پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۰۲ - ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۳۷۸۲
رادیو و تلویزیون

علیخانی در فستیوال هیپ‌هاپ!

برنامه عصر جدید,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

‏«طرف داره توی صداوسیما کار می‌کنه، ولی می‌گه من مستقلم. اصلا جوکه چنین حرفی.»‏

بیت‌باکس، بریک‌‌دنس و گرافیتی را کمترکسی می‌شناخت. احسان علیخانی دنبال همین ناشناخته‌ها و ‏کمترشناخته‌شده‌ها بود. این‌طور شد که مُجوز پیوند «هیپ‌هاپ» و «تلویزیون» را گرفت. او ‏اخذمجوزهای بسیاری را در کارنامه‌ خود دارد. انگار قرار است بسیاری از نخستین‌ها در سیمای ‏جمهوری‌اسلامی به‌دست علیخانی رقم بخورد. او مجریِ پُرطرفدار و درعین‌حال حرف‌گوش‌کنِ ‏صداوسیماست. «عصر جدید» مُزد این دو فاکتورِ علیخانی به‌حساب می‌آید!‏

 

پیوند هیپ‌هاپ و صداوسیما به کجا برمی‌گردد؟

هیپ‌هاپ جنبشی فرهنگی است که از چهار عنصر تشکیل شده است. وقتی که می‌خواهیم حضور این جنبش در تلویزیون را بررسی کنیم، به «رپ» و چند نام می‌رسیم؛ ‏شهاب حسینی، مهران مدیری و رضا عطاران. آنها در اواخر دهه‌ ٧٠ و اوایل دهه‌ ٨٠ در اجرا ‏و سریال‌هاشان از رپ بهره بُردند. عطاران این تجربه را حتی در کارهای بعدی‌اش هم تکرار کرد. ‏رپ‌خوانیِ او هنگام افطار در ماه‌رمضان پخش می‌شد و همین مسأله یک هنجارشکنی به‌حساب می‌آمد. ‏رپ که پیش‌تر در رسانه‌های رسمی به‌عنوان نشانه‌ شیطان‌پرستی، شرارت و وندالیسم معرفی می‌شد، حالا به ایرانی‌ها سلام می‌کرد. «خانه به‌دوش»، «متهم گریخت» و «ترش‌وشیرین» ‏سریال‌های عطاران‌اند که تیتراژ آنها با استفاده از موسیقی رپ ساخته شده. شهاب حسینی هم مجریِ ‏برنامه‌ای به‌نام «اکسیژن» بود که از شبکه دو پخش می‌شد. او یک قطعه‌ رپ در «اکسیژن» خواند که ‏در زمان خودش کلی مورد استقبال قرار گرفت.

 

«خندوانه» هم مدت‌هاست که با توسل به شاخه‌های ‏مختلف هیپ‌هاپ سعی می‌کند با هیجانِ بیشتری تولید شود. خندوانه‌ای‌ها در قسمت‌های مختلف ‏برنامه‌شان از بیت‌باکس، رپ و گرافیتی استفاده کرده‌اند.‏ رپ در تلویزیون ایران معمولا در دوحالت رُخصتِ حضور پیدا می‌کند: مسخره‌بازی یا مُجرم‌انگاری. ‏مهران مدیری پیشگام استفاده‌ مسخره‌آمیز از رپ است. وزنه‌ اصلیِ این ماجرا هم بر دوش جواد ‏رضویان می‌افتد. این بازیگر انگار توجه ویژه‌ای به رپ دارد. او در سریال سروش صحت هم در ‏جایگاه یک رپر قرار گرفت. رضویان حتی چندوقت پیش در خندوانه اجرای رپ داشت‎. وقت دیگری ‏که صداوسیما سراغ این شاخه از هیپ‌هاپ می‌رود، زمان کاراکترسازیِ منفی‌ است.

 

آنهایی که قرار ‏است دُزد، عیاش و شَرور نشان داده شوند، شیفته‌ رپ‌اند! شخصیت مانی در سریال «بچه‌مهندس» ‏مصداق دقیق این حرف است. او تُخس، جِلف و شَر به‌تصویر کشیده شد و خانواده‌ای ازهم‌پاشیده داشت‎.‎‏ ‏در واقع می‌توان گفت صداوسیمایی‌ها معمولا وقت‌هایی سراغ رپ می‌روند که دو نوع کاراکتر دارند:  ‏شرور و بد یا لوده و مسخره! درک آنها از هیپ‌‌هاپ اغلب همین‌قدر سطحی و نادرست است.‏

 

اهالی خانواده‌ هیپ‌هاپ چرا به تلویزیون می‌روند؟

شاید مهمترین ادعای آن‌دسته از هیپ‌هاپی‌هایی که به تلویزیون می‌روند، معرفی این فرهنگ به مردم ‏باشد. آنها مدعی‌اند که مردم از این راه با فرهنگ هیپ‌هاپ آشنا می‌شوند و درک درستی نسبت به ‏عناصرِ آن پیدا می‌کنند. اما آیا صداوسیما و برنامه‌سازانش دنبال تبیین اصول هیپ‌هاپ‌اند؟! آیا آنها ‏اصلا اسمی از هیپ‌هاپ به‌میان می‌آورند؟ این اجازه را دارند؟ یا این‌که فقط دنبال گزینه‌ ‏سرگرم‌سازی‌اند؟! صداوسیما چیزی به هیپ‌هاپ اضافه می‌کند یا چیزی از آن می‌گیرد؟ این فرصت‏منجر به شناخت و همراهی مردم می‌شود یا کالایی‌سازیِ هیپ‌هاپ؟ وقتی اهالیِ این خانواده مثل بقیه‌ ‏فرهنگ‌ها و هنرها روی زمین و بر صفحه‌ تلویزیون حاضر می‌شوند، چطور می‌توانند از رویارویی ‏با جریان اصلی حرف بزنند؟ اصلا جریان اصلی‌ای باقی می‌ماند؟

 

این چیزی ا‌ست که دقیقا آن گروهِ ‏محافظه‌کار می‌خواهند: یک هیپ‌هاپ تقلیل‌یافته درحد دیگرهنرها و سرگرمی‌ها. چیزی شبیه‌به هنرِ ‏همان آدمی که به خودش موز می‌چسباند یا شبیه‌به هنر فردی که روی سرش چوب خرد می‌کرد‎.‎‏ به‌قول ‏‏«نوید مرداب»، «تجاری‌سازی مفاهیم هنر زیرزمینی برای دیده‌شدن و پول‌درآوردن در هر ابعاد و ‏جایگاهی که باشد بی‌ارزش است. هنر حتی اگر اسم هیپ‌هاپ را یدک بکشد و بی‌دغدغه باشد، مثل مداد ‏بی‌مغز می‌ماند؛ هرچقدر که آن را بتراشی، چیزی نیست!»‏

 

ما به کدام رسانه می‌رویم و با چه آدم‌هایی سَروکار داریم؟

هدف تلویزیون از میدان‌دادن به خانواده‌ای که هیچ اعتقادی به کاروبارشان ندارد، چیست؟ آیا آنها برابر ‏حضور همه‌جانبه و موثر این خانواده کم آورده و مُجاب شده‌اند؟ یا با عرصه‌دادن به فکر قرائت‌های جدید ‏و ابتر از این فرهنگ‌اند؟ پاسخ به این پرسش‌ها ساده است. کافی ا‌ست نگاهی به سازمان صداوسیما و ‏رویکردش بیندازیم. آن‌وقت متوجه می‌شویم که این رسانه به‌هیچ‌وجه مواجهه همدلانه‌ای با هیپ‌هاپ ‏ندارد.

 

اصلا نمی‌تواند هم داشته باشد. زهرا چخماقی یکی از کارمندان تلویزیون است که گزارشی ‏تخریبی‎ ‎علیه هیپ‌هاپ‎ ‎ایران‎ ‎ساخته. او در یک‌دقیقه با ترکیب‌های زیر برای کوبیدنِ‎ ‎رپ‎ ‎زور می‌زند: ‏‏«خیلی ذهنو درگیر می‌کنه؛ خیلی تنده؛ خوشم نمیاد؛ موادمخدر؛ قانون‌شکنی؛ جملات مبتذل و تحقیرآمیز؛ ‏آشفتگی؛ نمی‌شه جلوی خونواده و حتی دوست‌ها گوش داد؛ بی‌اعتنایی به ساختارهای شعری و ‏قافیه‌سازی؛ درست صحبت نمی‌کنن؛ رپ و حرف‌هاش تأیید اجتماعی نداره؛ مواجهه با مفاهیم پوچ‌گرا، ‏افسرده و پُر از ناسزا‎.» به‌قول «فدایی»‏‎ ‎در‎ ‎‏«جعبه جادویی»، «ندارم حسی به عشقی‌ که تحمیل شه از ‏جعبه‌ جادویی/نمی‌شه سربسته حرف زد/وقتی‌ آینه نشون می‌ده سرباز هرشب/عقلم می‌گه بجنگم بشکنم ‏مرزهای فلزی رو/به تلویزیون‎ ‎نشم خیره/یه جعبه که به زبونای مختلف چرند می‌گه/در حدی که/جنگ ‏شده سینمای حضار و‎ .... از طرفی، داورانِ این میدان چه کسانی‌اند؟ آیا صلاحیت نظردهی درباره‌ ‏هیپ‌هاپ را دارند؟ نگاه‌ها و سوال‌های داوران نشان می‌داد که آنها نخستین برخورد -دست‌کم- مستقیم‌شان ‏با هیپ‌هاپ را در «عصر جدید» تجربه کرده‌اند!‏

 

مگر هیپ‌هاپ خودش رسانه نیست؟

‏«زیرزمین»، «اعتراض»، «فرهنگ»، «استقلال»...؛ اینها واژه‌هایی‌اند که روز‌به‌روز کمرنگ و ‏کمرنگ‌تر می‌شوند. چهره‌های تریبون‌دارِ هیپ‌هاپ مُدام زور می‌زنند تا اصل‌های ریشه‌دار را از این ‏فرهنگ جُدا کنند. همین هم می‌شود که رسانه‌ جریان اصلی، مَقر جولان مدعیان جریان فرعی می‌شود. ‏این میزان از قرابت بی‌سابقه است. همه‌ اینها درحالی اتفاق می‌افتد که یکی از ویژگی‌های هیپ‌هاپ ‏عدم‌وابستگی به رسانه‌هاست.

 

دلیلش هم واضح است:   هیپ‌هاپ خود رسانه است. شما چه رسانه‌ای را ‏کارآمدتر از «خیابان» و «دیوار» سراغ دارید؟ به‌قول «الون» (پیشگام گرافیتی در ایران)، «هنرمند ‏زیرزمینی‎ ‎به‌محض آن‌که به‌فکر ساختن برج‌وبارو از‎ ‎هنر خود شود، از‎ ‎زیرزمین‎ ‎فاصله خواهد گرفت؛ ‏چراکه در این‌جا خود را تابع الگوی پله‌های ترقیِ‎ ‎سیستم‎ ‎می‌کند. حتی اگر شعارها یا پوششی ‏آزادی‌خواهانه به کارش بدهد، باز هم در پایه‌ کار خود تابع سیستم عمل می‌کند و این تناقض با حرف یا ‏سکوت رفع‌شدنی نیست؛ بلکه تنها عمل و روش انتخاب عملیِ هنرمند می‌تواند زیرزمینی و ‏پیشرو‌بودنش را نشان دهد. ساحتی از هنر را زیرزمینی باید دانست که آگاهانه به تمامی این الگوها ‏پشت کرده است‎.‎‏ هنرمند زیرزمینی‎ ‎به عمق می‌رود و از آن‌جاکه خود باید روشنی‌بخش مسیرهای نهفته ‏و ناگفته‌ زیرِزمین باشد، از پله گریزان است. چه‌بسیار دوستانی که هم زیرزمینی‌اند و هم با همین ‏برچسب و نام، فعالانه به‌دنبال شرکت در فستیوال‌ها و جشنواره‌ها فرم پُر می‌کنند و در بهترین و ‏تکامل‌یافته‌ترین حالت نظرشان این است که به‌هرحال باید از این تریبون‌ها استفاده کرد تا این آثار یا این ‏صدا به مخاطبانِ بیشتری برسد! اما دوستانِ من! «زیرزمینی» یک برچسب بازاریابی نیست‎.‎‏»‏

 

شسته‌رفته بنویسم: ما همان‌طور که در رپ باید افراد بی‌مایه‌ای مثل «لیتو» داشته باشیم تا شیفته‌ «رض»، «نوید»، ‏‏«سورنا» و «پیکار» شویم؛ در بیت‌باکس و بریک‌دنس هم لابد باید «لیتو»های کم‌ارزشی داشته باشیم تا قدر ‏سورناهایش را بدانیم. همان‌ها که قیمت ندارند، اما قیمتی‌ترین‌اند!‏

 

امیر‌هاتفی‌نیا

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش