«شزم» مثل «شاهین» و «فلش گوردون» از نخستین نمونه فیلمهای کمیک بوکی بود که نسخههای نخستین آن در دهه ۱۹۳۰ سر برآوردند و به دهه ۱۹۴۰ بسط یافتند اما این نسخه تازه شزم است که آن را دیوید اف. سندبرگ با بودجهای ۱۰۰ میلیون دلاری ساخته و در این چند روزی که اکران شده، بلافاصله در صدر پرفروشهای امریکای شمالی و بسیاری از کشورهای دیگر نشسته و سند تازهای از بیمهار بودن کمیک استریپها در بازار فروش و سوددهی در روزگار کنونی به دست داده است.
هفتمین قهرمان سینمایی دی.سی کمیکز
پس از برگردانده شدن اکثر قریب به اتفاق قهرمانان کمیک بوکی و شرح زندگی و کارهای حماسیشان به موضوع و دستمایه فیلمهای سینمایی متعدد و پرفروش در چهار دهه گذشته و بویژه از ۱۹۸۹ به بعد، شزم از آخرین کاراکترهای بیرون مانده از این چرخه بود که آن نیز در نگاه دوباره استودیوهای غربی به وی زندگی مجددی یافته است. نسخه تازه شزم را شرکت نیولاین ساخته و کمپانی قدیمی برادران وارنر توزیع آن را در سطح جهان برعهده گرفته و سناریوی آن را هنری گیدن و دارن لمکه براساس داستانهای شزم که چاپ دیسی کمیکز است، نگاشتهاند و به این ترتیب هفتمین قهرمان از سری داستانهای دیسی کمیکز هم به جمع افراد فوقالعادهای پیوسته که پیشتر توسط هالیوود و با ساخت فیلمهایی پر شتاب به وسیلهای برای درو کردن پول هنردوستان تبدیل شده بودند.
این در حالی است که در عالم کمیک بوکسازی فقط مارول که با والت دیسنی یک تیم کاری و حرفهای مشترک را تشکیل داده، راندمانی بالاتر از دیسی کمیکز داشته و در پولسازی از دیسی کمیکز پیش افتاده است.
نوجوانی که به یاری بزرگسالان میآید
رقابت دو غول انتشاراتی و سینمایی دیسی کمیکز و مارول هر چه بوده باشد، «شزم» جدید مثل موارد و نسخههای قبلی این داستان متمرکز بر کاراکتری نوجوان بهنام بیلی باتسون (با بازی اشر انجل) است که این توان را دارد که در فرآیندهایی غیرمعمول تبدیل به یک قهرمان اجتماعی بزرگسال شود و به نجات مردمی بیاید که تحت ستم کینهتوزان قرار گرفتهاند. ایفای رل این قهرمان و بواقع نسخه بزرگسال اشر آنجل با زاخاری لهوی است و سایر نقشهای مهم این فیلم را مارک استرانگ، جک دیلان گریزر، ژیمون هونسو، گریس فولتون، میشل بورت، ایان چن، جووان آرماند و نیت هرمان بازی کردهاند و اندی اوشو و جان گلوور نیز از بازیگران این فیلم هستند.
سرپوشی بر ضعفها
واقعیت امر این است که نیولاین طرحهای اولیه ساخت نسخهای تازه از روی «شزم» را از اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز کرد و سناریوهای نخستین را آدمهایی مطرح در اندازههای ویلیام گولدمن و جوئل کوئن نوشتند و حتی کار به مراحل «پیشتولید» هم کشیده شد اما اختلاف سلیقهها بر سر بافت فیلم و موضوع سبک و ملایم فیلم و اصرار برخی بر تندتر و تیرهتر شدن آن، کار را متوقف کرد و از آنجا که شزم نیز در داستانهای اوریژینال آن کاپیتان مارول نامیده میشد و حق بهرهگیری هنری و تجاری از این کاپیتان در تملک شرکت مارول است، کار ساخت فیلم دچار تأخیری چشمگیر شد، تا اینکه در اگوست ۲۰۱۷ کارها به دست سندبرگ افتاد و انتخاب همکاران او نیز در ماههای بعدی شکل گرفت و فیلم روی غلتک افتاد.
قسمت اعظم فیلمبرداری در شهر فیلادلفیای امریکا صورت گرفته است و واکنش اولیه منتقدان در قبال این فیلم مثل عکسالعمل مردم، اغلب مثبت بوده اما جملاتی انتقادی نیز نثار این فیلم شده و از آن قبیل است نقد فرانک شک، سینمایینویس هالیوود ریپورتر که متذکر شده هرچند شزم تازه فیلمی بزرگ و بسیط و دارای نکات مثبت فنی متعدد است، اما معلوم است که آن را با سلاحهایی مثل جلوههای بصری فوق مدرن به کاری چشمگیر بدل کرده و بهروایتی با داروهای نیروزا و دوپینگ،تلاش کردهاند تا در سایه فروش ۱۰۰ میلیوندلاریاش در امریکای شمالی و نزدیک شدن به رقم ۳۰۰ میلیوندلار با احتساب تمامی قارهها، فقر موضوعی آن به چشم نخورد
وصال روحانی
- 10
- 4