جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۵۶ - ۱۷ آذر ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۹۰۰۵۶۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

نرگس محمدی:

به من گفته بودند در «معمای شاه» بازی نکن

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,نرگس محمدی

وقتی می‌خواستم با معمای شاه همکاری کنم برخی از همکاران می‌گفتند: همکاری نکن، این سریال به کسی دستمزد نمی‌دهد! در حالی که نزدیک ۷۰۰ بازیگر در سریال معمای شاه سر کار بودند و اموراتشان را می‌گذراندند.

 

نرگس محمدی برای تماشاگران تلویزیونی یعنی همان ستایش! حتی رسانه‌ها به تبعیت از مخاطبان خود در تیتر اخبارشان، به جای نرگس محمدی می‌نویسند بازیگر نقش ستایش! در حالی که محمدی بعد از فصل دوم سریال ستایش در مجموعه‌هایی چون زعفرانی، ما فرشته نیستیم و معمای شاه نیز بازی کرده است.

 

او در سریال «معمای شاه» که این شب‌ها از شبکه یک پخش می‌شود، نقش گلنار را به‌عهده دارد که عروس خانواده وزیری می‌شود و نقش همسر قهرمان قصه را به‌عهده می‌گیرد. درباره این سریال و نیز درباره ماندن زیر سایه نقش ستایش، با نرگس محمدی گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

هیچ‌وقت از کارگردان «معمای شاه» پرسیده‌اید که چرا بازی در نقش گلنار را به شما سپرده است؟ 

نه نپرسیدم. ایشان این نقش را پیشنهاد کرد و من بلافاصله پذیرفتم. در واقع دو روز بعد از این‌که نقش به من پیشنهاد شد جلوی دوربین رفتم و آن را بازی کردم.

 

چه چیزهایی در این نقش برای شما جذابیت داشت؟ 

برای این‌که پیش از «معمای شاه» سریال تاریخی بازی نکرده بودم و دوست داشتم این تجربه را داشته باشم. همچنین کار کردن با آقای ورزی را هم دوست داشتم چون قبلا سریال‌های ایشان را دیده بودم و می‌دانستم که حتما چیزهای زیادی از ایشان خواهم آموخت.

 

البته فصل اول سریال ستایش هم یک اثر تقریبا تاریخی محسوب می‌شود و گلنار و ستایش کلا یکی دو دهه بیشتر با هم فاصله ندارند! 

 

گلنار را در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ می‌بینیم و ستایش را در سال‌های ۱۳۴۰ به بعد. بله شاید به لحاظ زمانی خیلی از هم دور نباشند ولی متعلق به دو فضای متفاوت هستند.

 

نگران نزدیکی و شباهت این دو نقش نبودید؟ 

نه، اصلا نگران نبودم چون هم قصه‌ها با هم تفاوت داشت، هم شخصیت‌ها و هم فضا و بستری که قصه‌ها در آنها روایت می‌شود.

 

ولی ستایش و گلنار هر دو را از وقتی دختری جوان هستند، می‌بینیم که در یک خانواده سنتی زندگی می‌کنند، عاشق می‌شوند، برای ازدواج با خواستگار جوان و عاشق‌ دچار مشکل شده و در نهایت هر دو را در سنین مختلف می‌بینیم! 

بخش‌هایی از زندگی هر دو شبیه به هم است ولی در آثار محمدرضا ورزی قصه حرف‌ اول را می‌زند نه شخصیت یا بازیگر اما در سریال «ستایش» نقش و بازیگر کاملا محور بودند و مسیر اصلی سریال را تعیین می‌کردند، بنابراین بازیگر می‌توانست از هر آنچه که دارد، در کارش بهره بگیرد. همین تفاوت باعث می‌شد که من نه نگران باشم و نه بترسم و طی دو سالی که با سریال «معمای شاه» همکاری داشتم و خیلی خوب پیش بروم.

 

فقط دو سال کار کردید؟ ولی به نظر می‌رسد گلنار در تمام طول سریال حضور دارد! 

گلنار تقریبا در تمام سریال حضور دارد اما من زمانی کارم را با این گروه شروع کردم که تصویربرداری بخش دربار کاملا انجام شده و فقط بخش شهر مانده بود، به همین دلیل در مقایسه با برخی از بازیگران زمان کمتری درگیر بازی در «معمای شاه» بودم.

 

بعد از شروع همکاری با «معمای شاه» فرصت انجام کارهای دیگری را داشتید؟ 

بیشتر وقتم به «معمای شاه» اختصاص یافت و تا دو ماه پیش هم در این پروژه مشغول بودم اما در این مدت سریال «زعفرانی» را بازی کردم و یک ماه درگیر تئاتر بودم.

 

گلنار را در چند مقطع زمانی در سریال می‌بینیم. برای این نقش گریم سنگین هم داشتید یا خیر؟ 

سه مقطع زمانی از زندگی گلنار را بازی کردم و سه مرحله گریم شدم؛ یکی مربوط به بیست سالگی، دیگری سی و چند سالگی و آخرین گریم هم مربوط به چهل و چند سالگی. گریم مقطع سوم سنگین بود اما دو مقطع دیگر نه خیلی.

 

گلنار چطور دختری است؟ 

یک دختر معمولی است و نمونه‌ای از زنان و دختران سنتی همان دوران. اتفاق ویژه‌ای در زندگی‌اش نمی‌افتد و در برخی قسمت‌ها تقریبا یکنواخت می‌شود تا این‌که به ده قسمت پایانی سریال می‌رسیم؛ در این قسمت‌ها اتفاقاتی می‌افتد که نمی‌توانم درباره‌اش توضیح بدهم.

 

خب چنین نقشی چه جذابیتی داشت که آن را پذیرفتید؟ 

یکی از دلایلی که باعث شد نقش را بپذیرم، کنجکاوی درباره تاریخ کشورم و بخصوص انقلاب ایران بود و این‌که در آن زمان چه اتفاقی افتاد؛ از هر کسی که می‌پرسیدم در این باره اطلاعات جامعی نداشت و تا زمانی که در این باره مطالعه نمی‌کردم چیزی دستگیرم نمی‌شد بنابراین بازی در «معمای شاه» برایم جذابیت داشت. این سریال باعث شد درباره تاریخ ایران مطالعه کنم و اطلاعاتم درباره یکی دو دهه از تاریخ کشورم که به انقلاب اسلامی منجر شد، افزایش پیدا کند. به لحاظ بازیگری این حسن را برایم داشت که بتوانم با آقای ورزی همکاری کنم. من با هر کارگردانی که کار کنم، چیزهایی یاد می‌گیرم و آقای ورزی هم آدم باسوادی است؛ چه یک جلسه با او کار کنید چه چند جلسه حتما چیزهایی یاد می‌گیرید؛ هم به لحاظ اخلاقی و هم کاری.

 

هنوز نام نرگس محمدی همه را به یاد «ستایش» می‌اندازد. فکر می‌کنید بالاخره چطور می‌توانید از سنگینی این نقش رهایی پیدا کنید؟ 

من فکر نمی‌کنم به این سادگی‌ها از نقش ستایش رها بشوم چون در ده سال اخیر تاثیری که ستایش روی تماشاگران سریال‌های تلویزیونی داشته، خیلی زیاد بوده و مردم ستایش را خیلی خاص و ویژه دوست داشتند. من هر کار دیگری می‌کنم، هر نقشی که بازی می‌کنم از هر نوعی؛ چه مثبت چه منفی، باز هم می‌گویند ستایش چنین کرد و ستایش چنان کرد. هر کاری می‌کنم انگار نمی‌شود ذهنیت مردم را عوض کرد؛ مگر این‌که فیلمنامه دیگری مثل ستایش نوشته، با همان کارگردان خوب ساخته و باز قسمت شود که من آن را بازی بکنم، شاید در این صورت شرایط عوض شود.

 

فکر می‌کنید نقش گلنار بتواند این کار را بکند؟ 

سریال «معمای شاه» یک سریال تاریخی است که مستندات تاریخ را روایت می‌کند. در چنین اثری، هم درام و هم شخصیت‌ها خودشان زیر سایه رخدادهای تاریخی هستند. بنابراین هیچ نقشی در این سریال به قهرمان بدل نمی‌شود و همین طور نقش گلنار.

 

چه برنامه‌ای برای ادامه راه بازیگری دارید و می‌خواهید به کجا برسید؟ 

من دوست دارم این فرصت ایجاد شود که با برخی از کارگردان‌های مورد علاقه‌ام کار کنم، در سینما فعال‌تر بشوم و نقش‌های متفاوت بازی کنم، مثل شخصیت‌هایی که مانند ستایش تاثیرگذار باشند. البته همه اینها بستگی به این دارد که کائنات و تقدیر و گردش روزگار چه اتفاقاتی برای من رقم بزند.

 

از میان کارگردان‌های تلویزیونی به کدام‌یک علاقه دارید و می‌خواهید با آنها کار کنید؟ 

حسن فتحی خیلی خوب است، سعید سلطانی عالی است و همین‌طور سیروس مقدم و خیلی‌های دیگر.

 

درباره شما حاشیه و شایعات فراوان است. چه احساسی در این باره دارید؟ 

واقعا نمی‌دانم باید چه کرد. گاهی اذیت می‌شوم. به نظرم اصلا خوب نیست اما انگار بعضی از مردم حاشیه‌سازی و شایعه‌سازی را دوست دارند. من واقعا هر روز این نوع خبرها را این طرف و آن طرف می‌بینم که دست به دست می‌شود اما نمی‌توانم کاری بکنم. اصلا نمی‌دانم باید با چه کسی حرف بزنم یا کجا شکایت کنم. قبول کنید آزاردهنده است، مثلا همین ازدواج‌های دروغین که بارها شنیده‌ام مرا ناراحت می‌کند اما در کنار اینها گاهی در دنیای بازیگری از همکاران خودمان هم چیزهایی می‌شنویم که خوشایند نیست.

 

وقتی می‌خواستم با معمای شاه همکاری کنم و در تمام مدت بازی در این سریال برخی از همکاران می‌گفتند: همکاری نکن، این سریال به کسی دستمزد نمی‌دهد! در حالی که در این چند سال که تعداد پروژه‌های سازمان بسیار کم بود، نزدیک ۷۰۰ بازیگر در سریال معمای شاه سر کار بودند و اموراتشان را می‌گذراندند. دوست دارم روزی برسد که این حرف‌‌ها و قضاوت‌ کردن‌ها در فضای بازیگری تمام شود.

 

گلنار یک دختر معمولی است و نمونه‌ای از زنان و دختران سنتی همان دوران. اتفاق ویژه‌ای در زندگی‌اش نمی‌افتد و در برخی قسمت‌ها تقریبا یکنواخت می‌شود تا این‌که به ده قسمت پایانی سریال می‌رسیم.

 

یکی از دلایلی که باعث شد نقش را بپذیرم، کنجکاوی درباره تاریخ کشورم و بخصوص انقلاب ایران بود و این‌که در آن زمان چه اتفاقی افتاد.

 

پیش از «معمای شاه» سریال تاریخی بازی نکرده بودم و دوست داشتم این تجربه را داشته باشم؛ همچنین کار کردن با آقای ورزی را هم دوست داشتم.

 

من فکر نمی‌کنم به این سادگی‌ها از نقش ستایش رها بشوم چون در ده سال اخیر تاثیری که ستایش روی تماشاگران سریال‌های تلویزیونی داشته، خیلی زیاد بوده است.

 

وقتی می‌خواستم با معمای شاه همکاری کنم برخی از همکاران می‌گفتند: همکاری نکن، این سریال به کسی دستمزد نمی‌دهد! در حالی که نزدیک ۷۰۰ بازیگر در سریال معمای شاه سر کار بودند و اموراتشان را می‌گذراندند.

 

 

 

  • 13
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش