شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴
۱۷:۲۴ - ۲۲ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۳۲۶۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

نقد و بررسی یک مستند تحت تاثیر درگذشت علی معلم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,نشست نقد و بررسی خونه
نشست نقد و بررسی مستند «خونه» ساخته خدایار قاقانی تحت تاثیر درگذشت علی معلم برگزار شد.

 به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، رضا درستکار منتقد و مجری این نشست، صحبت‌های خود را درباره علی معلم آغاز کرد: «درست است که بهار آمده و تکرار طبیعت و نوروز یادآوری شده‌است اما این ایام به دلیل از دست‌دادن فیزیکی برخی از اشخاص برای ما سخت است و هربار که به یاد معلم می‌افتم، بغض می‌کنم. هرکسی که از نزدیکی من و او باخبر بوده به من گفته است که ما این اتفاق را باور نمی‌کنیم. او درست شبیه «خونه»ای است که در این فیلم دیدیم، مکانی که مثال سرزمین ما است و از بقایای آن پی‌می‌بریم که چه جای نیکی بوده‎است. معلم یک نفر نبود و واقعا به اندازه ده مرد جنگی بود. درباره این مرد در این زمان کم و با وجود نداشتن اهلیت چه باید بگویم؟»

 

وی در ادامه افزود: «همین که یک نفر طی بیست سال یک تنه جهت جریان فرهنگی و هنری را در کشور ما را به سهم خودش عوض کند، کار بسیار بزرگی است. فخری که در کلام این مرد بزرگ بود، بسیار مغتنم بود و البته قابل تکرار هم نیست. فیلم‌هایی مثل «خونه» یادآور این است که قدر افرادی که با آن‌ها زندگی می‌کنیم و ارزشمند هستند را بدانیم. این افراد بنا و سنگ نیستند و هرگز نمی‌میرند و آثار و علائم آن‌ها باقی می‌ماند. نمی‌دانم چه طور می‌شود نبود معلم را باور کرد؟ من که باور نمی‌کنم و به همین دلیل هم به همسرشان تسلیت نمی‌گویم. فکر هم نمی‌کنم در چند دهه آینده کسی مثل او تکرار شود.»

 

درستکار با اشاره به سابقه آشنایی‌اش با علی معلم بیان کرد:«به اندازه بیست و پنج سال سوادی که حداقل هفده سالش را در خدمت و در معیت او بودم و در مجله‌اش قلم زدم می‌گویم که کسی مثل او تکرار نمی‌شود. خدایش بیامرزد که می‌دانم حس‌اش، روحش و قیافه زیبا و مردانه‌اش در جای جای این سرزمین حاضر است و مطمئن هستم که روحش هم شاد است. کلمات مثل دریا از ذهن من می‌گذرند اما وقتی می‌خواهم این مرد را وصف کنم، کم می‌آورم.»

 

این منتقد سینما ضمن اشاره به موضوع میراث و توارث توضیح داد: «ما از کجا می‌فهمیم که مردم با فرهنگی بوده‌ایم یا تاریخ تمدن پرسابقه‌ای داشته‌ایم؟ یک بخشی از آن پیدا کردن آثار تمدنی کهن از طریق باستان‌شناسی است اما از کجا متوجه می‌شویم که در فلان برهه تاریخی این مردم چه فرهنگی داشته‌اند؟ این اتفاق تنها از طریق توارث صورت می‌گیرد. افراد زیادی در طول تاریخ به زبان ما حرف می‌زده‌اند اما از دل آن معدودی چون مولانا، سعدی و حافظ بیرون آمده‎است. بخش زیادی از فرهنگ ما از طریق خواندن این آثار قابل پیگیری است. سوال ما کیستیم؟ سوال مهمی است در عصر امروز و در همه جای دنیا.»

 

او ادامه داد: «چرا ما از فقدان کسی ناراحت می‌شویم؟ چون ما با عقل و هوش خودمان وجدان می‌کنیم که در یک سرزمین بی‌وجدان زندگی می‌کنیم که ارزش میراث و توارث را نمی‌دانند و روی دیوار تخت جمشید هم یادگاری می‌نویسند. این یادگاری نوشتن روی دیوار تخت جمشید بسیار ما را ناراحت می‌کند حالا ببینید که یادگاری‌های زشت نوشتن روی پیشینه فرهنگی چه زخمی به دل و قلب ما می‌زند.»

 

درستکار  با اشاره به مستند «خونه» عنوان کرد: «تمام آدم‌هایی که در این فیلم روبه‌روی دوربین می‌نشینند، درباره توارث حرف می‌زنند. ابایی ندارم که بگویم علی معلم بهترین کلمات را با زیباترین لحن در این فیلم گفته‌ است. در این فیلم همه راجع به خودشان حرف می‌زنند اما معلم قشنگ‌ترین کلمات را می‌چیند و مثل همیشه احساس خودش را جاری می‌کند و نشان می‌دهد که ایشان میراث‌دار خیلی از چیزها هستند. ما می‌گوییم تاریخ ۲۵۰۰ ساله داریم اما میراث‌دار آن نیستیم.»

 

او اضافه کرد:«سرنوشت این «خونه» به ما می‌گوید که سر آدم‌های این خانه هم همین بلاها آمده است. خدایار قاقانی راجع به این گسست فیلم ساخته است. اینکه ما تاریخ فاخری داریم اما گرد و خاکی روی آن‌ها نشسته است. این فیلم می‌گوید غبار خاطرات‌مان را بزداییم و قدر داشته‌های‌مان را بدانیم. امشب خرق عادت بکنیم و به جای بحث‌های فنی یکبار راجع به قلب‌مان حرف بزنیم.»

 

در ادامه خدایار قاقانی کارگردان مستند «خونه» هم با اشاره به درگذشت علی معلم ادامه داد: «آقای معلم سلام! واقعیتش را بخواهید قرار بود در این نشست او هم باشد. روز آخر جشنواره فیلم فجر به ایشان گفتم ما یک جلسه نقد و بررسی داریم و دوست دارم شما هم باشید. اتفاقا او گفت حتما می‌آیم. من به عنوان کوچک‌ترین عضو مجله دنیای تصویر که از سال ۸۳ پیوسته در مجله نوشتم، هرچه که از بودن با او بگویم شیرین است.»

 

او اضافه کرد: «دلیل بغض من این است که من یک فیلم ساختم که در طول این سال‌ها، پرستوهای آن دانه دانه از این خاک کوچ می‌کنند. این آخرین کوچ هم برای من خیلی درد داشت و سخت بود. من در این سطح نیستم که چیزی به صحبت بزرگترهایم اضافه کنم. این اولین بار بود که بعد از رفتن او فیلم را می‌بینم و در عین حال این نمایش برای من تلخ است. اما هم‌چنان حس می‌کنم که او هست و به همین خاطر هم به او سلام دادم.»

 

این کارگردان درباره دلیل ساخت این مستند توضیح داد: «به عنصر وجود انسان و فرهنگش خیلی علاقه‌مند هستم و فکر می‌کنم وجود فرهنگ است که هستی را می‌سازد. در این مستند فرهنگ آدم‌هایی که به این عمارت پا می‌گذارند به آن ارزش می‌دهد. از مالکش میرزا حسن مستوفی‌الممالکی که مرد شریفی در این شهر و تاریخ بوده تا شاعر این شهر مرحوم محمدعلی سپانلو تا آقای معلم. معلم آخرین تصویر مهمان‌های این عمارت است و آخرین کسی است که به این عمارت اضافه می‌شود.»

 

او ادامه داد: «ساخت این فیلم و این موضوع قصه طولانی‌ای دارد. دوست دارم در اینجا بگویم که حتی فیزیک این عمارت هم برای ما مهم نیست، آدم‌های درجه‌یک‌مان را دریابیم که در روح زنده تاریخی ما برقرار هستند. ما هم از بودن‌شان کیف کنیم و یاد بگیریم. من در معیت معلم و درستکار دیده‌ام که چقدر آدم‌های سینما راجع به همدیگر با بغض و کینه و نفرت حرف می‌زنند.»

 

او با اشاره به مفاخر و چهره‌های فرهنگی این مستند که در بین ما نیستند، توضیح داد: «این فیلم از یک جنبه‌ای دردآور است چون آدم‌هایی که دوست‌شان داشته‌ام، امروز نیستند که فیلم را با آن‌ها ببینم اما حتما آن‌ها با ما هستند. اولین کسی که او را از دست دادم، سیدمهدی میرافضلی فیلم‌بردار کار بود. پس از آن شهین مستوفی، احسان نراقی، فریدون حافظی، پرتو مهتدی، محمدعلی سپانلو و حالا هم یک نازنین‌یار؛ استاد علی معلم. کاش تا زمانی که آن‌ها زنده‌اند، این اندازه اذیت‌شان نکنیم  و دوست‌شان داشته باشیم و تکریم‌شان کنیم. وقتی قدر آن‌ها را بدانیم قدر سرزمین‌مان، شهرمان و خانه‌مان را هم می‌دانیم.»

 

در ادامه مهندس ظروفچیان دانش آموخته معماری و شهرسازی، دکتر شهرام امینیان معمار  و پرفسور حسین باهر درباره عمارت مستوفی‌الممالک و هنر معماری این بنا و مستند «خونه» سخن گفتند.

 

مینو معلم خواهر علی معلم هم در سخنانی گفت:«خیلی ممنونم بابت ساخت این فیلم جالب و آموزنده. سوال رضا درستکار که گفت ما کیستیم؟ سوال بسیار مهمی است. به نظر می‌آید سه جواب به این سوال در فیلم داده شد. یکی جواب نوستالژیک بود که از منظر زیبایی‌شناسی اشرافی طرح شد. دوم این بود که این بناها به صورت میراث فرهنگی درمی‌آیند که ما به بازدید از آن‌ها می‌پردازیم و جنبه توریستی دارند. سوم هم جواب رضا درستکار  بود که معتقد است تناقضی بین سنت و مدرنیته نیست و ما می‌توانیم آن‌ها را با هم تطبیق کنیم. ما می‌توانیم معماری کهن ایران را حفظ کنیم و درعین حال ساختمان بلند هم بسازیم و این دو با هم در تناقض نیستند.»

 

آذر معماریان همسر مرحوم علی معلم نیز بیان کرد: «خدمت تمام دوستان و همکاران شوهرم سلام می‌کنم.رضا درستکار در روزهای سختی یارغار همسرم بوده و خدایار قاقانی هم بعضا با ما در دادگاه‌های مطبوعات شرک می‌کرد. علاوه بر این جسارت رفتن به دنبال چنین سوژه‌هایی خودش نیازمند تشویق است.»

 

او با اشاره به ضایعه درگذشت علی معلم نیز مطرح کرد: «راستش برای صحبت کردن آمادگی ندارم چون هیچ‎وقت فکر نمی‌کردم روزی این‌قدر زود فرا برسد که در مورد حضور نداشتن فیزیکی علی صحبت کنم. علی آنقدر بزرگ بود که می‌توانم بگویم به لحاظ بینش یک فیلسوف بود و راجع به هر مقوله‌ای نظر داشت. نوزده سال داشتم که با او آشنا شدم. اولین باری که دیدمش به قدری پخته و با سواد و جلوتر از زمان صحبت می‌کرد که فکر کردم که با یک آدم تحصیلکرده ۵۰ ساله حرف می‌زنم.»

 

او ادامه داد: « کاریزما، میمیک صورت و شیرین سخن گفت معلم در برخورد اول آدم را جذب می‌کرد و از همه مهم‌تر این بود که همیشه به گذشته و خانواده‌اش افتخار می‌کرد. همیشه می‌گفت کسی موفق است که اگر پدرش یک کارگر ساده است با افتخار بگوید که من پسر آن کارگر ساده بودم. من خیلی راجع به او صحبت نمی‌کنم در این روزها دوستان راجع به او بسیار حرف زده‌اند که به نظرم مهر تاییدی است برای بودن همیشگی‌اش.»

 

در این مراسم همچنین علی ظهوری خبرنگار سینما متن تبریک نوروزی‌اش را که برای علی معلم نوشته بود خواند. خدایار قاقانی در پایان مراسم از خانواده علی معلم و حاضران در جلسه بابت تماشای این مستند و حضور در این جلسه یادبود تشکر کرد.

 

در این نشست؛ دکتر اشکان امینیان‌، علیرضا سعادت‌نیا، امیرحسین آسانی، شهرام شرف‌ابیانه، رضا رضوی، فرید فرخنده کیش، امیرموسی کاظمی، علی افشار، عدنان شاه‌طلایی، علی ابوالخیریان، عباس حبیبی، دکتر برقعی، جمعی از فعالان حوزه تئاتر، میراث فرهنگی، مهندسان و پژوهشگران معماری حاضر بودند.

 

 

 

 

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش