
جناب رييس جمهور؛ فهم جامعه امروز آن نیست که در ارزیابی و تحلیل های تان به آن رسیده اید! آگاهی جامعه ایران امروز متاثر و منتج شده از ادبیات های متنوعی است که دادههای نظم بین الملل به وسیله جوامع توسعه یافته یا تاثیر گذار از طریق تکنولوژی و فناوری اطلاعات به جوامع کم تر توسعه یافته یا تاثیر پذیر تزریق کرده است! سانسور، قبض و بسطها این پیام را به جامعه ارسال میکند که تزریق های جوامع توسعه یافته کاربردی بوده است.
جناب رييس جمهور؛ اصحاب رسانه، نخبگان و روشنفکران جایگاه رياست جمهوری را یک وجه از وجوه قدرت بر می شمارند و این واقعیت نیز از سوی مردم پذیرفته شده و با زبان محاوره در کوچه و بازار به آن اعتراف دارند! اينجا سوالي مطرح میشود که با وجود چنین دیدگاهی از سوی مردم، آیا از بار مسئولیت رييس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی کاسته میشود؟جناب رييس جمهور؛ بارها بیان کرده اید که جامعه ایران دیگر به عقب باز نمی گردد اما مدل و الگویی هم برای جلو رفتن جامعه ارائه نداده اید.
نگارنده بر این نظر است که اگر به صحبت های رييس جمهور استناد کنیم و بپذیریم که جامعه به عقب باز نمیگردد ، با استناد به واقعیت های پیش رو مدل و الگویی هم برای جلو رفتن جامعه وجود ندارد. شما به عنوان مجری قانون اساسی کشور می پذیرید که در شرایط اکنون جامعه یک نوع سردرگمی و سرگردانی محسوس گریبان جامعه را فرا گرفته است!جناب رييس جمهور؛ آیا فکر کردهاید که نتیجه این سردرگمی و سرگردانی جامعه چیست؟
همان گونه که می دانید سردرگمی و اضطراب پنهان جامعه رابطه معکوسی با امنیت دارد و یکی از ملزومات امنیت آفرینی این نکته است که بتوانیم پیشبینی قریب به واقعیتی درباره آینده داشته باشیم. در فضایی که علل و دلايل موضوعات اقتصادی و معیشتی جامعه در چرخه تعادل نیست و کوچکترین اظهار نظرهای بیرونی، موجهای درونی تولید میکند آیا نباید درباره این جذر و مدها چاره کار اندیشیده شود؟جناب رييس جمهور؛ با توجه به شرایط موجود و ادبیات حاکمان جهانی و منطقه ای، مردم و مسئولان در یک موضوع به اشتراک رسیده اند و آن این است که نسبت به آینده تحلیلی شفاف ندارند.به عبارتی فضای امید و ناامیدی توامان گریبان مردم و مسئولان را فرا گرفته و این واقعیت را نباید نادیده انگاشت.
جناب رييس جمهور؛ زمانی جامعه به اتحاد، انسجام و یکپارچگی می رسد که توانسته باشید گره های موجود جامعه را باز کنید؛گره هایی که به دلیل تناقض های دیدگاهی در برداشت از واقعیت های جامعه ایجاد شده و برای رسیدن به حصول نتیجه باید به یک روش و منش واحد درباره برون رفت از مشکلات موجود رسید. یکی از این ابزارها گفت و گوی ملی است، بنابراين گفت و گوی ملی زمانی منتج به نتیجه می شود که خواست ها و مطالبات ملت در اولویت باشد.جناب رييس جمهور؛ قبض و بسطها به گونه ای بوده است که بسیاری از مطالبات بدیهی دیگر جوامع، در جامعه امروز ایران تبدیل به مطالبات کلان، مهم و آرزوگونه شده و این مطالبات تلنبار شده آسیبی برای اتحاد و انسجام درونی شده است.
هنر به این است که قبل از گریه کودک به او شیر خورانده شود. هنر به این است که قبل از داد جامعه به خواست و مطالبات آنان توجه شود! جناب رييس جمهور؛ به دلیل همان قبض و بسطها ، بهانه های مختلفی برای مردم ایجاد کرده اید و این بهانه ها واقعیتی است که اکنون در برابر مسئولان قرار دارد و برای برون رفت از این بهانه جویی ها به یک مفاهمه ملی نیاز است؛ مفاهمه ای که خواست و مطالبات ملت در اولویت باشد چرا که فهم جامعه امروز به گونه ای شده که تفاوت برون داد جوامع توسعه یافته و تاثیرگذار از جوامع تاثیرپذیر را می دانند و مهم تر این که مردم به فهم جدیدی از پیدا و پنهان ادبیات قدرت رسیده اند.
امید فراغت- کارشناس ارشد علوم سیاسی
- 18
- 4