یکشنبه ۰۷ دی ۱۴۰۴
۰۸:۰۶ - ۰۷ دي ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۱۰۰۵۳۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

واکنش‌ها به فوت «بهرام بیضایی» | اصغر فرهادی: ایرانی‌تر از او نشناخته‌ام

بهرام بیضایی,واکنش ها به فوت بهرام بیضایی
اصغر فرهادی، کارگردان سرشناس سینمای ایران، در واکنش به درگذشت بهرام بیضایی، یادداشتی احساسی منتشر کرد و او را «ایرانی‌ترین ایرانی» این روزگار خواند.

به گزارش تابناک، در پی درگذشت بهرام بیضایی، کارگردان و نویسنده برجسته سینما و تئاتر ایران، اصغر فرهادی با انتشار دلنوشته‌ای، اندوه عمیق خود را بیان کرد. فرهادی در این متن آورده است: «بهرام بیضایی،  آموزگار بزرگ من که شیفته‌وار آثار، سخنان و بالاتر از آن عشقش به فرهنگ این سرزمین را با تمام وجود دنبال کرده‌ام، حالا در غربت دنیا را ترک کرده است.»

او در بخشی از نوشته‌اش تأکید کرد: «حقیقتا ایرانی‌تر از بهرام بیضایی در این روزگار نشناخته‌ام و چه تلخ که این ایرانی‌ترین ایرانی، هزاران هزار فرسنگ دور از ایران چشم بر جهان فرو می‌بندد.»

این دلنوشته بازتاب گسترده‌ای در میان اهالی فرهنگ و هنر داشت و بار دیگر جایگاه بی‌بدیل بیضایی را در حافظه جمعی ایرانیان یادآور شد؛ هنرمندی که آثارش همچون «چریکه تارا» و «باشو غریبه کوچک» نه‌تنها در تاریخ سینما، بلکه در فرهنگ و هویت ایرانی ماندگار شده‌اند.

پیام‌ها و دلنوشته‌ها در سوگ بهرام بیضایی

مژده شمسایی بازیگر سابق سینما و همسر بهرام بیضایی در صفحه رسمی این هنرمند نوشته است:

«زمین زیرِ پایم سست است؛

وقتی او بر آن راه نمی‌رود 

هوا برایم تنگ است؛ 

وقتی او در کنارم نفس نمی‌کشد

آسمانم رنگی ندارد؛

وقتی چشمان آسمانی‌اش به آن نمی‌نگرد

کوه‌ها مظهر هیچ‌اند؛

وقتی ایستادگی‌اش جایی ندارد

جهانم خالی‌ست؛

وقتی صدایم نمی‌کند

عشق تنها واژه‌ای‌ست؛

وقتی نیست که نثارش کنم

وطنم نامی‌ست؛

وقتی او از آن نمی‌نویسد

راه‌ها به بیراهه می‌روند؛

وقتی به او نمی‌رسند

زندگی‌ام باری‌ست بر دوش؛

وقتی با او نمی‌گذرد»

مهرداد اسکویی عکاس و مستندساز نیز با انتشار دو عکس از بهرام بیضایی که در سال ۱۳۷۷ از او برداشته در متنی احساسی و با ابراز دلتنگی نوشته است: 

«چگونه یک تن تنها، یک تن بسان تو، می‌تواند در فرهنگ وطنش آنقدر کار کند و آنقدر تاثیرگذار باشد؟

چگونه توانستی این چنین متمرکز قدرتمند به حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی بپردازی و خودت را تماماً وقف آن کنی؟

و نبوغ یعنی چه؟ نابغه کیست؟ و چگونه می‌توان آنقدر نوآوری کرد؟

با چه نگاه و دوراندیشی، هنرهای سنتی ایرانی را با تکنیک‌های داستان‌سرایی مدرن‌ات ترکیب کردی و به سبکی رسیدی که به موج نوی سینمای ایران کمک کنی؟

چه شد که آنقدر پشتکار پیدا کردی؟ آنچه که در من و نسل من کمیاب شده!

چگونه آنقدر منظم بودی و چگونه پایبند به علایق و آرزوهایت برای فرهنگ وطنت هرگز خسته نشدی و پا پس نکشیدی؟

چطور می‌شود یکی مثل تو، استاد جان بهرام خان بیضایی با وجود مواجهه با همه چالش‌ها به خلق کردن ادامه دهد؟ خالق باشد و کم نیاورد؟ چگونه بدون اینکه خود بدانیم سعی کردی که همه ما را تشویق کنی تا ریشه‌های خودمان را در آب و خاک وطنمان کشف کنیم ادامه دهیم و خسته نشویم؟

چرا انقدر نگران درختان ایران بودی؟ چگونه یک هنرمند می‌تواند از قطع درختان هزاران ساله کشورش اندوهش را تاب آورد؟ چطور شد که آنقدر برای تک‌تکمان الهام بخش شدی و الهام بخش ماندی؟

چیزی بگو استاد جان! چشم‌های آبی‌ات را بگشا و برای این دل‌های سوخته چیزی بگو! بگو بی‌تو ما چگونه از درختان هزاران ساله و هزاران خرده، چیزهای هزاران ساله فرهنگ ایران عزیزمان مراقبت و نگهداری کنیم؟

شما اسطوره نسل من هستید و اسطوره باقی خواهید ماند، مثل داریوش شایگان، احمد شاملو، اخوان ثالث، سیمین بهبهانی، عباس کیارستمی، شجریان و باقی.

از بخت‌ یاری من بود که از شما عکاسی کردم، از چهره نازنین شما در اوج خلاقیت و دانش و تبحر و توانایی و زیبایی. اندوهم بسیار زیاد شده تنها به یک دلیل ساده و آن هم دلتنگی بسیار برای شماست، ای کاش همه، همیشه در وطن عزیزمان بودیم و بیشتر شما را می‌دیدیم و آثارتان را می‌خواندیم و می‌دیدیم و خط می‌بردیم و در فکر فرو می‌رفتیم. این تقاضای زیادی نبود حقمان بود.

نغمه ثمینی نمایشنامه‌نویس نیز در واکنش به خبر درگذشت بهرام بیضایی نوشته است:

«چرا مردم ساکن ایران نباید اجراهای آخر بیضایی را دیده باشند؟ چه کسانی لایق‌تر از مردم ساکن ایران که اجراهای بیضایی را ببینند؟ می‌توانستند دوست داشته باشند، نداشته باشند، نقد کنند، نکنند، اما حق دیدنشان را باید می‌داشتند.

این احساس یتیمی و زیر پا خالی شدن و تنها ماندن بسان خشمی پدیدار می‌شود از حقی که نباید سلب می‌شد. جای اجراهای بیضایی تئاتر شهر بود.

افشین هاشمی نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشته است: 

«ایستاد تا روز تولدش یک بار دیگر متولد شد، سپس رفت. اینک رفتنش هم تولد است.

او هر سال در روز رفتنش یک بار دیگر متولد می‌شود همچون درختی تنومند که هر سال زمستان را به امید بهار اثر می‌گذراند و هر سال برگ سبز به ما هدیه می‌دهد. او که خود درخت بود... و سرسبزی بود... برگ‌های سبزش بر همه ایران سایه دارد وقتی انوارِ سوزان است و تن‌اش پناه باد و بوران وقتی سرما خُشکان است، چرا که درخت او از چشمه خرد آب خورده.»

حسن فتحی کارگردان در صفحه خود با تسلیت به مژده شمسایی نوشته است: 

«همه ما اهالی سه چهار نسل تئاتر و سینمایی وطنی مرهون و متاثر از نمایشنامه‌ها و آثار سینمایی او هستیم، اما همه ما آیا در مواجهه با جهل و بی‌عدالتی و عافیت طلبی و دروغ مرام و اخلاق حقیقت محور او را دنبال خواهیم کرد؟

ادای احترام بر عطا و لقای عمر پربرکت استاد بهرام بیضایی جز این نیست که میراث‌دار شایسته سنت فکری و فرهنگی و اخلاقی او در عرصه سینما و ادبیات و اساطیر تاریخ ایران زمین باشیم.

امروز شنبه، ششم دی ماه، ایران غم‌زده یکی از ایرانی‌ترین هنرمندان فرهیخته خود را در غربت و در سالروز تولدش از دست داد.»

همچنین محمدرضا عارف -معاون اول رئیس‌جمهور - پیام تسلیتی صادر کرده که در بخشی از آن آمده است:

«درگذشت جناب آقای بهرام بیضایی هنرمند نامدار کشورمان، کارگردان ماندگار سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه نویس و پژوهشگر برجسته فرهنگ و اسطوره، پایانی است بر حضور جسمانی یکی از عمیق‌ترین صداهای تاریخ معاصر هنر این سرزمین، اما بی‌تردید آغاز ماندگاری پررنگ‌تر از نام و اندیشه او در حافظه فرهنگی ایران است.

بهرام بیضایی نه صرفاً یک هنرمند بلکه معمار اندیشه در هنر بود، هنرمندی که روایت تاریخ اسطوره زبان و هویت ایرانی را با زمانه خود با نگاهی نقادانه ژرف و مستقل بازخوانی کرد و آثاری آفرید که هم پختگی و جهان‌بینی خاصی در آنها نمایان بود و هم فراتر از زمانه خود ایستادند. او با آثارش به ما آموخت که هنر میدان پرسش است نه تکرار و فرهنگ زیستگاهی زنده است نه خاطره‌ای ایستا.»

خانه سینما هم با انتشار پیامی نوشته است:

«خانه سینمای ایران باتاسف بسیار درگذشت «بهرام بیضایی» استاد ماندگار و تکرار نشدنی سینما و تاتر ایران را به خانواده وی به ویژه مژده شمسایی همسر آن مرحوم و علاقمندان فرهنگ و هنر ایران زمین تسلیت می‌گوید.

بی‌شک آثار او در زمینه‌های مختلف هنرهای نمایشی و همچنین کتاب‌ها و نوشته‌هایش برگ زرینی در فرهنگ غنی کشورمان است و هرگز از یادها نخواهد رفت.

نام او در دنیای هنر جاودان خواهد بود زیرا خود او فرهنگ ایران را جاودان و ماندگار می‌خواست.»

انجمن بازیگران خانه سینما نیز پیامی منتشر کرده که به این شرح است:

«ایرانِ عزیز ما بزرگمردی از تبارِ بزرگانِ اثرگذار در عرصه ی ادبیات و هنر را از دست داد. بهرام بیضایی، خردمندی فرزانه، که در دنیای تئاتر و سینمای ایران در تمامی سالهای هنرنمایی خود، در اوج درخشش، تنها شبیه خودش بود و هیچ کس شبیه او نشد.

تمامی آثار او برای ما و یقینا برای آیندگانِ پس از ما خواندنی و دیدنی و آموختنی ست. انجمن صنفی بازیگران خانه سینما این فقدان بزرگ را به مردم ایران، عموم هنرمندان و به ویژه خانواده ی گرامی و همکار ارجمندمان خانم مژده شمسایی، یار و همسرِ همراه و هم دلِ ایشان صمیمانه تسلیت عرض می‌کند. روحش شاد و در آرامش و مهر بی پایان پروردگار …»

رضا مردانی مدیرکل هنرهای نمایشی نیز با صدور پیامی فقدان این چهره ماندگار فرهنگ و هنر ایران را به جامعه هنری کشور تسلیت گفت.

در این پیام آمده است: «خبر درگذشت استاد بهرام بیضایی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، پژوهشگر و کارگردان اثرگذار تئاتر و سینمای ایران، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای فرهنگ و هنر این سرزمین است. هنرمندی که با نگاه موشکافانه‌اش به اسطوره، تاریخ، زبان و هویت ایرانی، نسل‌های متوالی از هنرمندان را به اندیشیدن، خلق‌کردن و پاسداشت هنر این مرز و بوم فراخواند و با آثار ماندگار خود چراغی پیش‌رو برای تئاتر ایران برافروخت.

بیضایی تنها یک نام در تاریخ هنر نبود؛ او جریان‌ساز اندیشه و زیست فرهنگی بود و امروز میراث علمی و هنرای‌اش گواهی است بر تلاش خستگی‌ناپذیرش برای اعتلای هنر نمایش. فقدان او نه‌فقط اندوهی برای شاگردان، همکاران و دوستدارانش، بلکه سوگی فراگیر برای هنر ایران است.

ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم ایشان، جامعه تئاتر، هنرمندان و تمامی دوستداران فرهنگ ایرانی، از خداوند متعال برای آن استاد فرزانه رحمت و آرامش و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم. یاد و نامش تا همیشه در صحنه‌های هنر این سرزمین جاری و زنده خواهد ماند.»

  • 13
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش