سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۴:۱۴ - ۲۶ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۶۳۳۹
فیلم و سینمای ایران

نقدی بر فیلم «مسخره باز»؛

روایت قتلی عجیب در یک سلمانی/«مسخره باز» جسارتی تازه در سینمای ایران

فیلم سینمایی مسخره باز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
فیلم سینمایی «مسخره باز» نخستین ساخته همایون غنی زاده این روزها اکران سراسری خود در سینماهای تهران و شهرستان‌ها را آغاز خواهد کرد، این فیلم نخسین بار در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و توانست به عنوان یکی از بدیع‌ترین آثار سال جاری سینما شناخته شود.

به گزارش میزان، فیلم سینمایی «مسخره باز» نخستین ساخته همایون غنی زاده این روزها اکران سراسری خود در سینماهای تهران و شهرستان‌ها را آغاز خواهد کرد، این فیلم نخسین بار در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و توانست به عنوان یکی از بدیع‌ترین آثار سال جاری سینما شناخته شود.

نامیدن بدیع برای این اثر از سوی نگارنده بدان معناست که فیلم سینمایی مسخره باز توانسته نوع تازه‌ای سینما که البته در سینمای اروپا بار‌ها تجربه شده را در سینمای محدود امروز که بیشتر به سمت آثار کمدی و اجتماعی رفته معرفی نماید. نگارنده این مطلب سعی کرده با نگاهی شفاهی به اثر با توجه به فاصله زمانی تا اکران عموم از لو رفتن خط اصلی داستان گریز کند.

برای شناخت نوع سینمای مسخره باز در ابتدا باید به سینمای ابزورد از سویی و مفاهیم تلفیقی سورئال نگاهی گذرا انداخت. سینمای معطوف به این اثر در ابتدایی‌ترین قدم میخواهد ابزود یا همان معناباختگی را به شکلی تصویری ارائه کند.

به عنوان مثال ماهی آویخته شده در زیر پنکه سقفی در ابتدا برای مخاطب یک ماهی فلزی نمود پیدا می‌‍کند، اما بعد از تکرار‌های تعمدانه کارگردان ماهیت و نام خود باخته و به یک المان و یا همان الگو برای پیشبرد اثر مبدل می‌شود. قطعه فلزی که هم میتوان آن را ماهی نامید و هم نه.

مجسمه فلزی ماهی وقتی نمود ماهی پیدا می‌کند که بالای چاه آویخته شده است. بدون شک این مجسمه خود ماهی نیست، اما میل شدیدی به دریا دارد. این میل شدید و تضاد ساختاری آن وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که آن را بالای چاه قرار میدهیم. چاهی که به دریا مرتبط است و در هنگام مد میتواند ماهی را به دریا برساند، اما در واقع به منجلابی برای کشتار مبدل شده است.

عنصر تکرار در فیلم مسخره باز یکی از عناصر اصلی اثر است. غنی زاده در مسخره باز به خوبی به سمت یک نوع از پرفورمنس تصویری رفته و در ابتدای راه با مخاطب قرارداد آن را با تکرار‌های درست میبندد. تکرار‌هایی که جزو جدایی ناپذیر سینمای ابزود (معنا باخته) و همچنین پرفورمنس (تعاریف مختلفی از پرفورمنس ارائه شده، اما هنوز تعریف اصلی و شاخصی در میان نیست، اما بیشتر به هنر اجرا معروف است. هنری که تلفیق چندین هنر را با تکیه بر تکرار و وجود دارم تکه تکه پیش می‌برد) است.

فیلم سینمایی مسخره باز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

به عقب‌تر می‌رویم به آثار نمایشی همایون غنی زاده بر می‌گردیم. غنی زاده از آنتیگون، کالیگولا، در انتظار گودو، ددالوس و ایکاروس و اکثر کار‌های خود نشان داده که امضای کاری خود را بیشتر از سبک‌های دیگر بر تئاتر ابزود بسته است. اما نمیتوان از تاثیر فراوان سینما بر تفکر غنی زاده گذشت.

شاید بهتر است پیش از تماشا و یاد کردن از تاثیر تئاتر بر مسخره باز به تاثیر سینما بر تئاتر غنی زاده اشاره کنیم تا راه را از همان ابتدا به اشتباه نرویم.

تئاتر همایون غنی زاده بر اساس سینما بنیان نهاده شده و در بطن خود معناباختگی را در ساختار پیش می‌برد. بهترین نمونه تاثیر سینما بر غنی زاده را میتوان در نمایش "می سی سی پی نشسته می‌میرد" یافت. وی در این تئاتر بالاترین سطح استفاده از عناصر بصری و تکنیک‌های سینمایی را به کار برده است.

حال به مسخره باز برمی گردیم. حال میدانیم مسخره باز تحت تاثیر تئاتر نیست بلکه از همان ابتدا این همان کاری است که غنی زاده سال‌ها به دنبال آن بوده است. تلفیق تئاتر، سینما، موسیقی، طراحی صحنه، بازیگران و در کل همان پرفورمنس.

نشانه گذاری در فیلم سینمایی مسخره باز تاکید ویژه غنی‌زاده بر فرم گرایی را مشهود مینماید. طراحی آکسسوار و لباس اثر نیز این نشانه گرایی را دو چندان میکند. از سویی بدون شک باید مسخره باز را فرمالیست خواند و از سویی نمونه‌هایی سمبلیک بودن اثر به چشم میخورد. اما آیا این فیلم به دنبال رد پا گذاشتن سبک از خود است؟. این اثر تلفیقی از تمام این سبک‌ها و نشانه‌ها بوده که در قالب درامی گسسته ارادت خود به ابزود را به جا میآورد.

در بخش بازیگری، اما انتخاب درخشان علی نصیریان قابل چشم پوشی نیست. بازیگری که در چنین سنی نشان می‌دهد که توانایی مقابله با هر سبک، ژانر و ساختار سینمایی را داشته و در بازی فرمالیسیتی از بسیاری از بازیگران جوان اثر نیز پیشی می‌گیرد.

فیلم سینمایی مسخره باز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

صابر ابر کاملاً خط کشی شده و به سان تمام همکاری‌های پیشین خود با غنی زاده زبان کارگردان در صحنه است. وی شخصیت را آن طور که باید پیش برده و سعی در خلق شگفتی خارج از متن و ایده ندارد. شاید انتخابی به جز رضا کیانیان می‌توانست ترکیب بازیگران این اثر را کامل‌تر کند. کیانیان در مسخره باز خودش است. خودی که با نماد‌های فرم و شکل اثر تطابق نداشته و به نوعی همساز دیگر بازیگران نیست.

در آخر اینکه مسخره باز بیش از آنکه به تئاتر تاثی کند سینما را مورد نظر قرار داده و گاهاً با ایجاد فضای پارودی از آثار مطرح جهان ارادت کارگردان را به آثار سینمایی و همچنین کارگردانان داخلی و خارجی نشان می‌دهد.

بدون شک فیلم سینمایی مسخره باز تجربه‌ای تازه در سینمای ایران است و مخاطب برای تماشای آن باید کمی به تئاتر و البته سینمای فانتزی فرانسه و غرب تسلط داشته باشد. شاید نگاهی به فیلم "اغذیه فروشی" ژان پیر ژونه" این نوید را بدهد که این فیلم جای درستی پا گذاشته است.

  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش