چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۴۷ - ۰۱ آذر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۹۰۰۶۴
فیلم و سینمای ایران

رییس هیأت مدیره خانه سینما: امروز همکاران ما بازداشت می‌شوند؛ فردا ممکن است این میزان گسترده‌تر شود

بازداشت سینماگران,انتقاد از بازداشت سینماگران
محمدمهدی عسگرپور رییس هیأت مدیره خانه سینما تاکید کرد:‌ من شهادت می‌دهم که هنرمندان کشور با عشق و علاقه به میهن خود، همواره به دنبال گفت‌وگو بوده‌اند؛ حتی در بدترین شرایط هم که کسی حاضر به گفت‌وگو نبود ما حاضر به گفت‌وگو بودیم.

محمدمهدی عسگرپور درباره پیگیری‌های خانه سینما برای رفع مشکلاتی که برای برخی هنرمندان و سینماگران کشور در ناآرامی‌های اخیر جامعه به وجود آمده و بعضا فضای ملتهبی ایجاد کرده است، توضیحاتی را ارایه کرد.

او ضمن انتقاد از برخی تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها که بسیاری از آن‌ها را یک ماه قبل در یک برنامه تلویزیونی هم مطرح کرده بود، پیش‌بینی‌ خود را از وضعیت پیش‌روی سینما در ماه‌های آینده بیان کرد؛ سینمایی که این روزها دچار اُفت مخاطب شده است.

این تهیه‌کننده سینما و کارگردان فیلم‌های «قدمگاه» و «مهمان داریم» که مسئولیت مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران را نیز برعهده دارد، در بخشی از این گفت‌وگو خبری را هم درباره تصمیم‌های احتمالی جدید در حوزه پروانه ساخت فیلم‌های سینمایی عنوان کرد که از نگاه او می‌تواند آغاز یک سری حاشیه‌های تازه باشد.

  

شرایط فعلی سینما تا نیمه اول سال بعد ادامه دارد؟

عسگرپور سال گذشته از آینده‌ای نگران‌کننده برای سینما سخن گفته بود که یک دغدغه جهانی است، مبنی بر اینکه پیش‌بینی‌ می‌شود با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژی و تغییر بسترهای نمایشی، سینما در آینده‌ای نه چندان دور به نوستالژی تبدیل شود. اما او حالا درباره پیش‌بینی خود از آنچه در انتظار سینمای ایران است، بیان کرد:‌ اثر وضعی تصمیماتی که در شوراهای پروانه ساخت و نمایش گرفته می‌شود تا نیمه اول سال آینده ادامه خواهد داشت و این وضعیت را از جهت تولید، نمایش و کم رونقی سینما تا آن زمان خواهیم داشت. البته ممکن است گاهی برای مدتی کوتاه روند فروش بالا رود اما دوباره نزول خواهد کرد و جلوگیری از چنین اتفاقی مستلزم یک تغییر رویه جدی است.

وی در این زمینه توضیح داد:‌ در همین شرایطی که ما این صحبت‌ها را مطرح می‌کنیم، گروهی از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال تصویب آیین‌نامه شورای پروانه ساخت به شکل جدید هستند که محدودیت‌ها را بیشتر می‌کند. نمی‌دانم این موضوع تصویب می‌شود یا خیر ولی می‌دانم که در حال بحث و پیگیری است و همان آیین‌نامه‌ای است که اساس آن در دولت دهم و در دعواها با خانه سینما در آن موقع نوشته شد. این در حالی است که تصویب آیین‌نامه‌های این چنینی که حتی از نهاد صنفی هم برای آن نظرخواهی نشده، شرایط را به سمت سخت‌تر شدن پیش‌ می‌برد. ولی اگر این وضعیت نباشد، از نظر من سینما می‌تواند تا حدی به نقش قبلی خود برای استقبال و جذب مردم نزدیک شود.

بسیاری از مسائل امروز در گذشته ساده بودند ولی توجهی به آن‌ها نشد

او درباره وضعیتی که برای برخی هنرمندان پیش آمده و پیگیری‌هایی که صورت داده است و نیز درباره شرایط این روزهای کشور نیز گفت:‌ وقتی می‌خواهیم درباره مقطع فعلی یعنی همین امروز و روز گذشته و چند روز پیش از آن صحبت کنیم باید موضوع را گسترده‌تر از یکی دو اتفاق خاص اخیر مثل بازداشت دو بازیگر ببینیم؛ یعنی مسئله را نه صرفا در سطح هنرمندان، بلکه در سطح جامعه ببینیم. آنچه اتفاق افتاده مسائل انباشته شده‌ی حداقل دو، سه دهه‌ است و به نظرم اشتباه است اگر بخشی از حاکمیت یا هر جای دیگر فکر کند این اتفاق‌ها مربوط به حجاب است؛ اتفاقاً برعکس، مربوط به یک ماجرای گسترده‌ است که همه ابعاد آن باید بررسی شود. اما نکته اینجاست که متاسفانه در طول سال‌های اخیر زمینه گفت‌وگوی درست و شنیدن صداهای مختلف و عمل کردن به آنچه باید اتفاق بیفتد شکل نگرفته است. وقتی برخی مطالبی را که مطرح می‌شود، ریشه‌یابی کنید می‌بینید که بعضی از موضوع‌ها در سال‌های گذشته ساده‌تر بودند ولی به آن‌ها توجه نشد، همین‌طور روی هم انباشته شدند و حالا به یک خشونت منتهی شده‌اند. اگر هیچ کدام از طرفین نخواهند باب گفت‌وگو را باز کنند با خشونت روزافزون مواجه خواهیم شد، کمااینکه امروز با این پدیده مواجه هستیم و اتفاقاً مسئله اصلی جامعه‌ی ما در شرایط فعلی، همین است. طبیعتا هنرمندان هم در همین بخش می‌گنجند.

عسگرپور با اشاره به جایگاه هنر و به طور مشخص سینما ادامه داد: سینما همواره نقش اجتماعی جدی - حداقل در کشور ما- داشته و در دنیا هم کم‌وبیش همینطور است. حاکمیت خیلی وقت‌ها این نقش اجتماعی را دوست داشته و خودش هنرمندان را به آن تشویق می‌کرد و گاهی حتی می‌پرسید که چرا در فلان موضوع، هنرمندان حضور ندارند، یا به نحوی بر مشارکت آن‌ها تاکید می‌کرد. اما هر زمان این حضور به نفع حاکمیت نیست، گفته می‌شود "آن‌ها چرا اظهار نظر می‌کنند؟ هنرمندان باید سراغ کار خود بروند." این در حالی است که هنرمندان به شکل طبیعی با جامعه ارتباط دارند و دارای نقش اجتماعی خاص هستند. این توقع اتفاقا از هنرمندان به عنوان افراد معروف جامعه و کسانی که به نوعی مرجعیت دارند وجود دارد نه از افراد معمولی جامعه، به همین دلیل هنرمندان بنا بر همین نقش درگیر ماجراها می‌شوند. این موضوعی است که باید درک شود ولی به نظرم در برخی مقاطع به ویژه در بحران فعلی، انگار این نقش نادیده گرفته می‌شود؛ یعنی فراموش شده که نقش هنرمندان در مسائل اجتماعی جدی بوده است. این را هم من نمی‌گویم، بلکه تحقیقات نشان می‌دهد که هنرمندان همواره جزو سه یا چهار قشر اول‌ مرجعیت جامعه در سه دهه‌ی گذشته بودند. این تحقیقات جامعه‌شناسانه جواب همین موضوع هستند ولی حالا شرایط به گونه‌ای است که یا می‌خواهند موضوع را نادیده بگیرند یا معتقدند که باید این نقش مرجعیت فقط به یک صورت خاص اظهارنظر کند.

وی با تاکید بر اینکه «متاسفانه زمینه‌ی شنیدن صدای اعتراض در کشور ما از سال‌های دورتر شکل نگرفته و صرفا مربوط به الان نیست، هرچند در بعضی مقاطع موارد عکس هم وجود داشته است»‌، گفت:‌ در مقطع اخیر فضا به گونه‌ای است که انگار قرار نیست چنین زمینه‌ای شکل بگیرد و تبعات آن را هم داریم می‌بینیم؛ امروز همکاران ما بازداشت می‌شوند و فردا ممکن است این میزان گسترده‌تر شود. بعد نهاد صنفی پیگیری می‌کند و مدام به جای پرداختن به موضوعات مهم‌تر صنفی، به دنبال بازداشتی‌ها است. بنابراین به نظر می‌رسد این جریانی است که پایان مشخصی هم ندارد.

از آینده‌نگری هنرمندان تا برخی تحلیل‌های نادرست 

رییس هیات مدیره خانه سینما اضافه کرد:‌ وقتی کارنامه هنرمندان را بررسی می‌کنیم - به گواه آثارشان - می‌بینیم که آن‌ها بیشتر متوجه موقعیت و مسائل اجتماعی بودند، بیشتر آینده‌نگر بودند و به موضوع‌های امروز اشاره داشتند. این در حالی است که چنین بررسی‌ها و آینده‌نگری‌هایی کار نهادهای ذیربط بوده ولی انگار متوجه موضوع نشده‌اند و حتی برخی از آن‌ها بدون درک درست شرایط، غائله را تمام شده اعلام کردند. من در همین یکی دو ماه اخیر با برخی کسانی که در حوزه‌های استراتژیک مجموعه کشور فعالیت می‌کنند جلسه داشتم و در میان آن‌ها می‌بینم عده‌ای تحلیل‌های بعضا اشتباهی دارند؛ مثلاً یک ماه پیش فردی که مسئولیت مهمی هم داشته تحلیلی از شرایط اجتماعی داشت که وقتی آن را در موقعیت امروز بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که تحلیل‌ها نادرست بوده و اینجاست که به چشم می‌بینیم آنچه باید در طول سال‌های گذشته انجام می‌شد، پیگیری نشد و وضعیتِ امروز به این میزان خشونت رسیده است. 

خانه سینما به دنبال پیگیری آرام و منطقی است

وی در ادامه اظهار کرد: خانه سینما در این دو ماه اخیر سعی کرد سیر پیگیری آرام و منطقی خود را داشته باشد، با نهادهای ذیربط گفت‌وگو کند تا بخشی از این مشکلات حل شود ولی به نظر می‌رسد در جاهایی ترجیح داده می‌شود که این گفت‌وگو با آن شکلی که در حال پیش رفتن بود، ادامه نداشته باشد. انگار برخی به دنبال این هستند که به نوعی لشگرکشی اتفاق بیفتد. ما در این مدت بر اساس تعداد بازداشتی‌ها و ممنوعیت‌هایی که اعلام شده بود و هر کدام شرایط متفاوتی هم دارند جلسه‌های مختلفی با نهادهای امنیتی و دادستانی داشتیم. بعضی از همکاران احضار شده‌اند، بعضی بازداشت و بعضی هم پاسپورت‌شان گرفته شده است. درباره افرادی که پاسپورت آن‌ها گرفته شده مواردی هست که هیچ حکمی برایشان وجود ندارد. برخی کسانی هم در زندان هستند که علت آن قابل بررسی است. من پیش‌تر هم گفته بودم که اگر در هر کجای دنیا از ما بپرسند مثلاً آقای جعفر پناهی برای چه در زندان است، آیا باید بگوییم به‌خاطر ساخت فیلم؟! فیلمی که باب دل حاکمیت نبوده یا حتی از نظر بخشی از حاکمیت، از آن برداشت اقدام علیه امنیت ملی شده است؟! آن هم فیلمی که هنوز بیرون نیامده و هنوز تمام نشده است! این‌ها همه بخشی از آن مسائل انباشته شده است که ما هر دوره پیگیری کردیم.

عسگرپور در پاسخ به اینکه آیا می‌توان محدویت‌هایی را که در دوره‌های گذشته برای طرح موضوع در سینما بویژه در بستر سیاسی وجود داشته و اجازه مطرح شدن انتقادها را کمتر می‌داد در شنیده نشدن صدای انتقاد مردم دخیل دانست؟ بیان کرد:‌ بخشی از ماجرا همین است که ما اصلاً سینمای سیاسی را به جز اندک مواردی که خود سینماگران تلاش کرده‌اند، نداشتیم و چندان اجازه ساخت این نوع فیلم‌ها داده نشد. علاوه بر این‌ها سینمای اجتماعی هم که تلاش می‌کرد این خلأ را پر کند، آنقدر مورد اتهام قرار گرفت و برخوردهای بد دید که آن هم نتوانست کار خود را انجام دهد و کم‌کم به فیلم‌های زیرزمینی تبدیل شدند؛ فیلم‌هایی که حاکمیت ممکن است با آن‌ها کاملاً مشکل داشته باشد. جامعه امروز ما دچار مسائلی است اما متاسفانه طرح کردن آن‌ها به برخی آقایان برمی‌خورد و هر دوره فکر می‌کردند اگر برخی موضوع‌ها عنوان شود، مشکل به وجود می‌آید و بعدا نمی‌توان آن‌ها را جمع کرد. بنابراین آن‌ها باید امروز پاسخگو باشند و به جای اینکه بگویند هنرمندان به‌خاطر پُست گذاشتن در اینستاگرام به جامعه لطمه می‌زنند، باید این مسائل را و آنچه در گذشته کرده‌اند پاسخ دهند. این حرف‌ها کاملا نادرست است که بگوییم اگر هنرمندان یا خود مردم، پستی اعتراضی نمی‌گذاشتند به این معنا بود که وضعیت اجتماعی و اقتصادی و محیط زیستی و ... خوبی داشتند و هیچ مشکلی وجود نداشت. جایی به عده‌ای گفتم تصور کنید که الان سال ۱۴۰۱ نیست و چند سال قبل هستیم، مردمی داریم که با یک سری مسائل طرف هستند، مثلاً از یک سو محیط زیست‌شان در حال نابودی است و از یک سو ارزش پول ملی آن‌ها هر روز پایین‌تر می‌رود، تعداد فقیرها بیشتر می‌شود، نسبت حقوق‌ها با خرج مسکن و خودرو و زندگی تفاوت بسیار زیادی دارد، چنین مردمی چطور باید اعتراض کنند؟ چه چیزی را و کجا، باید می‌گفتند، وقتی که تمام درها بسته می‌شود و اجازه هیچ اعتراضی که بتوانند به نتیجه برسند داده نمی‌شود؟ پس طبیعی است که امروز این‌طور می‌شود در حالی که همین هنرمندان در آن مقطع درباره این موضوع‌ها فیلم ساختند ولی متاسفانه توجهی نشد.

اثر بعدی خشونت در آینده چگونه خواهد بود؟

این سینماگر در پاسخ به اینکه با توجه به افزایش واکنش‌های خشونت‌آمیز در سطح جامعه که گاهی در میان جامعه و در فضای مجازی به وضوح دیده می‌شود، چه شرایطی را برای آینده باید پیش‌بینی کرد؟ گفت: احاله دادن تمام اتفاق‌های فعلی به دشمن قطعاً درست نیست. برای من سوال است که آیا واقعاً در این مورد کار تحقیقی و آماری انجام شده است؟ یعنی آیا به راستی نمی‌دانستند در جامعه چه شرایطی وجود داشته؟ منظور من وضعیت فعلی نیست بلکه چند سال اخیر را می‌گویم. آیا نمی‌دانستند وضعیت اقتصادی و فرهنگی مردم چطور است؟ آیا نمی‌دانستند وضعیتی که در جامعه شکل گرفته به چه سرانجامی می‌رسد؟ آیا نمی‌دانستند با یک رسانه ملیِ تک‌صدا مواجهیم آن هم با یک سیستم فربه که توان اداره کردن خودش را هم ندارد؟ همه این‌ها روشن بود. به همین دلیل معتقدم در این بین با گروهی مواجهیم که قدرت اداره کردن مسائل را ندارد و هزینه‌های روزافزون برای مجموعه کشور ایجاد می‌کنند. امروز در جامعه با خشونتی طرف هستیم که اسم آن را خشونت‌های روز افزون می‌گذاریم. یک نکته مهم این است که اثر بعدی خشونت در آینده چگونه خواهد بود؟ ما اساساً هیچ‌گاه چنین جامعه‌ای نداشتیم. در تمام این سال‌های گذشته، چه زمانی این اتفاق می‌افتاد که در خیابان ایرانی‌ها به جان هم بیفتند و با هم برخورد کنند؟ آن هم یک گروه به اسم حافظ امنیت که البته انواع و اقسام هم دارند؛ لباس شخصی و غیرشخصی با نشانه‌های مختلف که آدم را گیج می‌کند. در این میان هم مسئولی پیدا می‌شود و می‌گوید ما اصلا لباس شخصی نداریم یا یک اتفاق را به کل منکر می‌شود، در حالی که چند روز بعد مشخص می‌شود که هر چه منکر شده به نوعی واقعی بوده! چنین فردی استحقاق نشستن روی صندلی مسئولیت خود را دارد؟ وقتی این لجاجت‌ها اتفاق می‌افتد و بابت آن عذرخواهی هم نمی‌کنیم و هیچ مسئولی هم تغییر نمی‌کند، چرا باید توقع داشته باشیم که جامعه لجاجت نداشته باشد؟ این لجاجت از کجا آمده است؟ و حالا ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟

ما می‌خواهیم گفت‌وگو کنیم، کجا باید گفت‌وگو کنیم؟ 

عسگرپور در پاسخ به پرسش قبلی خود (حالا ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟) گفت: ما در نهاد صنفی (خانه سینما) تاکنون به دنبال گفت‌وگو بودیم و من بر اساس جایگاه صنفی خود رفتار و تصمیم‌گیری کرده‌ام. در دو ماه گذشته به گواه مسئولانی که جلسه‌های مختلفی با آن‌ها داشتم، اوضاع و احوال را پیگیری می‌کردیم که تا جای ممکن کمترین آسیب به مجموعه کشور ما وارد شود و به طور طبیعی هنرمندان هم بخشی از آن محسوب می‌شوند. متاسفانه بعد از هر جلسه فکر می‌کنیم به یک جمع‌بندی نسبتاً خوبی نزدیک می‌شویم ولی فردای آن، معادلات دیگری همه چیز را به هم می‌زند. انگار رصد می‌کنند و می‌بینند که ما به یک نقطه نسبتا مثبت نزدیک می‌شویم و بعد یک مجموعه دیگر کارها را به هم می‌زند. پس به نظر می‌رسد باید کم‌کم دیدِ من این شود که دیگر جلسه نگذاریم، چون انگار این گفت‌وگوها بی‌فایده هستند؛ این در حالی است که مدام ما را دعوت به گفت‌وگو می‌کنند. اما گفت‌وگو مناسباتی دارد. این چه گفت‌وگویی است که حتی در مجلس وقتی یک نفر می‌خواهد صحبت کند، میکروفن او را می‌بندند؟ من به عنوان نماینده نهاد صنفی می‌گویم که می‌خواهیم گفت‌وگو کنیم، کجا باید گفت‌وگو کنیم؟ اصلا ما در حال گفت‌وگو بودیم، چرا نتیجه کار به اینجا می‌رسد؟ چرا هر روز در این موضوع اتفاق بدتر رخ می‌دهد؟ من تصور می‌کنم ما در مسیری بودیم که راه پهنی داشت ولی هر روز در حال باریک‌تر شدن است.

رییس هیات مدیره خانه سینما در پایان تاکید کرد: جامعه فرهنگ و هنر، آن مقداری که من می‌شناسم که فقط سینما هم نیست و تمام هنرها را در بر می‌گیرد، در طول این سال‌ها همواره یک نقش اجتماعی جدی داشته و همواره دلسوزانه حضور داشته است. بسیاری از هنرمندان در داخل کشور از سوی حاکمیت مذمت شدند و از سوی بعضی‌ها در خارج از کشور نیز که خیرخواه کشور ما نیستند، همین اتفاق برایشان رخ داد؛ بنابراین صدمات زیادی متوجه آن‌ها شد. من همواره فکر می‌کنم بنده و خیلی‌های دیگر در سینما و حوزه‌های هنر همیشه دنبال گفت‌وگو بوده‌ایم و هیچ وقت از آن فرار نکرده‌ایم، یعنی در بدترین شرایط هم که کسی حاضر به گفت‌وگو نبود هم، ما حاضر به گفت‌وگو بودیم برای حفظ آن ارزش‌هایی که همه ما به آن اعتقاد داریم و بخشی از حاکمیت هم نشان داده بود اعتقاد داشته است. الان هم خیرخواهانه مسائل را پیگیری می‌کنیم.

  • 10
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش