جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۴۹ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۵۵۷
رادیو و تلویزیون

خشونت چیره بر طنز

سریال پایتخت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

سریال پایتخت دوباره حادثه آفرید. حادثه این نوبه البته آن‌طور نبود که بشود آماری از میزان تلفات و خسارات آن سیاهه کرد. سریال پایتخت که حالا به فصل پنجم رسیده ظاهرا در این فصل قرار است در هر نوبه، به‌ویژه این قسمت‌های آخر که به گفته خود دست‌اندرکاران فصل نتیجه‌گیری است به ایرانیان شوک وارد کند. قسمت ١٧ این سریال که شنبه‌شب پخش شد، برخی از مردم را شوکه کرد. میزان خشونت در این قسمت به‌حدی بود

 

که از همان ساعات ابتدای پس از پایان نمایش، فضای مجازی پر شد از واکنش‌هایی به این موضوع. جالب این‌که واکنش به خشونت موجود در این بخش به اهالی این سریال هم رسید. هومن حاج‌عبدالهی هم در صفحه اینستاگرام خود عکسی با نسرین نصرتی (فهیمه) منتشر کرد و نوشت: «خدا عاقبتمون رو مثل این عکس ختم به خیر کنه. امشب با این‌که خودم در این کار بازی کردم اما داشتم سکته می‌کردم!»

 

نزول یک سریال

پایتخت در این فصل به عقیده برخی صحنه‌هایی شوک‌دهنده به نمایش گذاشته است. در قسمت‌های ابتدایی زمانی که هنوز سفر به ترکیه آغاز نشده بود، در وسط مجلس «ختنه سوران» و شادی و حرکات ریتمیک، ناگاه حضار «فریاد مرگ بر آمریکا» سر دادند. حتی برخی از سیاسیون هم بر این اعتقاد بودند که شعار دادن خوب است اما شأن نزولش به مکانی که در آن شعار داده می‌شود هم ربط دارد.

 

همین گروه معتقد بودند اگر پای موسسه اوج در میان نبود از این قسمت به‌ عنوان تمسخر یاد می‌شد. اینها بخشی از رخدادهایی است که از نظر مردم یا برخی از کارشناسان عجیب است. صحنه‌هایی که به عقیده برخی فقط خنده محض دارد و عملا نمی‌شود آن را به‌عنوان طنز در نظر گرفت. در این میان پیش از این یک‌بار دکتر حامد محمدی‌کنگرانی (روانپزشک) که سینما و تلویزیون را خیلی جدی دنبال می‌کند، به «شهروند» گفته بود که طنز واکنش و استراتژی بالغانه است و آن‌جا که زبان واقعیت به تلخی می‌گراید از این شیوه استفاده می‌شود؛

 

او حالا هم درباره این موضوع گفته است: سریال‌سازی در ایران کار بسیار سختی است. از این منظر میزان زحمتی که دست‌اندرکاران تولید سریال پایتخت کشیده‌اند و تا به این مرحله رسیده‌اند، قابل تقدیر است. پایتخت پس از سال‌ها حالا به فصل پنجم رسیده و بخش زیادی از مخاطبان تلویزیون از همان ابتدا تا این مرحله آن را پیگیری کرده‌اند. من نیز مثل بسیاری از مردم این سریال را دیده‌ام اما باید تأکید کرد که این سریال از منظر کیفی نزول کرده است؛

 

فقط در یک نمونه نقش اجتماعی زنان در این سریال بسیار کاهش یافته و خانمی که طی فصل‌های مختلف به‌عنوان خانمی اجتماعی و فعال ظاهر شده و حتی عضو شورای شهر می‌شود، به زنی افسرده تبدیل شده است. این بخش هم که متعلق به داعش است عملا مسیر سریال را تغییر داده است. مردم طی چند فصل با این سریال همگام بوده‌اند و ناگاه به جای سریالی که از آن خنده طلب می‌کنند. به ‌هر حال نمی‌شود پشت داعش پنهان شد و همه چیز را قربانی آن کرد.

 

دکتر محسن احمدی، روانشناس هم در گفت‌وگو با «شهروند» بر این موضوع تأکید داشت که وقتی به ‌طور طبیعی شما انتظاری از یک موضوع دارید و انتظارتان ١٨٠ درجه تغییر می‌کند، دچار شوک می‌شوید. طبیعی است شما وقتی با اعضای خانواده از کوچک و بزرگ دور هم جمع می‌شوید و انتظار فضای مفرحی را دارید و ناگاه خنده‌هایتان به بهت یا گریه تبدیل می‌شود، دچار شوک عصبی می‌شوید. البته این شوک در همه یکسان نیست و بسته به ویژگی‌های روحی و روانی و جسمی افراد متفاوت است اما وجودش را کسی نمی‌تواند انکار کند.

 

تغییر از طنز به اکشن خشن

نمایش ارزش‌های اجتماعی مانند آنچه درباره مدافعان حرم گفته شده حتما باید وجود داشته باشد؛ بعید است کسی با مفهوم «ارزش» و تبلیغ برای آن مشکل داشته باشد اما شیوه بیان این ارزش‌ها بسیار حساس است تا به وازدگی مخاطب تبدل نشود. موسسه اوج در سریال پایتخت موضوعاتی را طرح کرده که به نظر بسیار عجولانه بوده است یکی از این نمونه‌ها تغییر ژانری است که در سریال پایتخت رخ داده است؛ ناگاه از قسمتی به بعد، سریال از طنز به اکشن آن هم اکشن خشن تبدیل شده است. به هر روی باید پذیرفت نمایش سفاکی‌های داعش در سریال پایتخت یا هر سریال دیگری می‌توانست تبعاتی چنین به بار نیاورد. این یک اتفاق عادی می‌توانست باشد؛ به شرطی که سریال از همان ابتدای کار وعده آن را یا حداقل هشدارش را به تماشاگرش داده بود.

 

مثل اتفاقی که این روزها در سینما شاهدیم. همین روزها همزمان با پایتخت در سینماهای کشور فیلم به وقت شام هم روی پرده است که در قیاس با پایتخت صحنه‌های به مراتب خشن‌تری دارد؛ اما کسی برای این خشونت معترض آن فیلم نمی‌شود و فوق فوقش لزوم رده‌بندی سنی تماشاگران را برایش یادآوری می‌کنند که در به وقت شام تأکید شده فیلم برای مخاطب بالای ١٢‌سال ساخته شده است اما پایتخت یک سریال خانوادگی با مایه‌های کمیک است که به ناگهان با نمایش تکان‌دهنده‌ترین تصاویر بسیاری از تماشاگرانش را شوکه کرده است.

 

این سریال که تماشاگرش را پنج ‌سال و اندی عادت داده است پایتخت را به‌عنوان یک سریال کمدی بشناسد، ناگهان تغییر ژانر می‌دهد و عادت‌های تماشاگران را به بازی می‌گیرد. مشکل صحنه‌های داعشی سریال در این نکته است و نه جای دیگر. در این‌که بی‌هشدار و بی‌مقدمه تماشاگری را که بعد از تمام خستگی‌های یک روز کاری به خانه آمده تا استراحتی کند و همزمان هم با تماشای ماجراهای نقی و ارسطو اوقاتی شیرین بگذراند، به ناگاه با داعش مواجه می‌کند. با اسارت زن‌ها و بچه‌ها، با نگاه ناپاک سفاک‌ترین هیولاهای قرن اخیر.

 

برداشت آزاد

حضور داعش و جلوه خشن این گروه ضدمردمی در قسمت‌های پایانی داعش با این‌که موجب جلب توجه مردم به این موضوع شد، می‌تواند نمره‌ای مثبت برای سریال محسوب شود؛ اما این نکته را نباید نادیده گرفت که پایتخت به‌عنوان یک سریال خانوادگی با مایه‌های کمیک یک طیف مشخص از هواداران و مخاطبانش را عادت به تماشای رخدادهای ملایم و بامزه داده است. موضوعی که روانپزشک و روانشناس هم بر آن تأکید دارند. تماشاگرانی که پنج‌سال است پای ماجراهای تقی و خانواده‌اش می‌نشینند و با آنها می‌خندند و می‌گریند. از این‌روست که نمی‌توان شدت و اندازه شوکی را که حضور داعش در این قسمت از پایتخت به تماشاگران وارد آورد، تصور کرد. شوکی که باعث شد فردای آن روز بخش عظیمی از فضای مجازی پر شود از گفته‌ها و کامنت‌های مردمی که از داعش می‌گفتند.

 

حالا سوال این است فارغ از این‌که صحنه‌های هراس‌آور داعش در سریال پایتخت آیا دستاوردی درخور داشته یا نه؛ اما این نکته که در مهمترین ساعات اوج برنامه‌های تلویزیونی، در مهمترین سریال روی آنتن که تمام گروه‌های سنی بی‌هیچ انتخابی پای آن می‌نشینند، خشن‌ترین صحنه‌های ممکن بی‌هیچ هشداری به نمایش درمی‌آید، موضوعی است که مورد اعتراض خیلی‌ها قرار گرفته است. بسیاری از کارشناسان با یادآوری این‌که آیا این یک اتفاق عادی است

 

که دختران و پسران نوجوان این مرزوبوم هیولاهایی را تماشا کنند که به دختربچه ١٢ساله هم رحم نمی‌کند و او را یک حوری از بین انبوه حوری‌های بهشتی می‌نامد که قاعدتا به پاداش جهادش باید در خدمت هیولا باشد، این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا این تساهل فقط در مورد سوریه و داعش اتفاق می‌افتد یا این‌که دیگر سریال‌ها هم از موهبت پخش بی‌سانسور مواردی این‌چنینی بهره‌مند خواهند شد؟

 

پاسخ‌های عوامل سریال

درست از زمانی که این صحنه‌ها از تلویزیون پخش شد، برخی این موضوع را طرح کردند که باید درباره پخش این صحنه‌ها که در ساعات اوج تماشای تلویزیون به نمایش درآمدند، هشدار ممنوعیت سنی داده می‌شد اما با طرح این سوال، هیچ‌کدام از عوامل تولید پایتخت حاضر به پاسخگویی نشدند. الهام غفوری تهیه‌کننده این سریال با ذکر این‌که «در مورد موارد مضمونی کار نویسنده و کارگردان باید پاسخ دهند» خبرنگار «شهروند» را به سیروس مقدم حواله داد. مقدم هم که ظاهرا دلخوری‌هایی از بابت نقدهای روزهای اخیر «شهروند» دارد، پاسخی به خبرنگار ما نمی‌دهد. محسن تنابنده بعد از صحبت‌های معمول و احوالپرسی با خبرنگار «شهروند» از او می‌خواهد تا ١٠دقیقه دیگر تماس بگیرد، اما بعد از ١٠دقیقه تلفن او خاموش است و تا ساعت‌ها روشن نمی‌شود.

 

خشایار الوند نویسنده سریال پایتخت اما در این زمینه می‌گوید: من تمام حرف‌هایم را درباره این سریال در گفت‌وگویی که با خود شما داشتم، گفته‌ام. فراموش نباید کرد که گفتم این داستان قرار نبود به صورت سریال ساخته شود. الوند با اشاره به این‌که «من و محسن تنابنده یک طرحی داشتیم و می‌خواستیم با همان فضا و شخصیت‌های سریال پایتخت یک فیلم سینمایی بسازیم» به این نکته می‌پردازد که «به همین دلیل هم فضاها و اتفاقاتی در این طرح دستمایه کار قرار گرفته بودند که قرار بود بزرگتر از تلویزیون باشند»...

 

موضوعاتی که الوند می‌گوید، قرار بوده بزرگتر و فراتر از مسائلی باشند که در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی بارها و بارها به آنها پرداخته شده است؛ یکی‌شان همین حضور و جلوه پررنگ و خشونت بار داعش در سریال است. حضوری که یک‌شبه باعث شد تا موضوع داعش در صدر بحث‌های ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی و فضاهای مجازی قرار گیرد.

مخلص کلام این‌که تلویزیون به‌عنوان یک رسانه عمومی و قابل دسترس برای همه باید بیش از اینها، متوجه اثرات منفی خود بر مخاطبان باشد. مخاطبانی که با سنین مختلف پای تلویزیون می‌نشینند و ممکن است تغییر ژانر از طنز به خشونت آن هم بدون اطلاع شوک‌های عصبی به آنها وارد کند.

 

 

حمیدرضا عظیمی

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش