جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۲۴ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۶۹۷۱
فیلم و سینمای ایران

ساداتیان خبر داد

تهیه‌کننده متری شیش‌ونیم از ارشاد شکایت کرد

جمال ساداتیان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اولین‌بار در سال ۱۳۶۹ سینمای ایران با پدیده قاچاق فیلم مواجه شد. «شب‌های زاینده‌رود» و «نوبت عاشقی»، نخستین قربانیان این مساله در سینمای ایران بودند که روی نسخه‌های وی‌اچ‌اس و در‌حالی‌که خود دستگاه ویدئو هنوز کاملا آزاد نشده بود، وارد بازار شدند. در سال ۱۳۷۲ این اتفاق برای آدم برفی (داود میرباقری) و  زیر درختان زیتون (عباس کیارستمی) هم افتاد که یا اجازه پخش در سینماها را نیافته بودند یا اگر هم اکران شده بودند، شایعه سانسور‌شدن‌شان چنان قوی بود که بازار غیررسمی گسترده‌ای برای دیدن «نسخه اصلی بدون‌سانسور» آنها به‌وجود می‌آورد.

بعدها طعم گیلاس (۱۳۷۶)، مصائب شیرین (۱۳۷۷)، شوکران (۱۳۷۷)، دایره (۱۳۷۸)، شور عشق (۱۳۷۹)، طلای سرخ (۱۳۸۱)، مارمولک (۱۳۸۲)، میهمان مامان (۱۳۸۲) و کما (۱۳۸۲) هم دچار چنین سرنوشتی شدند. در این بین توزیع غیرقانونی «مارمولک» در نوع خودش بی‌نظیر بود. این فیلم که نوروز ۱۳۸۳ در تهران مخاطبان بسیاری را به سالن‌های سینما کشانده بود، پس از ۲۰ روز نمایش و رسیدن به رقم فروش ۷۰۰ میلیون تومان که برای آن دوره زمانی کم‌سابقه بود، به اجبار و به‌علت حساسیت‌های ایجاد شده، از پرده‌ها پایین آمد.

«مارمولک» توسط مقامات ارشاد توقیف نشده بود، اما نمی‌شد اکران آن را ادامه داد. این توقیف خودخواسته فضا را برای عرضه‌کنندگان سی‌دی‌های فیلم در پیاده‌روها آماده کرد. «مارمولک» ابتدا در قالب نسخه‌ای فیلمبرداری شده از پرده سینما که به‌وضوح صدای خنده تماشاگران در سالن را در حاشیه صوتی‌اش داشت، توزیع شد و حتی با این کیفیت صدای نامطلوب هم به‌سرعت در بازار غیررسمی به‌فروش رفت. حتی در چند روز پایانی نمایش عمومی فیلم که شایعه توقیفش به‌تدریج قوت می‌گرفت، سی‌دی‌های بی‌کیفیت آن در پیاده‌روهای مقابل سینماهای نمایش‌دهنده به‌فروش می‌رسید. ولی پس از توقف اکران فیلم، سروکله سی‌دی و دی‌وی‌دی با کیفیت آن هم پیدا شد که از روی نسخه اصلی کپی شده بودند. با ورود تکنولوژی لوح‌های فشرده، قاچاق فیلم‌های سینمای ایران هر روز ابعاد وسیع‌تری به‌خود می‌گرفت به‌حدی که فیلم‌های سینمایی حتی قبل از حضور بر پرده سینما در بساط دستفروشان فروخته می‌شدند و این اتفاق قدرت عجیب مافیای قاچاق را نشان می‌داد.

عرضه گسترده و غیرقانونی نسخه‌های نسبتا با کیفیت فیلم‌هایی مثل «آتش‌بس»، «میهمان»، «پارک‌ وی» و «نقاب» در سال‌های ۸۵‌۱۳و ۱۳۸۶ در تاریخ سینمای ایران بی‌سابقه بود. توزیع نقاب (کاظم راست‌گفتار) به‌حدی غیرمنتظره بود که دست‌اندرکاران فیلم در واکنش به توزیع سی‌دی‌های آن با پخش حلوا و خرما، مراسم ختم نمادینی برای فیلم‌شان و سینمای ایران برگزار کردند. در سال ۱۳۸۵ پس از اینکه مدتی اکران «سنتوری»، ساخته داریوش مهرجویی به تاخیر افتاد، ناگهان نسخه قاچاق آن بیرون آمد. نسخه‌ای که کیفیت بسیار بالایی داشت و از آنچه برای نمایش مجوز گرفته بود هم کامل‌تر به‌حساب می‌آمد.

فرامرز فرازمند، تهیه‌کننده سنتوری مدتی بعد گفت: «هزینه‌های این فیلم ۶۰۰ میلیون تومان بود. فیلمی که قاچاق شده و در‌حال توزیع است، همان فیلم اصلی ماست و از زمان اتمام تولید، چهار ماه در وزارت ارشاد و چند وقتی هم در دفتر جشنواره‌ فجر بوده است. ما نمی‌گوییم چه‌کسی متهم است، اما ما در توزیع آن نقشی نداریم، تمام سعی ما در یک سال گذشته، اکران فیلم بود و تمام سعی خود را برای جلوگیری از قاچاق آن انجام دادیم، حتی فیلم را با گاوصندوق جا‌به‌جا می‌کردیم؛ چون هیچ صاحب مالی نمی‌‌خواهد متضرر شود.»

فرازمند که چند سال بعد به‌طور ناگهانی درگذشت و باعث شد مجوز اکران ویدئویی این فیلم صادر شود، داشت با زبان بی‌زبانی مسئولان وزارت ارشاد را درخصوص قاچاق‌شدن فیلمش مقصر می‌دانست. در نوروز سال ۸۶ و با قاچاق نسخه سینمایی فیلم «اخراجی‌ها» اتفاق‌ها طور دیگری رقم خورد. «اخراجی‌ها» فروش غافلگیرکننده‌ای داشت و قاچاق آن هم به همان اندازه غافلگیرکننده‌ بود. پس از آن برخوردهایی جدی با این قضیه صورت گرفت و تا مدت‌ها خبر از قاچاق فیلم‌ها نبود. در قضایای قاچاق فیلم‌هایی که پس از فراگیر‌شدن استفاده از لوح‌های فشرده در ایران، سر از پیاده‌روهای شهری درآورده بودند، عوامل فرعی بسیاری از فیلم‌ها یا سینماداران مقصر اعلام شدند.

کپی سریع و آسان با کیفیت بالا در سیستم‌های جدید الکترونیک، مدتی توانست یک شوک بزرگ به فضا وارد کند که سینمای ایران را درگیر بحث قاچاق فیلم‌ها کرد. اما تهیه‌کننده «سنتوری» در این میان کسی بود که مسئولان وزارت ارشاد را مقصر می‌دانست و البته مسئولان ارشاد هم در این خصوص، عوامل فیلم را متهم می‌کردند. پس از اینکه قضیه شدت بسیار بالایی پیدا کرد و می‌رفت تا سینمای ایران را به مرز ورشکستگی ببرد، هم پلیس و مقامات قضایی وارد عمل شدند و هم سینماگران تدابیر جدیدتر و جدی‌تری برای توزیع آثارشان به‌کار بستند که جلوی آن روند ویرانگر را بگیرند. پلیس کارش را با دستگیری عوامل تکثیر فیلم‌های قاچاق پیش برد و از جمله مهم‌ترین این اقدامات، دستگیری باند ۱۰ نفره‌ای بود که رئیس پلیس امنیت عمومی نیروی انتظامی تهران بزرگ آن را اعلام کرد.

او گفت: «با تلاش عوامل انتظامی و همکاری اتحادیه تهیه‌کنندگان سینما و دستگاه قضایی، اعضای یک شبکه که به‌صورت غیرمجاز و قاچاق اقدام به تهیه، تکثیر و توزیع گسترده فیلم‌های اکران‌نشده و در‌حال اکران می‌کردند، دستگیر شدند.»  خبر دستگیری این باند در دوره خودش با عنوان «دستگیری عوامل قاچاق فیلم سنتوری» در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت؛ حال آنکه چنین افرادی صرفا تکثیر‌کننده‌هایی خرده‌پا بودند، نه عوامل لو رفتن فیلم‌ها. البته همین دستگیری‌ها هم کم‌وبیش روی کنترل فضا تاثیر داشت. از طرف دیگر عوامل سینما هم کم‌کم فهمیدند با ورود سیستم لوح‌های فشرده و پس از آن فلش‌مموری‌هایی که فیلم را صرفا منتقل می‌کردند یا نمایش می‌دادند، باید شیوه جدیدتری برای توزیع آثار و نظم نوینی برای بازار تنظیم شود. قیمت فیلم‌هایی که به‌صورت قانونی در شبکه نمایش‌خانگی ارائه می‌شد، حدود سه هزار تومان بود که در آن مقطع از سوی برخی رقم بالایی تلقی می‌شد. این مبلغ مربوط به زمانی بود که بلیت سالن‌های سینما بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان فروش می‌رفت.

در مقطع اوج‌گیری قاچاق فیلم‌ها، یکی از دلایل گرایش افراد به خریداری فیلم‌های قاچاق، قیمت پایین‌تر آنها نسبت به نسخه‌های قانونی بود. سی‌دی‌های هزار تومانی کنار خیابان بیش از فیلم‌های قانونی که فقط در مرکز پخش‌های مشخص به فروش می‌رسیدند، مورد استقبال قرار می‌گرفت تا اینکه کاهش قیمت فیلم‌هایی که به‌صورت رسمی در شبکه نمایش‌خانگی ارائه می‌شدند، به‌عنوان یکی از راهکارها اجرایی شد و قیمت سی‌دی‌های قانونی به ۱۵۰۰ تومان رسید. به این ترتیب تا چند سال خبری از قاچاق گسترده فیلم‌های روی پرده یا به اکران در نیامده سینمای ایران نبود تا اینکه موج جدیدی به راه افتاد.

موج دوم قاچاق فیلم‌ها با لوگوی ارشاد

موج جدید قاچاق فیلم در سینمای ایران با «فروشنده» اصغر فرهادی به راه افتاد. علی اسدزاده، مدیرعامل تصویر‌گستر پاسارگاد که پخش‌کننده این فیلم بود بعدها گفت: «جالب است در نسخه‌هایی که به‌صورت قاچاق در بازار به‌فروش می‌رسد حتی تصحیح رنگ، موسیقی و کارهای فنی هم صورت نگرفته است.» این صحبت‌ها اشاره به آن داشت که نسخه قاچاق شده فیلم «فروشنده» درحقیقت نسخه‌ای است که به وزارت ارشاد و نهادهای نظارتی داده شده است و قاچاق آن می‌تواند از همین کانال‌ها صورت گرفته باشد. این اتفاق طی یکی، دو سال بعد برای فیلم‌هایی مثل «ابد و یک روز» و «یک دزدی عاشقانه»، «پنجاه کیلو آلبالو» و «گشت۲» هم افتاد و سعید سهیلی، کارگردان «گشت۲»، در اقدامی احساسی، پس از این اتفاق کارت عضویت خود در خانه سینما را مقابل دوربین‌ها آتش زد. پخش‌کننده این فیلم پس از این اتفاقات گفت: «این فیلم در اختیار افراد زیادی قرار نداشته است. برای ارسال فیلم‌های سینمایی به دستگاه‌های مختلف دولتی لوگوهایی روی فیلم اضافه می‌شود که مشخص می‌کند نسخه برای بازبینی کدام ارگان دولتی است. این احتمال وجود دارد که نسخه قاچاق فیلم مذکور از تور نمایش این فیلم سینمایی در اروپا درز کرده باشد.»

این چندمین‌بار بود که چنین اتفاقی می‌افتاد و نسخه لو‌ رفته فیلم‌های سینمای ایران، همان نسخه‌ای بود که برای بازبینی به وزارت ارشاد داده شده بود و فیلم‌ها در اروپا لو می‌رفت و به ایران می‌آمدند. مدتی که گذشت وقتی پای فیلم «عصبانی‌نیستم» به میان آمد، مشخص شد که کار، کار آقازاده‌ها بوده است. در زمان یکی از وزرای پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، دی‌وی‌دی فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان که پس از کش‌و‌قوس فراوان اکران شد را به خانه می‌برد تا در محفل خانوادگی این فیلم را تماشا کند. از قضا یکی از وزرای وقت از وزیر وقت فرهنگ و ارشاد درخواست می‌کند دی‌وی‌دی این فیلم را داشته باشد تا تماشا کند و وزیر وقت هم آن را دراختیار او قرار می‌دهد.

آقازاده وزیر وقت در یک میهمانی در لندن فیلم را برای دوستانش نمایش می‌دهد و دقیقا پس از این میهمانی فیلم لو می‌رود و به این ترتیب، نسخه‌ای از فیلم که عبارت «نسخه بازبینی» روی آن درج شده بوده، قاچاق می‌شود. این اتفاق برای فیلم «متری شیش و نیم» هم شبیه به فیلم «عصبانی نیستم» رخ داد و نسخه‌ای که قاچاق شد، دقیقا نسخه‌ای بود که تحویل وزارت ارشاد داده شده بود. این‌طور که مشخص است، موج دوم قاچاق فیلم‌های سینمای ایران، به‌طور جدی به خود وزارت ارشاد مربوط است و عجیب‌ترین بخش ماجرا باز‌شدن پای آقازاده‌ها و محفل‌های خارج از کشور به ماجراست.

 

تهیه‌کننده «متری شیش‌ونیم» : از وزارت ارشاد شکایت می‌کنیم

سعید روستایی، کارگردان فیلم «متری شیش‌ونیم»، با اشاره ضمنی به قصور وزارت ارشاد درخصوص انتشار نسخه قاچاق این فیلم، این عمل را خیانت در امانت عنوان کرد. در مقابل این مساله برخی مدعی شدند که نسخه قاچاق فیلم، از پرده سینما ضبط شده است. سیدجمال ساداتیان، تهیه‌کننده فیلم «متری شیش‌ونیم» در این مورد می‌گوید: «نسخه‌های قاچاق «متری شیش‌ونیم» که این روزها در فضای مجازی منتشر شده است به هیچ‌وجه پرده‌ای نیست. ما یک کپی خام را به کمیته پروانه نمایش وزارت ارشاد داده بودیم تا ببینند و نظرشان را بگویند. این همان نسخه‌ای است که حالا در بازار قاچاق منتشر شده است.»

در روزهای اخیر برخی رسانه‌ها گمانه‌زنی کردن که این فیلم در محافل خارج از کشور لو رفته است؛ اتفاقی که در مورد نسخه فیلم «عصبانی نیستم» رخ داده بود. جمال ساداتیان در این باره می‌گوید: « دقیقا نمی‌دانم که محل انتشار ابتدایی این نسخه از کجا بوده است. اما مطمئن هستم که این نسخه‌ای که الان به‌عنوان قاچاق در بازار است، نسخه‌ای است که ما به ارشاد داده بودیم. لوگوی کنار آن هم علامتی است که در همان نسخه تحویل داده شده به وزارت ارشاد وجود داشت. ما نسخه را خام داده بودیم. این نسخه نه اصلاح رنگ شده، نه موسیقی کامل دارد و نه افکت و بخش‌هایی در آن هست که برای اکران حذف شده بود.»

وی ادامه داد: «این نسخه را فقط به سازمان سینمایی داده بودیم تا آن را به کمیته پروانه نمایش بدهند. اما اینکه فیلم در آنجا در اختیار چه کسی بوده و چه کسانی آن را دیده‌اند را مسئولان وزارت ارشاد بهتر می‌دانند.»

تهیه‌کننده «متری شیش‌ونیم» با اشاره به اینکه به مراجع قضایی شکایت کرده‌اند گفت: «ما از طریق مراجع قضایی و قانونی در حال پیگیری این تخلف هستیم چون حق بزرگی از ما ضایع شده است، باید سیستم قضایی کشور به آن رسیدگی کند و تکلیف ما در این زمینه روشن بشود. به زعم من، مدیران ارشد وزارت ارشاد در این مورد سهل‌انگاری کرده‌اند. شاید این کپی توسط آنها در اختیار کارمندان رده‌های پایین‌تر وزارتخانه یا سازمان سینمایی قرار گرفته است. امیدوارم مسئولان وزارت ارشاد همکاری بیشتری کنند تا بتوان این شخص خاطی را پیدا کرد و به این طریق این مسیر را امن کنیم تا بقیه هم وقتی کپی فیلم‌هایشان را به ارشاد تحویل می‌دهند، دیگر نگران نباشند.»

میلاد جلیل‌زاده 

newspaper.fdn.ir
  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش