظاهرا قرائت صداوسیما کاملا متفاوت از این قرائت شماست.

به نظر می‌آید همان‌گونه که قبلا هم گفتم مرجع عالیه‌ای باید این اختلاف نظر و اختلاف قرائت در معنای صوت و تصویر فراگیر را یک‌بار برای همیشه روشن کند تا بعد ان‌شاءالله با یک تقسیم کار ملی، رسانه‌های مختلفی که در این زمینه کار می‌کنند با روشنی و وضوح بهتری بتوانند خدمات‌شان را ارایه دهند.

یعنی شما سامانه‌های «وی.او.دی» را مشمول عنوان صوت و تصویر فراگیر نمی‌دانید؟

«وی.او.دی»‌هایی که دارند کار می‌کنند، بر اساس آیین‌نامه‌هایی که ما داریم، نه به‌عنوان برودکست بلکه به‌عنوان یونیکست فعالیت دارند، که به نظر می‌آید فعالیت‌هایشان کمترین مغایرت و مباینتی با نصوص و مواد قانونی مربوط به وظایف انحصاری صداوسیما ندارد.

چون این تعاریف هنوز هم حل‌نشده مانده و مخاطبان ما در درک آن مشکل دارند، با ذکر مثال می‌توانید بگویید این عنوان شامل چه نوع فعالیت‌های رسانه‌ای است؟

اول اینکه این پرسش را باید رئیس سازمان مربوط پاسخ دهد، اما به‌عنوان کارشناس تلقی خودم را از عرف این ماجرا ارایه می‌دهم، که کسانی که موفق به دریافت مجوز صوت و تصویر فراگیر از صداوسیما شوند، حق دارند پخش زنده آنلاین از ایونت‌های مختلف داشته باشند؛ اجازه دارند در چارچوب توافقاتی که با رسانه ملی دارند مبادرت به بازپخش، بارگذاری و آرشیو برنامه‌های صداوسیما کنند. همچنین مراکز صوت و تصویر فراگیر براساس جدول پخش یا به‌اصطلاح کنداکتور روزانه از قبل برنامه‌ها و خدمات‌شان را مشخص و معلوم می‌کنند تا کاربر بتواند در زمانی معلوم و مشخص از برنامه‌ای که برایش بارگذاری شده است، استفاده کند.

حالا بیاییم از این منظر نگاه کنیم که شما فرض کنید اعطای مجوز «وی.او.دی»‌ها نیز رفته زیر نظر صداوسیما.

اصلا دوست ندارم این اتفاق بیفتد.

چرا؟

چون عوارضی دارد که خاطر همه را مکدر می‌کند.

مثلا چه عوارضی؟

مثلا از این نظر که به ادعای صفحه اصلی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، در یک‌سال اخیر حدود ٧٠ مجوز در حوزه‌های مختلف داده شده، اما خروجی این مجوزها کو؟ در آن صفحه ٧٠- ٨٠ اسم و عنوان هست، اما تاکنون حداقل من که خروجی این مجوزها را ندیده‌ام.

باز برگردیم سر جای اول‌مان؛ چرا؟

به هر حال هر کار آدابی دارد، اصولی دارد، توانمندی‌هایی می‌خواهد، شناخت می‌خواهد و خیلی چیزهای دیگر. الان دو برند فیلیمو و نماوا با همکاری موسسات ویدیو رسانه برای صفر تا صد تولید و عرضه محصول برنامه‌ریزی می‌کنند، اما این سازوکار در چارچوب مقررات و ضوابط صداوسیما تقریبا نشدنی است، تقریبا از جنس دیگری است. مضاف بر این، چون صداوسیما نمی‌خواهد در معرض انتقادات و پرسش‌های گوناگونی درباره محصولات این حوزه قرار بگیرد، سعی خواهد کرد با همان دست‌فرمان تولیدات خودش حرکت کند و این هم یعنی کپی‌های برابر با اصل محصولاتی که در حال حاضر مردم آنها را در شبکه‌ها به رایگان تماشا می‌کنند (یا نمی‌کنند!).

دقیقا؛ یعنی یک سازوکار امتحان پس‌داده در جای دیگری دوباره همان روند را تکرار می‌کند.

بله؛ اما حتی این هم بعید است که تولیدات مشابه تلویزیون را در این شبکه‌ها ببینیم. چون سرمایه‌گذاران می‌دانند که مردم برای تماشای سریال‌ها، برنامه‌ها و محتواهای مشابه همان‌هایی که در شبکه‌ها به رایگان قابل تماشاست، حاضر به خرید یا پرداخت هزینه نیستند؛ مگر اینکه محصولات متفاوتی عرضه شود.

این همان است که در ابتدا گفتم کنترل تمام حوزه‌ها توسط یک سلیقه خاص. نه؟

البته ما هر وقت این حرف را می‌زنیم، می‌گویند که رونق این فضا به این دلیل است که خطوط قرمز شکسته می‌شود. اما این‌طور نیست. بحث سلیقه است. بحث این است که سینمای ایران و محصولات نمایش خانگی سعی کرده یک مقدار قرابت و نزدیکی بیشتری با واقعیات موجود در زندگی مردم داشته باشد و همه سطوح و لایه‌های اجتماعی را به تصویر بکشد. خب این خیلی به باورپذیری قصه‌ها کمک می‌کند. اما تلویزیون خواسته یا ناخواسته خودش را در یک محدوده تنگ و ترشی گرفتار کرده و از آن فراتر نمی‌رود.

پولاد امین

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش