پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۲۴ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۳۶۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

شیطنت های حرفه ای رامبد جوان

خاک صحنه تئاتر را که خوردید و آبدیده شدید و حرفی برای گفتن داشتید؛ قدم بعدی ورود به جعبه خوش رنگ و لعاب و سحرآمیز تلویزیون است که می تواند شما را از یک هنرمند به چهره مبدل کند. 

بی شک یکی از مرسوم ترین عنوان هایی که از دل رسانه قدرتمندی چون تلویزیون بر می آید «چهره شدن» شیرین است. حالا تصور کنید نام و نام خانوادگی تان هم طوری باشد که به این مهم دوچندان بیفزاید.

 

رسانه ملی خاستگاه چهره های زیادی بوده که هر کدام با اتکا به ویژگی های فردی و همت شخصی از این تریبون سراسری به نحو احسن استفاده کرده اند تا در اذهان عمومی ماندگار شوند. مثلا بازیگران یک مجموعه پس از اینکه حاصل تلاش شان پخش شد، گاهی یک شبه و گاهی با به جان خریدن مصائب چندساله چهره می شوند و غالبا تا آخرین لحظه عمر هنری شان در همان قالب باقی می مانند، یعنی مردم آن ها را با یک تصویر کلی به یاد می آورند.

 

 

اما هستند چهره هایی که هنرمندانه قالب ها را می شکنند و هر از چندی تصویری نو در ذهن مخاطبانشان به جا می گذارند. برای تلویزیون دهه هفتاد همان نقش «فرید جنگلبرد» کافی بود تا رامبد جوان را هنوز هم با ویژگی پسری پرشر و شور به خاطر بیاوریم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

رامبد، جوان بود و باانگیزه. اگرچه بعد از «خانه سبز» با «سرزمین سبز»، «فروشگاه»، «نوعی دیگر» و «کت جادویی» نقش خود را در ذهن طرف دارانش پررنگ تر کرد، دستی به قلم برد تا با نگارش «در همین حوالی» و «تولید دیگر» نویسندگی را هم تجربه کند. دیگر زمان شکستن قالب فرا رسیده بود و باید در سریال تاریخی- مذهبی «ولایت عشق» مهدی فخیم زاده لباس امین؛ خلیفه عباسی را بر تن می کرد تا وجه دیگری از توانایی هایش را به نمایش بگذارد.

 

هرچند آن طور که باید و شاید در این فرصت خط شکن نبود، با کارگردانی سریال مناسبتی «گم گشته» برای ماه مبارک رمضان سال ۸۰ این اتفاق به بهترین نحو ممکن رخ داد. همین که برای همه جا بیفتد این سریال جدی را رامبد جوان خودمان ساخته است، اتفاق خوبی بود که نشان دهد او صرفا یک کمدین نیست.

 

پس از آن مجموعه های «باغ بلور» و «جاده باریک» را کارگردانی کرد که هیچ وقت پخش نشد و در اواخر این دهه سریال نوروزی «نشانی» و «توطئه های فامیلی» را با همان حال و هوایی که از او سراغ داریم جلوی دوربین برد و تنها «مسافران» تولید سال ۸۸ این قدرت را داشت مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

دهه تجربه های تازه

در دورنمایی کلی می توان گفت دهه هشتاد برای این چهره دوره  کسب تجربه و آزمون و خطا بود. فرصتی که او بتواند علاوه بر بازیگری، نویسندگی و کارگردانی تلویزیون با برنامه «خانه ای با طرح نو» مجری گری را هم در کارنامه حرفه ای خود ثبت کند. حتی خودش می گوید فکر برنامه پرمخاطب «خندوانه» هم، که دهه نود به بار نشست، از دهه هشتاد شکل گرفته بود.

 

در کنار همه این فعالیت ها که از سال ۷۰ شروع شد و هیچ تضمینی برای درآمد مستمر او نبودند، خلاقیتش را به نوعی دیگر با هنر ترکیب کرد تا به دور از فضای چهره سازی عنوان تیزر ساز موفق را نیز از آن خود کند. هر چند سال هاست دیگر فرصت و شاید نیازی برای ادامه این تجربه ندارد، اگر دوباره تبلیغ تلویزیونی محصولاتی مانند مزمز، تک ماکارون، ایران خودرو، هوندا و... را ببینید یادتان می آید که هر کدام شان تا مدت زمانی در گوشه ای از خاطر شما خوش نشین بودند.

 

فرصت در انداختن طرح های نو

دهه نود دیگر وقت آن رسیده بود تا این چهره تلویزیونی برای بهتر دیده شدنش طرح نو دراندازد. بازی اش در مجموعه تلویزیونی «ساختمان پزشکان» در همان ۳ قسمت هم شیرین بود، اما نه به اندازه ای که مزه اش تا سال ها در یاد مخاطبان بماند. «شام ایرانی» و «کوچه مروارید» از محصولات شبکه نمایش خانگی هم در مقیاس مخاطب داخل کشور آن قدر بیننده نداشت که رامبد با حضورش حرف خاصی برای گفتن داشته باشد.

 

اجرا و کارگردانی برنامه تلویزیونی «گپ» در شبکه نوپای آی فیلم هم در ادامه تجربیاتش رقم خورد، اما دلیل محکمی برای ماندگار شدنش نبود. تا اینکه ۲۱ خرداد، سال ۱۳۹۳ از راه رسید و شبکه نسیم از برنامه ای با عنوان «خندوانه» با کارگردانی و اجرای رامبد جوان رونمایی کرد. برنامه ای که به مرور توانست با طی یک مسیر برعکس، اعتبار یک شبکه تلویزیونی را تثبیت کند، بدون آنکه برای بهتر دیده شدنش نیازی به پخش از شبکه سراسری داشته باشد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

این برنامه همان طور که از اسمش بر می آید به دنیا می خندد و می خنداند تا هر درد بی درمانی را دوا کند. برنامه ای که برخی را بر آن داشت تا نام کارگردان را در دلشان معنی کنند: نگهبان آرامش جوان یا به قول برخی فرشته شادمانی. حالا او به گونه ای قالب شکسته است که به این زودی ها کسی رقیبش نخواهدشد.

 

با مطالعه، تحقیق، اجرا و عمل درباره خنده و شاید کاری کرد که هیچ وقت برای کسی مهم نباشد او تحصیلاتش چیست، مثل همه چهره های ماندگاری که برای جامعه خود و جهان پیرامون شان اثری بیش از مدرک و مقاله بر جای گذاشتند، رقیب ندارد چون شیوه اجرایش به قدری برای دیگر برنامه سازان جدید بود که احساس کردند دل شان می خواهد این گونه را تجربه و تکرار کنند و فعلا به فکر بلندشدن روی دست او نیستند.

 

البته او دوست دارد خبرهایی از او درج شود که با حرفه اش مرتبط باشد، هر چند که مثل هر آدم شناخته شده دیگری می داند مردم علاقه مندند از زندگی خصوصی اش بیشتر بدانند، اما او چندان تمایلی به این کار ندارد و معتقد است زیاد نباید رسانه های جمعی را به مسائل خصوصی افراد مشغول کرد.

 

جوان روی صحنه تئاتر

رامبد جوان در این عصر ارتباطات و رسانه های مجازی غوغای خنده کرده، اما افراط نمی کند. خودش می خندد بی آنکه خیلی دهانش را باز کند. می داند که هر چیز حد و حدودی دارد و اگر فاجعه جانکاهی در کشورش رخ می دهد، برنامه اش می تواند محل مناسبی برای گفتن برخی حرف ها باشد. می داند وقتی مهمانان برنامه اش بیمارانی با شرایط خاص هستند، به شاد کردن دلشان می ارزد که دل ملتی با دیدنشان به درد بیاید.

 

راه طنازی را بلد است و می داند خنده وقتی دل نشین است که تو را به فکر فرو ببرد. در ۴۵ سالگی هنوز جوان است و جویای تجربه ولی به جایی رسیده است که می تواند برای جوان تر از خود نقش حامی را ایفا کند. جوان همچنان که در تلویزیون مشغول است تئاتر و سینما را از یاد نبرده و حتی در امر مستندسازی هم دستی بر آتش تجربه دارد و معتقد است موفقیت می تواند در شاخه های متفاوتی رنگ واقعیت به خود بگیرد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

او در سالی که گذشته تهیه کننده نمایش «مثل شلوار جین آبی» شد که نویسندگی اش را احسا گودرزی همکار جوان در برنامه «خندوانه» به عهده داشت. همکاری تئاتری این دو نفر با نمایش «اسلحه ناموس منه» در تئاتر مستقل تهران ادامه پیدا کرد. او همچنین به عنوان مشاور در نمایش «کله پوک ها» با کارگردانی هومن رهنمون و حضور تعداد کثیری بازیگر جوان با تهیه کنندگی امیرحسین شفیعی نیز فعالیت داشت.

 

«کالیگولا»، «دیوار چهارم» و «درخت بلوط» حضور صحنه ای او را تثبیت می کند و تا جایی به توانایی خود ایمان دارد که می داند در کارگاه های تخصصی تئاتر می تواند تجربیات ارزشمندی را به جوانان منتقل کند.

 

تجربه های سینمایی

رامبد در تمام این سال ها در سینما هم بیکار نبود. از همان دهه هفتاد به بازی در فیلم های «پشت دیوار شب»، «کمکم کن»، «مومیایی ۳»، «سیندرلا»، «صورتی» و «مکس» مشغلو شد تا در سال ۸۳ بتواند با اتکا به انرژی و کودک درون خود اولین فیلم بلند سینمایی را با عنوان «اسپاگتی در هشت دقیقه» کارگردانی کند و برنده جایزه بهترین کارگردانی از بیستمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان شود.

 

«نسل جادویی»، «سوغات فرنگ»، «زن بدلی»، «جعبه موسیقی» و «شبی در تهران» دیگر بازی های سینمایی او شدند، تا زمانی که دوباره به سرش بزند کارگردان شود و «پسر آدم، دختر حوا» را بسازد و موقعیتی فانتزی از کشمکش رابطه های جوانان را به تصویر بکشد. پس از آن بازی در فیلم های «دیو و دلبر»، «دختر شاه پریون»، و «آزمایشگاه» هیچ تاثیر قابل قبولی از توانایی های او به جا نگذاشتند، تا اینکه باز هم در مسیر تابوشکنی جلوی دوربین «گناهکاران» با کارگردانی فرامرز قریبیان رفت تا سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر را از آن خود کند.

 

با «نیکان و بچه غول» بار دیگر به سینمای کودک ادای دین کرد و بازیگر «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» هم شد، اما «آزادی مشروط» بود که بار دیگر نشان داد جوان نسبت به نوجوانان آسیب پذیر دغدغه مند است.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

«نگار» و تجربه های تازه

او در جشنواره فیلم فجر گذشته «نگار» را به عنوان آخرین تجربه کارگردانی خود روی پرده برد تا نامزد بخش بهترین کارگرداین باشد، اما دست خالی به خانه بازگردد و بدانیم «خندوانه» رامبد جوان این روزها رکورد تلاش های پیشین او را شکسته است و در صدر قرار دارد، تا آنجا که یک بار بهترین برنامه و بار دیگر بهترین مجری در پانزدهمین و شانزدهمین جشن حافظ معرفی شود و وب سایت خبری انگلیسی گاردین از این برنامه بنویسد.

 

احتمالا برایتان جالب باشد بدانید که این چهره محبوب پرانرژی به جز روی صحنه و پشت دوربین گاهی بین مردم می رود و در رویدادهایی مثل «جشن بزرگ اصفهان شاد» رابطه نزدیک تری با هوادارانش برقرار می کند. او برای سر حال نگه داشتن هم وطنانش اهداف جدی در سر دارد و می خواهد گام های بلند و استواری در این زمینه بردارد.

 

صداق این ادعا برگزاری اولین کنفرانس ملی اوقات فراغت بود که اردیبهشت گذشته برگزار شد. توجه رامبد جوان به ارزش های ملی و سنتی در کارهای اخیرش و خصوصا در خندوانه، نکته ارزشمند دیگری است که کار او را متمایز می کند. اهمیت دادن به استفاده از واژه های فارسی، توجه به حمایت از کالای ایرانی، توجه به حضور متناسب شخصیت های فرهنگی، علمی و ملی در کنار چهره های هنری و سینمایی در برنامه و تقدیرهای به موقع از ایثارگران و خانواده شهدا از دیگر امتیازات او در خندوانه است.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان

 

رامبد جوان هیچ وقت با دارا بودن کمربند مشکلی تکواندو در زمینه ورزش به دنبال کسب افتخار نبود، اما بین ورزشی ها آن قدر محبوب هست که عادل فردوسی پور میزبانش در برنامه «نود» شود و با شیطنت هایش حسابی سر و صدا راه بیندازد. رسم مهمان نوازی ما ایرانی هاست که می دانیم هر رفتی، آمدی هم دارد و این گونه شد که رامبد جوان هم از او در «خندوانه» به نحو احسن پذیرایی کرد تا دو برنامه محبوب و پرمخاطب تلویزیونی با یک بده بستان ایرانی پا به پای هم برای مردم جذاب باشند.

 

رامبد جوان تبریزی متولد اول دی ماه سال ۱۳۵۰ حالا حالاها با مخاطبانش کار دارد. ذهن او برا یکودک ،نوجوان، جوان، میان سال و سالمند طبقه بندی شده که برای هرکدام شان حرف های جدی و شوخی ناگفته زیادی دارد. باید منتظر تجربه ها و شیطنت های تازه او در آینده باشیم.

محیا رضایی-ماهنامه سروش 

 

 

  • 17
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش