جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۱۵ - ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۳۲۴۳
فیلم و سینمای ایران

نگاهی کوتاه به ساخته‌های «محمد رسول‌اف»

اگر خیلی هم اهل فیلم و سینما نباشید احتمالا در طی این چند روزه نام «محمد رسول‌اف» که صدر اخبار و حواشی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را به خود اختصاص داده است به گوشتان خورده است. فیلمسازی جنجالی که بیش از آنکه ساخته‌هایش برای مردم شناخته شده باشد، نام و حواشی پیرامون آثار اوست که این کارگردان ۴۷ ساله اهل شیراز را بر سر زبان‌ها انداخته است. البته محمد رسول‌اف، نامی شناخته شده و محبوب برای مدیران جشنواره‌های خارجی است.

جایزه بهترین فیلم از بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن سال ۲۰۱۷ برای فیلم «لرد»، جایزه منتقدین بین‌المللی برای فیلم «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» از جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳، جایزه بهترین کارگردانی از فستیوال فیلم کن ۲۰۱۱ برای فیلم «به امید دیدار»، جایزه بهترین فیلم برای ساخت «کشتزار‌های سپید» از فستیوال فیلم دوربان سال ۲۰۰۹ و جایزه منتقدین فستیوال هامبورگ برای فیلم «جزیره آهنی» در سال ۲۰۰۵، تنها بخشی از ده‌ها جوایزی است که این کارگردان تحصیلکرده در رشته جامعه شناسی به خود اختصاص داده است.

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

برای فیلمسازی که رویکرد‌های جامعه شناختی در آثارش بیش از داستانگویی‌های معمول ارزش و اهمیت پیدا کرده است، به نمایش در نیامدن تمام ساخته‌هایش در سینما‌های کشوری که در آن زندگی می‌کند، غم انگیز جلوه می‌نماید. اما وقتی با نگاه رادیکال و گاه یک جانبه «محمد رسول‌اف» در ترسیم فضای زیستی شخصیتهایش روبرو می‌شویم، دو مرتبه به یاد همان مرز باریکی می‌افتیم که دیدگاه اجتماعی را با رفتار سیاسی پیوند زده و جنجال‌ها و حواشی بسیاری را به همراه می‌آورد.

جنجال‌هایی که در میان ناآرامی‌های سال ۸۸، او و جعفر پناهی را از سر صحنه فیلمبرداری فیلم جدیدشان به اتهام تبلیغ علیه نظام راهی زندان کرد و با قرار گرفتن آخرین ساخته‌اش (لرد) روی سایت‌های دانلود فیلم در سال ۹۸، ممنوع الخروجی را نیز برای او به ارمغان آورد. شاید نگاهی کوتاه به ساخته‌های «محمد رسول‌اف»، بتواند ما را بیشتر با فضای ذهنی این فیلمساز پر حاشیه آشنا نماید:

گاگومان

بازیگران: علیرضا شالیکاران، فاطمه بیژن، حسین مهدویان منش 

سال تولید:۱۳۸۰

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اولین ساخته «محمد رسول‌اف» در آستانه سی سالگی، روایتی مستند از زندگی دو زندانی به نام‌های فاطمه و رضا است که زن بعلت حمل مواد مخدر به حبس ابد و مرد بعلت دزدی‌های پیاپی به ۱۶ سال زندان محکوم شده اند. این دو با اصرار مدیر زندان و برای سروسامان گرفتن با یکدیگر آشنا شده و در همان زندان هم با یکدیگر ازدواج می‌کنند. همه چیز به خوبی پیش می‌رود و آن‌ها صاحب فرزند میشوند تا اینکه با به پایان رسیدن محکومیت رضا و عفو شدن فاطمه از تحمل بقیه حبس، پای هر دوی آن‌ها به زندگی خارج از زندان باز می‌شود. اینجا است که سختی‌های پیدا کردن یک سرپناه مناسب و شغلی که بتواند زندگی خانوادگی آن‌ها را نجات دهد بیشتر از محیط زندان خودنمایی می‌کند.

هر چند پایان تلخ و نا امید کننده رسول‌اف که با اتکا به واقعی بودن سرنوشت کاراکترها، ما را به یاد فصل انتهایی فیلم «دایره» ساخته جعفر پناهی می‌انداخت، اما ایده بکر فیلمساز و همراهی و تمرکز او بر روی شخصیت‌های اثر باعث شد که بتواند جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را از جشنواره فجر دریافت کند.

«گاگومان» همانطور که از معنای نامش پیداست (به معنی ساعت گرگ و میش) بعنوان اولین ساخته رسول‌اف توانست بارقه‌هایی هر چند کم نور را برای ظهور استعدادی جوان به سینمای ما نوید دهد.

جزیره آهنی

بازیگران: علی نصیریان، حسین فرضی زاده

تهیه کننده: ابوالحسن داوودی

سال تولید: ۱۳۸۲

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

دومین ساخته «محمد رسول‌اف» با آن ایده عجیب و بحث برانگیزش، توانست در‌های جشنواره‌های جهانی را از فستیوال مونترال تا هند و هامبورگ برای او بگشاید. ایده جذاب اولیه فیلم که یک کشتی بزرگ نفتکش به گل نشسته در دل دریا را تبدیل به مکانی غریب برای سکونت بی خانمان‌هایی میکند که آنجا را بعنوان منزل ابدی و همیشگی خود پذیرفته‌اند، در ادامه و با قربانی کردن درام به نفع محتوای مورد نظر کارگردان، از نفس افتاده و تنها این پایان تکان دهنده فیلم است که تلنگری بر کسالت میانه فیلم می‌زند.

تصویر ناخدای میانسالی (با بازی به یاد ماندنی علی نصیریان) که با آن نگاه مهربانانه‌اش، جای جای کشتی را محلی برای کار و زندگی بندرنشینان بی خانمان کرده و بدون اصرار برای گرفتن اجاره، مالک جان و اختیار آن‌ها شده و اجازه عشق و ازدواج اهالی را نیز صادر میکند، در انتها با وکالتی که از همه اهالی گرفته، کشتی را با مبلغ مناسبی به فروش می‌رساند و بیابانی بی آب و علف را با امید آبادانی به آن‌ها وعده می‌دهد، آن چنان با تفسیر‌های متفاوتی روبرو شد که بنیاد سینمایی فارابی را بعنوان یکی از سرمایه گذاران اثر با شک و تردید‌های فراوانی برای اکران آن روبرو کرد.

باد دبور

کارگردان و تهیه کننده: محمد رسول‌اف

سال تولید: ۱۳۸۶

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

رسول‌اف برای سومین ساخته‌اش به سراغ روایتی مستند از فراگیر شدن ماهواره و تلاش برای استفاده از رسانه‌های ارتباط جمعی در شهر‌ها و روستا‌های اقصی نقاط ایران می‌رود. کاگردان در یکی از معدود جلسات نمایش این مستند ۶۰ دقیقه‌ای که در خانه سینما برگزار شد در خصوص چگونگی ساخت فیلمش گفت:"وقتی سفری به ایلات داشتم، با یک دیش ماهواره‌ای در میان عشایر برخورد کردم و این کنتراست جدی در آن فضا باعث شد این مساله را در یک فیلم نشان بدهم. "

در مستند «باد دبور» به پدیده استفاده از ماهواره و تلویزیون در بخش‌های مختلف جامعه ایران از روستا‌های دور افتاده گرفته تا ابر شهر تهران و مناطق حاشیه‌ای، روش‌های مقابله مردم با ممنوعیت‌های قانونی استفاده از ماهواره و اثرات فرهنگی نفوذ تکنولوژی ارتباطات در زندگی قشر‌های گوناگون مردم ایران پرداخته می‌شود. فیلمساز در یک پراکنده گویی سرگیجه آور به مسائلی، چون اینترنت و راه‌های مختلف استفاده از آن و استودیو‌های مخفی دوبله و زیر نویس فیلم‌های خارجی نیز سرک کشیده و مساله ارتباطات را به مساله ممنوعیت‌ها در ایران تقلیل می‌دهد.

کشتزار‌های سفید

بازیگران: حسن پورشیرازی، محمد شیروانی

تدوین: جعفر پناهی 

سال تولید: ۱۳۸۷

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

کشتزار‌های سفید استعاری‌ترین و شاعرانه‌ترین فیلم محمد رسول‌اف طی این سال‌ها است. داستان عجیب و افسانه‌ای مردی که با سفر به جزیره‌های گوناگون، اشک‌های مردم را در شیشه جمع آوری می‌کند، با اتکا به لوکیشن‌های انتخابی بدیع کارگردان و قاب بندی‌ها و نورپردازی ماهرانه موفق به خلق صحنه‌های سحرانگیزی می‌شود که علاقمندان سینما را به یاد فیلم «غریبه و مه» بیضایی و «دشت گریان» تئو آنگلوپولوس می‌اندازد.

کارگردان در این اثر موفق می‌شود مهارت خود را در به کارگیری روایتی نمادین و معادل سازی تصویری آن را که مبتنی بر یک دنیای افسانه‌ای با اتکا بر داستان‌های هزارویک شبی است نشان دهد.

رحمت (با بازی درخشان حسن پورشیرازی)، شخصیت محوری فیلم، علیرغم ظاهر امروزی اش، موجودی افسانه‌ای است و کاری که به آن مشغول است یعنی جمع کردن اشک‌های مردم و ریختن آن‌ها در شیشه نیز حرفه‌ای عجیب است که تنها در ساختار افسانه‌ای فیلم معنا یافته و باورپذیر می‌شود.

رحمت همانند سندباد بحری، دریا‌ها را با قایق کوچک خود درمی نوردد و جزیره‌ها را برای جمع کردن اشک مردمان زیرپا می‌گذارد.

هر جزیره همانند فصل مجزایی از این افسانه شگفت انگیز است که در آن مردمانی زندگی می‌کنند که با اینکه قصه ها، آئین‌ها و مناسک جداگانه خود را دارند، اما سرنوشت آن‌ها به طرز مرموزی به هم گره خورده است.

حجم بالای نماد گرایی و استعاره پردازی در فیلم گهگاه می‌تواند ارتباط تماشاگر را درجهت درک آن با مشکل مواجه ساخته و زمینه مناسبی را هم برای تفسیر‌های مختلف از صحنه‌های گوناگون آن فراهم آورد. صحنه غریب فرستادن دخترک باکره به دریا در شب و حرکت غیر قابل انتظار رحمت که اشک‌های جمع آوری کرده از چشمان مردم را تبدیل به آبی برای پاشویه کردن پیرمرد مفلوک می‌نماید از آن صحنه‌هایی است که می‌تواند سوءتفاهم‌های زیادی را در جامعه بوجود آورد.

به امید دیدار

بازیگران: لیلا زارع، شهاب حسینی، فرشته صدر عرفایی

سال تولید: ۱۳۹۰

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

یکی از بحث برانگیزترین فیلم‌های «محمد رسول‌اف» که از لحاظ جسارت و یک جانبه‌گرایی نقطه عطفی در حاشیه‌های به ظاهر بی پایان این فیلمساز محسوب می‌شود. داستان زن جوان وکیلی که مجوز فعالیتش باطل شده و شوهر روزنامه نگارش نیز فراری و تحت تعقیب است، در پی فشار‌های اجتماعی تصمیم می‌گیرد با سقط جنین و فروش تمام درایی‌هایش از کشور خارج شده و در جایی دیگر زندگی کند، غافل از اینکه ماموران امنیتی همه جا در کمین او هستند.

رویکرد افراطی و یک جانبه‌گرای رسول اف در این فیلم که گاه متن را به یک مقاله تند ژورنالیستی تقلیل می‌دهد، در کنار تصویر سرد و سیاه ارائه شده توسط کارگردان که در آن هیچ شخصیت مثبت و امیدواری در طی فیلم دیده نمی‌شود چنان انفعالی را در شخصیت پردازی کاراکتر اصلی رقم زده که در عین وکیل بودن متوجه این نکته ساده نیست که مثلا نیروی انتظامی بدون ارائه مجوز امکان ورود به منزل و جمع کردن رسیور را ندارد. به نظر می‌رسد رویکرد رادیکال فیلمساز در بیان معضلات اجتماعی و سیاسی روز، بیش از آنکه او را به بیان سینمایی نزدیکتر کند به ژورنالیسم روز متمایل ساخته است.

دست نوشته‌ها نمی‌سوزند

بازیگران:علی نظریان 

سال تولید: ۱۳۹۲

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

دست نوشته‌ها نمی‌سوزند یکی از مرموزترین و عجیب‌ترین ساخته‌های رسول‌اف است که فیلمساز ترجیح داده که اسامی بازیگران و عوامل مشارکت کننده در فیلم را در تیتراژ ذکر نکند. شاید ساده‌ترین و کوتاه‌ترین تیتراژ یک فیلم متعلق به این ساخته رسول‌اف باشد که غیر از نام خودش، اسم هیچ شخص دیگری در تیتراژ فیلم دیده نمی‌شود. پرداختن به یکی از ملتهب‌ترین سوژه‌های این سال‌ها که همان قتل نویسنده‌ها در پروژه قتل‌های زنجیره‌ای است، رسول اف را به یکی از محبوبترین دعوت شدگان جشنواره‌های جهانی تبدیل کرد.

او در هنگام برگزاری جشنواره تورنتو طی یک مصاحبه با رد این نکته که فیلم‌هایش را به قصد انتقامجویی سیاسی می‌سازد گفت: " احساس نمی‌کنم دارم فیلم سیاسی می‌سازم. موضوع خیلی ساده است، من همیشه داستان هایم را در اطرافم پیدا می‌کنم. معتقدم آدم‌ها اغلب محصول شرایط هستند. طبیعی است که شرایط شخصیت‌های داستان هایم را در واقعیت زندگی آن‌ها جستجو کنم. از طرفی من به موقعیت‌های خاص برای شخصیت‌های داستانی ام علاقه زیادی دارم. ".

اما فیلم فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی و علیرغم در اختیار داشتن دستمایه‌ای مهیج برای خلق یک درام پر تعلیق، آن چنان کسالت‌بار و بی تاثیر به نظر می‌رسد که خواندن یک مقاله روزنامه‌ای در شرح وقایع آن روز‌ها می‌تواند تاثیر به مراتب بیشتری بر ذهن و روح مخاطب بر جای گذارد.

لِرد

بازیگران: رضا اخلاقی راد، سودابه بیضایی، نسیم ادبی

سال تولید: ۱۳۹۵

فیلم های محمد رسول‌اف,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

علیرغم اینکه بازی بازیگران در سینمای رسول‌اف جای چندانی برای مانور و خودنمایی پیدا نمیکند، اما در فیلم «لِرد»، این سودابه بیضایی و رضا اخلاقی راد هستند که یکی از درخشان‌ترین بازی‌ها را ارائه می‌دهند. «لرد» شاید از معدود فیلم‌های سینمای ما باشد که بدون استفاده از دیالوگ‌ها و صحنه‌های رمانتیک معمول ما بین زن و مرد، یکی از عاشقانه‌ترین روابط میان زن و شوهر را پی‌ریزی می‌کند.

داستان خانواده‌ای که از هیاهوی شهر تهران گریخته و به یک مزرعه پرورش ماهی در شمال ایران دلخوش کرده‌اند، با تمامیت خواهی یکی از شرکت‌های صاحب نفوذ دستخوش تغییر شده و آن‌ها را در شرایطی قرار می‌دهد که حاضر می‌شوند زمین و خانه خود را فروخته و به جایی دیگر بروند، اما وقتی مرد با زیاده خواهی آن‌ها روبرو می‌شود، تصمیم به مقاومت و مقابل به مثل می‌گیرد.

نگاه پر از نیش و کنایه فیلمساز به عملکرد نیروی انتظامی، قوه قضائیه و سیستم رشوه دهی و رشوه گیری اداری از آن دست رویکرد‌های اغراق آمیزی است که نمایش آن را در ایران با مشکلات بسیار روبرو کرده است. رویکردی که طی حواشی و جنجال‌های اخیر، برای او حبس و ممنوع الخروجی را به دنبال داشته است.

bartarinha.ir
  • 20
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش