جمعه ۰۲ خرداد ۱۴۰۴
۱۳:۳۸ - ۰۲ خرداد ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۳۰۰۴۵
فیلم و سینمای جهان

۱۰ فیلم برتر کارنامه هنری کیت وینسلت؛ از Titanic تا The Holiday

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

روزیاتو | کیت وینسلت در مواجهه با تناقض‌ها فوق‌العاده است. نقش‌هایش اغلب زنانی را به تصویر می‌کشد که در حال شکستن قالب‌ها هستند یا در تلاش برای این کار از هم می‌پاشند، و او هیچ‌وقت نسخه‌ی ساده‌‌ای از این شخصیت‌ها یا موقعیت‌ها را ارائه نمی‌دهد. وینسلت شکننده اما مصمم، مؤدب اما آتشفشانی، با همان قدرت خام و بی‌پیرایه در درام‌های تاریخی و عاشقانه‌های علمی-تخیلی ظاهر می‌شود.

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

حضور او روی صحه نمایش هرگز منفعل نیست؛ حتی در سکوت، درونش در جوشش است. و به‌زودی پشت دوربین می‌ایستد: اولین تجربه‌ی کارگردانی او با عنوان Goodbye June در حال حاضر در نتفلیکس در حال توسعه است. به این بهانه می‌خواهیم شما را با ۱۰ فیلم برتر کیت وینسلت آشنا کنیم.

۱۰. The Holiday (۲۰۰۶)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

شاید این فیلم سنگین‌ترین و قوی‌ترین اثر کارنامه‌ی بازیگری کیت وینسلت نباشد، اما بازی او در نقش آیریس، کلاس درسی است در همدلی. او مهربان است، نادیده گرفته شده، و ناامیدانه عاشق کسی (روفس سوئل) که دوستش ندارد. فیلم تعطیلات می‌توانست از او یک تیپ شخصیتی در کمدی رمانتیک بسازد، اما وینسلت اجازه نمی‌دهد این شخصیت سطحی شود. او آیریس را لطیف، بامزه، متواضع و انسانی به تصویر می کشد.

آنچه شخصیت وینسلت در این فیلم را قوی می‌کند، ساخت تدریجی قوس شخصیتی از دلشکستگی تا عزت‌نفس است. طرح تعویض تعطیلات، به سبک کلاسیک نانسی مایرز، پر از حال‌وهوای دلنشین و عاشقانه‌ی میان‌قاره‌ای است، اما وینسلت به آن عمق و مخاطره می بخشد. شما فقط نمی‌خواهید او بار دیگر عشق را تجربه کند؛ می‌خواهید خودش را پس بگیرد. صحنه‌های او با ایلای والاک به فیلم روح می‌دهند، و شیمی‌اش با جک بلک به‌طور شگفت‌انگیزی گرم و باورپذیر است. بله، تعطیلات فیلمی با حس و حال خوب است، اما آیریس واقعی به‌نظر می‌رسد—و این کاملاً به‌خاطر وینسلت است.

۹. Steve Jobs (۲۰۱۵)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

در نقش جوانا هافمن، مدیر اجرایی بازاریابی و قطب اخلاقی استیو جابز (مایکل فاسبندر)، وینسلت با تسلط کامل وارد دیالوگ‌های پرشتاب آرون سورکین می‌شود. او آنجا نیست تا جابز را متقاعد کند، بلکه آمده تا او را به چالش بکشد. رابطه‌شان عاشقانه نیست، اما به‌شدت صمیمی‌ست—جنگ ذهن‌ها و پیوندی از وسواس متقابل. وینسلت در این نقش غرق می‌شود، لهجه لهستانی می‌گیرد و با لباس‌هایی ساده ظاهر می‌شود، بی‌آن‌که حضورش کم‌رنگ شود.

او با فاسبندر شانه به شانه پیش می‌رود، در حالی‌که تنش احساسی فیلم را در جریان سه معرفی محصول، مثل سه پرده‌ی نمایشی، حفظ می کند. در حالی‌که جابز روی میراث خود متمرکز است، هافمن به مردم فکر می‌کند، و وینسلت هرگز اجازه نمی‌دهد این موضوع گم شود. در بازی‌اش شفافیت موج می زند، احساسی که او این دنیا را بهتر از همه می‌شناسد اما حاضر نیست اصولش را قربانی آن کند. این نقش در فیلم استیو جابز نامزدی اسکار را برای وینسلت به همراه داشت و بار دیگر ثابت کرد که او بدون نمایش اغراق‌آمیز می‌تواند بر پرده نمایش بدرخشد—تنها با صداقت.

۸. Heavenly Creatures (۱۹۹۴)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

نخستین فیلم وینسلت هنوز یکی از تأثیرگذارترین نقش‌آفرینی‌های اوست (و یکی از بهترین آثار پیتر جکسون). در نقش جولیت هالم، در کنار ملانی لینسکی در نقش پائولین پارکر، او نیمی از بار یک دوستی نوجوانانه‌ی وسواس‌گونه را به دوش می کشد که به دنیای فانتزی وارد می شود. و سپس، به قتل ختم می گردد. در بازی‌ وینسلت در فیلم موجودات آسمانی چیزی مرموز و خیره‌کننده موج می زند. او در اینجا دراماتیک، مغرور و جذاب است و نقشی بسیار فراتر از سنش را بازی می کند.

کارگردانی جکسون زنده و پرشور است، تلفیقی از واقعیت و خیال به شکلی که انگار اپراست. می‌توان جرقه‌های علاقه‌ این فیلمساز به تصویرسازی فانتزی که بعدها در ارباب حلقه‌ها نمود یافت را در این فیلم دید. با این‌حال، در میان این همه زیبایی بصری، این وینسلت و لینسکی هستند که بار احساسی فیلم را به دوش می‌کشند. آن‌ها سقوط دختران داستان را هم ترسناک و هم باورپذیر می‌کنند. وینسلت هیچ‌وقت به دوربین چشمک نمی‌زند؛ با تمام وجود نقش جولیت را ایفا می‌کند، و شادی، خشم و استیصالش را در انفجارهایی نمایشی بیرون می‌ریزد.

۷. Quills (۲۰۰۰)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

در قلم‌پرها، وینسلت نقش مادلین را بازی می‌کند، رخت‌شور آسایشگاهی روانی که ناخودآگاه به معشوقه (و همدست) مارکی دو ساد بدنام (جفری راش) بدل می‌شود. مادلین زنی است که بین هوس، نجابت و نفرین گرفتار است. او در برابر بازی دیوانه‌وار راش و بازی پرتنش واکین فینیکس در نقش سرپرست آسایشگاه، جای خود را محکم حفظ می‌کند و فیلم را به چیزی انسانی و لطیف ریشه‌دار تبدیل می کند.

فیلم خود در مرزی حساس بین هجو و اندوه حرکت می‌کند و بازی وینسلت بدون شک هسته‌ی احساسی آن است. او وجدان داستان است، حتی وقتی به درون هرج‌ومرج کشیده می‌شود. در وجودش اشتیاق و هوس هست، اما ایستادگی و سرکشی هم. مادلین به خطر جذب می‌شود اما این جذب شدن کورکورانه نیست. این نقشی‌ست که شجاعت و آسیب‌پذیری می‌طلبد و وینسلت بدون تردید هر دو را در بهترین شکل ارائه می‌دهد. شاید برخی Quills را بیش از حد اغراق‌آمیز بدانند، اما بینندگان خاصی قدردان نگاه آن به هوس و نیمه های تاریک آن خواهند بود.

۶. The Reader (۲۰۰۸)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

کیت وینسلت برای این نقش اسکار گرفت، و دلیلش واضح است. در نقش هانا اشمیتس، نگهبان سابق اردوگاه نازی با گذشته‌ای پیچیده و شرمی پنهان، وینسلت بازی ارائه می‌دهد که به همان اندازه که سرد است، ویرانگر نیز هست. فیلم دشواری‌ست، و شخصیتی دشوارتر. هانا کسی نیست که بخواهید از او دفاع کنید، اما وینسلت همچنان موفق می‌شود او را انسانی جلوه دهد.

فیلم کتاب‌خوان روایتی چند دهه ای را دربرمی‌گیرد، رابطه‌ی هانا با پسری (رالف فاینس در زمان حال، دیوید کراس در گذشته) را روایت می‌کند که ابتدا در نوجوانی با او آشنا می‌شود و بعد، به‌عنوان دانشجوی حقوق، گذشته‌ی او را کشف می‌کند. وینسلت با تسلط کامل، هم شخصیت مقتدر و هم متهم را بازی می‌کند. در اینجا هیچ سانتیمانتالیزمی وجود ندارد، فقط واقعیت گرایی مطلق و گاه ناخوشایند. او اجازه می‌دهد تناقض‌ها زنده بمانند: هانا همزمان عامل جنایت و قربانی است، همزمان هم قدرتمند و هم خرد شده.

۵. Little Children (۲۰۰۶)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

وینسلت یکی از صادقانه‌ترین نقش‌آفرینی‌هایش را در نقش سارا در فیلم بچه‌های کوچک ارائه می‌دهد، مادری ساکن حومه شهر که از روزمرگی خسته شده و به‌سوی رابطه‌ای خارج از ازدواج کشیده می‌شود. فیلم نگاهی انتقادی به سرخوردگی از زندگی زناشویی دارد، اما وینسلت آن را لطیف می‌سازد. او درد را در لایه ای زیر هجو پیدا می‌کند. در دستان او، سارا شخصیتی تراژیک نیست. او پرآشوب، دچار تناقض، و گاه خودخواه است، اما قابل درک.

از همه به‌یاد‌ماندنی‌تر، شیمی او با پاتریک ویلسون آرام سوز و غم‌انگیز است، نه داغ و بی‌پروا. آن‌ها دو عاشق در یک داستان عاشقانه بزرگ نیستند؛ فقط دو نفرند که می‌خواهند بار دیگر حس عشق و اشتیاق را تجربه کرده و به یاد بیاورند. وینسلت برای این نقش نامزد اسکار شد، و کاملاً شایسته این نامزدی نیز بود. بازی‌ او در اینجا پر است از ترک‌های کوچک—نگاه‌ها، تردیدها، لحظاتی که می‌بینید زندگی اش در حال ترک برداشتن است. Little Children فیلمی هوشمندانه است که از پیچیدگی فرار نمی‌کند. تمام سه فیلم تاد فیلد ارزش دیدن دارند.

۴. Revolutionary Road (۲۰۰۸)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

بار دیگر در کنار لئوناردو دی‌کاپریو، وینسلت این بار عشق تایتانیک را کنار می‌گذارد و چیزی به‌مراتب دردناک‌تر ارائه می‌دهد. در نقش آپریل ویلر، زن خانه داری در دهه پنجاه که زیر بار فشار حومه‌نشینی خم شده، او از خشم، اشتیاق، و کناره گیری تلخ از شغل و علاقه هایش می‌سوزد. فروپاشی‌اش نمایشی نیست—فقط فرسایش تدریجی‌ست. صحنه‌هایش با دی‌کاپریو پر از زخم‌های قدیمی و رویاهای محال است.

آن‌ها دیگر عاشق نیستند، هم بندهای یک زندانند. و وینسلت هر لحظه‌ی فروپاشی‌ زندگی زناشویی شان را ملموس و دردناک می‌کند. جاده انقلابی فیلمی امیدوار کننده و با پایانی خوش نیست، اما فیلمی ضروری‌ برای تماشاست. در اینجا، سم مندس رمان ریچارد ییتس را با مهارت اقتباس می‌کند، بدون اینکه عمق آن را قربانی کند. و وینسلت عنصر خشمگین این داستان است. او فقط به انتقاد از سرکوب آن دوران نمی‌پردازد؛ بلکه خودش تجسم صدمات این دوره است. شما سقوط و فروپاشی شخصیت آپریل را تماشا نمی‌کنید؛ تلاش‌های مکررش برای فرار و رهایی را می‌بینید—و شکست‌هایش را. این فیلم بسیار بیرحمانه و البته عمیقاً دیدنی است.

۳. Sense and Sensibility (۱۹۹۵)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

پیش از آنکه کیت وینسلت به یک اسطوره مدرن بازیگری تبدیل شود، در نقش دختری با لباس های زنانه خاص قرن نوزدهم را بازی می کرد. در فیلم عقل و احساس، در نقش ماریان دشوود، او دختری پر از احساس، شعر و شور جوانی است؛ تضادی آشکار با اِلی‌نور معقول با بازی اما تامپسون. ماریان یک نوجوان واقعی‌ست: رمانتیک، بی‌پروا، بی‌نهایت صادق، و وینسلت فراز و فرودهای احساسی‌اش را بدون خودنمایی بازی می‌کند. دل‌شکستگی‌اش شکسپیری‌ست. شادی‌اش، خالص و بی غل و غش.

آنچه در این نقش وینسلت چشمگیر است، طبیعی بودنش در فضای تاریخی است. گفتارش موسیقایی است، حالت‌هایش طوفانی، اما بی‌تکلف. این نقش جایگاه وینسلت را در سینما بالا برد. در کل، اقتباس سینمایی این رمان کلاسیک جین آستین غنی و باشکوه است و بار دیگر مهارت آنگ لی در فیلمسازی را نشان می‌دهد. نکته جالب اینکه تامپسون برای این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برد، و بدین ترتیب به تنها کسی تبدیل شد که هم برای بازیگری و هم نویسندگی برنده اسکار شده.

۲. Titanic (۱۹۹۷)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

این فقط یک داستان عاشقانه نیست—بلکه داستان عاشقانه‌ی یک نسل است. و در حالی‌که کارگردانی جیمز کامرون به آن مقیاسی باشکوه می‌دهد، این بازیگران هستند که به آن روح کی بخشند. در نقش رُز، وینسلت با تصویری از یک عروسک چینی آغاز می شود؛ آراسته، کنترل‌شده، و غرق در تجمل. اما با غرق شدن کشتی، نقاب او هم فرو می‌ریزد. وینسلت این دگرگونی را با وضوح و حرارت به تصویر می کشد. شیمی او با دی‌کاپریو افسانه‌ای‌ست، اما قوس شخصیتی‌اش ستون فیلم تایتانیک است.

بر خلاف بسیاری از شخصیت‌های زن در درام‌های عاشقانه، رُز تنها با عشق نجات نمی‌یابد. او آزادی را انتخاب می‌کند. و مخاطرات واقعی به نظر می‌رسند چون وینسلت به آن‌ها وزن می‌دهد. او در راهروهای سرد می‌دود. در شب فریاد می‌زند. وداع را چنان بازی می‌کند که گویی پایان دنیاست. بله، تایتانیک فیلمی بلاک باستر است، به معنای واقعی کلمه. اما بازی او قابل درک است. انسانی‌ست. و فراموش‌نشدنی. بی دلیل نیست که مردم هنوز این فیلم را به یاد دارند، دیالوگ هایش را تکرار می کنند، هنوز هم با آن اشک می‌ریزند.

۱. Eternal Sunshine of the Spotless Mind (۲۰۰۴)‎

کیت وینسلت,فیلم های برتر کیت وینسلت

اگر تایتانیک یکی از حماسی‌ترین عاشقانه‌های تاریخ سینماست، درخشش ابدی یک ذهن پاک یکی از خلاقانه‌ترین‌هاست. در این دنیای رؤیاگونه‌ی پاک‌سازی حافظه و بازگشت عشق به کارگردانی میشل گوندری، وینسلت هم الهام بخش است و هم بازتاب دهنده. در نقش کلمنتاین، وینسلت کلیشه‌ی دختر بامزه و پرانرژی اما غیرعادی که تنها در خدمت پیشرفت مرد است را کاملاً وارونه می‌کند.

در اینجا، وینسلت شخصیتی است تندخو، بی‌ثبات، پراشتباه، فوق‌العاده بامزه و خرد شده به شکلی که نمی‌خواهد پنهانش کند. این یکی از عجیب‌ترین و بهترین نقش‌هایش اوست. در کنار جوئل درون‌گرای زخم خورده با بازی جیم کری، او رنگ، آشوب و حرارت به ارمغان می‌آورد. و البته اندوه. کلمنتاین خیالی نیست. او انسانی‌ست که تلاش می‌کند از خودش محو نشود. فیلم غیرخطی و سوررئال است، اما بازی وینسلت هرگز کمرنگ نمی شود. او پیوندی است که همه چیز را در فیلم به هم متصل نگه می دارد. شاید کلمنتاین فراموش کند، اما ما هرگز فراموش نخواهیم کرد.

  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش