شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۵۳ - ۳۰ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۸۴۷۶
موسیقی

بهروز غریب‌پور از اپرای عروسکی تازه اش خبر داد

همایون شجریان، خواجوی کرمانی می شود؟

بهروز غریب‌پور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

به گزارش خراسان،  ادبیات کلاسیک فارسی، خانه شعر و قصه‌ها‌یی‌ است که هر کدام یک راوی دارند. بهروز غریب‌پور سال‌ها به دنبال ارائه این قصه‌ها و اشعار به شکلی تازه ‌است. او با بردن این روایت‌های داستانی و شعری به دل اپرای عروسکی، طرحی نو در انداخته و حال بعد از گذشت ۱۱ سال از اجرای اولین اپرای عروسکی خود به نام عاشورا، به سراغ خواجوی کرمانی رفته؛ شاعری که آرامگاهش در شیراز است و برخی معتقدند حافظ در دیوان خود سخت تحت تاثیر او بوده است.

به گفته این نویسنده و کارگردان، هم اکنون مذاکراتی از سوی مسئولان فرهنگی استان کرمان با مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی، برای اجرای این اپرا انجام شده است تا زندگی و اندیشه این شاعر بعد از اپرای مولانا، خیام، نظامی، سعدی و حافظ، سهم خواجوی کرمانی باشد. در ادامه گفت‌وگوی ما را با بهروز غریب‌پور خواهید خواند.

با نگاهی به کارنامه هنری‌تان می‌توان متوجه وجود دغدغه بازخوانی ادبیات کلاسیک در شما شد. این دغدغه را درباره خواجو هم داشتید؟

بله. من آرزو می‌کنم درباره هریک از شاعران بلندپایه ایرانی، اپرایی بنویسم و خواجو جزو این فهرست بود. متاسفانه خواجو یک نابغه ناکام بوده و هست و سرنوشت تراژیکی دارد. امیدوارم بتوانم سرنوشت او را روی صحنه ببرم. در خصوص دیگر شاعران هم، طرح‌های فراوانی دارم اما می‌دانید که هر کمبود اقتصادی که برای ما رخ می دهد، اول گریبان فرهنگ و هنر را می‌گیرد. این‌گونه نیست که من اراده کنم و فورا تحقق پیدا کند، تامین شرایط مالی یک اثر، دشوارتر از نوشتن و تولید خود اثر است.

از آن‌جا که هنوز در ایران اپرای عروسکی مفهوم رایجی نیست، ممکن است درباره ساز و کار این اپرا، به صورت ساده توضیح دهید؟

در ابتدا برای اجرای هر اپرا باید یک نمایش نامه یا لیبرتوی منظوم وجود داشته باشد. نوشتن یک متن منظوم دراماتیک، ده‌ها برابر از یک نمایش نامه غیرمنظوم دشوارتر است. این دشواری زمانی بیشتر می‌شود که زبان مولوی، حافظ، سعدی و... را در متن به کار می‌برید. کاری که پیش از من توسط هیچ‌ کس تجربه نشده بود. تصور کنید متن اپرای مولوی، حاصل غور و کنکاش من در هزاران مصرع شعر بوده است. پس از این، نوبت به طراحی، ساخت موسیقی، انتخاب ده‌ها خواننده، ساختن عروسک‌ها، صحنه‌ و تمرین‌ها می‌رسد که اگر عاشق نباشی در هر مرحله‌ای، جان به لبت می‌رسد و از نفس می‌افتی.

علاقه‌تان به این کار قابل تحسین است. شما در اپرای عروسکی از عروسک‌های نخی یا ماریونت استفاده می‌کنید. جدی‌ترین چالش‌تان در روزهای اولِ کار کردن با این عروسک‌ها چه بود؟

در شرق و غرب، عروسک‌های نخی با مفاصل حرکتی و بالطبع تعداد زیاد نخ‌های حرکتی وجود داشته و دارند. این عروسک‌ها اغلب در خدمت نمایش‌های انفرادی قرار می گیرند و جنبه به رخ کشیدن مهارت‌های ساخت و بازی‌دهندگی دارند. در حالی که من به دنبال بازی رئالیستی عروسک‌ها هستم، به نحوی که تماشاگر احساس کند با بازیگران زنده روبه‌روست. به همین دلیل، من از جمیع لحاظ باید نوآوری می‌کردم تا یک شیوه ویژه خودم را به وجود بیاورم که مطلقا نظیری در جهان نداشته باشد.

از روند ساخت اپرا بگویید. به طور معمول ساخت هر اپرا از مرحله پیش‌تولید تا انتها چقدر زمان می‌برد؟

منهای تلاش فردی خود من که به درازای عمرم طول کشیده و می‌کشد، حداقل دوسال تلاش بی‌وقفه، با به کارگیری جمع عاشقان گروه تئاتر عروسکی آران و آهنگ سازان و آواگران، خواننده و بازیگران لازم است تا یک اثر به مرحله اجرا برسد.

طی یک اپرای عروسکی چند نفر درگیر بازی‌دهندگی یک عروسک هستند؟

هر عروسک یک تا دو بازی‌دهنده دارد. گروه ما ۳۰ تا ۴۰ نفر عضو دارد که حداقل ۳۰ و حداکثر ۴۰نفر در هر اثر حضور پیدا می‌کنند.

به طور معمول مردم عروسک را به عنوان یک عنصر کودکانه می‌شناسند. چطور توانستید بزرگ ترها را با عروسک‌ها آشتی دهید و آن‌ها را به تماشای اپرا بنشانید؟

این استنباط غلط از غرب آغاز شد. عروسک‌ها در شرق و از هزاران سال پیش، درخدمت عالی‌ترین مفاهیم بشری بوده‌اند. من به سنت‌ها برگشتم و اعتبار عروسک‌ها را با به خدمت گرفتن‌شان در راستای اندیشه‌های عمیق عرفانی و اجتماعی به آن‌ها برگرداندم. تماشاگران هم به تدریج جایگاه ویژه‌ای برای این نوع نگاه به نمایش عروسکی قائل و با ما همراه شدند.

بعد از هر اپرا، سرنوشت عروسک‌ها چه می‌شود؟

همه عروسک‌ها در موزه اپرای عروسکی آران نگهداری  و به موقع در رپرتوارها به کار گرفته می‌شوند.

در اپراهای عروسکی‌تان از صدای خواننده‌های زیادی استفاده کردید. قصد ندارید دوباره با همایون شجریان که در اپرای شمس و مولانا درخشان خواند، همکاری کنید؟

چراکه نه؛ امیدوارم.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش