سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
۱۰:۴۲ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۲۲۴۷۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

وضعیت بیماری «رضا صفایی‌پو» بازیگر سینما و تلویزیون | سال‌هاست خانه نشین شده‌ام...

رضا صفایی‌پور,بیوگرافی رضا صفایی‌پور
طوفان سینمای ایران که این روزها درگیر بیماری پارکینسون شده است، گفت: هم به دلیل بیماری و هم به دلیل به حاشیه رفتن ژانر حادثه در سینمای ایران خانه‌نشین شدم.

به گزارش هشهری آنلاین، ‌رضا صفایی‌پور در توضیح شرایط حال حاضر خود و علت عدم حضورش در دنیای تصویر بیان کرد: حدود ۱۰ سال است که من فعالیتی ندارم و بعد از کرونا و خانه نشینی درازمدت برای مدتی طولانی از سینما دور افتادم. دلیلش هم بیماری خودم بود که نیاز به احتیاط زیادی داشت چرا که نباید در مکان های شلوغ می رفتم و هم این که قصه ها به سمت داستان های خانوادگی و طنز و خیانت رفت و ژانر سینمایی که من در آن فعالیت داشتم و شناخته شده بودم یعنی سینمای حادثه به فراموشی سپرده شد.

بازیگر فیلم سینمایی میرزا کوچک‌خان (امیر قویدل ۱۳۶۲) در پاسخ به این سوال که چرا ژانر اکشن و حادثه ای کمرنگ و به فراموشی سپرده شده است، گفت: کسانی که تصمیم گیرنده کلان هستند باید به این سوال پاسخ بدهند. در همه جای جهان برای ژانرهای مختلف فیلم می سازند اما متاسفانه ما از زمانی دچار مونوپل داستانی شدیم و برخی ژانرها به کنار رفت و به شخصه ترجیح دادم که کارهای دیگر و الکی انجام ندهم. چیزی حدود ۶۰ اثر در کارنامه من هست و به همین اکتفا کردم.

وی ادامه داد: آخرین کارم پرچم های قلعه کاوه (محمد نوری زاد ۱۳۸۶) بود و من برای بازی در نقش کاوه آهنگر در این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره نور لس آنجلس (۲۰۰۹) را گرفتم.

بازیگر فیلم سینمایی کانی مانگا (سیف الله داد ۱۳۶۶) در توضیح این مطلب که آخرین حضور سینمایی اش چندان بااهمیت نیست، خاطرنشان کرد: گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) صرفا یک حضور کوتاه در سکانسی بود که در آن حاضر شدم که بگویم هنوز نمرده ام.

صفایی‌پور در پاسخ به این پرسش که آیا در سال‌های گذشته پیشنهاد کاری داشته است یا خیر، اظهار کرد: هر ازگاهی پیشنهاداتی می شد اما نقش ها مال من نبود مثلا نقشی بود که زنم با قابله ام توی سرم بزند و قصه های اینچنینی و کارهای طنز بود و اصلا کار حادثه ای به من پیشنهاد نشد و خودم متعجب می شدم که چرا من را برای چنین نقش هایی صدا می کنند به همین دلیل ترجیح می دهم اصلا کار نکنم.

بازیگر فیلم سینمایی شکار خاموش (کیومرث پوراحمد ۱۳۶۸) ادامه داد: گبرلو زمانی که در جشنواره سی و نهم و برای گیجگاه صحبت می کرد گفت که سینمای حادثه مدیون جمشید هاشم پور و رضا صفایی پور است اما به رغم این موضوع امروز کسی یادی از ما نمی کند.

رضا صفایی‌پور,بیوگرافی رضا صفایی‌پور

طوفان سینمای ایران در پاسخ این پرسش که طی یک دهه بیکاری هزینه های زندگی خود را چگونه پرداخته است، گفت: حقوق بازنشستگی داشتم. هنوز ورزش می کنم چون ورزش با زندگی ما عجین شده است اما دیگر آن انرژی و توان سابق را ندارم. اگر همین ورزش را هم نکنیم مرده ایم.

وی در پاسخ به این پرسش که چه خاطره ای از پرونده کاری و زندگی هنری خود را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: من و جمشید هاشم پور چندسال پیش برای اکران یکی از فیلم هایمان به تبریز رفته بودیم و آنقدر جمعیت زیاد شد که خیابان بسته شد. این علاقه مردم برایم یک خاطره فراموش نشدنی است که نه قیمت دارد و نه خریدنی است. من همیشه برای مردم کار کرده ام.

بازیگر فیلم سینمایی پاتک (علی اصغر شادروان ۱۳۷۴) بیان کرد: انرژی ای که مردم به من می دهند قابل وصف نیست؛ به من می گویند که آقاطوفان ما می دانیم که با ریاضت زندگی می کنی ولی تن به هرکاری نمی دهی و این نشان از فهم و درک مردم دارد. متولدین دهه ۶۰ وقتی به من می رسند ذوق و اشتیاق در چشمانشان پیداست.

طوفان در پاسخ به این سوال که چرا چنین لقبی به او عطا شده و از کجا می آید، توضیح داد: قهرمانان اولین فیلم محصول مشترک ایران و امریکا در سال ۱۳۴۸ بود که هنرپیشه ای به نام ویتمن داشت و من برای بدلکاری این نقش انتخاب شدم آنجا کارگردان به من گفت که چقدر فعال و طوفانی هستی و این لقب روی من نشست و از آن پس جمشید هاشم پور شد «آریا» و من «طوفان» شدم.

رضا صفایی‌پور,بیوگرافی رضا صفایی‌پور

بازیگر فیلم سینمایی چشم عقاب (شفیع آقامحمدیان ۱۳۷۷) گفت: آن زمان جوان و جویای نام بودیم و این گونه تلاش و تقلا برای دیده شدن داشتیم.

وی در پاسخ به این سوال که کدام اثر را در کارنامه کاری خود دوست دارد، عنوان کرد: پرچم های قلعه کاوه (محمد نوری‌زاد ۱۳۸۶) چون کاوه یک اسطوره است و برای ایران در قلعه می ایستد و با مغولان می جنگد با این که می داند کشته می شود و همین رشادتش مغول ها را به تحسین وامی دارد. فیلم سینمایی خط آتش را هم دوست دارم (خط آتش فیلمی به کارگردانی فرید سجادی حسینی و علی سجادی حسینی و نویسندگی علی توکل‌نیا محصول سال ۱۳۷۳ است؛ این فیلم روایت یک گروه پنج نفره از تکاوران ایرانی است که برای یک عملیات برون مرزی وارد خاک عراق می‌شوند. آنها در همان ابتدای کار با یک گروه عراقی که در حال شکنجه دادن دو اسیر هستند، مواجه و ناچار می‌شوند با آنها درگیر شوند).

بازیگر فیلم سینمایی سینه سرخ (پرویز شیخ طادی ۱۳۸۵) تصریح کرد: فیلم هایم عین بچه هایم می مانند و آثاری هستند که برای دانه دانه آن ها زحمت کشیده ام چه نقش هایی پر از سکانس و دیالوگ و چه نقش هایی با چند سکانس. در کارم کلک نزده ام.

طوفان در انتها و در پاسخ به این پرسش که جمشید هاشم‌پور را که برای سالیان همراه و همکارش در تولید آثار سینمایی بوده است را چگونه توصیف می کند، گفت: دوماه پیش که متوجه شد من پارکینسون گرفته ام به عیادتم آمد و این رفتارش بسیار بر من اثرگذاشت؛ این عرق همکاری و رفاقتی که داشت را همه نشریات و رسانه ها هم پوشش دادند که جمشید آریا به ملاقات طوفان رفت؛ قدمت دوستی من و جمشید به سال ۱۳۴۸ بازمی گردد. بیش از ۴۰ سال است که رفاقت داریم و ایشان استاد من است و برایشان آرزوی موفقیت دارم.

ضا صفایی‌پور در سال ۱۳۲۸ در تهران متولد شد. او فارغ‌التحصیل دیپلم رشته ادبی است. فعالیت خود را با کشتی کج شروع کرد و بعد از چند مقام قهرمانی در ورزش، وارد سینما شد و با نام «طوفان» به شهرت رسید.

رضا صفایی‌پور,بیوگرافی رضا صفایی‌پور

صفایی‌پور فعالیت خود را به صورت جدی در سال ۱۳۴۲ وقتی که ۱۴ سال سن داشت آغازکرد و به عنوان ورزشکار بدلکار در فیلم ترس و تاریکی محمد متوسلانی حضوریافت. سپس در سال ۱۳۴۸ با فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسوک، محصول مشترک ایران و آمریکا، به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفت و تا سال ۱۳۵۵ نزدیک به ۱۰ فیلم بازی‌کرد.

بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ با فیلم میرزا کوچک خان به بازیگری بازگشت و با حضور در فیلم‌های فصل خاکستری، شکار در شب، پلاک و ضربه آخر کم کم به شهرت رسید و در سال ۱۳۷۱ نیز با سریال دیدنی سیمرغ وارد قاب تلویزیون شد.

آخرین فیلمی که او بازی کرد فیلم پرچم‌های کاوه در سال ۱۳۸۶ بود و توانست در جشنواره نور لس‌آنجلس جایزه بهترین نقش اول مرد را دریافت‌کند.

از آثار سینمایی که او که درآن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌است می‌توان به فیلم‌های «سینه سرخ»، «خداحافظ سینما»، «سحرگاه پیروزی»، «چشم عقاب»، «شاهرگ»، «تهاجم»، «پاتک»، «جهنم سبز»، «حادثه در کندوان»، «خط آتش»، «مرضیه»، «آن‌ها هیچ‌کس را دوست ندارند»، «ضربه آخر»، «صلیب طلایی»، «پوتین»، «شکار خاموش»، «جمیل»، «کانی‌مانگا»، «پلاک»، «میرزا کوچک خان»، «شکار در شب»، «فصل خاکستری»، «انفجار»، «مردی در آتش»، «چشمان بسته»، «جنوبی»، «گریز از مرگ»، «هفت مرد دلاور»، «خر دجال»، «غلام ژاندارم»، «ترس و تاریکی» و «گل‌های گیلان» اشاره‌کرد.

  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
مهران احمدی بیوگرافی مهران احمدی؛ بازیگر حرفه سینما تلویزیون و تئاتر

تاریخ تولد: ۹ اسفند ۱۳۵۲

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردان، مدیر تولید، برنامه ریز

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی بازیگری از دانشگاه هنر و معماری تهران

ادامه
سراج قمری زندگینامه سراج قمری، شاعر هجو گوی سده شش و هفت

شهرت: سراج قمری، قمری آملی

دوران زندگی: سده ششم و هفتم قمری

محل تولد: خوارزم یا گلستان

حرفه: شاعر پارسی گو

آثار: دیوان اشعار سراج قمری

وفات: ۶۲۵ قمری

ادامه
زندگینامه کیان ایرانی زندگینامه دلیر ایرانی؛ کیان و نقش او در قیام مختار

از فعالیت ها و سوابق کیان ایرانی قبل از قیام مختار اطلاعاتی در دسترس نیست البته بعد از اضافه شدن به لشکر مختار از جمله افراد تاثیرگذار و بسیار مهم وقایع قیام شناخته شد. 

در سال ۶۶ قمری مختار با هدف گرفتن انقام از عاملان واقعه کربلا و شکست قاتلان امام حسین در کوفه، کیان ایرانی را به عنوان حرس به عبارتی رئیس نگهبانان خود انتخاب کرد. 

اعتماد و اطمینان مختار به کیان به قدری بود که ریاست انتظامات کوفه و فرماندهی شرطه های کوفه به وی سپرده شد. اموال بسیاری از افراد حین برخورد با جنایتکاران کربلا با فرمان مختار مصادره شد. کیان این موال را بین ایرانیان مسلمانی که عملیات را به عهده داشتند، تقسیم کرد. این موضوع از جمله خدمات بسیار مهمی بود که کیان نسبت به حکومت مختار انجام داد.

کیان ایرانی در جریان دستگیری و هلاکت جنایتکاران کربلا، همچنین اشراف جائن کوفه نقش اصلی را برعهده داشت به طوریکه جنایتکاران اصلی کربلا بعد از شنیدن نام ایشان به وحشت می افتادند. 

ادامه
رسول خطیبی بیوگرافی رسول خطیبی + تصاویر

تاریخ تولد: ۳۱ شهریور ۱۳۵۷

نام مستعار: رسول پاشا

محل تولد: تبریز، ایران

حرفه: فوتبالیست سابق، مربی فوتبال

باشگاه کنونی: سرمربی باشگاه پیکان

آغاز فعالیت: ۱۳۷۱ تاکنون

ادامه
گیتی قاسمی بیوگرافی گیتی قاسمی بازیگر خوش سابقه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۶ آذر ۱۳۵۵

محل تولد: ملایر، همدان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردان تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران

ادامه
امیرحسین صدیق امیرحسین صدیق بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تاریخ تولد: ۸ آبان ۱۳۵۱

محل تولد: نیشابور

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

شروع فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم بازیگری از مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما

ادامه
باران خوش اندام باران خوش اندام و ماجرای جدایی تا ازدواج مجدد

نام کنونی: نها خوش اندام

تاریخ تولد: ۳۰ شهریور ۱۳۵۲

محل تولد: تهران

اصالت: کورد کورمانج خراسان

حرفه: شاعر، نویسنده، تصنیف سرا

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تا کنون

ادامه
ویلهلم رونتگن بیوگرافی ویلهلم رونتگن دانشمند تاثیرگذار صنعت پزشکی

تاریخ تولد: ۲۷ مارس ۱۸۴۵

محل تولد: رمشاید، پادشاهی پروس، کنفدراسیون آلمان

ملیت: آلمانی

حرفه: دانشمند

محل تحصیل: مؤسسه فناوری فدرال زوریخدانشگاه زوریخ

درگذشت: ۱۰ فوریه ۱۹۲۳

ادامه
ساناز سعیدی بیوگرافی ساناز سعیدی بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر

تاریخ تولد: ۲۴ فروردین ۱۳۶۸

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۹۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس معماری 

ادامه
دیالوگ ونزدی,دیالوگ سریال ونزدی,دیالوگ هایی از ونزدی

دیالوگ ونزدی ونزدی ( Wednesday) مجموعه ای تلویزیونی در ژانر کمدی، ترسناک، ماوراء طبیعی و داستان بلوغ است که بر اساس شخصیت ونزدی آدامز ساخته شده‌ است. جنا اورتگا در نقش ونزدی آدامز، یک دختر ۱۶ ساله که دارای قدرت‌های فرا حسی است. او به دلیل ایجاد شرارت در مدارس دیگر به آکادمی نِوِرمور فرستاده می‌شود. یکی از ویژگی های ونزدی این هست که به هیچ کسی اهمیت نمی دهد و نگرانی های دیگران برای او ارزشی نداره و بسیار حاضر جواب است. در ادامه این مقاله سرپوش  به معروف ترین دیالوگ های سریال ونزدی پرداخته ایم. دیالوگ معروف از ونزدی آدامز: آماتورهایی مثل شما آبروی گروگان گیری را میبرند. دیالوگ های سریال ونزدی: من فکر نمیکنم از همه بهترم، فقط اینکه از تو بهترم دیالوگ ونزدی  به دوستش: هر وقت حالم بهم خورد به تو فکر میکنم. دیالوگ هایی از ونزدی: من طوری رفتار می‌کنم که انگار مهم نیست اگر کسی من رو دوست نداشته باشه. در اعماق وجودم پنهانی از آن لذت می برم. دیالوگ هایی از ونزدی آدامز: من به انتقام باور دارم، معمولا هم خیلی گرم و با درد زیاد درستش می‌کنم. حاضرجوابی های ونزدی: دوست شما بودن باید با یک برچسب هشدار دهنده همراه باشد. دیالوگ های به یاد ماندی ونزدی آدامزی جالب ترین دیالوگ های ونزدی:  احساسات مساوی با ضعف است. دیالوگ هایی مشهور در سریال ونزدی: ونزدی دختر رویاهای شما نیست. او کابوس شماست. دیالوگ جذاب ونزدی: جالب ترین گیاهان در سایه رشد می کنند. پاسخ های ونزدی به دوستانش: من به بهشت یا جهنم اعتقاد ندارم، اما به انتقام اعتقاد دارم! دیالوگ مشهور ونزدی آدامز: هرکس کفش های پاشنه بلند را اختراع کرد، به وضوح یک شکنجه گر در کنارش بوده. دیالوگ های کاراکتر اصلی سریال ونزدی: تو دلیلی هستی که میفهمم چقدر ضروری است که هرگز خود را از دست ندهم. گردآوری: بخش هنر و سینما بیتوته

ویژه سرپوش