شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
۰۹:۵۵ - ۱۹ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۴۹۳۷
فیلم و سینمای ایران

گفت‌وگو با کیانوش عیاری

رده سنی به اضافه تبعید به برازجان!

کیانوش عیاری,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

دخترکی که در اهواز زندانی است پس از اتمام دوران محکومیتش از مسئولان زندان اهواز یک درخواست دارد: «مرا آزاد نکنید». مسئولان زندان به لطایف الحیلی چند ساعتی آزاد شدن او را به تأخیر می‌اندازند اما طبق قانون، او بیش از همین چند ساعت حق ماندن در چارچوب دیوارهای امن زندان را ندارد. دخترک آزاد می‌شود اما پشت درهای زندان اسیر پدر و برادرانش می‌شود. مقصد او نه مسیر خانه بلکه پشت کشتارگاه اهواز، مکانی منتهی به رودخانه کارون و محل تجمع کوسه‌هایی است که به خاطر خونابه جمع شده‌اند.

 

سرنوشت غمبار او با تیتر پیدا شدن جنازه تکه تکه شده دختری در کارون، در سال ۵۵ به ذهن کیانوش عیاری گره خورد و در حافظه‌اش ماند تا اسفند سال ۸۷؛ زمانی که عیاری داور جشنواره پلیس است و گلایه‌های سردار احمدی مقدم مبنی بر کم‌کاری سینمای ایران در پرداختن به قتل‌های خانوادگی او را مصمم می‌کند تا داستان «خانه پدری» را آغاز کند. دو سال بعد عیاری با مشارکت ناجا این فیلم را می‌سازد اما خروجی کار مورد پسند نیروی انتظامی نبود؛ با بالا گرفتن اختلافات، سرانجام ناجا به شرط دریافت سرمایه از تهیه‌کنندگی فیلم انصراف می‌دهد.

 

این اتفاق انجام می‌شود اما سرنوشت اکران فیلم به پرونده فیلم‌های توقیفی گره می‌خورد و می‌آید و می‌آید تا به امروز، به زمانی که هرچند فهرست فیلم‌های بلاتکلیف کوتاه‌تر می‌شود اما «خانه پدری» در بالای این فهرست جا خوش کرد و تازه دیگر ساخته عیاری «کاناپه» هم به آن اضافه شد! حالا دو هفته‌ای است که صحبت‌های سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر بررسی مجدد وضعیت فیلم‌های توقیفی و وجود برنامه‌هایی در این وزارتخانه برای بازنگری درباره وضعیت این فیلم‌ها، تعیین سرنوشت «خانه پدری» همراه با دیگر آثار بلاتکلیف را در سیبل توجه قرار داده است.

 

محسن امیریوسفی کارگردان «آشغال‌های دوست داشتنی» به‌تازگی گفته که دو ماه پیش با حسین انتظامی قبل از پذیرفتن سرپرستی سازمان سینمایی در این خصوص جلسه داشته و ابراز امیدواری کرده است که مسیر اکران این فیلم‌ها هموار شود؛ بخصوص که این فیلم با اعمال تغییرات تازه مهرماه امسال دوباره پروانه نمایش گرفته است. اما آن طور که کیانوش عیاری به «ایران» می‌گوید، مدیران سینمایی جدید هنوز برای «خانه پدری» پیش‌قدم نشده‌اند.گفت‌وگوی ما را با کیانوش عیاری در ادامه می‌خوانید.

 

۲۹ آذرماه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وجود برنامه‌هایی در این وزارتخانه برای بازنگری درباره لیست فیلم‌های توقیفی خبر داد. برای تعیین تکلیف «خانه پدری» به تازگی گفت‌وگویی با شما انجام نشده است؟

اگر فراموش نکرده باشم به تازگی صحبتی در این باره مطرح نشده. تأکید می‌کنم اگر اشتباه نکنم، آخرین گفت‌وگوی من درباره این فیلم مربوط به چند سال پیش در دیدار با آقای حجت‌الله ایوبی بود.

 

یعنی در زمان مدیریت آقای محمد مهدی حیدریان و دوره ضرب الاجل تعیین تکلیف فیلم‌های توقیفی که به اکران فیلم‌هایی مثل «عصبانی نیستم» و «خانه دختر» انجامید با وجود صحبت‌های بسیاری که درباره «خانه پدری» در رسانه‌ها مطرح شد هیچ رایزنی و گفت‌وگویی با شما انجام نشد؟

یک بار برای مسأله دیگری خدمت ایشان بودم که راجع به «کاناپه» هم صحبت شد.

 

در همان ایام رئیس شورای نظارت و ارزشیابی اعلام کردند که دو راه حل جلو سازنده فیلم گذاشته شده؛ تن دادن به سانسور (صحنه ضربه زدن به سر دختر و کشتن او) یا لحاظ رده سنی. در جریان این مسائل بودید؟

بله، اما گفت‌و‌گویی نبود که مستقیم باشد. شاید تلفنی و کاملاً غیرمستقیم به من رساندند که چنین پیشنهادی وجود دارد. با لحاظ رده سنی موافق بودم اما از همان ابتدا مخالفتم را با اکران فیلم در گروه هنر و تجربه_ به‌منزله شهر برازجان که تبعیدی‌ها را به آنجا می‌فرستند_ اعلام کردم.

 

از همان ابتدا شرط رده سنی در گروه هنر و تجربه مطرح شد و نه در نمایش عمومی؟

شرط را خودشان اعلام کردند که حالا که این صحنه را در نمی‌آوری رده سنی به اضافه تبعید به برازجان!

 

سال ۹۳ هم نسخه آقای ایوبی برای اکران فیلم همین بود و «خانه پدری» در همین گروه اکران شد.

بله. در گروه هنر و تجربه اکران شد و وقتی دلواپسان، وزیر فرهنگ (علی جنتی) را تهدید به استیضاح کردند فیلم در دومین روز از پرده به پایین کشیده شد. من هم از این اتفاق راضی بودم. فیلم مجموعاً ۱۰ سانس در یک سالن کوچک در مجموعه کوروش نمایش داده شد که بواقع فیلم از بین می‌رفت.

 

از اینکه فیلم از پرده پایین کشیده شد راضی بودید؟

اگر راضی نبودم، ناراضی هم نبودم.

 

آن زمان نماینده‌های مجلس مخالفان اکران فیلم اعلام شدند.

بله، منظور من از دلواپسان همین آقایان بودند.

 

پیگیر نشدید که آیا فیلم را دیده‌اند یا اینکه این مخالفت تحت تأثیر جوسازی‌ها و بازی‌های سیاسی بوده است؟

من بی‌خبرم.

 

ایجاد حاشیه برای فیلم از جشنواره سی و دوم فیلم فجر و نمایش کامل آن در بخش خارج از مسابقه آغاز شد. از همان زمان بولتن نویسان از اشاعه خشونت توسط فیلم نوشتند. با وجود این شما به نمایش فیلم «کاناپه» با همین شرایط در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر هم راضی بودید و اعلام کردید که خواسته‌تان یک سانس نمایش فیلم برای اهالی رسانه است.

جشنواره از یک منظر وسوسه‌ای برای هر فیلمساز است، مسلماً من به اندازه یک کارگردان جوان نباید این حد اشتیاق را داشته باشم اما وقتی یک فیلم در کوران دیده شدن قرار می‌گیرد وجه تبلیغاتی مثبتی برای آن ایجاد می‌شود، چرا باید فیلمسازی چنین فرصتی را از دست بدهد فقط به صرف آینده‌نگری و اینکه ممکن است جشنواره باعث نگون بختی فیلمش شود.

 

به اعتقاد شما این حواشی تأثیری بر سرنوشت اکران فیلم ندارد؟

قاعدتاً قابل پیش‌بینی نیست. «خانه پدری» را شورای پروانه نمایش فیلم رد کرد آیا اگر فیلم به جشنواره ارائه نمی‌شد شورای پروانه نمایش چنین برخوردی نمی‌کرد؟

 

فیلم‌هایی که در کنار «خانه پدری» و «آشغال‌های دوست داشتنی» سال گذشته به‌عنوان از بند توقیف رها شده‌های ارشاد از آنها نام برده شد با اعمال تغییرات و صداگذاری مجدد و... اکران شدند، شما از معدود فیلمسازانی هستید که همچنان پای فیلمتان ایستاده‌اید.

برای اینکه اگر قرار بود ۲۰ - ۳۰ ثانیه از فیلم حذف شود همان بهتر که ساخته نمی‎شد. بدون این صحنه فیلم موجودیتی ندارد، ضمن اینکه اطمینان دارم حتی اگر این صحنه را نمی‌گرفتیم از منظر دیگری فیلم را تحت فشار قرار می‌دادند. این صحنه یک بهانه است.

 

در واقع راه حل دومی هم که پیش روی شما قرار گرفته در دوره مدیریت آقای سجادپور هم مطرح شد و حذف این صحنه شرط اکران فیلم عنوان شد.

 بله، الان ۹ سال است که فیلم در محاق توقیف است. اینکه بعد از ۹ سال، با همین شرط فیلم را سانسور کنم، به نوعی مضحکه کردن خودم است.

 

فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» هم با وجود صداگذاری و فیلمبرداری سکانس جدید مهرماه امسال پروانه نمایش دریافت کرده اما به نظر می‌رسد همچنان اکران آن در هاله‌ای از ابهام است. پیش از این در گفت‌وگوی مشترکی که با شما دو فیلمساز داشتیم آقای امیریوسفی گفتند که «آشغال‌های دوست داشتنی» را به هیچ جشنواره خارجی ندادند و از اول خواسته‌شان این بوده که اولین اکران فیلم در ایران باشد اما تا به امروز تلاش‌شان برای دیده شدن فیلم در جشنواره بی‌نتیجه مانده است.

سانسور ابری سیاه در آسمان سینمای ایران است و تقریباً در تمامی موارد ناحق است، نمی‌شود به این سانسورها حق داد. من سماجت و پیگیری محسن امیریوسفی را تحسین می‌کنم، نشان دهنده این است که چقدر به اثرش، به فرزندش احترام می‌گذارد.

 

شما چطور؟ بعد از نمایش فیلم در بخش افق‌های جشنواره ونیز که از «خانه پدری» به‌عنوان پدیده یاد شد، این فیلم را به هیچ جشنواره خارجی نفرستادید؟

تقریباً از حدود ۲۶ جشنواره با من تماس گرفتند اما من از اواخر سال ۹۳ کامپیوترم را خاموش کردم و ارتباطم را قطع کردم تا اعصابم خرد نشود. حضور فیلمساز در کنار فیلمش حتماً می‌تواند مؤثر باشد.

 

با وجود وضعیت بلاتکلیف «خانه پدری»، لابد راجع به «کاناپه» هم از سوی مدیران سینمایی رایزنی انجام نشده است؟

همگی در نطفه خفه شدند و موضوعی نیست که بشود درباره آن صحبت کرد.

 

در واکنش به عدم انتخاب فیلم «کاناپه» در جشنواره سی و پنجم اعلام کردید که دیگر فیلم سینمایی نخواهید ساخت که در آن خانم‌ها چه در خلوتشان و چه در مقابل محارم روسری به سر داشته باشند. با اصرار بر چنین تصمیمی انتظار سینمای ایران برای اکران فیلمی از شما طولانی خواهد شد.

همین مسأله من را محدود کرده است. روی هر چیز که دست می‌گذارم می‌بینم، زن هست، در خلوتش هست، در کنار محارمش هست. دائماً سعی می‌کنم زن در خلوت یا در کنار محارمش نباشد یا اینکه در اماکن عمومی باشد که طبق قوانین کشور روسری به سر داشته باشد. آنقدر این کار من شرعی، درست، انسانی و اصولی است که تعجب می‌کنم چرا این فیلم باید به مشکل بربخورد. یاد تعجب درسو اوزالا می‌افتم که پول‌هایش را جایی در جنگل گذاشت و وقتی با دزدی آنها توسط شکارچی‌ها مواجه ‌شد تعجب کرد و با خنده به کاپیتان گفت دیوانه‌اند! راستی چرا پول‌هایم را برداشته‌اند.

 

نرگس عاشوری

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش