پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۴ - ۲۹ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۶۹۰۹
فیلم و سینمای ایران

آیا مهدویان به اسناد و اطلاعات خاصی دسترسی دارد؟

فیلم سینمایی ماجرای نیمروز رد خون,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
«ماجرای نیمروز؛ رد خون» چهارمین اثر محمدحسین مهدویان، گیشه کم‌رونق این روزهای سینما را کمی تکان داده است. از کیوان امجدیان درباره این اثر و دلایل استقبال مردم پرسیدیم.

محمدحسین مهدویان، کارگردانی است که تمایزش با فیلمسازان دیگر را از همان ابتدای ورودش به سینما نشان داد. مهدویان در جشنواره سی و چهارم با «ایستاده در غبار» دیده شد. اثر مستند داستانی که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند. این فیلم به‌درستی نوید یک کارگردان باهوش، کاربلد و جسور را به سینمای ایران داد.

«ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز: ردخون» آثار بعدی مهدویان هستند؛ آثاری که همچنان با کیفیت و مورد توجه منتقدان و مخاطبان سینما هستند.

کیوان امجدیان، منتقد سینما درباره فیلم «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به ایرناپلاس گفت: «ماجرای نیمروز: رد خون» یکی از فیلم‌هایی است که به لحاظ ساختار، یک سر و گردن از اغلب فیلم‌ها بالاتر است. در این اثر، شخصیت‌پردازی و دکوپاژ را به‌خوبی می‌توان دید و فیلم بسیار خوب و خوش‌ساختی است. رد خون، یک تریلر سیاسی است و در آن به‌درستی از عناصری که مربوط به این‌گونه فیلم‌هاست، استفاده شده و به نمایش درآمده است. اما به نسبت «ماجرای نیمروز ۱» ضعیف‌تر است. این اثر ایرادهای فیلمنامه‌ای دارد. یعنی به لحاظ قصه و فیلمنامه کاملاً می‌توان فهمید که بعضی جاهایش ایراد دارد و با تصادف جلو می‌رود.

مثلاً خیلی غیرمنطقی است که بعد از گذشت هفت سال، همسر یکی از شخصیت‌ها در گروهک منافقین و عملیات مرصاد دیده ‌شود، بعد برادر و شوهرش به دنبالش بروند یا در میان این همه افراد، فرمانده را در میان آن کارخانه پیدا کنند. خیلی غیرمنطقی است که در آن شرایط بلبشوی مرصاد، چنین اتفاقی را بتوان تصور کرد. این خیلی معقول نیست و مشخص است که این موارد به فیلم چسبانده شده است. یعنی فیلم مسیرش را درست طی می‌کند و یک دفعه اتفاقاتی را گل‌درشت به آن چسبانده‌اند که از تصویر بیرون می‌زند. اما مگر ما درباره عملیات مرصاد چند اثر خوب داریم؟ ۳۰ سال از آن واقعه می‌گذرد و یک کار خوب نداریم. عوامل این فیلم به‌درستی یک اثر شاخص و آبرودار ساخته‌اند و ایرادهایی هم که مطرح شد، چیزی از ارزش‌های فیلم کم نمی‌کند.

کارگردانی که پله‌پله بالا آمد

وی درخصوص کارگردانی محمدحسین مهدویان و قیاس «رد خون» با سایر آثار ساخته شده‌اش گفت: اگر کلی‌تر بررسی کنیم و آثار ساخته شده محمدحسین مهدویان را ببینیم، متوجه می‌شویم که  این کارگردان، پله‌پله بالا آمده است. به‌جز اینکه در رد خون تا حدودی به عقب رفته و به اعتقاد من این فیلم حتی از «لاتاری» هم ضعیف‌تر است. البته این ضعیف‌تر که می‌گویم، نسبت به کارهای خودش است نه نسبت به بقیه فیلم‌های سینما. یعنی رد خون به نسبت بقیه فیلم‌های سینما، یک سر و گردن بالاتر است، اما نسبت به کارهای خود مهدویان و حتی لاتاری پایین‌تر است. به این دلیل که شما آنجا قهرمان داشتید و با درامی مواجه بودید که در آن قهرمان واقعی می‌دیدید. آدم‌های خوب و بدی را شاهد بودید که آنقدر درست و به جا بودند که در دل این اثر یک یا دو قهرمان دیده می‌شد.

این قاعده فیلم‌ها، به لحاظ کلاسیک است که در لاتاری خیلی خوب درآمده بود. در رد خون چنین موردی دیده نشد و همه آدم‌ها خاکستری بودند. یعنی افراد هم خوب بودند و هم بد. حتی شخصیت سیما با بازی بهنوش طباطبایی با اینکه در گروهک منافقین بود، صد درصد بد نبود؛ حتی جاهایی هم خوب بود یا حتی سردسته‌شان عباس زریباف با بازی حسین مهری هم همین حس را منتقل می‌کند، تا حدی که اگر این اثر را به یک خارجی که شناختی از سازمان منافقین ندارد نشان دهید، راجع به زریباف و همسرش و اتفاقات بدی که برایشان افتاد، ممکن است  یک مقدار همذات پنداری کند.

این منتقد در ادامه درباره شخصیت‌پردازی‌های رد خون افزود: شاید بشود گفت که در فیلم، آدم بد و خوب ندارید و همه خاکستری هستند. حتی آدم خوب‌ها هم یک جاهایی بد می‌شوند و می‌لنگند. وقتی این افراد را می‌بینید که همه خاکستری هستند، در نتیجه شما هیچ قهرمانی در فیلم ندارید. این اثر یک تریلر سیاسی است و در تریلرهای سیاسی علاوه بر اینکه اکشن و تعقیب و گریز هست، قهرمان هم وجود دارد. مهم‌ترین ضعف رد خون این است که قهرمان در آن وجود ندارد. بستر فیلم همه چیز را برای شما آماده کرده است و منتظر هستید که الان یک قهرمان ببینید، اما پیدایش نمی‌کنید.

فیلم‌های یخ‌زده و بی‌روح اروپایی سینما

امجدیان در پاسخ به این پرسش که چرا مردم از آثار سیاسی امنیتی که در سینمای ما کمتر شاهدش هستیم، استقبال می‌کنند، خاطر نشان کرد: در شرایطی هستیم که همه فیلم‌ها، یا به فیلم‌های یخ‌زده و بی‌روح اروپایی شبیه می‌شوند یا بزن و بکوب خالتوری هستند. به اعتقاد من، ما به اشتباه فکر می‌کنیم مردم می‌روند دو ساعت بخندند، بلکه می‌روند رویا ببینند. مردم عاشق دیدن چیزهایی هستند که در دنیای اطرافشان کمتر می‌بینند. در سال‎های دفاع مقدس و دهه شصت مردم می‌رفتند «کانی‌مانگا»، «عقاب‌ها» یا «هراس» می‌دیدند. دلیلش چه بود؟ به خاطر اینکه در آن آثار یک قهرمان وجود داشت که وقتی می‌آمد، یک لشکر را از بین می‌برد و وقتی به سینما می‌رفتند از دیدن آن آدم رویایی لذت می‌برند و دو ساعت همذات پنداری می‌کردند. دوست داشتند جای او باشند و بیشتر درباره او بدانند و با رضایت هم از سالن بیرون می‌آمدند.

ولی در حال حاضر وقتی مردم به سینما می‌روند، دو ساعت از فیلم زندگی خودشان را که پر از غم و تلخی و اندوه است، نگاه می‌کنند که خالی از قهرمان و رویاپردازی است و طبیعی است که مخاطب زده شود. فیلمی مثل رد خون با وجود اینکه قهرمان در آن معنی ندارد و شبه قهرمان‌های کوچکی دارد، ولی مردم دوست دارند بروند و این را ببینند. چون در آن اثر  افرادی را می‌بینند که اطرافشان کمتر هستند. علاقه به تاریخ سیاسی ممکن است یکی از عوامل علاقه مردم به این فیلم‌ها باشد. ولی دیدن چیزی که کمتر آن را در عالم واقعیت می‌بینند برای مردم جذابیت دارد. چه آن مسئله آنها را بخنداند چه بگریاند.

ژانر مظلوم سینمای ایران

وی با اشاره به اینکه فیلم‌ امنیتی یکی از ژانرهای مظلوم سینمای ایران است، افزود: در هالیوود از هر ۱۰ فیلمی که می‌سازند، چهارتای آنها درون مایه امنیتی-جاسوسی دارند و همچنان استقبال می‌شوند. ولی در ایران نمی‌دانم چرا و به چه دلیل این اتفاق خیلی کم می‌افتد. البته شاید به دلیل بسته بودن قواعد و خشک بودن قوانین است که کارگردان‌ها نمی‌توانند آزادانه چنین فیلم‎هایی بسازند و شاید دلایل دیگری هست که من نمی‌دانم و باعث شده فیلم‌های امنیتی-جاسوسی نداشته باشیم و این خیلی حیف است. فیلمی مثل ردخون تنه به تنه این فیلم‌ها می‌زند که به فروش و افزایش مخاطب کمک می‌کند.

پس چگونه فیلم سعید روستایی می‌فروشد؟

کیوان امجدیان در پاسخ به انتقاد برخی از کارگردانان مبنی بر اینکه برای ساخت آثاری چون رد خون، اسناد و اطلاعات را به‌راحتی در اختیار هر کارگردانی قرار نمی‌دهند و هر کسی را حمایت نمی‌کنند، گفت: این حرف را قبول ندارم. کارگردان‌های ما خیلی غر می‌زنند و می‌گویند که به ما اطلاعات و امکانات نمی‌دهند. اما وقتی این امکانات در اختیارشان قرار می‌گیرد، اثر خالتوری می‌سازند، چون ساختن فیلمی مانند ردخون ساده نیست و خیلی هم وحشتناک است. مهدویان یک فرمی را برای خودش پیدا کرده و توانسته آن فرم را خوب پرورش دهد. فرمی که شبیه مستند است. اگر به یاد داشته باشید وقتی «ایستاده در غبار» به جشنواره فیلم فجر آمد خیلی‌ها انتقاد کردند که این اثر مستند است نه داستان. اما مهدویان به مرور فرمش را جا انداخت. او برای ساخت آثارش زحمت کشیده و از جان، مایه گذاشته است. ساخت چنین فیلمی با چنین نفرات و لوکیشن‌هایی بسیار دشوار است.

خیلی از کارگردانان ترجیح می‌دهند آپارتمانی بسازند، دو دوربین بگذارند یا بروند و دو چهره کمدین بیاورند و بزن و بکوب بگذارند و فروش هم داشته باشند. ببینید در همین شرایط فیلم سعید روستایی که نیاز به اطلاعات آنچنانی هم ندارد، می‌فروشد. متأسفانه یک حسادتی بین کارگردانان وجود دارد و همه سعی می‌کنند جا بیندازند که این کارگردانان خواص و برگزیده هستند. در صورتی که اگر به آنها این امکانات را بدهند، خالتور می‎سازند. من این غرها را خیلی قبول ندارم.

  • 10
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش