پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۵۶ - ۱۶ آذر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۹۰۳۲۴۳
فیلم و سینمای جهان

۱۰ فیلم مشهوری که در آن‌ها شخصیت‌های شرور پیروز می‌شوند

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
تقریباً با اطمینان می‌توان گفت که اکثر فیلم‌های هالیوودی از یک ساختار بسیار سختگیرانه و مشخص پیروی می‌کنند مبنی بر اینکه قهرمان داستان با مشکلاتی مواجه شده، برای حل آن مشکل دست به کار شده، با یک یا چند شخصیت شرور روبرو شده و بعد از مبارزه‌ای سخت به پیروزی می‌رسند؛ و تمام! اما باید گفت که همه فیلم‌ها تبعیت از این فرمول دقیق را برنمی‌تابند و گاهی اوقات در حالی که شخصیت منفی و شرور داستان به پیروزی رسیده با تیتراژ پایانی فیلم مواجه می‌شویم.

این گونه پایان بندی‌های غیرمعمول اغلب در مورد شخصیت‌های منفی یا ضدقهرمانی رخ می‌دهد که در رفتار‌های آنان ابهامات اخلاقی وجود دارد و شاید یک دلیل راضی کننده برای کاری که انجام می‌‎دهند دارند. اما گاهی نیز شخصیت‌های مطلق شرور نیز پیروز ماجرا می‌شوند هرچند برای اینکه یک شخصیت به جایگاهی مطلقاً و کاملاً شیطانی دست یابد کار دشواری در پیش است.

با این وجود در ادامه مطلب شما را با ۱۰ شخصیتی آشنا می‌کنیم که شخصیت‌هایی به طور کامل شرور و شیطانی بوده که در پایان فیلم به عنوان برنده ماجرا معرفی می‌شوند. لازم به ذکر است که به دلیل ماهیت مطلب چاره‌ای جز افشا کردن بخشی از داستان هر فیلم نداشته و بابت این موضوع پیشاپیش از مخاطبان محترم برترین‌ها عذرخواهی می‌کنیم.

۱۰. مرا به دوزخ بکشان

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Drag Me to Hell

محصول: ۲۰۰۹

بیایید این فهرست را با فیلمی کمدی-ترسناک و شاهکار از سام ریمی در سال ۲۰۰۹ با عنوان «مرا به دوزخ بکشان» (Drag Me to Hell) که دارای یک شخصیت شرور ماوراءالطبیعه است آغاز کنیم. داستان این فیلم در مورد یک کارمند بخش وام بانک به نام کریستین (آلیسون لومن) است که از دادن وام به یک زن کولی اروپایی خودداری می‌کند و این زن نیز در مقابل کریستین را نفرین می‌کند.

در طی روز‌های بعد، کریستین توسط یک هویت شیطانی که می‌خواهد پس از سه روز شکنجه او را به جهنم بکشاند مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. بعد از تلاش‌های مکرر برای برداشتن این نفرین- از جمله قربانی کردن گربه دوست داشتنی‌اش- کریستین به این نتیجه می‌رسد که با دفن کردن دکمه ژاکت نفرین شده خود همراه با جنازه آن زن کولی می‌تواند از دست این طلسم خلاص شود.

اما بعد از روبرو شدن کریستین با نامزدش در یک ایستگاه قطار در سکانس پایانی فیلم، او به کریستین یادآور می‌شود که بسته‌ای اشتباهی را دفن کرده و همزمان دست‌هایی شیطانی از زیر ریل قطار بیرون آمده و در برابر چشمان بهت‌زده نامزدش، کریستین را با خود به جهنم می‌برد.

با توجه به انتظار قابل درک اغلب مخاطبان مبنی بر اینکه کریستین در نهایت راهی برای از بین بردن نفرین و داشتن یک زندگی شاد در پایان ماجرا پیدا خواهد کرد، اما سام ریمی در پایان مخاطب را کاملاً غافلگیر کرده و به عنوان فیلم خود وفادار ماند. اگر چه این پایان‌بندی بسیار شوکه کننده است، اما پیروزی شخصیت شیطانی بسیار راضی‌کننده است، زیرا همانطور که می‌دانید کمتر کسی دل خوشی از بانکداران و به ویژه کارمندان بخش وام دارد!

۹. هفت

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Seven

محصول: ۱۹۹۵

یک قاتل سریالی به نام جان دو (کوین اسپیسی) در فیلم «هفت» (Seven) را می‌توان تنها تجسم انسانی شیطان دانست که در انتهای داستان می‌میرد، اما حتی مرگش نیز نمی‌تواند از زشتی کار‌های شیطانی‌اش در طول تریلر تاریک و بی‌نقص دیوید فینچر بکاهد.

دو یک نقشه دقیق، اما بسیار هولناک می‌ریزد تا بدترین جنبه‌های شخصیت انسان را از طریق انجام قتل‌هایی ترسناک که از گناهان کبیره انسان الهام گرفته شده‌اند به نمایش بگذارد- مردی مجبور می‌شود آنقدر غذا بخورد تا معده‌اش پاره می‌شود (گناه شکم‌پرستی)، بخشی از بدن یک وکیل کنده می‌شود (طمع)، یک مدل بعد از آسیب به چهره‌اش دست به خودکشی می‌زند (غرور) و الی آخر.

اما دو بهترین سناریو خود را برای پایان داستان گذاشته است، جایی که دو گناه کبیره بزرگ به بدترین شکل ممکن رخ می‌دهند. ششمین گناه، حسادت، به گردن خود دو است که نسبت به زندگی خانوادگی کارآگاه میلز (برد پیت) حسادت می‌کند و در نتیجه همین حسادت همسر باردار او (گوینث پالترو) را به قتل می‌رساند.

در شرایطی که در سکانس پایانی فیلم، جعبه‌ای به میلز تحویل داده می‌شود که سر مثله شده همسرش در داخل آن قرار دارد، او موفق می‌شود تنها برای لحظاتی خشم خود را کنترل کند، اما در نهایت با شلیک اسلحه‌اش به زندگی دو پایان می‌دهد و بدین ترتیب هفتمین گناه کبیره مورد نظر دو، یعنی خشم، نیز رخ می‌دهد.

نقشه جان دو بسیار پیچیده است و اگر چه داستان را با گلوله‌ای در سرش به پایان می‌رساند، اما مرگ دو برای پیروزی اخلاقی او بر میلز فاسد و شکست خورده حیاتی است. جالب این است که بدانید تهیه کنندگان فیلم قصد داشتند سر همسر میلز را با سر یک سگ جایگزین کرده و سکانس مرگ دو را به کلی حذف کنند و در صورت این کار هیچگاه «هفت» به جایگاه کنونی یک شاهکار کلاسیک دست نمی‌یافت.

۸. ترمیناتور ۳: خیزش ماشین‎ها

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Terminator ۳: Rise of the Machines

محصول: ۲۰۰۳

آیا هوش مصنوعی هم می‌تواند شیطانی باشد؟ این سوالی است که توسط بسیاری از فیلم‌ها و داستان‌های علمی تخیلی مدرن مطرح شده و اگر شما نیز دو قسمت اول فیلم‌های اورجینال «ترمیناتور» را دیده باشد بدون شک پاسخ هولناکی برای این سوال خواهید داشت.

بعد از آن که قسمت دوم این فرانچایز پایانی خوشبینانه و شاد را برای مخاطبان رقم زد و انسان‌ها با رهایی از روز داوری توانستند آینده خود را در دست بگیرند، قسمت سوم فرانچایز با عنوان «ترمیناتور ۳: خیزش ماشین‌ها» (Terminator ۳: Rise of the Machines) به طور کلی تمامی این دستاورد‌ها را نادیده گرفت. این قسمت که بدون شک بهترین قسمت در این سه‌گانه است، در اوج خود فاش می‌کند که جان کانر (نیک استال) و کاترین بروستر (کلر دینس) هیچگاه نتوانسته‌اند از وقوع روز داوری جلوگیری کنند بلکه از آن جان سالم به در برده‌اند.

در یکی از تاریک‌ترین پایان‌بندی‌های یک فیلم بلاک باستر بیش از ۱۸۰ میلیون دلاری، میلیارد‌ها انسان در نتیجه یک هولوکاست هسته‌ای ویرانگر که توسط اسکای نت اجرا می‌شود، جانشان را از دست می‌دهند. بدین ترتیب در حالی که اسکای نت به اوج قدرت خود رسیده، کانر و معدود بازماندگان دیگر مجبورند برای زنده ماندن در یک برهوت بایر پساآخرالزمانی تلاش کنند. پایان‌بندی تلخ این فیلم به این نکته اشاره دارد که بشریت با تقویت هوش مصنوعی در واقع در حال طراحی پایان خود است.

۷. کشوری برای پیرمرد‌ها نیست

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: No Country for Old Men

محصول: ۲۰۰۵

چیز‌های زیادی در مورد آنتون چیگور (خاویر باردم)، شخصیت شرور فیلم برنده اسکار «کشوری برای پیرمرد‌ها نیست» (No Country for Old Men) ساخته برادران کوئن گفته و نوشته شده است که در بسیاری از آن‌ها گفته شده وی همان شیطان غیرقابل توقفی است که در رمان‌های کورمک مک کارتی به تصویر کشیده شده و نماد اجتناب‌ناپذیری خشونت و مرگ است.

تمام ماموریت چیگور در طول فیلم این است که کیف پول به سرقت رفته از محل انجام معامله بدفرجام مواد مخدر را بازپس گرفته و این موضوع او را به مقابله با لولین ماس (جاش برولین) که به طور اتفاقی کیف پول را برداشته، و کلانتر تعقیب کننده‌اش، اد تام بل (تامی لی جونز) می‌کشاند. برخی بر این باورند که سبک کاری چیگور- که برای تصمیم‌گیری در مورد کشتن یا زنده گذاشتن افراد سکه می‌اندازد- برای شرور بودن بیش از حد ساده است ام مک کارتی و برادران کوئن تصمیم‌گیری در این مورد را در نهایت به عهده مخاطب گذاشته‌اند.

اما یک سکه به خودی خود نمی‌تواند کسی را بکشد. فیلم با کشته شدن ماس و این باور که چیگور با کیف پول فرار می‌کند به پایان می‌رسد، در حالی که کلانتر شکست خورده به حال خود رها می‌شود. قبل از خروج از شهر، چیگور در متن یک تصادف ماشین بسیار شدید گرفتار می‌شود، اما کاملاً واضح است که او از این ماجرا نیز جان سالم به در می‌برد. این اتفاق در کنار کشته شدن ماس که نقش قهرمان داستان را دارد نشانه پیروزی شر بر خیر است.

۶. اره

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Saw

محصول: ۲۰۰۳

فرانچایز «اره» (Saw) سعی دارد قاتل اره‌ای یا همان جان کرامر را چیزی غیر از یک قاتل سریالی جلوه دهد. در تمامی این فرانچایز این احساس وجود دارد که از آنجایی که وی شانسی در اختیار قربانیان خود برای فرار از نقشه شرورانه و دقیق او قرار می‌دهد، پس نمی‌توان او را یک قاتل نامید.

اما اگر منطق دنیای واقعی را در نظر بگیریم، قاتل اره‌ای نیروی ذاتی و واقعی شیطان است که مقصر اصلی در چندین مورد قتل هولناک بوده حتی اگر این جنایات نشأت گرفته از سرطان مغزی باشد که به او فشار می‌آورد. در واقع ۹۹.۹۹۹ درصد از افراد مبتلا به این نوع سرطان کشنده تصمیم نمی‌گیرند که ظرفیت انسان برای بقا را در روز‌های آخر عمرشان به بوته آزمایش بگذارند و به همین دلیل کرامر یک هیولا در درجه‌ای بسیار بالاتر از یک بیمار عاجز است.

وی حتی پس از افشاگری‌های پایان دو قسمت اول و مرگش در قسمت سوم نیز همچنان نشان می‌دهد که یک استاد عروسک‌گردان شیطان‌‎صفت است که از درون قبر نیز به کار‌های شیطانی خود ادامه می‌دهد. اگر چه جان کرامر مرده است، اما تا زمانی که مردم به تماشای فرانچایز «اره» ادامه دهند، افسانه اره برقی و قاتل اره‌ای هیچگاه فراموش نمی‌شود و این نامیرایی واقعی است.

۵. انتقام‌جویان: نبرد ابدیت

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Avengers: Infinity War

محصول: ۲۰۱۸

بله بعضی‌ها نیز بر این باورند که ثانوس (جاش برولین)، همان تروریست بین‌کهکشانی، با برهم زدن تعادل دنیا در پایان فیلم «انتقام‌جویان: نبرد ابدیت» (Avengers: Infinity War) در واقع کار بدی انجام نداده است، اما واقعیت این است که او نیز یک شخصیت شرور دیگر مانند دیگر شخصیت‌های این فهرست است. هیچ کسی در ذهن و باور خود، خودش را شرور و شیطان‌صفت نمی‌داند- برای درک این موضوع به دیکتاتور‌های دنیای واقعی نگاه کنید-، اما کار‌های تایتان دیوانه خود گویای همه چیز هستند.

شاید اسکای نت در پایان «ترمیناتور ۳» میلیارد‌ها انسان را به کام مرگ فرستاده باشد، اما در مقایسه با کاری که ثانوس کرد تنها یک بازی کودکانه به شمار می‌آید: با تنها تکان دادن انگشتان قدرتمندش، او به سادگی نیمی از حیات در دنیا را از بین می‌برد.

برخی می‌گویند که عدم نگاه تبعیض‌آمیز ثانوس در مورد اینکه چه کسی بمیرد و چه کسی زنده بماند به این معناست که او در حقیقت یک شخصیت شیطانی نیست، اما ماهیت ویرانگر کار او تنها توجیهی است که برای شیطان‌صفت بودنش به آن نیاز دارید. شاید نیت او در ذهن بیمارش نیک بوده باشد، اما از کی ژینوسایدی در این مقیاس، عملی شیطان‌صفتانه به شمار نمی‌آید؟

۴. مقصد نهایی

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Final Destination

محصول: ۲۰۰۰

فرانچایز «مقصد نهایی» (Final Destination) که بزودی از نو راه‌اندازی خواهد شد یک جذابیت داستانی و روایی خیره کننده دارد. اصل ماجرای این فیلم‌ها این است که گروهی از جوانان بینوا از یک حادثه مرگبار جان سالم بدر می‌برند و وقتی که آن‌ها خود را بازماندگانی خوش‌شانس می‌دانند، مرگ به شکلی دیگر به سراغ آن‌ها می‌آید، زیرا نظم و سرنوشت جهان نباید تغییر کند و اینجا هویت شیطان‌صفت ماجرا تنها مرگ است نه هیولا‌هایی که در دیگر قسمت‌های این مطلب می‌بینیم.

در اینجا نیز، اما اگر مرگ بازماندگان را در رختخوابشان و در خواب می‌کشت می‌توانستید بگویید که این نیروی مرگبار ناپیدا تنها در حال ایجاد توزان مجدد در کهکشان و کنترل جمعیت آن است. اما خشونت و بیرحمی غیرضروری و تاریکی کمیک این مرگ‌ها چیز دیگری می‌گوید.

در این فرانچایز، مرگ شبیه کودکی است که حشره‌ای را در یک روز گرم تابستانی زیر ذره‌بین قرار داده است- او خوب می‌داند که چه کاری دارد می‌کند و ذره‌ای به رنجی که به قربانی وارد می‌شود اهمیتی نمی‌دهد. در تمام ۵ فیلمی که تاکنون در فرانچایز «مقصد نهایی» ساخته شده به اجتناب‌ناپذیر بودن مرگ شخصیت‌های اصلی اشاره شده است و اگر چه در برخی موارد شاهد پایان داستان به پیروزی یا فرار برخی از آن‌ها از مرگ و نفرین آن بوده‌ایم، در تمامی ۵ فیلم با این باور به تماشای تیتراژ پایانی می‌نشینیم که مرگ پیروز ماجراست.

۳. محله چینی‌ها

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Chinatown

محصول: ۱۹۷۴

و اکنون به یک شخصیت شیطانی بسیار واقعی‌تر و محسوس‌تر در شاهکار نوآر رومن پولانسکی در سال ۱۹۷۴ با عنوان «محله چینی‌ها» (Chinatown) می‌رسیم. در یکی از بهترین پایان‌بندی‌های ناراحت کننده تاریخ سینما، جیک گیتس (جک نیکلسون) به عنوان شخصیت اصلی داستان سعی دارد اِوِلین (فی داناوی) و دختر-خواهرش کاترین را از دست پدر-پدربزرگ تجاوزگرشان نوآ کراس (جان هیوستون) برهاند، نقشه‌ای که به شکلی هولناک به فاجعه منتهی می‌شود.

در حالی که کراس سعی دارد حضانت کاترین را بدست بیاورد، اِوِلین او را مورد سوءقصد قرار داده و فرار می‌کند، اما پلیس ماشین وی را تعقیب کرده و با شلیک گلوله او را به قتل می‌رساند. در ادامه کاترین بینوا توسط کراس برده شده تا احتمالاً آزادانه و برای همیشه از او سوءاستفاده نماید، در حالی که گیتس توان دخالت و جلوگیری از این فاجعه را ندارد و سعی می‌کند به مسیر زندگی خود ادامه داده و این موضوع را نادیده بگیرد. پایان بندی این فیلم واقعاً ویرانگر است، اما «فراموشش کن جیک، اینجا محله چینی‌هاست».

۲. ناپدید شدن

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: The Vanishing

محصول: ۱۹۸۸

اگر تریلر فوق‌العاده «ناپدید شدن» (The Vanishing) ساخته جورج سلوزر، کارگردان هلندی، در سال ۱۹۸۸ در مورد مردی که با درماندگی تمام به دنبال نامزد ناپدید شده خود است را ندیده‌اید بدون شک باید هر چه زودتر این کار را بکنید. همین الان! بعد از این که ساسکیا در یک پمپ بنزین ناپدید می‌شود، نامزدش رکس مابقی داستان فیلم را در تلاش برای جستجوی او می‌گذراند و علیرغم این که سال‌ها از این واقعه گذشته نیز نمی‌تواند این ماجرا را رها کرده یا سرنخی از ساسکیا بدست آورد.

در حالی که چنین چیزی برای ژانر تریلر غیرمعمول نیست، اما فیلم سلوزر تلاش نمی‌کند که شخصیت شرور ماجرا را از مخاطب پنهان کند و به جای آن رباینده ساسکیا، ریموند، را به ساده و معمولی‌ترین شکل رفتاری ممکن بار‌ها به تصویر می‌کشد؛ و این نکته اصلی در جذابیت و نبوغ فیلم است- شر و شرارت هرروزه، ساده و همه جا حاضر است و می‌تواند در کالبد همسایه، همکار یا حتی همان جوانی که در سوپرمارکت می‌بینید تجسم یابد.

تعهد و وسواس شدید رکس برای اطلاع از اتفاقی که برای ساسکیا رخ داده او را با ریموند مواجه می‌سازد، کسی که قول می‌دهد اتفاقی که برای ساسکیا رخ داده را برایش بازگو کند اگر رکس قبول کند اتفاقاتی که برای دخترک بیچاره افتاده را خود تجربه نماید.

رکس که سال‌هاست برای رسیدن به حقیقت تلاش کرده، می‌پذیرد که قهوه‌ای مسموم شده که توسط ریموند به او داده می‌شود را بنوشد و وقتی که بیدار می‌شود خود را زنده به گور می‌بیند در حالی که سرنوشت او کاملاً مشخص است. فیلم با یک روز آرام برای ریموند در کنار خانواده به پایان می‌رسد که امکان دوگانگی عمیقاً ترسناک داشتن یک زندگی نرمال و وجود یک شخصیت شیطانی در بطن انسان را تثبیت می‌سازد.

۱. موروثی

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان اصلی: Hereditary

محصول: ۲۰۱۸

اولین تجربه کارگردانی آری آستر یکی از تکان‌دهنده‌ترین و فراموش‌نشدنی‌ترین ژانر‌های مختلف در چند سال اخیر بود، شاهکاری به شکل خوشایندی پرتنش و یک فیلم ترسناک که اعصاب مخاطب را هدف می‌گیرد. داستان فیلم «موروثی» (Hereditary) در مورد زنی به نام آنی گراهام (تونی کولت) است که بعد از مرگ مادرش یک سری پدیده‌های ماوراءالطبیعه را در خانه‌اش تجربه می‌کند.

در مسیر فیلم، رفته رفته مشخص می‌شود که مادر عزیزش آن کسی که به ظاهر به نظر می‌رسیده نبوده و در واقع بخشی از یک محفل برای بازگرداندن شیطانی به نام پایمون از طریق وارد کردن روح او در بدن یک میزبان مرد مناسب بوده است.

در طول ماجرا‌های فیلم، آنی و خانواده‌اش توسط این محفل به بدترین شکل ممکن کشته می‌شوند و این بدترین اتفاقی نیست که در فیلم می‌افتد، زیرا پسر او، پیتر، که ماشینی که خواهرش را کشته می‌راند و در طول فیلم از لحاظ عاطفی و روانی شکنجه شده، آنقدر ضعیف می‌شود که به گزینه مناسب برای تسخیر شدن توسط پایمون در پایان فیلم تبدیل می‌شود. فیلم «موروثی» با ورود پایمون به درون کالبد پیتر پایان می‌یابد در حالی که اعضای بی‌پایان و وفادار محفل آماده اجرای خواسته‌های او هستند.

bartarinha.ir
  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
دنی آلوز بیوگرافی دنی آلوز؛ مدافعی با چهره منفی

تاریخ تولد: ۶ مه ۱۹۸۳

محل تولد: ژوازیرو، باهیا، برزیل

حرفه: فوتبالیست

پست: دفاع راست

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش