جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۹:۱۵ - ۱۴ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۲۹۶۵
فیلم و سینمای ایران

چرا جهان فیلم های میلانی معمولا سیاه و سفید است؟

فیلم ملی و راه های نرفته اش,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«ملی و راه های نرفته اش» از اصرار تهمینه میلانی بر مضووع تقریبا همیشگی اش حکایت دارد؛ این که زنان فرشته صورت زیر دست مردان دیوسیرت با انواع و اقسام تحقیرها و شکنجه های روحی و روانی مواجه می شوند. در دنیای سیاه و سفید میلانی مرد دیو است و زن فرشته.

 

«ملی و راه های نرفته اش» از اصرار تهمینه میلانی بر مضووع تقریبا همیشگی اش حکایت دارد؛ این که زنان فرشته صورت زیر دست مردان دیوسیرت با انواع و اقسام تحقیرها و شکنجه های روحی و روانی مواجه می شوند. در دنیای سیاه و سفید میلانی مرد دیو است و زن فرشته. در «ملی و راه های نرفته اش» ملیح (ماهور الوند) دختر ساده و معصومی است که در پی آشنایی با سیامک (میلاد کی مرام) شیفته او شده و با وجود مخالفت خانواده خیلی زود با او ازدواج می کند.

 

سیامک جوان مثبت و عاشقی به نظر می رسد، ولی برای آن ها که فیلم های قبلی میلانی را دیده اند، واضح است که قرار است به زودی نقاب از چهره بردارد و در قامت آشنای مردان فیلم های او ظاهر شود؛ در قامت مردی که همسرش را با بهانه و بی بهانه به باد کتک می گیرد، زبان به تحقیرش می گشاید و خلاصه روزگارش را سیاه می کند.

 

این تصویری است که میلانی سال ها تکرارش کرده است. درواقع هر وقت فضای سیاسی اجتماعی ایران برای فیلمساز مساعد بوده، او سراغ قصه همیشگی دیو و فرشته اش رفته است، یا به تعبیری دقیق تر با صراحت بیشتری به مایه مورد علاقه اش پرداخته است. مثل فیلم هایی که او در دوران اصلاحات ساخت: «دو زن»، «واکنش پنجم» و «زن زیادی». فیلم هایی که در آن ها زنان قربانیان جامعه ای مردسالار هستند. جالب این که «زن- آزادی خواهانه»کارگردان زن سینمای ایران فوت و فن فیلمسازی را در سال های دستیاری از کارگردانی آموخته که بخشی از شهرت و اعتبار و جایگاهش را مدیون ترسیم دقیق و موثر رفاقت های مردانه بوده است.

 

 

سابقه دستیاری تهمینه میلانی برای مسعود کیمیایی، جدا از یاد گرفتن دکوپاژ و میزانسن و هدایت بازیگر، خصیصه دیگری را هم به همراه داشته که می توان آن را در فیلم های تامل برانگیز میلانی دید: توانایی در خلق شخصیت های موثر و درآوردن حال و هوایی گرم و تاثیرگذار. هر دو نشانه را می شود در فیلم های «دو زن» و «نیمه پنهان» مشاهده کرد.

 

زن های تنهای میلانی، این فرشته های بال و پر سوخته که در جهانی مردانه گرفتار آمده اند، گاهی آن قدر موثر بوده اند وتوامان به ساختن تصویری از یک دوران یاری رسانده اند که بشود با دنیای صفر و صدی فیلمساز کنار آمد.

 

فیلمسازی که در انتهای دهه ۶۰ توانست در قالب گونه بی دردسر و محافظه کار آن سال های سینما، یعنی ملودرام خانوادگی، کارگردانی را شروع کند. در «بچه های طلاق»، فرشته (مهشید افشارزاده) که دانشجوی سینماست، با ورود به خانواده ای بحران زده با مشکلات دختر نوجوانی آشنا می شود که والدینش از هم جدا شده اند.

 

 

داستان مردهای دیوسیرت فیلم های میلانی با اولین ساخته اش شروغ می شود؛ جهانبخش سلطانی در فیلم «بچه های طلاق» همسرش را طلاق داده و این موضوع به بحران های روحی دخترش منجر شده است. فیلمساز گرچه کوشیده مظلومیت های زنان را به تصویر بکشد، در نهایت به راه حال های همان جامعه مردسالاری که به آن نقد دارد تن می دهد: این که در پایان فیلم همین اقتدار مردانه است که راه به تفاهم می شاید.

 

در «افسانه آه» میلانی فرم عوض می کند و حال و هوایی روشنفکرانه به فیلمش می دهد.

 

تکثیر شخصیت زن فیلم در قالب چهار زن و نمایش مشکلات و معضلات آن ها ادامه ای بر دیدگاه های حاکم بر «بچه های طلاق» است که به دلیل ساختار روایی آشفته اش توفیقی نمی یابد. «اغراق»، یکی از ویژگی های مهم فیلم های میلانی، وقتی در خدمت اثری در ژآنر کمدی و فیلم «دیگه چه خبر؟» قرار امی گیرد، به نتیجه ای درخور و تامل برانگیز می انجامد. فرشته (ماهایا پطروسیان) در روایت تبعیض هایی که خانواده از دوران کودکی میان او و برادرش عباس (دانیال حکیمی) انجام می دهند، به اغراق آشنای فیلم های دیگر میلانی نزدیک می شود، ولی این بار چون ژآنر فیلم کمدی است، جالب توجه از کار در می آید.

 

 

شوخی های سنجیده فیلم و موفقیت در ایجاد حال و هوای فانتزی با خلق روبوتی به نام مبارک، «دیگه چه خبر» را به فیلمی موفق تبدیل می کند. مایه های «زن- آزادی خواهانه» فیلم هم، برخلاف اغلب آثار میلانی، در این فیلم شکل بیانیه نمی یابند و مضمون به فرم غلبه پیدا نمی کند.

 

رخ دادن دوم خرداد و فضای بازی که محصول این اتفاق بود، باعث شد میلانی بتواند فیلمنامه ای را جلوی دوربین ببرد که ظاهرا سال ۷۲ نوشته و بارها با ساختنش مخالفت شده بود. در دورانی که نقش زن ها در فضای اجتماعی سیاسی پررنگ تر از قبل شده بود، میلانی «دوزن» را جلوی دوربین برد. بهترین فیلم میلانی در بهترین زمان ممکن ساخته شد.

 

همه مردانی که در «دو زن» به تصویر کشیده شده اند، جز همسر رویا، دوست فرشته (که او هم از فرط مثبت بودن یک تیپ نمایشی باورناپذیر از کار درآمده)، منفی هستند: از احمد (آتیلا پسیانی) که مردی سنتی است تا حسن (محمدرضا فروتن) لمپنی که از دل فیلم های فارسی دهه ۵۰ آمده است و حتی پدر فرشته (رضا خندان) که دخترش را مجبور به ازدواج با مردی می کند که تناسبی با او ندارد.

 

حکایت مکرر دیو و فرشته این بار تاثیرگذار از کار در می آید، چون میلانی می تواند تماشاگر را با فرشته «دو زن» همدل کند. کاراکتری که تماشاگر به لحاظ عاطفی با او همراه می شود و او با به مثابه زنی می پذیرد که قربانی جامعه مردسالار شده است.

 

دو سال بعد از «دو زن» و در آخرین سال دولت اول اصلاحات، میلانی با «نیمه پنهان» رادیکال ترین فیلم کارنامه اش را می سازد؛ فیلمی که صراحت اجتماعی اش ار «دو زن» هم پررنگ تر است. اگر انقلاب فرهنگی در حاشیه قصه زندگی فرشته مطرح می شود، این رخداد در آینده فرشته «نیمه پنهان» نقشی پررنگ ایفا می کند. در «واکنش پنجم» نمایش تقابل فرشته (نیکی کریمی) با حاج صفدر (جمشید هاشم پور) بیش از آن که تراژدی باشد به کمدی ناخواسته شباهت یافته است.

 

اغراق های میلانی از طرف تکرار، کار را به هجو مفاهیم مورد علاقه اش می کشاند. این اتفاق به شکلی گسترده تر در «زن زیادی» رخ می دهد. دنیای سیاه و سفید میلانی فیلم به فیلم با پرداختی هجو آمیزتر همراه می شود. جالب این که میلانی در «آتش بس» سراغ کمدی رمانتیک می رود و نسخه ای ایرانی از فیلم معروف «آقا و خانم اسمیت» را ارائه می دهد.

 

کل کل های تمام نشدنی گلزار و افشار، با پرداخت حرفه ای فیلمساز، از فیلم اثری گرم و مفرح می سازد؛ به خصوص که این بار پیام های اجتماعی و «زن- آزادی خواهانه) یا کنار گذاشته شده یا به خدمت قصه درآمده اند.

 

در فیلم «سوپراستار» که زمان دولت اول احمدی نژاد ساخته می َود، میلانی برای اولین بار فیلمی مردمحور می سازد. شخصیت اصلی این فیلم کوروش زند (شهاب حسینی) است؛ مردی که گرچه به لحاظ تبارشناسی شبیه مردان فیلم های قبلی فیلمساز است، موقعیتی استثنایی دارد: او امکان تحول و به خودآمدن برایش پیش بینی شده است. «سوپراستار» را حتی می توان محصول توقیف «تسویه حساب» فیلم قبلی میلانی دانست که در آن افراط در رسیدن به حساب مردان دردسرساز شده بود.

 

در «یکی از ما دو نفر»، دیگر فیلم میلانی در این سال ها، بابک «بهرام رادان» مثل کوروش زند در فیلم «سوپراستار» یک دن ژوان ایرانی است، با این تفاوت که بابک «یکی از ما دونفر» که کارش اذیت و آزار شخصیت مثبت فیلم، سارا (السا فیروزآذر)، است آن قدر گل درشت و اغراق آمیز از کار درآمده که یک تنه شکست همه جانبه فیلم را رقم می زند. پس از ناکامی «یکی از ما دو نفر» بازگشت به دامن کمدی رمانتیکک و ساختن دنباله ای بر فیلم پرفروش «آتش بس» (اولین فیلم میلیاردی سینمای ایران) انتخاب مطمئنی به نظر می رسید.

 

«آتش بس ۲» گرچه در مقایسه با آثار متاخر سازنده اش فیلم بهتری است در قیاس با فیلم «آـش بسم آشکارا کم می آورد. یکی از دلایلش هم این است که شیمی رابطه زوج بهرام رادان و میترا حجار به اندازه تیم گلزار و افشار دلپذیر از کار درنیامده است. صدور بیانیه های روان شناختی در «آتش بس ۲» یک بار دیگر نشان می داد برای میلانی حتی هنگام ساخت یک کمدی رمانتیک تجاری هم بیان دغدغه هایش از هر چیزی، از جمله سینما، مهم تر است. این راهی است که میلانی انتخاب کرده و ظاهرا باید آن را به عنوان خصیصه او پذیرفت.

 

نکته این جاست که با گذر از دهه ۷۰، او در ۱۵ سال اخیر به ندرت توانسته فیلم موثری بسازد. فیلمی از جنس «دو زن» در کارنامه میلانی با وجود تکثیر تاسف بار حکایت های دیو و فرشته، تکرار ناپذیر به نظر می رسد. دست کم «ملی و راه های نرفته اش» مثل اغلب فیلم های این سال های میلانی این را می گوید. مایه های «زن- آزادی خواهانه» دلخواه فیلمساز، هم اگر روزگاری نشانه ترقی خواهی محسوب می شد، حالا به شدت دمده و نخ نما به نظر می رسد.

 

 

 

 

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش