دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴
۲۱:۴۰ - ۱۹ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۴۹۰۹
فیلم و سینمای ایران

سینما آن قدرها که می گویند بی رحم نیست!

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,سینما

گذر زمان برای هنرپیشگانی که عمر خود را وقف این حرفه کرده اند کوله باری از تجربه به همراه دارد. کسانی که نقش های ماندگاری از آنها به یاد داریم و باز هم منتظریم تا مجددا آنها را در یک نقش تاثیرگذار ببینیم، ولی جز تکرار نقش ها و یا نقش های مکمل و کوتاه از آنها چیزی نمی بینیم.

 

در طول سال های اخیر شاهدیم که مولفه های موفقیت فیلم ها روی چند عنصر گذرا بنیان می شود که تغییر جهت می دهد. به عنوان مثال برای فروش فیلم های گیشه ای از بازیگرانی استفاده می شود که تنها چهره دارند و شاید بتوان گفت که ذائقه تماشاگر نیز در انتخاب و یا کنار گذاشته شدن برخی بازیگران دخیل است.

 

اگر بخواهیم سینمای جهان و به خصوص هالیوود را در این موضوع بررسی کنیم به موارد زیادی از بازیگران برمی خوریم که نه تنها در ایام جوانی بلکه در ایام میانسالی و یا کهنسالی نیز همچنان در عرصه بازیگری با جوانان رقابت می کنند و فیلمسازان خواهان همکاری با آنها هستند. شاید در این میان نقش فیلمنامه از اهمیت بیشتری برخوردار باشد، فیلمنامه ای که بتواند از بازیگران جوان و میانسال و با تجربه به یک شکل بهره ببرد و به نقش های کوتاه برای بازیگران با سن و سال بیشتر اکتفا نکند.

 

برخی از بازیگران معتقدند که حضورشان از سینما به تلویزیون باعث کم کاری آنها شده است. چرا این تغییر مدیوم که می تواند در به کار گیری از هنرمندان فراموش شده موثر باشد موجب شود که بازیگران پیشنهادهای سینمایی خود را از دست بدهند؟

 

آنچه مسلم است این است که هیچ هنرمندی که عمر خود را صرف هنر و ارتقای فرهنگ جامعه کرده است، نمی خواهد تجربیات خود را در زمینه هنر و عرصه بازیگری به انزوا ببرد؛ بلکه فیلمسازان باید با در نظر گرفتن جایگاه فرهنگی آنان آنها را به بازار سینما برگردانند.

 

در بخش دوم و پایانی این گزارش به سراغ برخی از هنرمندان و هنرپیشگانی رفتیم که در چند دهه اخیر از بازیگران پرکار سینما بودند و اکنون به دلایل مختلف کم کار شده اند که حاصل این گزارش از نظرتان می گذرد.

 

سیروس ابراهیم زاده:سینما نمی تواند از بزرگان این هنر دست بکشد

سیروس ابراهیم زاده در خصوص گذر زمان و تاثیر آن بر جایگاه هنری و فرهنگی بازیگران به بانی فیلم گفت: اصولاً زمان در هر زمینه و هر جامعه ای یکی از عوامل تغییر وضعیت است. به هیچ وجه اینگونه نیست که هنرمندی که در سن ۲۰ سالگی مشهور و ستاره شده همان موقعیت را تا آخر عمر حفظ کند. زمان روی همه چیز انسان تغییرات اساسی می گذارد. مخصوصاً دوره ای که ما در آن زندگی می کنیم به دلیل شتاب تغییرات و پیشرفت، تاثیر زمان بسیار بیشتر از سالیان پیش است. بزرگانی مثل رابرت دنیرو و داستین هافمن و… هنرمندانی هستند که برای ماندگاری خودشان بسیار خرج کرده اند، ولی نه به معنای پول دادن. آنها در زمان آموزش حرفه و هنر خودشان، نخبگان بزرگی بودند. بنابراین هنر سینما نمی تواند از این افراد دست بکشد.

 

وی افزود: ما هم در ایران بازیگرانی همچون علی نصیریان را داریم که در سن ۸۵ سالگی هنوز فعال و مطرح هستند. در حالی که بسیاری از همسن و سالهای ایشان دیگر فعال نیستند. بنابراین این موضوع به خود افراد و محیطی که در آن زندگی می کنند و ارزشی که برای کار قائلند بستگی دارد. همچنین شیوه مراقبت از سلامتی شان بسیار مهم است. تا جایی که می دانم آقای نصیریان یکی از کسانی است که به شدت به سلامتی خود اهمیت می دهد و از ابتدا می دانسته که این حرفه انرژی زیادی می طلبد و به خاطر همین از همسن و سالان خود بهتر مانده است. استعداد ذاتی و نخبگی هم تأثیر زیادی دارد. اگر عکس این قضیه را در نظر بگیریم قضیه روشن تر خواهد شد.

بازیگر فیلم سینمایی «مومیایی۳» با اشاره به اینکه شهرت برای هنرمندان تنها مختص ایران نیست، ادامه داد: در همان هالیوود هنرپیشگانی بودند که پدرشان چاههای نفت داشتند و ثروت پدر را صرف بازیگر کردند تا در سطح داستین هافمن بشوند، ولی نشدند. در اینجا هم می بینیم که تصور غلط بعضی از جوانان از هنرمند و ماندگار شدن «پارتی» است و می گویند ما پارتی نداریم و به جایی نرسیدیم. به نظر من اصلاً اینطور نیست. در این ۶۵ سال تجربه دیده ام که بسیاری از افراد ثروت زیادی خرج کرده اند تا به جایی برسند اما نرسیدند. چرا که لازمه هنرمند درجه یک و ماندگار شدن تلاش است. یعنی چیزی از درون خود خرج کنیم و سرنوشت زندگی خود را در اختیار هنر بگذاریم.

 

این بازیگر تاکید کرد: درست است که پیشرفت در این دوره با وجود امکانات، تکنولوژی و رسانه ها آسان تر است. مثلا زمان ما خرید یک کتاب به زبان انگلیسی ۴-۵ ماه طول می کشید. اما اکنون با دسترسی به اینترنت و فیلم های آموزشی سریع تر می توانند به نتیجه برسند. ما یک چیز داشتیم که جوانان امروز ندارند که آموزش دادنی هم نیست، ما «عاشق» بودیم و با کمال تأسف اینها نیستند. اغلب کسانی که به دنبال هنرپیشگی هستند از ابتدا به دنبال حواشی هستند و بعد از مدتی بازیگری را کنار می گذارند. اینها با آقای نصیریان -که عاشق این کار بودند- فرق می کنند. ایشان سال های سال فقر را تحمل کرده و از محل تئاتر تا خانه ساعت ها پیاده می رفته و سختی ها را تحمل می کرده، ولی در حال حاضر بسیاری از جوانانی که وارد دنیای بازیگری می شوند، که از قضا صدا و ظاهر خوبی هم دارند، زود کنار می کشند، چرا که عاشق نیستند و خودشان را وقف این کار نکرده اند، ولی هنرمندان بزرگ با تمام وجود از عنفوان جوانی زحمت کشیده اند، به دنبال ماندگار شدن هم نبوده اند چرا که چاره ای جز این نداشتند و وجودشان می طلبید.

 

ابراهیم زاده در خصوص تاثیر فیلمنامه در استفاده از هنرمندان مختلف در یک فیلم بیان کرد: فیلمنامه یا نمایشنامه را از دو دیدگاه می توان بررسی کرد. یکی فیلمنامه می نویسد بی آنکه به این توجه کند که چه کسی قرار است این نقش ها را بازی کند و چگونه، ولی فیلمنامه نویسانی هستند که به آنهاresident writer می گویند که تنها برای بازیگران بزرگ متن می نویسند. البته این موضوع در حال حاضر کمرنگ تر شده است. استودیوهای بزرگ نویسندگانی استخدام می کردند که فقط برای ارول فلین یا جان وین بنویسند. نویسنده هم از ابتدا می دانست که نقش ها را چه کسانی بازی خواهند کرد. امروزه این روش سفارشی نویس کمتر دیده می شود چون به این نتیجه رسیده اند که بازیگر باید به آن شخصیت برسد نه اینکه بازی را با توانایی های بازیگر منطبق کنیم.

وی توضیح داد: یکی از دلایل جذابیت هنرمندان بزرگ سینمای جهان این است که آنها در جلد شخصیت رفتن- که از مفاهیم بزرگ هنر والای بازیگری است- را بلدند و هیچ کدام از نقش هایشان با هم یکی نیست. نمی توان گفت که رابرت دنیرو با این همه جلوی چشم بودن و فیلم های متعدد بازی کردن تکراری بشود. در همان دقایق اولیه فیلم شما همه چیز را فراموش می کنید و این بازیگر هنرمند شما را توسط یک شخصیت کاملاً تازه با خود همراه می کند. یکی از رازهای ماندگاری این افراد این است.

 

بازیگر فیلم سینمایی «تله» با اشاره به اینکه جامعه ما جوان است و تعداد جوانان ما زیاد است ادامه داد: در آثار سینمایی و تلویزیونی ما نقش های مسن تر کمتر می بینید. چرا که زندگی جوانترها باید مورد توجه قرار بگیرد. البته اینگونه نیست که اصلاً به آنها توجه نشود. مثال بسیارخوب این موضوع آقای نصیریان، انتظامی، کشاورز و زنده یاد داود رشیدی است. به یقین این افرادی که از کشور خودمان اسم می بریم با تمام وجود و با عشق آمدند که راز ماندگاری شان همین عشق بوده است. شاید بسیاری از همنسلان ما بگویند که ای بابا… دیگر به ما نقش نمی دهند، ولی اینطور نیست. نمونه زنده آن آقای نصیریان است که با تمام قدرت حضور دارد.

 

ابراهیم زاده در خصوص تاثیر ذائقه تماشاگر در چینش نقش در فیلم ها افزود: در مورد ذائقه تماشاگر باید گفت که استفاده از سوپراستار و بازیگر نخبه و محبوب در هنر سینما حتماً حساب و کتاب دارد چون مهمترین مسئله، بحث اقتصادی است، مخاطبان زیادی به خاطر بازیگران بزرگ بلیت می خرند و اقتصاد سینما را می چرخانند. بنابراین به خواست تماشاگران از این جهت توجه می شود. اما نکته بسیار ظریفی وجود دارد که اگر شما به خواست تماشاگر به معنای فرهنگی و هنری نگاه کنید سقوط خواهید کرد. هنر و هنرمند همیشه باید پیشروتر از توده مردم و جلوتر حرکت کند. وقتی یک فیلم ساخته می شود به همه چیز آن توجه می کنند، اینکه آیا مردم از آن استقبال می کنند یا خیر؟ معمولا کسی را می آورند که بین مردم طرفداران بیشتری داشته باشد و مردم بابت حضور پول بیشتری بپردازند. بنابراین چینش بازیگر به ذائقه تماشاگر هم ارتباط دارد. در آغاز تقسیم نقش به توانایی و محبوبیت بازیگر توجه می شود.

 

این بازیگر افزود: انتخاب نقش دست خود بازیگر نیست بلکه او انتخاب می شود. گله هایی مانند اینکه بازیگران با پارتی و سفارش به جایی رسیده اند بسیار توخالیست، این ها برای سینما نان و آب نمی شود. بازیگری که اینگونه کار کند، با هر فیلمسازی هم کار کند سقوط می کند. هنرپیشه قدر کسی است که هر نقشی را قبول نمی کند و سعی می کند که دقیقاً سر جای خود باقی بماند، ولی نهایتاً انتخاب با کارگردان است.

 

بازیگر فیلم سینمایی «مقلد شیطان» یادآور شد: در مورد کار بازیگری می توانم بگویم که «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید» بازیگر باید براساس شخصیت و توانایی خود انتخاب شود. بازیگران قدر ما به دلیل توجه زیاد به کار خود معمولاً بداخلاقند برای اینکه همیشه برروی کارشان متمرکز هستند و فرصتی برای بشکن و بالا انداختن ندارند، آنها انتخاب می شوند چون باارزشند. به طور کلی خود بازیگر نقش زیادی در انتخاب خودش ندارد مگر اینکه خودش را تحمیل کند و نقش را بخرد کما اینکه متاسفانه در سینما و تلویزیون از این دست موارد دیده شده است. این بازیگران به شدت میرا و از بین رفتنی هستند و در نهایت این کار نابودکننده همان فرد است.

 

سیامک اطلسی:‌ هنرپیشگان نقش های ماندگار برای بازی هایشان ارزش قائلند

سیامک اطلسی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در خصوص گذر زمان و تاثیر آن بر جایگاه هنری و فرهنگی بازیگران به بانی فیلم گفت: امروزه در سینما گروه جوانی روی کار آمده اند. فیلم های بخش هنر و تجربه حال و هوای خاص خودش را دارد اما در باقی فیلم های سینمایی هم از افراد جدیدتری استفاده می شود تا پول کمتری خرج کنند. البته دنبال بازیگران قدیمی هم می آیند اما نقش هایی برای ما در نظر می گیرند که تکراری است. آن پیشکسوتی که سنش به ۷۰ سال رسیده و نقش های ماندگار بازی کرده برای نقش هایش ارزش قائل است و نمی خواهد نقشی بازی کند که بازی های خوبش تحت تاثیر قرار بگیرند.

 

وی افزود: مثلا وقتی نقش هایی که به خود من پیشنهاد می شود را بررسی می کنم می بینم که نه نقش مورد نظر نقش قابل قبولی است و نه کیفیت کارهای قبلی من حفظ می شود. این است که در حال حاضر کسانی هم که اسم و رسم دارند و نقش های این چنینی را قبول می کنند خودشان را تکرار می کنند. به نظرم ما در حال حاضر به تعداد انگشتان یک دست هم بازیگر نداریم که آن نقش را بازی کند و تقریبا همه خودشان را تکرار می کنند. بازیگر بزرگ و محبوب ما مانند بهروز وثوقی نقش را بازی می کرد ولی هیچ وقت خودش را تکرار نمی کرد. بازیگران خوب پیشکسوت ترجیح می دهنددر این شرایط کنار بایستند و یا در فیلمی نقش پدر را بازی کنند. بعضی ها فیلم هایی بازی کرده اند که ماندگار است. خود من در فیلم هایی مثل «آنسوی آتش» بهرام بیضایی بازی کرده ام و یا با آقای خسرو معصومی نقش اول را بازی کرده ام. چون نقش هایی که بازی کرده بودم درست بوده و ماندگار شده همه کسانی که مرا می بینند بازی مرا در «پدر سالار» به یاد دارند. با این شرایط من چه نقشی می توانم بازی کنم؟ نهایتا به من نقش یک پدر را در فیلم می دهند وگرنه نقش های اکشن و … که نداریم.

 

وی درباره نقش فیلمنامه نویسان در نوشتن نقش های متفاوت برای بازیگران پیشکسوت گفت: نقش هایی که فیلمنامه نویسان می نویسند در حدی است که آنچه که باید در فیلم گفته شود، توسط بازیگر بیان شود. البته همه فیلمنامه حاصل تفکر نویسنده نیست، یا بازسازی می شود و یا فیلمنامه در ساخت به طور کلی عوض و بازنویسی می شود. بنابراین تفکر فیلمنامه در ساخت یک فیلم دخیل نیست و اختیاری ندارد. فیلمنامه نویس فیلمنامه را به تهیه کننده واگذار می کند و تهیه کننده است که افراد را انتخاب می کند. حتی گاهی حرف هایی که در فیلمنامه می آید را هم به دلیل ملاحظات حذف می کنند و خودشان در بازنویسی های بعدی تصمیم گیری می کنند. فیلمنامه ای سراغ دارم که ۱۱ بار بازنویسی شده است، در اینجا فیلمنامه نویس مظلوم چه کار می تواند بکند؟ در حال حاضر هم فیلمنامه ها به سمت فکاهی و هجو رفته است که هر کدام ۲۰ یا ۱۸ میلیارد فروخته اند در حالی که حرفی هم برای گفتن نداشته اند.

این بازیگر در خصوص نقش ذائقه تماشاگر در چینش بازیگران یک فیلم و استفاده از بازیگران پیشکسوت خاطرنشان کرد: متاسفانه امروز در بازیگری تنها به چهره توجه می شود و از جوانانی استفاده می شود که دستمزد کمتری می گیرند یا در برخی از موارد مبلغی هم برای بازی در آن نقش پرداخت می کنند. دو بازیگر قدر پولساز هم کنار او می گذارند. فیلم های بسیاری از کارگردان ها هم اکران نشده اند و به آنها اجازه پخش نمی دهند. مثلا فیلم «خرس» خسرو معصومی یا «کاناپه» و «خانه پدری» کیانوش عیاری و بسیاری از فیلم های دیگر همین وضعیت را دارند. آنهایی هم که فیلم های درست می سازند و تمام پلان و سکانس هایشان بر اساس تکنیک است و برای آن زحمت کشیده اند این اتفاقات برایشان می افتد. خانم بنی اعتماد در حال حاضر چه می کند؟ این شرایط حاکم است که برخی کنار کشیده اند.

 

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «راز شب بارانی» عنوان کرد: به برخی سناریوها اصلا اجازه ساخته شدن نمی دهند. اگر هم اجازه بدهند مشروط است. مگر قرار نبود بهرام بیضایی در ایران فیلمی بسازد؟ به او گفته شد که فیلمنامه ات به صورت مشروط ساخته شود و او هم قبول نکرد. در حال حاضر فیلم هایی با سوژه طنزهای گذرا و جنبه سرگرمی در سینماها و پردیس ها برای مردم اکران می شوند. فیلم هایی که حتی باور نمی کنید ۱۸ میلیارد بفروشد. به هر حال ذائقه تماشاگر هم مهم است. اخیرا فیلمی اکران شد که بازیگران زیادی در ان حضور داشتند ولی از آن استقبال چندانی نشد! بنابراین موضوع فیلم باید موضوع جذابی باشد که در دقایق اولیه فیلم شما را جذب کند و منتظر اتفاقی در فیلم باشید. برخی فیلمی را می بینند و درباره آن سرچ می کنند که بفهمند آخرش چه می شود برخی هم فیلم را می بینند که بدانند آخر آن چه می شود.

 

وی اضافه کرد: متاسفانه شرایطی شده است که بازیگرانی را که در تلویزیون بازی می کنند دیگر به سینما دعوت نمی کنند. برخی از بازیگران سینما هم هستند که در تلویزیون بازی نمی کنند. باید به هنرمندانی که مردم آنها را دوست دارند کارهای بیشتری بدهند و آنها را به کار بگیرند. همه در سینما دنبال پول هستند.

 

 

عبدالرضا اکبری:سینما بی رحم نیست، مناسبات آن غلط است

عبدالرضا اکبری، یکی از بازیگران مطرح دهه های ۶۰ و ۷۰ در خصوص گذر زمان و تاثیر آن بر جایگاه هنری و فرهنگی بازیگران به بانی فیلم گفت: شهرت در عالم بازیگری و هنر یک پای قضیه است. افرادی از اسم و رسمشان سواستفاده کرده و نام هنرمند را زیر سوال برده اند. محبوبیت، مربوط به اشخاصی است که در حرفه خود تلاش کرده و با حفظ خودشان رفتارشان را در جامعه منزه می کنند. اینکه برخی زود کنار گذاشته و فراموش می شوند موضوعی است که بسیاری از هنرمندان ما گرفتار آن شده اند. آنها با یکسری فیلم تبدیل به ستاره می شوند، عکسشان در صفحات نشریات آورده می شود و متاسفانه وقتی که دیگر کسی سراغشان نمی رود شروع به اعتراض می کنند. به خود من هم بعد از یک دوره پرکاری کارهای کمتری پیشنهاد می شود. دلیلش هم این است که باید سن و سال را در نظر بگیریم. وقتی پا به سن می گذاریم دیگر نباید توقع داشته باشیم که همان نقش های دوران جوانی را به ما بدهند. موضوع دیگر این است که آیا در این مدت من توانسته ام خودم را حفظ کنم و تکرار نشده ام؟

وی افزود: تکرار مکررات و حضور در عرصه های متفاوت بعد از بازیگری مثل سراغ مجری گری و خوانندگی و یا تیم ورزشی هنرمندان رفتن روالی برای خود شده است. بازیگران در این شرایط باید ببینند علتش چیست؟ آیا سن و سال و پیری است و یا تکرار نقش و یا بحث استعداد آن فرد است؟ فکر می کنم اگر هنرمند زیاد خود را در جامعه عرضه کند بی ارزش می شود. مورد بعدی این است که خانم ها و آقایان هنرپیشه صورت های خود را دستکاری می کنند و از فرم طبیعی خارج می شوند و توقع دارند که باز هم نقش های مناسب و راحت در اختیارشان گذاشته شود. این هم اتفاق نمی افتد.

 

وی با بیان اینکه این مسائل اثر نوعی بی توجهی از سوی مدیریت بخش فرهنگی است، ادامه داد: این همان چیزی است که در دنیا اتفاق می افتد ولی در اینجا اتفاق نمی افتد. هنرمندان به یکباره رها می شوند و کسی سراغ آنان نمی آید. مدیران فرهنگی ما باید تمهیداتی بوجود آورند که این هنرمندان بیکار نمانند. این افراد کسانی هستند که سال ها عمرشان را در این راه گذاشته و غیر از این شغل دیگری ندارند. این ها را باید بیشتر دریابند تا هنرمندان از بیکاری در استیج ها با یک یا دو سکه خود را عرضه نکند و اینگونه روزگارش را نگذراند. این موضوع به روحیه آنان لطمه می زند. افرادی که زمانی مشهور و محبوب بوده اند و دستمزدهای بالایی داشته اند چرا باید به راحتی کنار گذاشته شوند. چرا در سینمای هالیوود افرادی مثل جک نیکلسون، ال پاچینو، رابرت دنیرو و مریل استریپ هنوز با جوانان رقابت می کنند و جایزه اسکار درو می کنند و نقش های اصلی می گیرند. فیلمنامه های ما عاری از این قضیه است. همه فیلمنامه ها به سمت و سوی جوانان می رود و نقش هایی مثل نقش پدر و یا نقش مکمل و کوتاه به بازیگران پیشکسوت می دهند. نقش هایی که اصلا پرداخت نمی شوند و تعریفی ندارند. بازیگری که عمرش را در این راه گذاشته و نقش ها را تحلیل کرده اکنون باید نقش پدربزرگ یا مادربزرگ را بازی کند و با یک هفته کار کردن حقوق بخور و نمیر و ناچیزی داشته باشد.

 

اکبری با اشاره به نقش مدیریت فرهنگی در شرایط حاکم عنوان کرد: مدیران فرهنگی باید برای این قضیه فکری کنند و مقایسه ای بین هنرپیشگان خودمان با هنرپیشگان هالیوودی داشته باشند و نگذارند هنرپیشگان ما کنج خانه هایشان در عالم افسردگی و بی چیزی و قهر از جامعه هنری به سراغ مرگ بروند. متاسفانه بعد هم اعلام می کنند که سینما بسیار بی رحم است، سینما بی رحم نیست بلکه مناسبات آن کمی غلط است.

 

بازیگر فیلم سینمایی «سرعت» در خصوص نقش فیلمنامه نویسان در تعریف نقش برای بازیگران مختلف گفت: به نظر من اصلا به نقش ها در فیلمنامه ها پرداخته نمی شود. این ها نویسندگان گیشه اند و محوریت جوانان برایشان مهم تر است. مثلا نقش آقای نصیریان در سریال «میوه ممنوعه» را حتماً همه دیده اند می بینید نقش چقدر می تواند تاثیرگذار باشد و یک بازیگر بااصالت و ریشه دار چقدر می تواند به آن نقش جان بدهد و آن نقش را بپروراند. متاسفانه به نقش ها زیاد پرداخته نمی شود و این یکی از ضعف های کار ماست. چه عیبی دارد نویسندگان به شخصیتی بپردازند که از مرز ۶۰ سال هم گذشته است. آنها می توانند به بسیاری از شخصیت های تاریخی ما بپردازند. شخصیت های تاریخی که حتما باید یک بازیگر قوی آن را بازی کند.

 

اکبری در خصوص نقش ذائقه تماشاگران در چینش بازیگران یک فیلم بیان کرد: ذائقه تماشاگر را مدیران فرهنگی ما پایه ریزی می کنند. ممکن است ذائقه تماشاگر یک کمدی سطح پایین باشد ولی اگر یک کار کمدی جان دار و با اصالت به آنها نشان دهیم و بگوییم تئاتر آیین سنتی ما پر از نکات ریز و ارزشمند است تماشاگر به این سمت کشیده می شود. به نظرم باید پی ریزی این قضیه از جایگاه بالاتری صورت بگیرد. بازیگران گاهی هستند و گاهی نیستند و به دلایل مختلف خانه نشین می شوند. گاهی در اوج محبوبیت جلوی کار آنها گرفته می شود. گاهی چینش بازیگر از دست کارگردان خارج است و علاوه بر تهیه کننده، مدیران و افراد دیگر هم در چینش بازیگران یک اثر دخالت دارند. در این شرایط تفاوت قائل شدن منطقی نیست. گاهی یک سری افراد از جاهایی برای بازی در نقش ها توصیه می شوند. این موضوعات به بازیگری لطمه می زند و تماما ارزش هایی که کار بازیگری دارد فراموش می شود. در سینما و تلویزیون چهره ملاک بسیار مهمی است و بسیاری از افراد می آیند و بدون دردسر بازیگر اصلی یک مجموعه تلویزیونی می شوند و بعدها اگر بازی نکنند ادعای زیادی هم دارند. اما در تئاتر یک بازیگر حتما باید صاحب ذوق و استعداد بوده و دارای بیان خوب و تاثیرگذار باشد.

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش