روزیاتو | هیچ وقت چیزی به نام پول مکفی وجود ندارد و فیلم ها این موضوع را در طول سال ها از طریق داستان های کاسبکاران و ثروتمندان تندخو و حریص اثبات کرده اند. این شخصیت های شرور و ضدقهرمان ها علی رغم اینکه در موقعیت های ممتازی قرار دارند که می توانند هر چیزی که نیاز دارند را تهیه کنند، روزهای خود را صرف این می کنند که چگونه ثروت بیشتری جمع کنند و این کار را با عبور از تمام مرزهای اخلاقی انجام می دهند.
برای خود این کاسبکاران و ثروتمندان، موضوع تنها بلندپروازی و اطمینان از برنده ماندن آن ها است، اما در فرآیند رسیدن آن ها به چیزی که می خواهند، زندگی چندین نفر دیگر نابود می شود. با این حال، فیلم هایی که درباره آدم هایی با اشتهای مالی سیری ناپذیر ساخته می شوند، همچنان برای تماشاگر جذاب هستند و اگر چه این شخصیت ها نفرت انگیز هستند، تماشاگران چاره ای جز دوست داشتن آن ها برای مدت زمان روایت فیلم ندارند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۵ مورد از بهترین فیلم های تاریخ سینما در مورد حرص و طمع آشنا کنیم.
۱۵- Wall Street (1987)
وال استریت هنر سهامداری عمده در شرکت ها (خرید سهام بزرگ و سپس تلاش برای بالا بردن ارزش آن ها) را از طریق یک کارگزار بدنام وال استریت، به نام گوردون گکو بررسی می کند. یکی از تاکتیک های گکو شامل خرید سهام پس از شنیدن شایعات تصاحب شرکت، وادار کردن خریدار بالقوه به پرداخت مبالغ هنگفت است. تاکتیک دیگر او شامل تصاحب شرکت ها و سپس انحلال آن ها به منظور بهره مندی از توافقات بازنشستگی و بیمه است.
همه چیز به شدت غیرقانونی است و گکو برای مدتی طولانی از عواقب این اقدامات غیرقانونی قسر در می رود تا اینکه ناگهان دستیارش درستکار و پشیمان می شود. این مرد جوان که از عدم همدردی و انسانیت رییس اش وحشت زده شده، تصمیم می گیرد که او را گیر بیندازد، تصمیمی که منجر به دستگیری و محکومیت گکو می شود. با این حال، مدتی طول می کشد تا این اتفاق بیفتد و قبل از آن، فیلم به مخاطبان زمان کافی می دهد تا از برنامه ریزی و اجرای نقشه ها لذت ببرند.
۱۴- The Founder (2016)
در میان بهترین فیلم های مایکل کیتون، بنیانگذار یکی از کم تر شناخته شده ترین ها است، با این حال آموزنده ترین فیلم او نیز هست. نکته مهمی که این فیلم بیوگرافیک به مخاطبان نشان می دهد، این است که بنیانگذاران مک دونالد سود زیادی از این رستوران زنجیره ای بین المللی نبرده اند. تمام این افتخارها نصیب فروشنده ای به نام ری کراک شد که برادران موسس مک دونالدز پیشنهاد داد به آن ها کمک کند تا رستوران شان را به یک شبکه زنجیره ای تبدیل کنند و بدین ترتیب خود را به عنوان نابغه پشت این ایده نشان داد، قبل از اینکه برادران موسس را به طور کامل از رستوران خود دور کنند.
به همان اندازه که تحسین جذابیت و تلاش های بی محابای کراک آسان است، نفرت از او نیز آسان جلوه می کند، زیرا برادران مک دونالد هیچ کاری نمی کنند که شایسته رفتاری باشند که او با آن ها می کند. او حتی به آن ها وعده حق امتیاز می دهد، اما از وفای به عهد سر باز می زند و در یک لحظه یکی از آن ها به دلیل اتفاقات ناخوشایند دچار شوک دیابتی می شود. دیگری از کروک می پرسد که چرا تنها به جای دزدیدن ایده، آن ها را از کسب وکار خودشان خارج کرده است و او پاسخ می دهد که ارزش این فرانچایز به نام آن وابسته است.
۱۳- Glengarry Glen Ross (1992)
گاهی تهدید به اخراج به عنوان انگیزه ای برای کارمندان برای تلاش بیشتر عمل می کند، اما همزمان می تواند الهام بخش آن ها برای حریص بودن و شیطان صفتی نیز باشد. در گلنگری گلن راس، چهار فروشنده املاک و مستغلات پس از اینکه رئیس تحقیرگر و متکبر آن ها اعلام می کندکه تنها دو فروشنده برتر را در پایان ماه نگه خواهد داشت، مجبور به استفاده از تاکتیک های مشکوک و غیراخلاقی برای فروش می شوند.
هر یک از کارمندان به دلایل مختلف از بیکار شدن می ترسند، بنابراین همه آن ها در حالی که همزمان از مشتریان کلاهبرداری می کنند، به یکدیگر نیز خیانت می کنند. داستان کلی فیلم کاملاً جذاب است و با توجه به اینکه فیلم از نمایش برنده جایزه پولیتزر دیوید ممت اقتباس شده و فیلمنامه آن توسط خود نویسنده نوشته شده، چنین جذابیتی جای تعجب ندارد.
۱۲- War Dogs (2016)
برای دوستان قدیمی افرایم (جوناه هیل) و دیوید (مایلز تلر)، ثروتمند شدن یک اولویت است، بنابراین آن ها تصمیم می گیرند شرکتی را برای شرکت در مناقصه های نظامی در طول جنگ عراق راه اندازی کنند. آن ها در ابتدا با عقد قراردادهای کوچک کار خود را به خوبی انجام می دهند، اما خیلی زود به دردسر می افتند و در یک مناقصه ۳۰۰ میلیون دلاری برای اسلحه های کلاشنیکوف آک- ۴۷ شرکت می کنند، در حالی که اصلاً نمی دانند این سلاح ها را باید از کجا تامین کنند.
در این مرحله است که سگ های جنگی جذاب می شود. از آنجا که کمبود جهانی سلاح های مورد نیاز وجود دارد، این دو به یک قاچاقچی اسلحه حاضر در لیست سیاه مراجعه می کنند تا به آن ها در تامین سلاح ها کمک کند و از آنجا به بعد، همه چیز از هم می پاشد. به طور کلی، طرفداران با یکی از بهترین بازی جوناه هیل و همچنین نقل قول های حیرت انگیز و ماجراجویی های شگفت انگیز جهانی که از آلبانی تا بغداد کشیده شده است، ماجه می شوند.
۱۱- Greed (2019)
این فیلم با عنوان کاملاً مناسب و بامسمای طمع، داستان یک تاجر ثروتمند و حریص را روایت می کند که با وجود اینکه توسط مقامات تحت بازجویی قرار می گیرد، همچنان عطش خود را برای پول و لذت جویی نشان می دهد. سر ریچارد “گریدی” مک کریدی (الهام گرفته از فیلیپ گرین، مدیرعامل سابق گروه آکاردیا) متهم به فرار مالیاتی، غصب کردن دارایی و بهره کشی از کارگران برای خط مد و لباس خود است، با این حال او هنوز هم برگزاری جشن تولد ۶۰ سالگی با تم گلادیاتوری در جزیره یونانی میکونوس را مناسب می داند. و حتی برای این کار، او از کارگران مهاجر با دستمزد پایین برای آماده سازی مراسم استفاده می کند.
به طور کلی فیلم طمع، به جای مسائل تجاری، سرگرمی و خانواده را در اولویت قرار می دهد. بیشتر داستان حول محور آماده سازی های روز تولد شخصیت اصلی فیلم می چرخد و با پیش رفتن داستان، مخاطبان با نگاه مناسبی به روابط ضعیف مک کریدی هم با عزیزان و هم کارمندانشمواجه می شوند. او از آن دسته افرادی است که هیچ مشکلی با وادار کردن مردم به پوشیدن لباس هایی مانند بردگان رومی یا توهین به آن ها در مقابل دیگران ندارد. در نهایت، او به شیوه ای هولناک تقاص گناهانش را می دهد.
۱۰- The Big Short (2015)
رکود بزرگ یک فیلم عالی برای کسانی است که بیشتر به بازی های خوب اهمیت می دهند تا داستان. بازیگران برجسته این فیلم شامل رایان گاسلینگ، برد پیت، استیو کارل و کریستین بیل هستند که هر کدام در این فیلم اشتیاق بیشتری نسبت به دیگر پروژه های خود نشان می دهند. رویدادهای فیلم که بر اساس کتاب The Big Short: Inside the Doomsday Machine نوشته مایکل لوییس ساخته شده، در مورد یک مدیر صندوق سرمایه گذاری به نام مایکل بری برای شرط بندی پول سرمایه گذاران خود روی سقوط بازار مسکن است.
این یک حرکت نسبتاً غیراخلاقی است چون بری از کسانی که با دادن پول هایشان به او اعتماد کرده اند، برای چنین اقدامی اجازه نمی گیرد. همان طور که انتظار می رود، پرونده های قضایی و تهدیدها به دنبال این اقدام او از راه می رسند، اما بری به همچنان بر تصمیمش اصرار دارد چرا که معتقد است این حرکت زندگی او را تغییر خواهد داد. جالب است بدانید که این یک مورد نادر است که در آن طمع نتیجه می دهد. براساس پیش بینی او، ارزش این صندوق ۴۸۹ درصد افزایش می یابد و او و سرمایه گذارانش را به شدت ثروتمند می کند.
۹- How to Succeed in Business Without Really Trying (1967)
بر اساس یک موزیکال نمایشی به همین نام، فیلم چگونه بدون تلاشی واقعی در تجارت موفق شویم، بسیار شبیه سریال مردان دیوانه (Mad Men) است. یک ضدقهرمان در داستان وجود دارد که هرگز در استفاده از ابزارهای سوال برانگیز برای بالا رفتن از نردبان ترقی در شرکت و یک دفتر پر از زنان با لباس های رنگارنگ دهه ۶۰ تردید نمی کند. با این حال، دلیلی وجود دارد که این داستان را بیشتر از سریال مردان دیوانه دوست داشته باشیم؛ زیرا این فیلم از نوع از فرش به عرش رسیدن است و فردی که در مرکز داستان قرار دارد، در رویکرد خود به شدت ماکیاولیستی است.
جی پیرپونت فینچ باهوش به دنیا نیامده است. زمانی که به عنوان نظافتچی پنجره کار می کند، به کتاب چگونه در کسب وکار موفق شویم برخورد می کند و قول می دهد که هر مرحله از این کتاب را دنبال کند. طولی نمی کشد که او خود را به عنوان کارمند در یک شرکت در همان حوالی می بیند تا در نهایت رئیس شرکت می شود. هیچ چیز برای او کافی نیست و جی هرگز اهمیتی نمی دهد که در طول تلاشش برای رسیدن به قله چه کسی را می رنجاند یا مورد آزار قرار می دهد. این فیلم ساخته شده در دهه ۶۰ خودش را هم خیلی جدی نمی گیرد. این فیلم یک موزیکال است، بنابراین مقدار زیادی رقص و پاواز و داستان های فرعی عاشقانه جذاب در آن وجود دارد.
۸- The Wolf of Wall Street (2014)
گرگ وال استریت بدون شک یکی از بهترین همکاری های مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو است و داستان یک شخصیت جاه طلب و ترغیب کننده به نام جوردن بلفورت را روایت می کند که از یک دلال سرمایه گذاری خرد به یک مالک ثروتمند تبدیل می شود. اغلب رویدادهای این فیلم واقعی هستند زیرا این فیلم بر اساس کتاب خاطرات خود بلفورت به همین نام ساخته شده است.
گرگ وال استریت یک فیلم جنایی بی نقص و منحصربفرد است زیرا پر از افراط و تفریط بوده که شامل تکرار مکرر الفاظ رکیک و مهمانی های بی پایان می شود. استراتژی بلفورت برای ثروتمند شدن و ثروتمند ماندن با استفاده از استراتژی “پمپ و دامپ” (افزایش بی رویه قیمت سهام از طریق اظهارات گمراه کننده) است. جردن با توجه به ثروتی که از این روش اندوخته است، سخت به تاکتیک خود وفادار است، اما همین موضوع موجبات سقوط او را فراهم می کند. اف بی آی و کمیسیون بورس و اوراق بهادار در نهایت به سراغش می روند و تمام چیزهایی که برایش عزیز است را از او می گیرند.
۷- Other Peoples Money (1991)
مانند گکو در فیلم وال استریت، لری گارفیلد (دنی دویتو ) با لقب «مدیر تصفیه» در فیلم پول دیگران، یک سهامدار عمده با اهداف شوم است. او همانند کاری که باکتری ها در بدن انسان انجام می دهند، از نفوذ کردن به شرکت ها و از بین بردن آن ها به نفع خود لذت می برد. وقتی او یک شرکت کوچک کابلی را هدف قرار می دهد، صاحب آن تمام تلاش خود را می کند تا حواس او را پرت کند، از جمله اینکه به عروس جذابش دستور می دهد با او دوست شود.
بدیهی است که در این فیلم خاص هیچ فرد بیگناه و مقدسی وجود ندارد. همه به دنبال منافع خود هستند، اما بینندگان تمایل بیشتری به همراهی با صاحب شرکت کابل خواهند داشت. طولی نمی کشد که دنی عاشق این زن می شود، موضوعی که نقشه های کاری اش را به خطر انداخته و او را وادار می کند که رویه و هدف خود را به چالش بکشد. فیلم پول دیگران به اندازه فیلم مایکل داگلاس قوی نیست، اما چیزی است که بینندگان از آن کاملاً لذت خواهند برد، به خصوص به دلیل داستان فرعی عاشقانه ای که دارد.
۶- The Company Men (2010)
مردان شرکت نگاهی واقع بینانه به حرص و طمع در دنیای شرکت ها دارد و نشان می دهد که معمولا دو افراط و تفریط وجود دارد- جایی که برخی به شدت از آن سود می برند در حالی که برخی دیگر به شدت ضرر می کنند. در این داستان، رییس شرکت کشتی سازی Global Transportation Systems (GTX) تصمیم می گیرد تعداد زیادی از کارمندان خود را اخراج کند و همزمان یک دفتر مرکزی جدید بسازد. برخی این تصمیم را احمقانه می دانند، اما خیلی زود به نفع او و دیگر مدیران ارشد تمام می شود؛ زیرا ارزش سهام شرکت به شدت تقویت می شود.
از سوی دیگر، زندگی بسیاری از افراد در این فرآیند نابود می شود. یک کارمند خاص در کنار آمدن با از دست دادن شغلش کنار نمی آید و هر روز صبح که به سر کار می رود به خانواده اش دروغ می گوید. در نهایت او خودکشی می کند. اما علی رغم تمام اتفاقات منفی که در حال رخ دادن هستند، مدیرعامل شرکت هیچ مشکلی با تصمیم خود ندارد. برای او، پول خودش مهم تر از رفاه دیگران است.
۵- Dante’s Inferno (1924)
جهنم دانته اولین فیلم بلند ترسناک تمام عیاری بود که ساخته شد و داستان آن حول محور زندگی یک کاسبکار حریص می چرخد. شخصیت مورتیمر جود، یک صاحبخانه بی رحم است که تاکتیک های اجاره گرفتن بیرحمانه اش ده ها نفر را به ورشکستگی می کشاند. او همچنین از خیرخواهی و کارهای خیریه سر باز می زند، از این رو به شخصیتی منفور تبدیل می شود.
به زودی، جود با یک کابوس طولانی می بیند که در آن به خاطر گناهانش محاکمه شده و به جهنم برده می شود، جایی که او برای همیشه در رنج به سر خواهد برد. این حادثه نوعی رستگاری را در او ایجاد می کند، چرا که او قول می دهد روش خود را تغییر داده و رفتار خوبی با مردم داشته باشد. بنابراین پول برای او اهمیت کمتری پیدا می کند و به لطف فصل جدیدی که جود در زندگی اش باز می کند، مردی که به خاطر ورشکستگی قصد خودکشی داشته، در تصمیمش تجدیدنظر می کند.
۴- There Will Be Blood (2007)
تجار بزرگ در استفاده از فرصت ها بسیار خوب عمل می کنند و در خون به پا خواهد شد، دنیل پلینویو (دنیل دی – لوئیس) دقیقاً همین کار را انجام می دهد. او یک معدنچی نقره است که در کالیفرنیا نفت کشف می کند و قبل از شروع فرآیند متقاعد کردن محلی ها برای فروش زمین هایشان به او، یک شرکت حفاری تاسیس می کند. او ارقام پایینی را به آن ها پیشنهاد می دهد و دیگران را وادار به فروش زمین هایشان می کند، چیزی که او را در مقابل بسیاری از ساکنان منطقه قرار می دهد.
همانند بسیاری دیگر از شخصیت های این فهرست، پلینویو هم از آن دست شخصیت هایی است که تنها به رویاها و جاه طلبی هایش اهمیت می دهد، با این تفاوت که او آماده کشتن دشمنان است. هر کسی که با او مخالفت کند به عنوان مانعی بر سر راه خیر بزرگ تر دیده می شود، بنابراین یا مورد حمله قرار می گیرد، مرعوب شده و عقب می کشد، یا به قتل می رسد. متاسفانه خون به پا خواهد شد از آن دست فیلم هایی است که در آن فرد شرور به خاطر اعمالش با هیچ مجازاتی مواجه نمی شود. او به سادگی قسر در رفته و به رفتارهای شرورانه اش ادامه می دهد بدون اینکه چیزی مانعش شده یا به سزای اعمالش برسد.
۳- Margin Call (2011)
رویدادهای پرتنش فیلم مارجین کال در یک دوره ۲۴ ساعته رخ می دهند، با این حال جزئیات زیادی در این بازه زمانی قرار داده شده است. هرج و مرج زمانی آغاز می شود که یک تحلیلگر در یک موسسه سرمایه گذاری پیش بینی ورشکستگی می کند زیرا مدیران اجرایی در طول چند سال گذشته سرمایه گذاری های ضعیف زیادی انجام داده اند. این موضوع باعث می شود همه وحشت کنند و بنابراین تصمیم گرفته می شود که روز بعد تمام دارایی هایشان را بفروشند.
به همان اندازه که این تصمیم سرراست و منطقی به نظر می رسد، غیراخلاقی نیز هست؛ زیرا انجام این کار تاثیری موجی خواهد داشت و باعث می شود شرکت های سرمایه گذاری دیگر نیز دچار مشکل شده و هزاران نفر شغل خود را از دست بدهند. با این حال، روسای این کمپانی تصمیم می گیرند که فقط از منافع خود محافظت کنند. به هر کارمند تاثیرگذار وعده داده می شود که در صورت موافقت با این طرح، مبلغ هنگفتی پاداش داده شود، بنابراین این فرآیند آغاز می شود.
۲- Fargo (1996)
فارگو عمدتاً یک فیلم جنایی است، اما در قلب داستان آن، یک فروشنده خودرو قرار دارد که هم احمق است و هم حریص. در حالی که جری (ویلیام اچ میسی) می خواهد قراردادی سودآور با پدرزن ثروتمندش ببندد، نقشه ای برای ربودن همسرش به منظور گرفتن باج از پدرهمسرش طراحی می کند. همه اینها کاملاً غیر ضروری است چون پیرمرد حاضر است به جری برای پیشنهاد کاری اش کمک کند.
جری با انتخاب مسیر جنایت، نه تنها معامله در حال انجام خود را خراب می کند بلکه باعث مرگ چندین انسان بی گناه نیز می شود. دو مجرمی که وظیفه ربودن همسر جری را بر عهده دارند نیز به اندازه او حریص هستند. هر یک از آن ها تلاش می کند تا به دیگری نارو بزند و در نهایت یکی از آن ها کشته می شود و دیگری به زندان می افتد. جری خودش هم از این خیانت قسر در نمی رود چون خیانتش خیلی زود توسط نیروهای پلیس کشف می شود.
۱- Rogue Trader (1999)
معامله گر سرکش یا معامله گر یاغی داستان زندگی نیک لیسون، دلال مشتقات را روایت می کند که پس از انتصاب به عنوان مدیر کل شعبه شرکت در سنگاپور، باعث فروپاشی بانک بارینگز شد. نیک در این فیلم بیشتر پول شرکت را صرف قمار و دیگر تجملات می کند که منجر به ضرر ۸۰۰ میلیون پوندی می شود.
این یک مورد کلاسیک ضرر زدن به خود است، زیرا نیک قبل از اینکه به کلاهبرداری متوسل شود، حقوق خوبی دریافت می کند. بیشتر افرادی که درگیر سوء رفتار مالی هستند، این کار را به عنوان راهی برای فرار از فقر انجام می دهند، با این حال نیک تنها برای افزایش بودجه سرگرمی خود دست به دزدی می زند. علاوه بر این، کارهای اشتباه او در نهایت کل صنعت را تحت تاثیر قرار می دهد نه فقط افراد نزدیک به او را. از آن زمان تاکنون، این بانک بازرگانی مشهور بریتانیا هنوز نتوانسته به جایگاه گذشته اش بازگردد.
- 16
- 4