سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۹:۰۷ - ۱۲ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۳۶۶۸
فیلم و سینمای ایران

سقوط هواپیمای لاکچری تبریزی/ «ما همه باهم هستیم» چگونه شکست خورد؟

فیلم ما همه باهم هستیم,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
فروش فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» با وجود حضور پرشمار چهره‌های مطرح سینمایی، به‌طرز معناداری افت کرده و این یک شکست برای تیم کمال تبریزی است؛ این شکست چگونه رقم خورد؟

خیلی از مخاطبان سینمای ایران هنوز هم کمال تبریزی را بیش از هر فیلم دیگری با فیلم «مارمولک» می‌شناسند و این در حالی است که تبریزی بعد از «مارمولک» ۱۰ فیلم دیگر ساخته و به نظر می‌رسد در این سال‌ها نتوانسته به محبوبیت و یا لااقل شهرت آن فیلم برسد؛ کارگردانی که حالا فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» به تهیه‌کنندگی رضا میرکریمی را روی پرده دارد و سیر نزولی فروش آن از اتفاقات غیرمنتظره اکران ۹۸ تا به اینجا محسوب می‌شود.

«ما همه با هم هستیم» به اتفاق «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار و «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی در اکران عید فطر که بعد از عید نوروز جزو طلایی‌ترین فصل‌های اکران است، به نمایش درآمدند و فیلم کمال تبریزی در روزهای ابتدایی به دلیل حضور پرتعداد بازیگران و کمدین‌های چهره و همچنین تعداد سالن‌های زیاد، توانست در گیشه از فیلم‌های دیگر سبقت بگیرد؛ فیلمی که از همان زمان ساخت عنوان می‌شد یک فیلم کمدی است و حضور کمدین‌های مختلف نیز همین گواه را می‌دادند اما حالا ۲ هفته‌ای می‌شود که فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به عنوان یک درام تلخ با ۱۱۷ سالن در مقابل ۱۳۱ سالن «ما همه با هم هستیم» در فروش توانسته از این فیلم پیشی بگیرد و صدرنشین گیشه‌ها شود. «شبی که ماه کامل شد» در حالی توانسته در گیشه موفق باشد که به نسبت «ما همه با همه هستیم» تنها ۲ چهره سینمایی مطرح دارد و اتفاقاً کمتر از «ما همه با هم هستیم» برای ساختش هزینه شده است.

جالب‌تر اینکه در فروش هفتگی، اوضاع «ما همه با هم هستیم» عجیب‌تر است و این فیلم پس از دو فیلم رقیب فعلاً در رتبه سوم جدول فروش قرار دارد و با ادامه این روند دور از ذهن نیست که در مجموع فروش هم جای خود را با فیلم تحسین‌شده نیما جاویدی عوض کند!

معادلات «ما همه با هم هستیم» زمانی جذاب‌تر می‌شود که بدانیم این فیلم پرخرج و پر زرق و برق، با سیر فروشی که دارد بعید است بتواند هزینه‌های اولیه تولید خود را با این فروش دربیاورد و از این منظر می‌توان این فیلم را یکی از شکست‌خورده‌ترین فیلم‌ها در گیشه قلمداد کرد. در حالی که از شمایل فیلم می‌توان دریافت که کمال تبریزی همه امکانات را برای ساخت یک فیلم خوب در اختیار داشته است.

بالاخره چقدر خرج «ما همه با هم هستیم» شده است؟

ابهامات درباره شرایط اقتصادی فیلم زمانی بیشتر می‌شود که رضا میرکریمی و کمال تبریزی به‌عنوان صاحبان فیلم و برخلاف بسیاری از پروژه‌های خبرساز دیگر، تاکنون رقم کلی بودجه‌ای که برای ساخت این فیلم صرف شده را اعلام نکرده‌اند و در مقابل حتی از میزان پرداختی‌ها به بازیگران دفاع هم کرده‌اند به طوری که تبریزی در مصاحبه‌ای با ایسنا عنوان کرد: «جلسه‌ای در خانه سینما با حضور مدیرعامل و برخی تهیه‏کنندگان برگزار شد و از ما پرسیدند که چرا قیمت دستمزدهای بازیگران فیلم شما اینقدر بالاست و رقم دستمزدها را شما تغییر داده‌اید و … در ادامه جلسه همانجا ما یک شرطی را مطرح کردیم و گفتیم آماده‌ایم راجع به دستمزدها صحبت کنیم اما این کار نباید اولین و آخرین بازجویی باشد و بعد از ما به سراغ دیگران هم بروید. به ما قول دادند که این کار را انجام خواهند داد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد! و اولین و آخرین جلسه‌ای بود که در خانه سینما تشکیل شد. گرچه در همان جلسه مشخص شد که مبالغ پرداختی به بازیگران تفاوت چندانی با پرداخت‌های قبل و بعد پروژه‌های دیگر به آنان نداشته است.»

نکته قابل تامل اینکه حتی به شرط پذیرش این روایت درباره رقم پرداختی به هر یک از بازیگران مطرح حاضر در این پروژه، بازهم نمی‌توان کتمان کرد که مجموع رقم پرداختی به همه آن‌ها، برای یک فیلم سینمایی، حتماً رقمی قابل توجه بوده و این گزاره‌ای قابل کتمان نیست.

«ما همه با هم هستیم» داستانی طویل و دراز دارد به طوری که از همان زمان ساخت زمزمه‌های استفاده از پول‌های مشکوک در فرآیند آن در محافل رسانه‌ای بالا گرفت، چراکه سرمایه‌گذاری این فیلم را سجاد علیجانی به عهده داشت؛ سرمایه‌گذار جوان و تا آن زمان گمنامی که به یکباره وارد سینما علاوه‌بر سرمایه‌گذاری در چند پروژه حتی توانست تا مرحله اسپانسری مهم‏ترین رویدادهای سینمایی کشور نیز خود را بالا بکشد؛ آن هم با چراغ خاموش!

زمزمه‌های استفاده از پول‌های مشکوک در فرآیند تولید «ما همه با هم هستیم» تا جایی بالا گرفت که رضا میرکریمی بخشی از زمان نشست فیلم تازه خود در مقام کارگردان یعنی «قصر شیرین» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را به «ما همه با هم هستیم» اختصاص داد و درباره این پروژه میلیاردی عنوان کرد: «من یک سال است درباره فضاسازی‌هایی که برای «ما همه با هم هستیم» صورت گرفته، سکوت کرده‌ام. قصه اصلاً این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده بلکه قصه این است که جریانی که چندین سال است سینمای ایران را با فیلم‌های سخیف در اختیار خود گرفته، به محض اینکه از ورود افراد تازه به چرخه تولید و اکران احساس خطر می‌کنند شروع به فضاسازی و گفتن صحبت‌هایی درباره استفاده از پول‌های کثیف در آثار دیگر می‌کنند. «ما همه با هم هستیم» هنوز اکران نشده اما بعد از اکران متوجه می‌شوید که چه کمدی متفاوتی است و ما هم پولی خارج از عرف به کسی نداده‌ایم. این را هم باید بگویم که همان‌هایی از حضور ما احساس خطر می‌کنند که خودشان پول کثیف استفاده می‌کنند.» حالا و پس از رونمایی از فیلم در اکران عمومی به‌صراحت می‌توان گفت برخلاف گفته‌های میرکریمی، «ما همه با هم هستیم» دقیقاً مختصات یک فیلم میلیاردی عظیم و به تعبیری گران را دارد و به سختی می‌توان باور کرد که همه پرداخت‌ها در آن «مطابق عرف» بوده است؛ فیلمی که به گواه ویترین، خوب برایش خرج شده، تبلیغات و بیلبورد ویژه برای اکران داشته، خوب توانسته جنجال‌های اولیه رسانه‌ها را به نفع خود به کار بگیرد و البته مهم‏تر از همه خوب توانسته مخاطب خود را «فریب» دهد!

اما باید دید تفاوتی که رضا میرکریمی درباره آن صحبت می‌کرده از چه منظری است؟

«ما همه با هم هستیم» ویترینی از بازیگران و کمدین‌های مطرح سینمای ایران را دارد، افرادی که هر کدام از آن‌ها می‌توانند به عنوان یک بازیگر اصلی بار یک فیلم را به دوش بکشند و هرکدام از آن‌ها در این سال‌ها اتفاقاً کمدی‌های موفق پرفروش و پرخنده‌ای را روی پرده سینما داشته‌اند؛ بازیگرانی که البته به طرز عجیبی در مدت اکران این فیلم، هیچ‌کدامشان نه‏تنها حاضر به مصاحبه با رسانه‌ها نشده‌اند بلکه به جز محمدرضا گلزار، مهران غفوریان و پژمان جمشیدی بقیه حتی در اکران خصوصی افتتاحیه این فیلم هم حضور پیدا نکردند!

سوالی که در همین رابطه پیش می‌آید این است که آیا حضور این تعداد از بازیگران در این فیلم لازم بود؟ بازیگرانی که بسیاری از آن‌ها تنها یکی دو سکانس و تنها چند دیالوگ دارند، حضورشان صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد، فیلمی که عملاً بار اصلی‌اش را پژمان جمشیدی (که برخلاف تیم بازیگران شناخته‌شده‌تر فیلم، تنها بازی خوب و قابل قبول را در طول فیلم از او می‌بینیم) به دوش می‌کشد و آن را از یک فیلم کسل‏کننده محض نجات می‌دهد. فیلمی که اتفاقاً معلق است؛ نه یک کمدی است و نه برخلاف اسمش یک فیلم سیاسی، که شوخی‌های دست‏چندمش هم باز مخاطب را سر حوصله نمی‌آورد.

تبریزی در چند سال اخیر برخلاف تلاشی که برای ساخت فیلم‌هایی با تکه‌ها و شوخی‌های سیاسی کرده اما موفق نبوده و همیشه در قامت یک فیلمساز خنثی ظاهر شده است. او این بار هم یک شعار سیاسی را دستمایه کار خود قرار داده که هرچند در ابتدا فریبنده و کنجکاوی‌برانگیز می‌نماید اما عملاً در این قسمت هم شکست خورده و خروجی‌ای ندارد.

اما چرا معتقدیم که این فیلم باعث «فریب مخاطب» شده است؟

این تجربه مشترک بسیاری از مخاطبان فیلم است؛ سالن سینما در سانسی که حتی انتظار می‌رفت مخاطب چندانی نداشته باشد، تقریباً پر شده اما همه حاضران در این سالن در طول ۹۵ دقیقه این فیلم تقریباً ساکتند و «ما همه با هم هستیم» حتی لبخندی هم بر لب آن‌ها نمی‌نشاند. بعد از پایان فیلم هم برخی از تماشاگران ناراضی عنوان می‌کنند که «فکر نمی‌کردیم فیلم کمال تبریزی تا این حد ضعیف باشد»، «فکر می‌کردیم در طول این فیلم قرار است بخندیم اما این اتفاق نیفتاد و برخی تنها ادعا دارند»؛ جملاتی که نه فقط از زبان مخاطبان می‌شنویم که حتی در سایت آنلاین فروش بلیت فیلم و در بخش نظرات مردمی هم می‌توان آن‌ها را مرور کرد.

این همان حسی است که اکثر مخاطبان بعد از خروج از سالن دچارش می‌شوند، همان علتی است که باعث شده است این فیلم گیشه را رفته‌رفته از دست بدهد و از صدرنشینی پا پس بکشد چراکه مخاطبان نمی‌توانند خودشان را به خنده بزنند و اتفاقاً همان‌ها هستند که در ادامه افراد دیگر را از تماشای «ما همه با هم هستیم» منع می‌کنند.

خلاصه کلام اینکه اعتبار سینمایی کارنامه تک‌تک عوامل «ما همه با هم هستیم» از رضا میرکریمی در مقام تهیه‌کننده، کمال تبریزی در مقام کارگردان و همین سه جوان فیلم‌نامه‌نویس خوش‌آتیه در سینمای ایران گرفته تا تک‌تک بازیگران مطرح فیلم، هیچ تناسبی با آنچه امروز بر پرده سینماها در حال اکران است ندارد؛ ردگیری علت اصلی این بی‌تناسبی هم به‌نظر چندان دشوار نیست...

ebtekarnews.com
  • 10
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش