سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۸:۲۸ - ۰۶ بهمن ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۱۰۵۹۱
موسیقی

«روز آواها و نواهای ایرانی» | صفی‌الدین ارموی؛ نابغه‌ای که همچنان در محاق ماند

روز ملی موسیقی,صفی‌الدین ارموی

روزنامه شرق نوشت: پنجشنبه ۶ بهمن‌ماه در تقویم رسمی کشور روز موسیقی تحت عنوان «روز آواها و نواهای ایرانی» و همچنین روز بزرگداشت «صفی‌الدین ارموی» نام‌گذاری شده است. این حرکت که به تأیید شورای انقلاب فرهنگی رسیده، هرچند دیرهنگام بوده‌ اما ضرورت توجه بیشتر به هنر موسیقی را بیش‌ازپیش گوشزد می‌کند. با‌این‌حال هنرمندان موسیقی نظرات متفاوت و حتی متضادی نسبت به این رخداد دارند که دقت در نظرات هریک از آنها وضعیت متکثر موسیقی در ایران را نشان می‌دهد که باید متولیان فرهنگی و هنری به آن وقع بنهند و توجه داشته باشند سپهر موسیقی ایران متحدالشکل نیست که بتوان تصمیم واحدی درباره آن اتخاذ کرد. مهم این است که همه صداها شنیده و پاسخ درخوری به آن داده شود. و اما نکته بسیار مهم این است که اغلب هنرمندان موسیقی از وضعیت فعلی دل‌نگران‌اند؛ برخی‌ها با امید این مسیر را طی می‌کنند و برخی‌ها هم با دلخوری در پی چاره برای برون‌رفت از وضعیت فعلی‌اند. پس مسئولان محترم! هرچه زودتر تدبیری کنید... .

کوتاه درباره صفی‌الدین اُرموی

صفی‌الدین عبدالمؤمن بن ابی‌المفاخر یوسف بن فاخر ارموی، معروف به صفی‌الدین اُرموی در سال ۶۱۳ ه‍.ق در ارومیه متولد شد و در سال ۶۹۳ ه‍.ق در بغداد از دنیا رفت. او موسیقی‌دان، خوش‌نویس، ادیب و عروض‌دان و پیشتاز مکتب منتظمیه بود. ارموی در کودکی به بغداد مهاجرت کرد و بیشتر عمرش را در آنجا گذراند. قسمتی از این دوره در زمان خلافت عباسی بود و قسمت دیگرش پس از فتح بغداد به دست هلاکو و تحت سلطه مغولان رخ داد. صفی‌الدین که در موسیقی و خوشنویسی بسیار توانا بود، در هر دو دوره صاحب جایگاه درباری بود. رابطه او با خاندان جُوینی در موفقیتش در زمان حکومت مغولان بر بغداد مؤثر بود؛ اما نهایتا با تزلزل جایگاه خاندان جوینی حمایت خود را از دست داد و در‌حالی‌که به خاطر بدهکاری به زندان افتاده بود، درگذشت. از صفی‌الدین دو رساله مهم بر جای مانده است: رساله «الأدوار» که بسیاری آن را آغازگر مکتب منتظمیه و یکی از شاخص‌ترین آثار در زمینه تئوری موسیقی ایرانی-اسلامی می‌دانند و رساله «شرفیه» که بالغ بر ۳۰ سال بعد نگاشت و با وجود محتوای مفصل‌ترش، کمتر از «الأدوار» مورد توجه بوده‌ است. او همچنین به تعلیم شاگردانی چند در زمینه خوشنویسی و موسیقی پرداخت و چند رساله دیگر نیز نگارش کرد. دوران زندگی صفی‌الدین را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: پیش از حمله مغول به ایران و پس از حمله مغول. اُرموی از پنج شکل، تأثیرات ماندگاری بر هنر موسیقی و خوشنویسی ایران گذاشت. نخست شاگردانی بودند که در خط و موسیقی تربیت کرد که برخی از آنها سرآمد این هنرها شدند. دوم رساله‌های مهمی است که در زمینه موسیقی نوشت. سوم سازهایی است که با دخل و تصرف در سازهای قدیمی ابداع کرد. چهارم نظریاتی بود که در زمینه تئوری موسیقی ابداع کرد یا بر نظرات قدما افزود. و دست آخر آنکه از روشی نظام‌مند برای ثبت و ضبط موسیقی به شکل مکتوب استفاده کرد. رساله‌های صفی‌الدین در علم موسیقی مورد احترام و تقلید هنرمندان ایرانی و سایر ممالک اسلامی بوده‌ است و ابن صیقل (ادیب و لغت‌شناس مشهور، درگذشته ۷۰۱ ه‍.ق) از او با القابی مانند «الصدر الکبیر»، «عالم فاضل» و «علامه» یاد کرده‌ است. بیشتر مؤلفان بر این باورند که رساله‌های «شرفیه» و «الأدوار» صفی‌الدین منجر به بروز انقلابی بزرگ در موسیقی در سراسر عالم شده ‌است تا جایی که «ژوزف یکتابیک» موسیقی‌شناس نامی ترک درباره صفی‌الدین ارموی چنین می‌نویسد: «بزرگ موسیقی‌شناس ترک، صفی‌الدین ارموی نام داشته و به روزگار خلافت مستعصم خلیفه عباسی در نیمه دوم قرن هفتم می‌زیسته و توانست دوره ثابت و لاتغییر سابق را به پایان آورد».

سازها

ارموی دو ساز به نام‌های «مُغنی» و دیگری «نَزهه» ابداع کرد. نزهه در حقیقت حاصل ترکیب سازهای چنگ و قانون بود. تنه آن به شکل مربع-مستطیل، از چوب بید سرخ ساخته می‌شد و دو خرک و ۸۱ تار داشت که در دسته‌های سه‌تایی با هم کوک می‌شدند. مغنی در حقیقت ترکیبی بود از سازهای قانون، رباب و نزهه. اگرچه صفی‌الدین در دوره‌ای می‌زیست که زبان فارسی در حال گسترش بود (چنان‌که ادبای پیش از او و هم‌دوره او نظیر امام محمد غزالی، مولوی و سعدی آثار شاخصی به فارسی نگاشتند)؛ اما از آنجا که او بیشتر عمرش را در بغداد گذراند، آثارش را نیز به زبان عربی نگاشت! اهمیت این آثار و تأثیری که ارموی بر موسیقی داشته، چنان است که او را در کنار «فارابی» و «عبدالقادر مراغه‌ای» به‌عنوان یکی از سه موسیقی‌دان بزرگ ایران و عالم اسلام دانسته‌اند.

آثار موسیقی

آثار موسیقی‌ای که از صفی‌الدین بر جا مانده‌ است، به سه دسته تقسیم می‌شوند: صوت، قول و نوبه. صوت‌ها (که دو نمونه از آنها در پایان رساله الأدوار آمده‌ است) قطعه‌هایی کوتاه هستند. قول‌ها قطعات مفصل‌تری هستند و قطب‌الدین شیرازی در درة‌التاج یک نمونه از قول‌های منسوب به صفی‌الدین را آورده‌است. هر قول شامل چند بخش می‌شد که به آن «نوبه» گفته می‌شده‌ است؛ اجرای نوبه در زمان صفی‌الدین بسیار طرفدار داشته‌ است. بنا به یک روایت، صفی‌الدین بیش از ۱۳۰ نوبه ساخته بود. 

داوود گنجه‌ای، پیشکسوت موسیقی

امیدوارم

نام‌گذاری روز ملی موسیقی را به فال نیک می‌گیرم و همین که بعد از سال‌ها یکی از روزهای سال به نام موسیقی مزین شده و وارد تقویم رسمی کشور شده باعث دلگرمی است. فقط امیدوارم وضعیت موسیقی هم روز‌به‌روز بهتر شود.

رضا دیوسالار، سرپرست گروه مازرون و نوازنده ساز «لَلِه وا»

روزگار سخت موسیقی

‌به نظر شما نام‌گذاری «روز آواها و نواهای ایرانی» کمی دیرهنگام نبوده است؟

ببینید اگر کمی دیرهنگام روز موسیقی وارد تقویم رسمی کشور شد به این دلیل است که فقط بخشی از مسائل موسیقی ما از نظر فقهی حل شده است و بالاخره برخی از علمای دینی نظر قطعی خود را اعلام کرده‌اند و باعث شد در‌نهایت روز موسیقی به رسمیت شمرده شود اما برخی از مسائل و ابهامات همچنان به قوت خود باقی است. چون منابع رسمی موسیقی ما اندک هستند و به‌اجماع‌رسیدن بر سر آن چندان راحت نیست!

‌مثلا چه مسائلی؟

من خودم آدمی مذهبی هستم و باید بگویم همواره این سؤال مطرح بوده که چه نوع موسیقی برای رشد و تعالی انسان مفید است و چه نوع موسیقی مخرب! حالا خارج از فضای مذهبی، باید بررسی شود که محدودیت‌های ما در بخش کلامی کجاست. چون حتما می‌دانید که وابستگی موسیقی ایرانی به کلام زیاد است و مخاطبان ما بعد از صدای ساز، کلام را می‌شنوند. پس از صدای ساز، شعر است که باید صحیح و درست باشد. و آیا این شعر برای آحاد جامعه مطلوب است یا خیر. همه این مسائل باعث شد تأخیر در نام‌گذاری روز موسیقی پیش بیاید. از لحاظ انتشار آثار در وضعیت بسیار دشواری قرار داریم. به‌این شکل که یک آهنگ‌ساز قطعه‌ای را تولید می‌کند و با نوازنده قراداد می‌بندد و مجوز آن را می‌گیرد و تا بیاید اثرش را بفروشد، به دلیل نبود قانون کپی‌رایت، ناگهان اثرش همه‌جا منتشر می‌شود و تمامی حق و حقوق مادی و معنوی هنرمند از بین می‌رود. بخش دیگر هم مربوط به فروش آثار مکتوب است که برای انتشار آن باید از جیب هزینه کرد و دست آخر هم بعد از چند ماه اصل پول برنمی‌گردد تا چه برسد به سود آن! الان قریب به اتفاق هنرمندان موسیقی در چنین وضعیتی به سر می‌برند مگر عده قلیلی که هم اعتبار هنری کسب کرده‌اند و هم از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و هم رسانه‌ها آنها را مورد عنایت قرار می‌دهند. 

گفت‌وگو با محمدجلیل عندلیبی، آهنگ‌ساز و نوازنده سنتور

احیای ارکستراسیون ایرانی

چقدر با عنوان «آواها و نواهای ایرانی» موافق هستید؟

با عرض شرمندگی باید بگویم که با این عنوان موافق نیستم! می‌دانید که من کُرد هستم و همیشه رک و راست حرف‌هایم را بیان می‌کنم. مگر عنوان «موسیقی» چه عیبی داشت که چنین نامی را در تقویم ایرانی دریغ کرده‌اند! موسیقی از ابتدای خلقت وجود داشت و تا آخر آن هم باقی خواهد ماند. چنین کارهایی بیشتر برای موسیقی حاشیه درست می‌کند. طرفه اینکه خود موسیقی در ایران همین‌طوری حواشی زیادی دارد. «موسیقی» نام قابل احترامی است. چرا از آوردن این نام طفره می‌رویم؟! من می‌دانم چه کسانی این کار را کردند. آنها نگران میزشان هستند!

‌یکی از دلایل ذکرشده این است که واژه «موسیقی» ریشه لاتین دارد و واژه پارسی نیست!

این دلایلی که ذکر می‌کنند، بیشتر حواشی است! آخر این چه حرف‌هایی است که می‌گویند. ما در عصر دیجیتال زندگی می‌کنیم و کل دنیا مثل یک خانه شده است. به همین دلیل باید بگویم با عرض شرمندگی مخالف چنین اسمی هستم.

‌نظرتان درباره بزرگداشت صفی‌الدین ارموی چیست؟

ما به غیر از ایشان بزرگانی مثل عبدالقادر مراغه‌ای، فارابی، ابن‌سینا، باربد و نکیسا هم داریم. اصلا چرا اسم باربد و نکیسا را نگذاشتند؟ از نظر من این فکر هم خالی از اشکال نیست. به هرحالت مجموعه فرهنگ و هنر و شورای انقلاب فرهنگی این فکر را به مرحله عمل رساندند.

‌ این روزها مشغول چه کاری هستید؟

من در دو سال اخیر دو کار را پیگیری می‌کنم؛ یکی از کارهای مهم از نظر خودم احیای موسیقی عرفانی بانوان است که با کمک و همراهی مدیر هنری و همسرم سرکار خانم نگین ضیایی این موضوع را دنبال می‌کنیم و خوشبختانه استقبال خوبی از آن شده است. دیگر اینکه پروژه فرخوان معرفی صداهای خاص موسیقی را پیگیری می‌کنم و خوشبختانه تاکنون خدمت ۱۰ خواننده رسیده‌ایم و از این طریق می‌خواهیم تک تِرَک در زمینه موسیقی ملی معاصر همراه با سازهای ملی مثل سنتور و... منتشر کنیم. در حقیقت به دنبال احیای موسیقی ملی معاصر هستم و به‌گواه خیلی‌ها مورد استقبال واقع شده و با خوانندگان جوان و خوش‌صدا آشنا شده‌ایم. متأسفانه باید بگویم که در سال‌های اخیر اغلب آهنگ‌سازی‌ها ضعیف بوده و به‌خصوص ارکستراسیون ایرانی از بین رفته و قصدمان این است که با سازهای ایرانی ارکستراسیون را مجددا راه‌اندازی کنیم. 

گفت‌وگو با «یسنا خوشفکر»، خواننده و پژوهشگر موسیقی

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

روز ملی موسیقی,صفی‌الدین ارموی

‌ششم بهمن‌ماه در تقویم رسمی ایران به نام «روز آواها و نواها» و «بزرگداشت صفی‌الدین اُرموی» مزین شده که ظاهرا شما در ثبت این رویداد تلاش کردید که پس از سپری‌شدن مراحل قانونی به تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی هم رسید. صفی‌الدین اُرموی با وجود جایگاه مهمش چندان میان مردم شناخته‌شده نیست، به نظر شما چرا؟

بله، خوشبختانه روز موسیقی به نام آواها و نواهای ایرانی با امضای ۳۰ نفر از افراد شناخته‌شده موسیقی و با نامه استاد فریدون جنیدی، مدیر بنیاد ایران‌شناسی نیشابور و با پیگیری‌هایی که این‌جانب بر حسب علاقه و وظیفه فرهنگی‌ام انجام دادم، به نتیجه رسید. اینکه چرا صفی‌الدین ارموی بین مردم مانند فارابی و عبدالقادر مراغه‌ای شناخته‌شده نیست، جای تأسف دارد که به گمان بنده بیشتر به دلیل نبود کار رسانه‌ای و آگاهی‌رسانی درباره این شخصیت بزرگ تاریخ موسیقی ایران است.

دراین‌میان این سؤال پیش می‌آید که چرا «صفی‌الدین اُرموی». او برای موسیقی ایران چه کرده است؟

اگر بخواهیم گزیده درباره ایشان بگوییم، اصل مطلب این است که صفی‌الدین با بهره‌گیری از اسناد و کتب قدیم که امروز در دسترس ما نیست و با بررسی و تحقیق و بازنگری همچنین به دلیل اشراف به علم نظری و فواصل موسیقی و سازهای ایرانی، توانست موسیقی ایران را مدون و به نسل پس از خود منتقل کند. کسانی مانند صفی‌الدین ارموی افزون بر دانش و مهارت در نوازندگی علم نظری و مبانی موسیقی ایران، بسیار دلسوز بودند و نسبت به سرنوشت این هنر احساس وظیفه می‌کردند. بی‌شک نه در این دوره بلکه در همه دوران‌ها ما به بزرگانی مانند صفی‌الدین ارموی نیاز داریم.

‌با‌این‌حال چرا عنوان این روز «روز موسیقی» نیست؟

این هنر به بلندای تاریخ ایران پیشینه دارد و تا صد سال پیش به نام «موسیقی» شناخته نمی‌شد. در هیچ‌یک از آثار ادبی ایران از شاهنامه گرفته تا اشعار شاعران بزرگی مانند سعدی و حافظ و مولانا و خاقانی و دیگران نامی از موسیقی نیست؛ همیشه یا آوا بوده یا نوا یا نغمه یا طرب.‌ واژه موسیقی فقط در کتب نظری موسیقی که به زبان عربی نوشته می‌شدند، به کار برده می‌شد. در این زمینه بنیاد فرهنگی-پژوهشی نیشابور پیشنهاد دادند با توجه به اینکه موسیقی یک واژه یونانی است، شایسته است این هنر چند‌هزارساله در گاه‌شمار ایران با نام ایرانی درج شود. حال برخی بهانه کرده‌اند، چون به نام «موسیقی» نیست ما قبول نداریم! باید به این دوستان عرض کنم اجباری به وجود نیامده، شما می‌توانید «موسیقی» بگویید، بنویسید و برنامه روز موسیقی را با همین عنوان برگزار کنید. این نام فقط در تقویم به نام «آوا و نواهای ایرانی» آمد، همین!

‌وضعیت موسیقی امروز را چگونه تحلیل می‌کنید؟

شوربختانه موسیقی ایران در‌حال‌حاضر اوضاع نابسامان و آشفته‌ای دارد. تقریبا هیچ چیز سر جای خود نیست! و در‌این‌میان برخی افراد از سوی رسانه‌ها و با پروپاگاندا و تبلیغات، سلیقه را به سمت ضد موسیقی جهت‌دهی می‌کنند؛ اما این شرایط گذراست و چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند و سرانجام موسیقی اصیل و ریشه‌دار ایرانی جایگاه خودرا پیدا می‌کند. 

فرانک آرتا

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش