جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۴۲ - ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۲۱۵۱۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

او پس از استفاده از الکل و مواد مخدر فرد دیگری می‌شود/ یک بار مرا به قتل تهدید کرد

امبر هرد جزئیات اولین آزار جسمی جانی دپ را شرح داد

امبر هرد,دادگاه جانی دپ و امبر هرد
امبر هرد چهارشنبه این هفته (۴ مه) برای اولین بار در دادگاه ویرجینیا در جایگاه شهود قرار گفت و جزئیات آزارهای جسمی همسر سابقش جانی دپ در سال ۲۰۱۳ را شرح داد.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سی‌نما، جانی دپ به اتهام نشر اکاذیب از همسر سابقش «امبر هرد» شکایتی ثبت کرده و خواستار پرداخت غرامتی ۵۰ میلیون دلاری شده است. نمایندگان دپ مدعی‌اند که بازیگر «آکوامن» (Aquaman) با انتشار مقاله‌ای در «واشینگتن پست» در سال ۲۰۱۸ باعث اخراج دپ از چندگانه «دزدان دریایی کارائیب» (Pirates of Caribbean) شده است. هرد بی‌آنکه نامی از دپ ببرد خود را قربانی خشونت خانگی نامیده بود.

هرد و نمایندگانش از جمله «دکتر دان هیوز» روان‌شناس جنایی در مقابل این اتهامات ادعا کردند که دپ مرتکب آزارهای جسمی، جنسی، عاطفی و کلامی شده است. این بازیگر در ساعات پایانی جلسه روز چهارشنبه بر مصرف کوکایین دپ و خشمگین و غیرتی شدن او که گاهی بی‌دلیل بوده تأکید کرد و گفت: «به سرسخت بودن خودم افتخار می‌کنم.»

هرد در این جلسه به شرح مفصل حوادثی می‌پردازد که مارس سال ۲۰۱۳ میان او و دپ اتفاق افتاده است. در یکی از درگیری‌ها، هرد تصویری از کبودی روی بازوی خود می‌گیرد و می‌گوید دپ که همیشه حلقه و انگشتر به دست دارد، او را روی زمین خوابانده و به صورت او چند ضربه زده است: «دندانم وارد لبم شد و کمی خون روی دیوار ریخت.»

ژوئیه سال ۲۰۱۳، هرد به همراه فرزندان نوجوان دپ به یک قایق تفریحی می‌روند. هرد که در دادگاه به خود می‌لرزد توضیح می‌دهد که در آن‌جا دپ وقتی مست بوده به این علت که تصور می‌کرده در مورد اعتیادش به فرزندانش حرفی زده به او حمله کرده و گفته است که «می‌تواند من لعنتی را بکشد، من مایه سرافکندگی‌ام.» پس از آنکه دپ هرد را متهم می‌کند که باعث شده جلوی فرزندانش تحقیر شود، هرد خیلی زود قایق را به همراه لیلی-رز دختر دپ ترک می‌کند. دپ در دادگاه سری تکان می‌دهد و می‌گوید: «عجب.»

هرد می‌گوید همسر سابقش چندین بار از هوش رفته و با مصرف مشروبات الکلی به کلی به «موجود وحشتناک» دیگری تبدیل می‌شده است: «این مرد کنترل مدفوعش را از دست می‌داد و من تمیزش می‌کردم. روی استفراغ خودش از هوش می‌رفت... هیچ‌کس به او چیزی نمی‌گفت. هیچ‌کس با او روراست نبود.»

هرد در بخش ابتدایی اظهاراتش گفته بود که دپ اولین بار زمستان سال ۲۰۱۱ به او آزار جسمی رسانده است: «هرگز فراموش نمی‌کنم، زندگی‌ام را تغییر داد.»

هرد با چشم اشکبار ادامه می‌دهد که وقتی در مورد خالکوبی رنگ‌پریده «واینو» (Wino) دپ سؤال پرسیده با حمله دپ روبرو شده است. در این دادگاه فاش شد که دپ خالکوبی «واینونا تا ابد» (Winona forever) را به «واینو» تغییر داده است. این خالکوبی ارجاعی است به رابطه دپ با «راینونا رایدر».

هرد می‌گوید: «گفت نوشته شده «واینو». خندیدم، فکر کردم که شوخی می‌کند اما او به صورت من سیلی زد. خندیدم، چون نمی‌دانستم باید چه کنم. فکر کردم که حتماً شوخی می‌کند. گفت: «فکر می‌کنی خنده‌دار است، هرزه؟» به عنوان یک زن، هیچ‌وقت به این شکل من را نزده بودند. او بی‌دلیل به من سیلی زد، این‌گونه به نظر می‌رسید و من متوجه نمی‌شدم. فقط به او خیره نگاه می‌کردم، واکنشی یا حرکتی یا وحشتی یا دفاعی از خود نمی‌کردم، فقط به او خیره شده بودم، او یک بار دیگر محکم به من سیلی زد.»

هرد ادامه می‌دهد که فقط به «فرش کثیفی» که رویش نشسته بوده نگاه می‌کرد و آن سیلی‌ها با درد جسمانی همراه نبوده است: «نمی‌دانستم چه بگویم، نمی‌دانستم چگونه واکنش نشان دهم.»

هرد می‌گوید وقتی سرانجام از جا بلند می‌شود تا آن‌جا را ترک کند، دپ به گریه می‌افتد: «هیچ‌وقت ندیده بودم که یک مرد بالغ گریه کند. او گفت:‌ «ببخش عزیزم، دیگر این کار را نمی کنم، خیال کردم که این لعنتی از من دور شده، فکر کردم نابودش کرده‌ام، فکر کردم این هیولا را دور کرده‌ام.»

بنا بر ادعای هرد، این دو پیش از این اتفاق در حال گوش دادن به موسیقی بوده‌اند و «یک شیشه پر از کوکایین روی میز» بوده است.

هرد در ادامه می‌گوید اگرچه دپ اغلب شب‌ها مست به خانه می‌آمده و او را متهم به رابطه مخفیانه حتی با افرادی که نمی‌شناخته می‌کرده، اما «عشق مخملی» و «شیرین» میان او و دپ و امید به ترک الکل و کوکایین مانع جدایی‌اش می‌شده است: «دوست داشتم حرفش را باور کنم، بنابراین می‌ماندم. معتقد بودم که مرزی وجود دارد که او دوباره از آن عبور نخواهد کرد.»

هرد در ابتدای شهادت خود در روز چهارشنبه گفت: «این دردناک‌ترین و دشوارترین کاری است که به عمرم تجربه کرده‌ام، بدون تردید.»

هرد پنجشنبه این هفته نیز شهادت خواهد داد اما دادگاه از روز جمعه تا ۱۶ مه برگزار نخواهد شد.

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش