آوردگاه جهانی امروز برای کشتی فرنگی به پایان میرسد؛ میدانی که ایران در آن حتی یک فینالیست نداشت تا یکبار دیگر ثابت شود که این رشته بعد از تغییر قوانین نتوانسته خود را در مسیر درست قرار دهد و هرچه از آغاز این قوانین دورتر میشویم، کار برای کشتی فرنگی و فرنگیکاران سختتر میشود و تا زمانی که این واقعیت را نپذیریم، نخواهیم توانست با رقبا -که هر روز فاصلهشان با ما بیشتر میشود- به رقابت بپردازیم.
در واقع ما ماجرا را اشتباه متوجه شدهایم و برای آنچه اشتباه فهمیدهایم، برنامه ریختهایم، از همین رو هرچه بیشتر تلاش میکنیم، کمتر نتیجه میگیریم و بهتبع آن از هدف دورتر میشویم و بدتر از آن اینکه در این برهه حساس، کادر فنی دست به اقداماتی میزند که نمیتوان آنها را معقول و منطقی دانست و از آنها دفاع کرد. کنار گذاشتن تنی چند از چهرههای باتجربه تیم آن هم بدون انتخابی، توجیه عقلانی ندارد اما از آنجایی که امر بر آقایان مشتبه شده که حقیقت و واقعیت تنها نزد آنهاست و دیگران هیچ نمیدانند، نتیجهای جز این حاصل نمیشود.
همین من میدانم دیگران نمیدانندهاست که کشتی ایران را به این وضع درآورده است. بیاید واقعیتها را قبول کنیم و سوار بر موج احساسات مردم، کار خود را پیش نبریم. نباید به مردم دروغ گفت، باید با مردم صادق بود.
البته که این قابل باور نیست فردی چون محمد بنا نداند مسابقات جهانی، میدان آزمون و خطا نیست. جهانی جای جوانگرایی به این شکل نیست. جهانی جای گرگهای باراندیده است. جهانی جای باتجربههاست، از همین رو حتماً سرمربی تیم ملی تفکری داشته که دست به این کار زده است، شاید او بهدنبال خریدن زمان برای خود و کادرش بوده تا حضور در یک المپیک دیگر را تجربه کند، چراکه شکست به این شکل با یک مشت چهره کمتر شناختهشده بهتر از باخت با چهرههای شناختهشده است و این امکان را به کادر فنی میدهد تا در سنگر جوانگرایی مانده و کار را تا المپیک ادامه دهد.
مشکل بزرگ اینجاست که محمد بنا بدون توجه به تغییرات چند سال گذشته، همچنان با تفکرات قبل از المپیک ۲۰۱۲ امور را پیش میبرد و تا زمانی که در تفکرات خود تجدید نظر نکند، نمیتواند به موفقیت برسد و هر روز شکست پشت شکست در کارنامه ثبت خواهد کرد و اینها جای موفقیتهای گذشته را گرفته و از مقبولیت او -که روزگاری مشهورترین بود- خواهد کاست.
همواره برای رسیدن به واقعیت باید به گذشته رجوع کرد و با بررسی آن پی به حقیقت برد و برای آن باید هر آنچه هست و نیست را قبول و باور کرد. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که کشتی فرنگی آن همخوانی که رشته آزاد با کشتی ایرانی دارد را ندارد، از همین رو بر خلاف رشته آزاد که ما یکی از صاحبان آن بوده و در اصطلاح بالادست را داریم، در رشته فرنگی اینطور نیست، از همین رو برای اینکه در رشته فرنگی به موفقیت برسیم باید به سراغ الفبای آن برویم و تا زمانی که از پایه شروع به کار نکنیم، به موفقیت نخواهیم رسید. شاید بسیاری بگویند پس چطور در سالهای قبل و بعد از المپیک ۲۰۱۲ به موفقیت رسیدیم که در پاسخ باید گفت «قوانین حاکم بر آن روزهای کشتی این امکان را به ما داد»؛ قوانینی که کشتی را از ذات خود دور کرده بود و در این شرایط دیگر بحث الفبا و دانش مطرح نبود و در روز امتحان هرکس بیشتر تست میزد برنده بود، نه آن کس که گزینههای درست را انتخاب میکرد.
در این برهه که محمد بنا هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، کشتی فرنگی ایران تبدیل به یکی از قدرتهای دنیا شد، در حالی که چند سال قبل از تغییر قوانین اینطور نبود و بعد از تغییر قوانین هم هرچه از زمان آغاز قوانین دور شد از این قدرت باز کاسته شد. حالا و در سال منتهی به المپیک، کشتی فرنگی ایران در جایی ایستاده که ۱۰ فرنگیکار را راهی رقابتهای جهانی میکند و یک نفر هم به فینال نمیرسد و تا روز آخر فقط توسط سعید عبدولی به یک برنز میرسد، در حالی که انتظارات از سعید کسب مدال طلا بود و خود این یعنی پسرفت.
بله، کشتی ایرانی هیچگاه آن همخوانی که باید با رشته فرنگی نداشته، از همین رو باید بهدنبال این باشد که این همخوانی را ایجاد کند و این امکانپذیر نیست جز با دنبال کردن راه تیمهایی که این رشته در کشور آنها همخوانی دارد و در این مسیر باید از افراد متخصص بهره برد؛ افرادی که چم و خم این راه را میشناسند و خوب میدانند که فقط و فقط با تکیه بر نقاط فنی و آشنایی کامل با گوشههای کشتی میتوان با رقبای تا بن دندان مسلح به رقابت پرداخت. کشتی فرنگی ایران نیازمند مردان فنی است؛ افرادی که راههای حمله و دفاع را بهخوبی یاد فرنگیکاران ایران دهند. کشتی فرنگی ایران تا حدود زیادی فرصت را از دست داده است. دیگر آن خودباوری که بعد از موفقیتهای آن سالهای طلایی به ورزشکاران این رشته تزریق شده بود، دارد بهکل رنگ میبازد و تا دیر نشده باید کاری کرد وگرنه فردا در المپیک یک برنز هم دشت نخواهیم کرد؛ روزی که هیچ ماهی از آب درآمدهای تازه نخواهد بود.
اگر قبل از جهانی به این موارد اشاره کرده و مینوشتیم، «با این رویه که کادر فنی کشتی فرنگی در پیش گرفته به احتمال زیاد لشکر به قزاقستان خواهد رفت و نفر به ایران بازخواهد گشت» متهم به تخریب میشدیم اما حالا وقت انتقاد و بیان این موضوع است که این راه کادر فنی به موفقیت در المپیک ختم نمیشود.
وحید جعفری
- 15
- 5