جمعه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۳:۲۳ - ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۱۱۸۶۷
فیلم و سینمای جهان

فیلم «خواهرخواندۀ زشت»؛ روایتی جذاب، تهوع‌آور و متفاوت از داستان «سیندرلا»

فیلم خواهرخواندۀ زشت,داستان فیلم خواهرخواندۀ زشت
فیلم «خواهرخواندۀ زشت» (The Ugly Stepsister) به کارگردانی نویسنده و فیلمساز نروژی امیلی بلیچفلت، یک بازآفرینی بسیار تاریک، خشن و تلخ از افسانه‌ی مشهور «سیندرلا» است؛ با این تفاوت که این بار داستان نه از زاویه‌ی دختر خاکسترنشین، بلکه از دید یکی از خواهرخوانده‌های بدذات او روایت می‌شود.

به گزارش فرادید، این فیلم که قرار است طی هفته آینده اکران عمومی آن در انگلستان آغاز شود، پیشاپیش ستایش منتقدان را به همراه داشته و امتیاز ۹۶ درصد از ۷۶ نقد را در سایت راتن‌تومیتوز کسب کرده است. در اینجا خلاصه‌ای از داستان فیلم و برآیندی از نظرات منتقدان دربارۀ آن را می‌خوانید.

داستان فیلم از آنجا آغاز می‌شود که بیوه‌ای به نام ربکا (با بازی آنه دال تورپ)، همراه با دو دخترش، الویرا (لیا میرِن) و آلما (فلو فاگِرلی)، به سرزمینی خیالی به نام سوئدلندیا مهاجرت می‌کند تا با یک مرد ثروتمند ازدواج کند. اما خیلی زود معلوم می‌شود که این مرد نه تنها ثروتمند نیست، بلکه خودش ورشکسته است. با این شکست، ربکا تصمیم می‌گیرد آینده خود را از راه دیگری تضمین کند: او باید دخترش الویرا را به ازدواج با شاهزاده جولیان (ایزاک کالمروث) درآورد. جولیان قرار است در یک مراسم بالماسکه، همسر آینده‌اش را از میان دختران باکره‌ی سرزمین انتخاب کند.

در این میان، اگنس (تیا سوفی لوک نس) دختر زیبا و ساده‌زیست مرد ورشکسته، در نقش سیندرلای داستان قرار می‌گیرد: دختری طبیعی، خوش‌چهره و بی‌نیاز از تغییرات ظاهری. اما الویرا، دختری دست‌وپاچلفتی با دندان‌های فلزی و چهره‌ای نامتناسب، برای جلب توجه شاهزاده، مجبور به پشت سر گذاشتن تغییراتی دردناک، خشونت‌آمیز و تکان‌دهنده می‌شود. شکستن بینی، کندن سیم‌های ارتودنسی با دست، دوختن مژه مصنوعی به پلک، بلعیدن تخم کرم کدو برای کاهش وزن و عمل‌های زیبایی قرون وسطایی تنها بخشی از شکنجه‌هایی است که الویرا به امید رسیدن به عشق و ثروت تحمل می‌کند.

«خواهرخوانده زشت» بر پایه‌ی بازگشت به ریشه‌های تاریک‌تر افسانه‌ی سیندرلا بنا شده است؛ ریشه‌هایی که در روایت‌های برادران گریم، با قطع انگشتان و بیرون آوردن چشم‌ها توسط کبوترها همراه بود. در این فیلم خبری از پیام‌های کلیشه‌ای چون «زیبایی درون مهم‌تر است» یا «با خودت مهربان باش» نیست. برعکس، بلیچفلت نشان می‌دهد که فشار اجتماعی برای زیبایی ظاهری چطور انسان‌ها و به‌ویژه زنان را به کام خودویرانگری و تحقیر می‌کشاند.

کارگردان با همکاری مارسل زیسکایند در مقام فیلمبردار، جهانی خلق کرده که در آن زیبایی‌های شاعرانه (چون دشت‌های آفتاب‌زده، قلعه‌های خیالی و لباس‌های فاخر) با صحنه‌های مشمئزکننده‌ی جراحی و فساد جسمانی درهم آمیخته است. طراحی لباس فیلم هم با پارچه‌های ابریشمی سنگین و تزئینات پرکار، این تضاد میان شکوه بیرونی و فساد درونی را برجسته‌تر می‌کند.

فیلم خواهرخواندۀ زشت,داستان فیلم خواهرخواندۀ زشت

اما ستاره‌ی واقعی این فیلم، بازیگر نقش الویرا یعنی لیا میرِن است. او با شجاعتی مثال‌زدنی، شخصیتی می‌آفریند که همزمان هم دلسوزی مخاطب را برمی‌انگیزد و هم او را به وحشت می‌اندازد. الویرا شخصیتی معصوم و کودکانه دارد که باور کرده می‌تواند با زیبایی و ازدواج، عشق و خوشبختی را به دست آورد. او برخلاف خواهرخوانده‌های کلیشه‌ای داستان‌های کلاسیک، نه موجودی شرور بلکه قربانی ساده‌لوح فشارهای بی‌رحمانه‌ی اجتماع است.

فیلم از لحاظ بصری بین لحظات جادویی و رویاگونه از یک سو و تصاویر هولناک و تهوع‌آور از سوی دیگر در نوسان است. یک لحظه با اسب‌ها در جنگلی طلایی سواری می‌کنیم و لحظه‌ای بعد شاهد ترکیدن جوش یا بلعیده شدن تخم انگل هستیم. این ترکیب تضادآمیز، فضای فیلم را هم جذاب و هم پرآشوب می‌کند.

از سوی دیگر برخی منتقدان به یکنواختی روایت فیلم اشاره کرده‌اند؛ چرا که پس از مدتی، فیلم به جای گسترش پیام یا توسعه‌ی شخصیت‌ها، صرفاً با صحنه‌های هرچه خونین‌تر و مشمئزکننده‌تر، همان پیام اولیه‌اش را تکرار می‌کند. با این حال، شاید همین بی‌رحمی و تکرار، خود بخشی از بیان فیلم درباره‌ی چرخه‌ی بی‌پایان فشارهای ظاهربینانه باشد.

«خواهرخوانده زشت» اثری است جسور، تلخ، خشن و گاه تهوع‌آور که از یک افسانۀ آشنا، داستانی کاملاً تازه و متفاوت می‌سازد. این فیلم با نگاهی تیزبین به نقش سمّی استانداردهای زیبایی، داستان قربانیانی را روایت می‌کند که در جستجوی عشق و پذیرش، خود را نابود می‌کنند. گرچه روایت گاه دچار ایستایی و تکرار می‌شود، اما جسارت، طراحی صحنه‌ی خیره‌کننده و بازی‌های تاثیرگذار باعث شده‌اند که «خواهرخوانده زشت» یکی از متفاوت‌ترین و ماندگارترین اقتباس‌های مدرن از داستان سیندرلا باشد.

فیلم خواهرخواندۀ زشت,داستان فیلم خواهرخواندۀ زشت

  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش