جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۱۷ - ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۵۰۳۷۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

این بازیگر با یک زیرپوش دنیا را گرفت

مارلون براندو,بازیهای مارلون براندو
«یک عمر با کت و شلوار و کراوات به‌دنبال تسخیر دنیا بودم، اما مارلون براندو با زیرپوشی ساده یک شبه این کار را کرد.» حدس می‌زنید این اعتراف از آن چه کسی است؟ بله، درست است عالیجناب همفری بوگارت. یکی از شمایل‌های مرد کلاسیک خوش‌تیپ و کت و شلواری در کنار کلارک گیبل و لارنس الیویه، پیتر لوری و... که در دهه‌های ۴۰-۱۹۳۰ با کت و شلوارهای مدل انگلیسی خاکستری خود قلب‌ها را تسخیر کرده بودند.

به گزارش ایران، مردانی تلخ و تنها و شکست خورده در روابط عاطفی که با کلاه و بارانی‌های بلند و سیگار برگ فضای فیلم‌های «نوآر» را به یادمان می‌آوردند. این‌طور بود تا در اوایل دهه ۱۹۵۰ مارلون براندو ناگهان با یک زیرپیراهنی ساده آمد و همه تصورات رایج  از مرد جذاب و مد روز را برهم زد. او شمایل دوران تازه‌ای شد، با مردانی سرزنده و ورزیده و خوش پوش که اتفاقاً در روابط خود با زنان نیز موفق بودند.

صنعت مد و لباس از قدیم رابطه تعاملی با هنرهای نمایشی داشته است. وقتی کلارک گیبل در فیلم «یک شب اتفاق افتاد» (۱۹۳۴) پیراهنش را درآورد تا بدن برهنه‌اش را نشان دهد اتفاقی در صنعت مد و پوشاک روی داد. گیبل هیچ زیرپوشی نداشت، در نتیجه پس از نمایش گسترده فیلم فروش لباس زیر افت کرد و مردان بسیاری خواستند مثل گیبل زیرپوش نپوشند. این ماجرا ۱۷ سال طول کشید. اتفاق بعدی باعث شد تی‌شرت از حالت لباس زیر صرف بیرون بیاید و در دسته لباس‌های بیرونی قرار بگیرد.

سال ۱۹۵۱، بازی مارلون براندو در فیلم اقتباسی الیا کازان «اتوبوسی به نام هوس». براندو با نقش استنلی کوالسکی عاصی و حیوان‌صفت روی صحنه جولان داد و در تئاتر برادوی و فیلم تماشاگران را حیرت‌زده کرد. تی‌شرتی که براندو در این فیلم پوشیده بود در اصل از نیروی دریایی امریکا آمده بود. در قرن نوزدهم لباس پنبه‌ای سرهمی رایج بود که مردان به‌عنوان زیرپوش و لباس خواب از آن استفاده می‌کردند. به مرور زمان این لباس دو تکه شد. اولین تی‌شرت‌ها به‌عنوان لباس زیر بدون دکمه به دوران جنگ بین اسپانیا و امریکا طی سال های ۱۸۹۸ تا ۱۹۱۳ برمی‌گردد، زمانی که نیروی دریایی امریکا شروع به رواج دادن آن به‌عنوان لباس زیر کرد. نیروی دریایی امریکا تی‌شرت را به‌عنوان لباس پنبه‌ای یقه‌گرد و آستین کوتاهی که زیر یونیفورم پوشیده شود به سربازان داد.

اگرچه مردان پس از سال‌های جنگ تی‌شرت می‌پوشیدند اما به‌عنوان زیرپیراهن، نه لباسی که قرار باشد در ملأعام دیده شود. کاراکتر کوالسکی براندو بسیار جلوه‌گرانه و نمایشی بود و صحنه‌های خانه و کوچه را با تی‌شرتی تنگ، عرق‌کرده و چسبناک از آن خود کرد. تی‌شرتی ساده و راحت و بی‌تکلف که بازوهای ورزیده و بالاتنه تنومند براندو را بهتر نشان می‌دهد و شمایل مردانگی تازه‌ای می‌سازد. بازی براندو در نقش کوالسکی انقلابی در تکنیک‌های بازیگری محسوب شد و شیوه بازیگری متد را با تغییرات اساسی مواجه ساخت.

براندوی جوان که روحی رام نشدنی و جاه طلب داشت، یک شبه ره صد ساله را رفت و به تنهایی جای تمامی مردان کت و شلوارپوش را گرفت. اما همه داستان در آن زیرپوش نبود؛ براندو استعداد بی‌نظیری بود که بموقع کشف شد. جوانی قدبلند با چهره‌ای مردانه و جذاب، فارغ‌التحصیل آکادمی بازیگری استلا آدلر و تربیت‌شده تئاترهای برادوی. او همان خلق و خوی معترض و سرکش خود را بازی کرد و همین یک فن بازیگری برایش کافی بود تا از پیشکسوتان «متد اکتینگ» به حساب بیاید و بازیگرانی چون جیمز دین، مونتگومری کلیفت و سال‌ها بعد پل نیومن، داستین هافمن و رابرت دنیرو دنباله روی سبک او شدند و متد اکتینگ را در سینمای امریکا تثبیت کنند.

براندو در خارج از جهان پرده نقره‌ای نیز بر آتش آن روحیه و مد شورشی دمید. او تی‌شرت را با چکمه و موتورسیکلت و پوزخندی ضد سیستم ترکیب کرد و چهره اعتراضی این شمایل را پررنگ‌تر کرد. این حرکت‌ها در دهه‌های ۶۰-۱۹۵۰ موجی از علاقه دیوانه‌وار به تی‌شرت به راه انداخت. براندو با فیلم وحشی (۱۹۵۳) دیگر به‌طور کامل به بت نسل جوان تبدیل شد. جوان عاصی عصر راک‌اند رول، با یک موتورسیکلت بزرگ، تی‌شرت و شلوار جین و البته کاپشن چرم. وحشی در خارج از امریکا نیز نمایش موفقی داشت و روی فرهنگ و مد دیگر کشورها هم اثر گذاشت.

 پس‌ از مارلون براندوی بزرگ می‌رسیم به جیمز دین در فیلم‌های «شورش بی‌دلیل» و «شکوه علفزار». او همان تی‌شرت براندو، شلوار جین و چکمه‌ها را می‌پوشد و یک کت جین هم به آنها اضافه می‌کند. از اینجا به بعد دیگر تی‌شرت فراگیر می‌شود و همگان آن را به‌عنوان سمبل تازه جوانان امریکایی بی‌قرار و شورشی می‌پذیرند.

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش