شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۲۲ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۶۱۷۸
موسیقی

حسین زمان: پشت هر اعتراضی انگیزه سیاسی نیست

حسین زمان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
حسین زمان می‌گوید: هرگاه هنرمندان ما زبان به اعتراض می‌گشایند نباید انگیزه آنها را سیاسی بدانیم زیرا در واقع اینگونه نیست، اما از آنجا که اتفاقات و واقعیت‌های جامعه ما خواسته یا ناخواسته درگیر مسائل سیاسی است، طبعا فعالیت‌های هنری هنرمندان نیز به نوعی با مسائل سیاسی گره می‌خورد. به طور مثال هرگاه هنرمند از فقر بگوید برچسب سیاسی به او می‌زنند، زیرا این اتفاق حداقل به چند نفر بر خواهد خورد.

به گزارش ایلنا، ممنوع‌الکاری هنرمندان عرصه‌های مختلف یکی از موضوعاتی است که همواره وجود داشته و به‌طور معمول نیز دلایل واضحی از سوی مسئولان مربوطه در این‌باره به هنرمندان ارائه نمی‌شود و به دلیل این عدم توضیح، گاه پیش می‌آید که هنرمندان سال‌ها ممنوع‌الکار می‌مانند و بهترین سال‌های عمرشان را در گوشه عزلت می‌گذرانند یا اینکه فعالیت‌های محدودی دارند و در نهایت از سوی مخاطبان فراموش می‌شوند. حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ، یکی از همین هنرمندان است. او در حالی که فقط چند سال از حضورش در فضای حرفه‌ای گذشته بود از سوی مسئولان وقت ممنوع‌الفعالیت شد و این اتفاق شانزده سال به درازا کشید و باعث شد که او یکی از ممنوع‌الکاران رکورددار باشد.

حسین زمان درباره دلایل این اتفاق می‌گوید: نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ‌گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش‌ها توجه نمی‌کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارش‌ها و فرمایش‌ها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثار من غیرقابل پخش شد، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر، برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته‌اند و باعث شده‌اند مدیر مربوطه توبیخ شود.  

شما سال گذشته پس از ۱۶ سال ممنوع‌الکاری، بالاخره مجوز تولید چند قطعه موسیقایی را از وزارت ارشاد دریافت‌ کرده‌اید. طی چه روندی این اتفاق افتاد؟

شاید باخبر باشید که کسب مجوز در عرصه موسیقی راه‌های مختلفی دارد. گاه به یک نفر اجازه می‌دهند که فقط آلبوم منتشر کند و برخی مواقع نیز صرفأ اجازه تولید و ارائه تک‌آهنگ به هنرمند داده می‌شود. گاهی نیز مجوز مربوطه فقط جوازی برای برگزاری کنسرت است. تنها اجازه‌ای که به من داده‌اند این بود که چند تک‌آهنگ تولید کنم و اجازه نشر آنها را بگیرم. من نیز به اضافه چند قطعه‌ای که از قبل داشتم، چند اثر دیگر نیز تولید کردم که تعدادشان مجموعأ به شش،‌ هفت آهنگ رسید و وزارت ارشاد مجوز آنها را به عنوان تک‌آهنگ به من داد.

گویا قرار است به زودی کنسرتی برگزار کنید. درست است؟

بله به شدت پیگیر دریافت مجوزهای کنسرتم هستم و حتی سالن نیز رزرو کرده‌ام، اما با این حال نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد و تکلیفم در ارتباط با آن تا این لحظه مشخص نیست؛ زیرا برای دریافت مجوز باید هفت‌خوان را بگذرانیم. به این دلیل که ارائه مجوز فقط در اختیار وزارت ارشاد نیست و اجازه اداره اماکن، شورای تامین و دادستانی نیز لازم است. با همه اینها تلاشم را می‌کنم و امیدوارم اتفاقات خوبی در این زمینه رخ دهد.

چرا تک‌‌آهنگ‌هایتان را به صورت آلبوم منتشر نمی‌کنید؟ آیا مشکلی در این زمینه وجود دارد؟

در حال حاضر اصراری برای ارائه آلبوم ندارم، زیرا تولید آلبوم از لحاظ اقتصادی به هیچ وجه توجیه ندارد. در شرایط فعلی پس از انتشار آلبوم، طی مدتی کوتاه همه قطعات آن در فضای مجازی منتشر می‌شود و به راحتی قابل دانلود کردن است. آنها که در شرایط فعلی به تولید و انتشار آلبوم می‌پردازند، جنبه تبلیغاتی آن را در نظر دارند. در حال حاضر با توجه به فرصت‌هایی که طی پانزده، شانزده سال گذشته از دست داده‌ام، بیش از هر چیز ترجیحم این است که اجرای زنده داشته باشم و تلاشم این است که مجوز برگزاری کنسرت بگیرم.

برای دریافت مجوز تک‌آهنگ‌ها و کنسرت‌تان چه مراحلی را طی کرده‌اید و با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بود که تصمیم گرفتم به دنبال دریافت مجوز فعالیتم در عرصه موسیقی باشم، از آن مقطع تاکنون در این زمینه تلاش کرده‌ام که البته جواب و نتیجه مثبتی نیز دریافت نکردم؛ تا اینکه سال گذشته آقای علی ترابی به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد انتخاب شدند. من از ایشان بسیار ممنونم، زیرا برای رفع مشکلاتم همه تلاش‌شان را به کار گرفتند و در حد ارائه مجوز برای تک‌‌آهنگ‌ها‌ با من مساعدت و همکاری کردند. موضوع این است که ارائه مجوز برای تولید تک‌‌آهنگ برای وزارت ارشاد دردسرهای آنچنانی ندارد، زیرا عوامل بیرونی در آن دخالتی ندارند. اما روند برگزاری کنسرت متفاوت است و دشواری‌های خاص خودش را دارد به این دلیل که سازمان‌ها و نهادهای مختلف باید درباره آن نظر دهند و همین موضوع، رویه را از اختیار وزارت ارشاد خارج می‌کند.

یعنی وزارت ارشاد با برگزاری کنسرت شما مخالفتی ندارد؟

وزارت ارشاد تا این لحظه مشکلی برای ارائه مجوز کنسرتم نداشته است، اما باقی مراجع و دستگاه‌ها هنوز در این زمینه به ما جوابی نداده‌اند.

شما دقیقأ در مقطعی ممنوع‌الکار شدید که مخاطب شما را پذیرفته بود و از آثارتان استقبال می‌کرد، با این حال پس از شانزده سال دوری از عرصه حرفه‌ای، هنوز فراموش نشده‌اید. راز ماندگاری شما و آثارتان چیست؟

یک دلیلش لطف دوستان بوده که با وجود غیبتم و گذشت سال‌ها، من و آثارم را فراموش نکرده‌اند، اما دلیل اصلی‌تر این است که مردم ما، همواره به نوعی پاسخِ رفتار غلط را داده‌اند و من در عرصه موسیقی مظلوم واقع شدم و این از نگاه مردم دور نمانده است. می‌توان این قضیه را اینگونه تفسیر کرد که این همراهی و هم‌دلی مردم به دلیل فشار نابجا و ناعادلانه‌ای است که طی سال‌های طولانی به من وارد شده است و مردم نسبت به آن بی‌تفاوت نبوده‌اند. حال نیز نزدیک به هفده سال است که از عرصه موسیقی دور بوده‌ام.

در نهایت مسئولان برای این همه سال ممنوع‌الکاری چه توضیحی دادند؟

سال هشتاد بود که این اتفاق افتاد، یعنی زمانی که حدودا چهار پنج سال از فعالیت حرفه‌ای‌ام گذشته بود. نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ‌گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش‌ها توجه نمی‌کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارشات و فرمایش‌ آنها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثارم غیرقابل پخش است، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته‌اند و باعث شده‌اند مدیر مربوطه توبیخ شود. از سال هشتاد ‌و یک تاکنون نیز هر گاه برای برگزاری کنسرت اقدام کردم، مانع‌تراشی کرده‌‌اند. به طور مثال قرار بود در آبادان کنسرت برگزار کنیم که آن را برهم زدند. کنسرت اصفهان نیز با مشکلاتی مواجه شد و روی صحنه نرفت.

در نهایت این مشکلات باعث شد به این نتیجه برسم که در این‌باره اراده‌ای وجود دارد که نمی‌گذارد کارهایم به نتیجه برسد. از طرفی رسما به من نمی‌گفتند که ماجرا از چه قرار است تا اینکه چند سال پیش زمانی که به وزارت ارشاد مراجعه کردم به من گفتند این دستور از بیرون و خارج از وزارتخانه صادر شده و من نیز هیچ‌گاه نفهمیدم از سوی چه مرجعی صادر شده و کماکان منتظرم تا این طلسم شکسته شود.

طی آن پانزده - شانزده سال گذشته از سوی جناح یا اشخاصی خاص پیشنهاداتی نداشته‌اید تا مثلا در ازای انجام آنها مشکل ممنوع‌الکاری‌تان رفع شود؟

قطعا چنین پیشنهاداتی وجود داشته است، اما خب موسیقی برای آنها که واسطه شده بودند یا قصد داشتند در این راستا کاری کنند، ارزش و اعتباری نداشت. آنچه برای آنها اهمیت داشت یا حرکتی سیاسی بود یا آنکه سودش به جیب دلالانی می‌رفت که درباره‌شان توضیح دادم. بنا به همین دلایل هیچ‌گاه به آن پیشنهادات توجهی نکردم. البته از سوی افرادی در خارج از کشور نیز پیشنهاداتی داشتم اما خب دوست ندارم و علاقه‌ای ندارم که این مملکت را ترک کنم. می‌مانم و اگر بتوانم در کشورم به فعالیت‌های هنری‌ام ادامه می‌دهم.

شما طی سال‌های پیش از انقلاب فعالیت‌های مدنی و سیاسی داشته‌اید و توسط ساواک نیز بازداشت شده‌اید. پس از انقلاب نیز تحصیلات خارج از کشورتان را رها کردید و به جبهه رفتید. این روحیه و وقوع اتفاقات سیاسی اجتماعی چقدر فضا و محتوای آثار شما را تحت تاثیر قرار داده است.

قطعأ اتفاقات و وقایع مختلف خروجی آثار هنرمند را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بی‌شک زندگی نسل من تلاطم بسیاری داشته است. نسل ما به مفهوم واقعی آرامش را تجربه نکرده و تاثیر همه اینها را می‌توانید در آثارمان ببینید. اتفاقا گاهی در این‌باره به من انتقاد می‌کنند و می‌گویند چرا نود و نه درصد آثارتان رنگ و بوی شادی ندارد! ببینید زمانی که هنرمند با وجود و اعتقادش به تولید آثار هنری می‌پردازد و احساس واقعی‌اش را به کار می‌گیرد، همان اتفاقی می‌افتد که وجود دارد و باید رخ دهد. به هرحال ما نمی‌توانیم خودمان را مخفی کنیم و خودمان را شخص دیگری نشان دهیم. زندگی ما در آن مقاطعِ پراتفاق سپری شده و ویژگی‌هایی که در زندگی‌مان وجود داشته، آثار هنری‌مان را تحت تاثیر قرار داده است. اگر آلبوم «قصه شب» را گوش کنید متوجه خواهید شد که این اثر به لحاظ محتوایی بیش از آثار دیگرم به روحیاتم نزدیک است، یعنی حرف دل و زبان حال من است. البته باقی آثارم نیز چنین فضایی دارند و اگر هم، سیاسی و اجتماعی نیستند، یا عرفانی‌اند یا عاشقانه. به طور کلی می‌توان گفت در کارنامه‌ام همه نوع اثری دارم، اما فضای هیچ‌کدام از آنها شاد و طرب‌انگیز نبوده است.

به نظرتان هنر و سیاست تا چه حد با یکدیگر ارتباط دارند و در این میان وظیفه هنرمند چیست و تا چه حد باید فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مدنظر قرار دهد؟

معتقدم که هنر زبانِ زیبا بیان کردن واقعیت‌های جامعه است. یعنی اگر بخواهیم واقعیات جامعه را به شکلی زیبا و جذاب و تاثیرگذار بیان کنیم، می‌توانیم در قالبی هنری به آنها بپردازیم. حال این هنر می‌تواند سینما، تئاتر یا موسیقی باشد. در این میان وظیفه هنرمند این است که واقعیات جامعه‌اش را به خوبی بشناسد و براساس این شناخت به تولید آثار هنری بپردازد. هرگاه هنرمندان ما زبان به اعتراض می‌گشایند نباید انگیزه آنها را سیاسی بدانیم زیرا در واقع اینگونه نیست، اما از آنجا که اتفاقات و واقعیت‌های جامعه ما خواسته یا ناخواسته درگیر مسائل سیاسی است، طبعا فعالیت‌های هنری هنرمندان نیز به نوعی با مسائل سیاسی گره می‌خورد. به طور مثال هرگاه هنرمند از فقر بگوید به او برچسب سیاسی می‌زنند؛ زیرا این اتفاق حداقل به چند نفر بر خواهد خورد. اگر هنرمندان به وظیفه و رسالت هنری‌شان عمل کنند، آنها چه بخواهند چه نخواهند درگیر مسائل سیاسی خواهند شد. اما اگر هنرمندان بخواهند از گل و بلبل و چمن بگویند و درباره چنین مسائلی بخوانند و همه چیز را خوب و دلچسب نشان دهند که سیاسی به حساب نمی‌آیند و سیاسی هم نخواهند شد.

به نظرتان دوران طلایی موسیقی پاپ کدام مقطع است و تا چه حد به آن پرداخته شده است؟

به نظرم دوران طلایی موسیقی پاپ ما دهه پنجاه است و زیباترین، تاثیرگذارترین، با وجاهت‌ترین و بامفهوم‌ترین آثار تولید شده، مربوط به این دهه است. تلاش نسل اول موسیقی پاپ پس از انقلاب که من نیز جزوشان هستم، این بود که آن موسیقی جامانده در دهه پنجاه را ادامه دهیم؛ زیرا از هر نظر قابل دفاع بوده، هرچند کم و کاستی‌هایی نیز داشته است. هدف نسل ما در سال‌های پس از انقلاب این بود که آن موسیقی را ادامه دهیم و  به‌روزش کنیم و زنده نگاهش داریم و از آن بهره بگیریم. اوائل اتفاقات خوبی هم افتاد و آثار خوبی در دهه هفتاد تولید شدند، اما پس از آن به ندرت از کنترل خارج شد زیرا پای واسطه‌ها و دلال‌ها به میان آمد و فضای موسیقی به کلی تغییر کرد. در حال حاضر موسیقی پاپ ما سوپرمارکتی است و نمی‌توان نام هنر بر آن نهاد.

به دلیل تولید انبوه آثار ضعیف؛ سلیقه مخاطب طی این سال‌ها تنزل یافته است؛ با توجه به این موضوع، اگر خوانندگان موسیقی پاپ دهه هفتاد و هشتاد به تولید آثاری با همان سبک و سیاق ادامه دهند، آن آثار بازهم طرفدار خواهد داشت؟

سلیقه مخاطبان را ما می‌سازیم. ذائقه آنها را برخی اهالی موسیقی تغییر داده‌اند و آن را به سلایقی غیرموجه تبدیل کرده‌اند که امروزه با آن مواجهیم. مردم ما تقصیری ندارند. زمانی که همه را‌ه‌های درک و فهم و موسیقی اصولی را به روی مردم بسته‌ایم و زمانی که در مدارس‌مان موسیقی تدریس نمی‌شود و زمانی که موسیقی خوب را به جوانان ارائه نمی‌کنیم، چه توقعی داریم؟ از طرفی صداوسیما و رادیو در اشاعه موسیقی خوب و سالم هیچ نقشی ندارند.

زمانی که موسیقی در دست دلالانی است که صرفا به جیب و سودشان فکر می‌کنند و در کمال پررویی پشت میکروفن قرار می‌گیرند و می‌گویند اگر کسی می‌خواهد کار فرهنگی کند به دنبال موسیقی نرود، از مردم چه انتظاری می‌توان داشت. در چنین شرایطی مردم از کجا تغذیه شوند؟ شما در کدام کنسرت امروزی طعم موسیقی را می‌چشید؟ آنهم با بلیت‌های صدونود هزارتومانی و کیفیت نازل آثار. همه اینها در حالی است که اغلب گروه‌های موسیقی فعلی سه‌، چهار نوازنده دارند و آثاری را از کامپیوتر پخش می‌کنند و نام آن را کنسرت می‌گذارند. بی‌شک هیچ‌کدام از این اتفاقات ذائقه مخاطب را ارتقا نخواهد داد.

کنسرت خودتان که قرار است به زودی برگزار شود چند نوازنده دارد و در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟

برای برگزاری کنسرتم از چند ماه پیش فعالیت‌های مرتبط را آغاز کرده‌ام و در حال تقویت سی نوازنده هستم تا کنسرت را با همراهی گروهی کامل، بدون استفاده از کامپیوتر و به صورت کاملا زنده روی صحنه ببرم. در حال حاضر همه تلاشم این است که سوم مرداد روی صحنه بروم و همانطور که گفتم رزرو و کارهای مربوط به وزارت ارشاد را انجام داده‌ام و منتظرم تا باقی ارگان‌ها و مراجع مجوزهای لازم را به من بدهند و امیدوارم این اتفاق رخ دهد.

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش