جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۵۸ - ۲۹ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۷۲۶۸
فیلم و سینمای جهان

درباره فیلم «مامور اتمی» (Atomicblone)

«جین باند»،خواهر کوچک «جیمز باند»

فیم مامور اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

به گزارش جام جم آنلاین، روایت فیلم «مامور اتمی» از ۲۳ آگوست ۱۹۸۹ در شبی که دیوار برلین فرو ریخت، آغاز می‌شود. در آن شب جیمز گاسکوین (سم هارگیرو)، مامور ام‌.آی۶، توسط مزدور اطلاعاتی ـ امنیتی ک.گ.ب کشته می‌شود. جیمز فهرستی را سرقت کرده که بخش کوچکی از یک میکروفیلم، حاوی نام ماموران اطلاعاتی شوروی سابق در غرب است و آن را در پشت ساعت مچی‌اش پنهان می‌کند. با کشته شدن گاسکوین به دست ماموران امنیتی ک.گ.ب لورینبراتن (چارلیز ترون)، جاسوس همه فن حریف ام.‌آی.۶ برای به‌دست آوردن فهرست، راهی برلین می‌شود.

 

در این میان ماموری ناشناخته به نام ساچل به صورت دوجانبه برای ام.آی.۶ و ک.گ.ب کار می‌کند و ماموران اطلاعاتی انگلیس متوجه شده‌اند، هویت ساچل، عامل قتل گاسکوین برای آنان ناشناخته است و ... .

 

لورین در فیلم ماموراتمی، همان جین‌باند، خواهر کوچک جیمز باند است. البته این عبارت صرفا یک تمثیل است. لورین در فیلم ماموراتمی هیچ تفاوت شاخصی با مجموعه کنش‌ها و واکنش‌های جیمز باند ندارد، مگر در نوع جنسیت.

 

در تریلرجاسوسی ماموراتمی، لورینیک جاسوس زیرک، تند زبان، سختکوش و بزن بهادری است که به قصد بستن آخرین پرونده جاسوسی در جدال دو بلوک شرق و غرب، راهی برلین شرقی می‌شود. این ابر‌جاسوس بریتانیایی برای جلوگیری از فاش شدن فهرست ماموران مخفی در برلین به اقدامات عجیب و غریبی دست می‌زند که فراتر از جیمزباند است و بیشتر به حرکات مرد عنکبوتی شباهت دارد.

 

کنش‌ها و شخصیت فرامتنی چارلیزترون را که خیلی دقیق ارزیابی می‌کنیم، درخواهیم یافت او دیگر آن بازیگر هنرمندی که فیلم «هیولا» را بازی کرده، نیست. رسم هالیوود این است که هنرمندان توانایی مثل «ترون» وارد آن شده و به ابزار تبلیغاتی کمپانی‌ها تبدیل می‌شوند.

 

این الگویی است که بنیانگذارش، آنجلیناجولی است که با فیلم اسکاری «دختران از هم گسیخته» شناخته شده و از فیلم‌های اکشن درجه چندمی مثل دوگانه «لاراکرفت» و «تحت تعقیب» (تیمور بکماتوف) سردرآورد.

 

نکته جالب این که چارلیز ترون در مقام تهیه‌کننده پنج سال برای تولید این فیلم وقت صرف کرده است. آیا پنج سال حوصله خرج کردن برای چنین فیلمی و حضور داوطلبانه در فیلم «مکس‌دیوانه» و حضور در اکشن‌های درجه چندم، گامی به سوی آنجلیناجولی شدن ترون نیست؟

 

البته این ژست برابری جنسیتی در هالیوود و هنرپیشه‌هایش به انگیزه چارلیز ترون در نقش یک ابر جاسوس مونث در دوران جنگ سرد، دامن می‌زند.

 

ترون و هنرپیشه مقابلش «مک آوی» در نقش دو جاسوس عملگرا، بیشتر شبیه مبتلایان به جنون هستند تا جاسوس. نوعی وحشیگری در فیلم وجود دارد که از فیلم «مکس‌دیوانه» و «جان‌ویک» وارد این فیلم شده و نکته قابل توجه دیوید لینچ، کارگردان فیلم جان ویک، سکان هدایت این فیلم را در دست دارد.

 

مامور اتمی از دل فیلم‌های جان‌ویک، بیرون آمده که کارگردانش دیوید لینچ بیشتر از آن‌که کارگردان باشد، طراح جلوه‌های ویژه است. اگر این جمله را شوخی تصور نکنیم، لینچ در هالیوود به عنوان طراح جلوه‌های ویژه اکشن سابقه طولانی دارد.

 

دیویدلینچ به‌دلیل سابقه‌اش،استنباطی جیمزباند‌گونه از ژانرهای جاسوسی دارد و مقداری سیاهی آثار جنایی را با گونه جاسوسی هیجانی(تریلر) ترکیب کرده که خود این فرآیند می‌تواندآغازگر یک ژانر پانک راکی سینمایی تازه باشد.

 

معمولا روایت‌های جاسوسی، مراجع اقتباسی قابل اعتنایی دارند. مثلا مجموعه جیمز باند که در این مجال مطرح شد از آثار قدرتمندانه جاسوسی‌نویس سرشناس، یان فلمینگ، اقتباس شده و اگر بدانیم مامور اتمی از کدام مرجع مکتوب اقتباس شده، همه ضعف‌های فیلم را به برگردن کارگردان و بازیگرش نمی‌اندازیم.

 

مرجع اقتباس ماموراتمی، رمان مصوری از آنتونی‌جانسون با نام «سردترین‌شهر» است. تنها مولفه روایت سینمایی جاسوسی یا رمان‌هایی با چنین مضامینی، پیچیدگی است. قصه مصور سردترین‌شهر و فیلم سینمایی ماموراتمی، تمام مولفه‌های سینمای هیجانی ـ جاسوسی را دارد به غیر از پیچیدگی.

 

یعنی از همان ابتدا که با مامور دیوید پرسیوال (جیمز مک‌آوی) جاسوس چند جانبه آشنا می‌شویم، دستش برای ما رو خواهد شد که او به طور حتم، مامور دوجانبه است. حتی سازندگان به خود زحمت نداده‌اند موضوع همکاری پرسیوال با روس‌ها را پنهان کنند.

 

فیلم ماموراتمی، اصالت تریلر جاسوسی ندارد و فقط جست‌وخیز مرد عنکبوتی‌ و خشونت نمایشی به سبک فیلم جان ویک را می‌توان در این فیلم دید. ساختار روایت دارای سکانس‌های غیر لازم فراوان و تکرار شده در هالیوود است.

 

خشونت نامتعارف و واقعگرایانه به طرز کرخت کننده‌ای شالوده اصلی فیلم را در برمی‌گیرد و نمایش مهارت‌های پیچیده کار جاسوسی هیجان‌آور به نمایش لحظات اکشن درجه چندمی تنزل پیدا می‌کند. این فیلم با هدف اکشن‌نگاری ساخته شده و نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم وارد عمق کارهای جاسوسی شود.

 

لیلا مودت

 

 

  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش