پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴
۱۴:۲۷ - ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۶۰۱۱۰۱
موسیقی

لوریس چکناواریان: خودم را زندانی کرده‌ام و شب و روز آهنگ می‌سازم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
تنها یکی ـ دو هفته به اهدای جایزه ویژه «کتاب‌های صلح»‌ سال ۲۰۲۰ به «لوریس چکناواریان» باقی ‏است. قرار است که روز دوازدهم سپتامبر این جایزه به‌ علت فعالیت‌هایی که چکناواریان برای گسترش فرهنگ صلح انجام داده است،به او اهدا شود.

این امر انگیزه ای شد تا ایسنا با آهنگساز سمفونی‌هایی چون «رستم و سهراب»، «رستم ‏و اسفندیار»، «آفرینش»، «سیاوش»، «ضحاک» و «شمس و مولانا» تماس بگیرد تا هم گفت وگویی درباره دریافت این جایزه با او داشته باشد و هم از احوالات این موسیقیدان باسابقه ایرانی در دوران کرونا آگاه شویم.

وضعیت ارکستر سمفونیک تهران پس از خداحافظی شهرداد روحانی در یکم خرداد و نداشتن رهبر مشخص تاکنون، همچنین شرایط رسیدن این ارکستر به سطح قابل قبول کیفی، پرسش های دیگری بود که در گفت وگو با لوریس چکناواریان مطرح شد.

کرونا نگذاشت برای معرفی هنر کشورم به جهان سفر کنم

او در ابتدا درباره دریافت جایزه ویژه «کتاب‌های صلح»‌ سال ۲۰۲۰ به ایسنا می‌گوید: سال ۱۳۹۸ این افتخار را داشتم که بتوانم سفیر صلح باشم ولی به خاطر شیوع کرونا نتوانستم فعال باشم و با سفر به نقاط مختلف دنیا کشورم را از لحاظ فرهنگی و هنری به جهان معرفی کنم. متأسفانه به خاطر شیوع ویروس کرونا امکان رفتن به رم را برای دریافت این جایزه ندارم.

ساخت آهنگهایی بر اساس آثار هدایت، کامو و کافکا در قرنطینه

چکناواریان درباره فعالیت های خود در دوران شیوع کرونا توضیح می‌دهد: شیوع کرونا برای من از لحاظ آهنگسازی اتفاق خوبی بود؛ چون فرصت این را داشتم که داوطلبانه خودم را در منزل زندانی کنم و شب و روز مشغول آهنگسازی شوم. در این مدت نزدیک به ۲۰ اثر مختلف نوشتم که البته بیشتر آثارم را براساس آثار ادبی نویسندگانی همچون صادق هدایت، کامو، کافکا و ...  ساختم و داستان‌های مختلف را به موسیقی تبدیل کردم. این اواخر نیز اثر «عاشورا» که سال‌ها روی آن کرده بودم و اثر «سیاوشون» را تمام کردم. البته پروژه‌های دیگری نیز دارم که باید روی آنها کار کنم.

مشکلات ارکستر سمفونیک را از چشم نوازندگان نبینید

در ادامه بحث ارکستر سمفونیک را پیش کشیدیم و از این رهبر ارکستر درباره مشکل اصلی ارکستر سمفونیک تهران سوال کردیم. او می‌گوید: ارکستر سمفونیک تهران با مشکلات زیادی مواجه است. نوازندگان ارکستر سمفونیک می‌خواهند که پیشرفت کنند و به نتایج بهتری برسند ولی برای این کار اول از همه باید از لحاظ مالی تأمین شوند و حقوق خوبی دریافت کنند تا مجبور به کار کردن در جاهای دیگر نشوند، به خصوص در ارکسترهای موسیقی سنتی با کُرن سوری نزنند. نباید اینگونه باشد که صبح در ارکستر تمرین کنند و تا شب چند جای دیگر هم برای کار بروند. همچنین در ارکستر سمفونیک تهران سازهای خوبی نداریم و این سازها باید خریداری شود؛ ۴۰ سال پیش در ارکسترهای درجه یک امریکا اگر نوازنده‌ای ساز زهی ارزانتر از ۱۰۰ هزار دلار داشت، نمی‌توانست در ارکستر حضور پیدا کند. ولی در ایران نوازندگان ما پول چنین سازهایی را ندارند و حمایتی هم نمی‌شوند.

او ادامه می‌دهد: زمانی که بوریس یلتسین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در روسیه به ریاست جمهوری رسید، چندصد میلیون دلار هزینه کرد و بهترین سازها را برای نوازندگان خرید؛ چون که نوازندگان خودشان نمی‌توانند از پس چنین هزینه‌هایی بربیایند. در ایران هم وزارت ارشاد باید کمک کند تا نوازندگان با سازهای خوب روی صحنه بروند.

این آهنگساز بیان می‌کند که یکی دیگر از دلایل پیشرفت نکردن ارکستر سمفونیک تهران، نداشتن معلم‌های باتجربه و با تعداد کافی برای آموزش هر ساز ارکستر است.

او می‌گوید: در هنرستان‌های موسیقی دنیا برای هر ساز چندین استاد دارند. پرخرج‌ترین دانشگاه‌های دنیا، برای رشته‌های طب یا معماری نیست، بلکه برای موسیقی است. در حال حاضر ارکستر سمفونیک تهران استاد ندارد که این مشکل اساسی این ارکستر است. از طرفی امکان حضور رهبرهای مهمان خوب در ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد؛ چون برای هر بار دعوت یک رهبر خوب باید ۵ تا ۱۰ هزار پوند یا یورو هزینه شود. به قول قدیمی‌ها هر چقدر پول بدهی آش می‌خوری.

او اضافه می‌کند: بنابراین نباید مشکلات ارکستر سمفونیک را از چشم نوازندگان دید؛ چون به آنها کمکی نمی‌شود که بخواهند سطحشان را بالا ببرند و توان واقعی خود را نشان دهند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

تاکید بر آموزش آکادمیک موسیقی

او در پاسخ به این پرسش که مشکلات ارکسترهای ما تا چه اندازه به وضعیت آکادمیک برمیگردد؟ توضیح می‌دهد: تمام هنرستان‌ها و دانشگاه‌های موسیقی دنیا، ارکستر خودشان را دارند و هنرجویان در همان جا قطعات مختلف را اجرا می‌کنند، با آنها آشنا می‌شوند، یاد می‌گیرند و سپس وارد ارکستر می‌شوند. یادگیری زبان موسیقی یکی از طولانی‌ترین رشته‌ها است؛ زیرا هنرجو از کودکی یادگیری یک ساز را آغاز می‌کند، پس از آن وارد هنرستان می‌شود و سپس وارد دانشگاه. مدتی هم باید در ارکسترهای درجه دو و سه بنوازد و اگر خیلی خوب باشد شاید در سن ۴۰ سالگی موفق به ورود به ارکسترهای درجه یک شود.

چکناواریان اضافه می‌کند: هنرستان عالی موسیقی باید ارکستر سمفونیک داشته باشند تا نوازندگان در آنجا بتوانند آثار مهم آهنگسازانی همچون بتهوون، موتسارت، باخ و ... را یاد بگیرند و سپس وارد ارکسترهای حرفه‌ای شوند.

مخالفت با اداره ارکستر سمفونیک تهران با رهبرهای مهمان

از این هنرمند باسابقه درباره فعالیت ارکستر سمفونیک تهران با رهبرهای مهمان سوال می‌کنیم؛ می‌گوید: با اداره ارکستر سمفونیک تهران با رهبرهای مهمان مخالف هستم، کما اینکه در دنیا چنین چیزی وجود ندارد و یک بار اتفاق افتاده؛ آن هم زمانی که آرتورو توسکانینی رهبر ارکستر سمفونیک ان بی سی ایالات متحده امریکا بود و زمانی که توسکانینی از دنیا رفت، ارکستر سعی کرد خودشان بدون رهبر کنسرت بدهند و موفق نشدند. در حال حاضر نیز تنها ارکستر فیلارمونیک وین رهبر دائمی ندارد ولی با چند رهبر درجه یک به طور دائم کار می‌کند. فعالیت ارکستر سمفونیک بدون رهبر دائم عملی نیست و حتما باید یک سرپرست هنری داشته باشد.

او ادامه می‌دهد: اینکه در ایران می‌گویند که می‌خواهند ارکستر سمفونیک تهران را با رهبرهای مهمان اداره کنند، حرف درستی نیست و امیدوارم که اینگونه عمل نکنند؛ چون بودجه ندارند که بخواهند رهبر مهمان حرفه‌ای دعوت کنند و اگر بخواهند دعوت کنند برای هر کنسرت حداقل باید پنج تا ۱۰ هزار یورو پرداخت کنند. پس رهبرهای درجه سه را که تجربه رهبری ندارند، موسیقی را با شنیدن اثر حفظ می‌کنند، دستانشان را مانند پلیس راهنمایی و رانندگی تکان می‌دهند و ارکستر نیز چون چندین بار یک قطعه را تمرین کرده‌اند آن را حفظ کرده و در اجرا می‌نوازند و آن اجرا تفسیر خاصی ندارد و همین طور فی البداهه اجرا می‌شود. از طرفی رهبرهای درجه یک با ارکسترهای درجه یک کار می‌کنند و رهبرهای درجه دو نیز به درد ما نمی‌خورد. گاهی حضور برخی از رهبرهای سطح پایین در ارکستر سمفونیک تهران، برای این رهبرها جنبه تمرین رپراتوارهایی را دارد که بلد نیستند. به همین دلیل است که تمرین هر اجرا برای ارکستر سمفونیک تهران گاهی اوقات تا یک ماه طول می‌کشد. باید از رهبرهایی استفاده شود که هر قطعه را چندین بار رهبری کرده باشند و بتوانند به خوبی ارکستر را هدایت کنند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

مقایسه ارکستر سمفونیک با تیم ملی فوتبال

چکناواریان با بیان اینکه باید همانگونه که برای تیم ملی فوتبال مربی‌های خوبی می‌آورند، برای ارکستر سمفونیک تهران نیز به همین گونه عمل کنند، می‌گوید: در کشور ما فرهنگ و هنر دغدغه نیست. ما همانند کشور اتریش یا آلمان بر موسیقی تعصب نداریم. آنها در هر شهر کوچکی اپرا و ارکستر دارند و مردم برای فرهنگ مالیات اضافی می‌دهند. آنها بدون فرهنگ و هنر نمی‌توانند زندگی کنند. ویترین کشورهای معتبر دنیا ارکستر سمفونیک، اپرا و باله آنها است.

او ادامه می‌دهد: باید از رهبرهای با تجربه‌ای که سابقه رهبری با ارکسترهای سطح بالای اروپایی دارند و دارای رپرتوار هستند برای ارکستر سمفونیک استفاده شود. تنها رهبر ایرانی‌ای که تجربه زیادی برای همکاری با ارکسترهای خارجی دارد، علی رهبری است و رهبرهای دیگر شاید با ارکسترهای درجه دو و سه دنیا کار کرده باشند. جالب این است که برخی از رهبرهای ما که در رشته رهبری تحصیل نکرده‌اند، در ایران تدریس می‌کنند! مانند کوری که عصاکش کور دیگر می‌شود.

داستانی درباره اهمیت فرهنگ

او در ادامه داستانی را درباره اهمیت فرهنگ در اروپا تعریف می‌کند و می‌گوید: زمانی که جنگ جهانی دوم تمام شد، سناتور جرج مارشال که در زمان ریاست جمهوری هری ترومن، وزیر امور خارجه امریکا بود، طرحی به اتحادیه اروپا داد که کارخانه‌های خود را که بر اثر بمباران نابود شده بودند، بازسازی کنند. ولی امریکایی‌ها پس از مدتی متوجه شدند که آلمانی‌ها و اتریشی‌ها همزمان با بازسازی کارخانه‌ها، برای ساخت ارکستر سمفونیک، اپرا، باله و مسائل فرهنگی هزینه می‌کنند. در آن زمان امریکا به علت اینکه مهاجرت خارجی‌ها زیاد صورت نگرفته بود، فرهنگ بالایی نداشتند و نمی‌دانستند که فرهنگ باید چه جایگاه بزرگی داشته باشد. پس به اروپایی‌ها نسبت به صرف هزینه برای فرهنگ اعتراض کردند. ولی آلمانی‌ها به سناتور مارشال پاسخ دادند که اگر کارگر ما فرهنگ نداشته باشد، پس ساخت ماشین به درد چه کسی می‌خورد؟ ملت ما در ابتدا باید فرهنگ داشته باشند و بعد در کارخانه کار کنند.

این هنرمند تصریح می‌کند: این اقدام‌ها بعدها پس از جنگ در ژاپن، چین و کره هم پیاده شد که ارکسترها را به کشور خود دعوت کردند و معلم‌های موسیقی بردند، مردم‌شان را تعلیم دادند و هنرستان‌های موسیقی ساختند و اکنون بهترین ارکسترها را دارند؛ چون متوجه شدند موسیقی در جهان حرف اول را می‌زند و پل ارتباطی بین فرهنگ‌ها است، زبان خدا است، همه آن را می‌فهمند و مترجم نمی‌خواهد.

داستانی درباره اهمیت موسیقی به نقل از تورات

او همچنین داستانی را بر اساس تورات تعریف می‌کند و می‌گوید: مردم آمدند تا برجی بسازند و به خدا برسند. خداوند از آنها سوال کرد که چه می‌کنند؟ پاسخ دادند که می‌خواهیم به تو برسیم. خداوند گفت نه من شما را به زمین فرستادم تا دنیا را آباد کنید. اکنون بروید در قسمت‌های مختلف دنیا پخش شوید. به هر کدامتان زبان‌های مختلف می‌دهم تا صحبت کنید ولی یک زبان مشخص خواهید داشت تا با هم و من ارتباط برقرار کنید. این زبان موسیقی است.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

ترکیب اعضای ارکستر ملی و سمفونیک غلط است

این رهبر ارکستر در بخش دیگری از صحبت‌های خود با ایسنا درباره ارکستر ملی بیان می‌کند: در ایران دو ارکستر سمفونیک و ملی را تشکیل داده‌ایم و اعضای این دو با هم ترکیب هستند. گرچه سبک اجرای آنها با هم متفاوت است و اعضای آن کاملا باید جدا باشند. در ارکستر ملی کُرُن سوری و دستگاه‌های موسیقی ایرانی را می‌نوازند ولی در ارکستر سمفونیک کرن سوری وجود ندارد. پس وقتی نوازنده در ارکستر ملی کرن سوری می‌زند در ارکستر سمفونیک هم اثر موتسارت را با کرن سوری می‌نوازد. نوازنده این دو ارکستر اصلا نباید با هم ترکیب شوند. موسیقی ایرانی دارای حال و هوا و سبک دیگری است و نحوه اجرای آن بسیار متفاوت است. آب گرم و سرد نیست که با هم قاطی کنیم.

او ادامه داد: افرادی که مدیریت ادارات موسیقی را در ایران بر عهده دارند، سواد موسیقایی ندارند و اصلا نمی‌دانند موسیقی چیست.

ارکستر سمفونیک تهران بهتر می شود اگر ...

این هنرمند در بخش پایانی درباره راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت ارکستر سمفونیک تهران می‌گوید: افراد مناسب برای رهبری باید شناسایی شوند، آنها را برای تحصیل به خارج از کشور بفرستند و برایشان هزینه کنند تا در آنجا به خوبی مهارت کسب کنند. در حال حاضر دو خانم رهبر ارکستر حرفه‌ای در خارج از کشور فعالیت می‌کنند. یکی از آنها خانم آقاخانی بود که اولین بار ۱۰ سال پیش ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کرد.

چکناواریان تصریح می‌کند: در ایران برخی گمان می‌کنند موسیقی یعنی مطربی؛ به صورتی که یک خواننده می‌آید و آهنگ‌های مجلس گرم کنی می‌خواند، البته این هم بخشی از موسیقی است ولی نمی‌شود گفت که به خاطر این بخش به دنبال موسیقی نرویم. مانند این است که بگوییم زبان فارسی را یاد نگیریم؛ زیرا حرف‌های رکیک خواهیم زد؛ زبان فارسی حافظ و سعدی هم دارد.

او ادامه می‌دهد: زمانی که پس از جنگ به آلمان رفتم، مردم بسیار خشنی بودند. راه حل روان شناس‌ها برای این مردم این بود که موسیقی وارد مدارس آنها شود و بچه‌هایشان ماهی یک بار پای اپرا و ارکستر می‌نشستند و من به چشم خودم دیدم که با یکی دو نسل تغییر کردند.

  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش