چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۲۴ - ۱۲ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۰۵۶۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

حرف‌های تازه سالارزهی:

فروشنده نیستم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,جناب خان
سعید سالارزهی تاکید می‌کند تنها دغدغه او این است که جناب‌خان با حضور پرتعداد در برنامه «خندوانه» به تکراری بیفتد که دیگر جذابیت‌های خود را از دست بدهد.

سینما سینما،بحث حضور جناب‌خان در «خندوانه» در یک هفته اخیر تبدیل به یکی از موضوعات داغ در اخبار شده است. سالارزهی مالک عروسک جناب‌خان در گفت‌و‌گویی که با ما داشت در مورد آینده جناب‌خان و برنامه‌هایی که برای آن مدنظر دارد توضیح داده بود. او در بخش دیگری از این گفت‌‌و‌گو حرف‌های تازه‌ای را مطرح کرد: نکاتی از این دست که او دو هفته نخست حضور جناب‌خان در «خندوانه» دغدغه خود را مبنی بر تکراری شدن این حضور مطرح کرده بود و از آن زمان فقط قرار بود جناب‌خان مهمان برنامه رامبد جوان باشد، نه عضوی ثابت. در ادامه سخنان سالارزهی با سینماسینما می‌آید:

 

آقای سالارزهی چرا این ماجرای جدایی جناب‌خان از «خندوانه» و بحث مالکیت و سهم شما از آن تا فصل چهارم طول کشید؟ در این سه سال گذشته، بحث‌هایی که این روزها مطرح شده است را دنبال نکرده بودید؟ 

مشابه همین بحث در دو هفته اول حضور جنا‌خان در «خندوانه» با مسئولان شبکه سه مطرح شد. ابتدا قرار بود جناب‌خان چند جلسه مهمان باشند و بعد عروسک را بدهند و ما کار خودمان را دنبال کنیم. هر بار زمان بودن جناب‌خان تمدید شد و در این زمان صحبت‌های ما البته ادامه داشت.

 

این صحبت شما به آن معناست که از روز اول قصد نداشتید جناب‌خان را به «خندوانه» بسپارید و نگاه شما به آن موقت بود. 

بله همین‌طور است. اصلا قرار ما این بود که جناب خان برود و مهمان شود، و در اصل در «کوچه مراورید» به صورت طولانی مدت حضور پیدا کند. طراحی جناب‌خان و برنامه «کوچه مروارید» بخشی از برنامه‌های ما برای یک مرکز تخصصی برنامه‌سازی کودکان در بخش خصوصی است. راه‌اندازی این مرکز تخصصی برنامه طولانی مدتی است که بیست و سی سال باید روی آن کار کرد. «کوچه مروارید» گام اولی بود که در این زمینه برداشتیم و قرار نبود آخرین. ماجرای نسبت جنان‌خان هم با «کوچه مروارید» همین بود، قرار بود با این برنامه بماند، اما شاید باید از همان ابتدا ما به صورت قانونی اقدام می‌کردیم تا همه چیز درست‌تر پیش می‌رفت.

 

آقای سالارزهی برخی می‌گویند این بحثی که در حال حاضر بر سر حضور جناب‌خان در «خندوانه» شکل گرفته سیاستی است در مسیر بازارگرمی و بالا بردن قیمت جناب‌خان و دریافت پول بیشتر از صداوسیما. 

تا الان من یک بار هم روی جناب‌خان قیمت نگذاشته‌ام و اصلا فروشنده نیستم. حق طبیعی ماست که وقتی جناب‌خان در افزایش اسپانسرهای «خندوانه» و شبکه نسیم تاثیر ما هم سهمی داشته باشیم. ما باید چه‌کار کنیم؟ دنبال کار خودمان برویم و برنامه‌مان را با جناب‌خان تولید کنیم یا همین‌طور منتظر بمانیم تا در برنامه‌های بعدی دنبال جناب‌خان بیایند؟

 

واقعیت این است که تصمیم‌گیری در مورد ارزش مادی جناب‌خان چیزی است که کارشناسان باید بنشینند و صحبت کنند و در مورد آن نظر دهند. باید بر این اساس برند جناب‌خان قیمت‌گذاری شود. وقتی جناب‌خان روی اسپانسر و مخاطب «خندوانه» و شبکه نسیم تاثیر دارد، پس باید سهمی هم به سازندگان اختصاص می‌یافت. در پاسخ به این خواست ما که با نگاه کارشناسانه به موضوع پرداخته شود، صحبت و حاشیه‌هایی مطرح شد که من می‌خواهم به خاطر پول جناب‌‌خان را از «خندوانه» جدا کنم. در جواب آن دوستان که بحث فروش برند جناب‌خان را مطرح کردند باید گفت که شیوه آن مذاکره مستقیم و روشی اصولی است و بیان این جمله که ما با فلان قیمت آن را می‌خریم شکل قشنگی ندارد.

 

خب تمام این بحث‌ها یعنی از روز نخست مطرح شده بود؟ 

آیا ما کار اشتباهی کردیم که پول و سرمایه و وقت و انرژی بگذاریم و جناب خان را خلق کنیم به جای تقدیر و تشکر باید متهم باشیم؟ چرا به این وجه نگاه می‌کنند که سعید سالارزهی به خاطر پول مانع شده است؟ اگر در سال‌های گذشته وسط برنامه مانع حضور جناب‌خان می‌شدم و پولم را دریافت می‌کردم، خواستیم رفتار انسانی و اخلاقی و فرهنگی انجام دهم و از آن طرف با من برخوردی به آن شکل شد.

 

اگر واقعا برایشان مهم است جناب‌خان باشد، باید مسیر اصولی طی می‌شد و ارزش‌گذاری حرفه‌ای صورت می‌گرفت. من تیرماه اعلام کردم که موضعم در مورد ادامه حضور جناب‌خان در برنامه چیست. اگر قرار بود اتفاقی بیفتد در این چند ماه تا شروع فصل جدید می‌افتاد. در این چهار پنج ماه اتفاقی نبود که نشان دهد آن سمت به سوی حل مشکل می‌رود. به نظر می‌رسد دوستان می‌خواهند جناب‌خان نباشد و در عین حال این طور نشان دهند که من نمی‌خواهم اجازه حضور او را بدهم.

 

سئوال این است که در این سال‌ها چه پاسخی به شما می‌دادند که با تداوم حضور جناب‌خان موافقت می‌کردید؟ 

هر دفعه از من زمان و مهلت گرفته می‌شد. در تیرماه اعلام کردم برای برنامه خودمان که دو سال وقت گذاشته‌ایم برنامه جدی داریم  بر همین اساس دست‌اندرکاران «خندوانه» برای اینکه برنامه‌شان آسیبی نبیند، زودتر فکری کنند. دلیل من هم برای این تصمیم چنین بود که اگر چاره‌ای برای حضور جناب‌خان در «خندوانه» اندیشیده نشود، خود خندوانه و جناب خان به تکرار می‌افتند.

 

در مورد نگرانی این نگرانی ما تنها جوابی که داده شد نکته‌ای بود که رامبد در برنامه اول فصل چهارم مطرح کرد و از مردم پرسید حال جناب‌خان در «خندوانه» خوب است یا نه همه گفتند حالش خوب است. در صورتیکه من این جواب را کارشناسی نمی‌دانم، پاسخ کارشناسی را باید افراد دست‌اندرکار این عرصه بدهند. پاسخ افراد نگرانی من را برطرف نکرد.  یا نه دو ستان برناه‌ساز و کارشناسان بنشینند و صحبت و گفت و گو می‌کردند، مردمی در این جلسه نگرانی من را از بین ممی‌برند.

 

نگرانی اصلی شما پس به این برمی‌گردد که جناب‌خان به تکرار بیفتد و در نهایت جذابیتی برای حضور در عرصه‌های دیگر از جمله فیلم سینمایی نداشته باشد؟ 

کلاه قرمزی از سوی ایرج طهماست فقط ۱۵ روز عید حضور دارد و این برند سال‌های سال است همچنان جذابیت خود را دارد. اگر قرار بود همین عروسک سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ برنامه برود روی آنتن چه اتفاقی می‌افتاد؟ حالا همین وضعیت را برای جناب‌خان تصور کنید و می‌بینید نگرانی‌ها درست است.

 

 

 

  • 11
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش