شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴
۰۹:۲۵ - ۲۴ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۳۶۰۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

مروری بر شخصیت‌های شیرین، بانمک و خنده‌آفرین مرد در سینمای کمدی ایران

۳۰ ‌سال بازیگری کمدی در سینمای ایران

بررسی ٣ دهه ایفای نقش‌های کمدی یا نقش‌های ویژه یک بازیگر جدی در فیلم‌های کمدی این نکته را نشان می‌دهد که موقعیت شخصیت - تیپ‌ها کمک مناسبی به بازیگر برای ایفای نقشی متفاوت داشته است.

به گزارش روزنامه شهروند، تیپ لات و کوچه بازاری یا به اصطلاح عامیانه داش مشتی (جواد کولی – آدم‌برفی)، تیپ‌های نظارتی- هدایتی مانند پلیس (سروان قربانی- مومیایی ٣) و مدیران، معلمان و ناظمان مدارس (ناظم - صبح یک روز بعد)، تیپ‌های متشرع - مذهبی یا حاجی بازاری‌ها و مقدس نمایان (حاج رضا عنایت - دنیا)، عقب‌مانده‌های ذهنی (نمکی - مسافران مهتاب)، پیرمردهای شیرین و بانمک (احمدعلی- توکیو بدون توقف)، پیرمردهای پولدار (عمو یارولی- نان و عشق و موتور هزار)، میان سال‌های مستاصل و درمانده (آقای کمالی - طبقه حساس)، تیپ‌های فان (گنجو - دزد عروسک‌ها)، زن پوش (مادر رضا - خوابم می‌آد).

شخصیت‌های شهرستانی و دارای لهجه (آقا سهراب - آتشکار)، شخصیت‌های برآمده از صنوف و مشاغل (مدیر تشریفات عزا - چند می‌گیری گریه کنی) یا تیپ‌های منطبق برشئون و طبقات اجتماعی (رضا مثقالی- مارمولک) و دیگر وجوه تیپیک مانند نقش‌های منفی دارای بارکمدی مثل دزد (جعفر پاچناری - پاکباخته)، معتاد و خرده‌فروش مواد (ژوله - خوب بد جلف) و قاچاقچی، نمونه‌هایی مثالی از فهرستی هستند که سینمای ایران به‌طور کل با تکیه بر آنها توانسته در دهه‌های اخیر مخاطبان را با شخصیت – نقش‌ها درگیر کند.در نوشتار پیش رو ٧ نقش پرفروش، متفاوت، چالش‌انگیز، جذاب و مهم درکارنامه بازیگران شناخته شده و محبوب را تحلیل می‌کنیم و در ادامه با ارزیابی و دسته بندی تیپ‌ها، مروری کوتاه و فهرست‌وار بر دیگر نقش‌های ماندگار سینمای کمدی خواهیم داشت.

نقش‌های چالش‌انگیز

در دل هر نقش مهمی اغلب چالشی ویژه برای بازیگران وجود دارد و فهرست مجزای زیر هم بر همین اساس از دیگر نقش‌های سینمای کمدی منفک شده است. به واقع در دل هر یک از نقش‌های زیر نوعی استیصال و درماندگی قابل درک است که می‌توان آن را پایه‌ای برای استدلال و تحلیل قرار داد.

فرهاد آئیش| مجید کسرای - مکس

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

فرهاد آئیش هنگام بازی در فیلم مکس برای مخاطبان ایرانی شناخته شده نبود زیرا کمی پیش از آن‌که در این فیلم حضور یابد وارد ایران شده بود و مخاطب تصویر ذهنی خاصی از او نداشت. به همین علت شکست در اجرای این نقش می‌توانست بازیگرش را برای همیشه به بایگانی بسپارد. فرهاد آئیش به همین دلیل کار سختی پیش رو داشت اما دانسته نقشی را انتخاب کرد که با وضع او سازگار به نظر می‌آمد. سال‌ها زندگی در خارج از کشور کمی لحن صحبت او به زبان مادری را تحت‌تأثیر قرار می‌داد و همین نکته کمک می‌کرد تا مخاطب از طریق دیالوگ‌هایی که مجید کسرای می‌گوید یا مطابق نبودن رفتارهایش با عرف ایرانی، با شخصیت اصلی فیلم مکس همراه شود.

فرهاد آئیش به درستی از دل تناقض‌های شخصیت مکس با هنجارهای عرفی و قانونی جامعه ایران توانست به مدلی از اجرا دست یابد که سادگی، صمیمیت و خاطره بازی با وطن در آن موج می‌زد. صحنه‌های موزیکال فیلم با بازی فرهاد آئیش یا حس‌های درستی که در مقابل هر شخصیت از آن بهره برد مجید کسرای را به الماسی خوش تراش در بازیگری سینمای کمدی پس از انقلاب تبدیل کرد.

عزت‌الله انتظامی|   عباس سوپرگوشت – اجاره‌نشین‌ها

فیلم اجاره‌نشین‌ها بیش از آن‌که وامدار نقش یک خود در ایجاد موقعیت‌های کمدی باشد به استفاده اصولی از نقش مکمل خود برای روآمدن نقش یک در صحنه‌های کمدی وابسته بود.این‌جا زوج عباس- قندی یا انتظامی - عبدی قرار بود در عین به دوش کشیدن تقابل‌ها و جدل‌های کمدی‌آفرین، نقش تکمیلی برای هم داشته باشند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

از این‌رو صحنه‌های کل کل و شاخ و شونه کشیدن عباس برای دیگر اعضای آپارتمان مسکونی نوعی کمدی موقعیت ناخواسته را به دلیل تناقض واکنش‌ها ایجاد می‌کرد و نقش انتظامی در استانداردسازی بازی در این سکانس‌ها به شدت ملموس بود.به واقع انتظامی با شناخت ماهیت این نقش و درک درست از این نکته که وظیفه اصلی ایجاد کمدی را برعهده ندارد تجربه‌ای غریب از نقش یک در کمدی‌های پس از انقلاب اسلامی برجای گذاشت. نقش اولی که قرار بود نه یک بدمن تمام عیار باشد و نه یک محور و نقطه ثقل در روایت فیلم.انتظامی با همین دریافت از سناریو و سهمی که عباس در ایجاد موقعیت‌های کمدی داشت، ترکیب و‌ هارمونی جالبی را با اکبر عبدی ایجاد کرد و عصیان و خشم طنازانه‌ای را در فیلم به یادگار گذاشت.

علیرضا خمسه |  خپیت - من زمین را دوست دارم

نقش‌های فان یا ماورایی نمونه‌هایی کمتر تجربه شده در سینما و تلویزیون ایران داشته‌اند. در میان همین نمونه‌های اندک نقش خپیت در فیلم من زمین را دوست دارم یک نمونه چالش‌برانگیز برای بازیگرش علیرضا خمسه به شمار می‌آید. بازیگری که به دلیل دارا بودن دانش پانتومیم، در نظر اول کار ساده‌ای برای ایفای این نقش داشت اما پیچیدگی‌های نقش خپیت هم به لحاظ حسی و هم از منظر اجرای تکنیکی کار خمسه را بسیار سخت جلوه می‌داد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

خمسه برای گذر از این پیچ سخت در بازیگری با تکیه بر ساده سازی نقش و بخشیدن عنصر صمیمیت و لطافت روحی به این نقش هم در اجرا و هم به لحاظ حسی توانست به یک زمرد در کارنامه بازیگری‌اش برسد. زمردی که همچنان در بازبینی‌های مجدد فیلم، نشان‌دهنده تسلط بازیگر بر اندازه‌های حسی نقش و پرهیز از بزرگنمایی در استفاده از ظرفیت پانتومیم و زبان بدن است. خپیت در نمونه تیپ‌های فان یا ماورایی همچون یک نگین می‌درخشد.

مهدی ‌هاشمی|   احمد - همسر

نقش‌های تقابلی هم به دلیل هیجان و تنشی که می‌آفرینند و هم به لحاظ ارزش‌های هنری واجد امتیاز بالایی در فیلم‌ها هستند. نقش احمد در فیلم همسر درست از همین منظر قابل ارزیابی است؛ نقش مردی که تصور دارد هیأت‌مدیره شرکت داروسازی او را به‌عنوان مدیر برمی‌گزیند اما به ناگهان با انتخاب همسرش به‌عنوان مدیر جدید رویاهایش نقش بر آب می‌شود و نمی‌تواند همسرش را در مقام مدیر بالاسری خود در شرکت بپذیرد و از این‌رو روحیه مجادله و تقابل با همسرش را در پیش می‌گیرد.مهدی‌ هاشمی توانست به زیبایی این تقابل و مجادله را هم در واکنش‌ها و هم در دیالوگ‌ها اجرا کند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

نقش به دلیل همین ذات تنش‌گونه می‌توانست با اشتباه محاسباتی بازیگرش در نمایش سه‌گانه حسی «خشم و استیصال در هنگام اعلام نام مدیر جدید شرکت، لجبازی و تقابل در شرکت با مدیر - همسر خود و نیز تنظیم روابط خود با رفقا و دوستانش در پاندولی از همراهی و تقابل هنگامی که معاون شرکت بود و نیز زمانی که مدیر شد» به تجربه‌ای ناامید‌کننده بدل شود اما مهدی‌هاشمی معیارهای اجرای نقش را به خوبی درک و روح زمانه را در مسیر بازنمایی روحیات احمد لحاظ کرد.

اکبر عبدی|  عباس خاکپور- آدم برفی

اهمیت نقش عباس خاکپور در کارنامه بازیگری اکبر عبدی بر کسی پوشیده نیست. کمدین سرحال آن روزهای سینمای ایران، در سکانس آغازین فیلم چنان هویت باختگی و استیصال عباس خاکپور را نشان می‌دهد که مخاطب با وضع نقش درگیر و علت رفتاری‌اش را در دل توضیحات و رفتارهایش در می‌یابد.به واقع چه آن زمانی که عباس در جلد یک شخص یهودی فرو رفته و درخواست ویزایش مجدد رد می‌شود و با برافروختگی از این شرایط می‌نالد و چه در زمانی که به نزد گریمور می‌رود و با دیالوگ‌ها و برخورد فیزیکی، خشونت و عصیان نقش را برای مخاطب عریان می‌سازد، هنر اکبر عبدی آشکار است.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

این‌که عباس خاکپور به هر دری می‌زند تا به آمریکا برسد و حتی برای رسیدن به این خواسته خود در جلد یک زن لوند فرو می‌رود نشان می‌دهد که اکبر عبدی برای خلق این نقش با چه چالش‌های مهمی روبه‌رو بوده است. وی از یکسو باید استیصال و درماندگی‌های عباس را به گونه‌ای نشان می‌داد که از قاب فیلم بیرون نزند و از سوی دیگر میل ویرانگر عباس برای مهاجرت به آمریکا را در فضایی به تصویر می‌کشید که در دوران زمانی ساخت فیلم واکنش‌های فرامتنی و تند سیاسی - ایدئولوژیک را نسبت به فیلم و پیام آن منجر نشود.اکبر عبدی با هنرنمایی تمام وظیفه خود به‌عنوان بازیگر نقش اول را در رعایت قواعد حسی اجرای نقش به انجام رساند و با قدرت نمایی در ایفای نقش زن پوش کلاس بالای بازیگری خود را نشان داد.

تحلیل ویژه نقش زن پوش|  مادر رضا(اکبر عبدی- خوابم می‌آد)

بازی اکبر عبدی در فیلم خوابم می‌آد بسیار درخشان و جذاب است. اما چرایی این موضوع را به غیراز توانایی‌های عبدی در تیپ سازی باید به هوش محیطی وی در تقلیدگری و ثبت نمونه‌های الگو از یک شخصیت در پرده سینما جست‌وجو کرد. کمدین برجسته سینمای ایران متوجه فرصت طلایی‌اش در فیلم عطاران بوده است و این نکته را می‌توان از محاسبه دقیق تعداد گام و شیوه راه رفتن و پایین آمدنش از پله‌ها در سکانس ورودی خود به فیلم و در نقش مادر رضا به وضوح مشاهده کرد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

لحن بیان، فرمت صدا و نیز ری اکشن‌های بدنی‌اش در موقعیت‌های متفاوتی که در آن قرار دارد و استفاده مناسبی که از میمیک می‌کند همگی در شکل گیری یک بازی ممتاز تأثیر داشته اند. نقشی که نمونه‌ای غریب و تجربه نشده در سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بدون در نظر گرفتن نمونه درخشان دیگر از همین بازیگر در فیلم آدم برفی است و ریسک پذیری و شهامت اکبر عبدی را نشان می‌دهد. در نظر آورید که نوع رابطه عبدی در دو گستره حسی با پسرش (عطاران) و شوهرش(گیتی جاه) دارای تفاوت‌های آشکاری است که از شناخت مناسب بازیگر از ابعاد نقش حکایت دارد.

پرویز پرستویی|  رضا مثقالی- مارمولک

برخی نقش‌ها چالش‌های حسی- تکنیکی متمایزی را درون خود دارند که عیار بازیگران را مشخص می‌کند. نقش رضا مثقالی در فیلم مارمولک واجد همین ویژگی است.

دزدی که با گروهی دیگر همراه می‌شود و ناخواسته در یک سرقت مسلحانه شرکت می‌کند و دستگیر می‌شود. نقش با همین توضیح کوتاه به نظر سختی خاصی برای اجرا ندارد اما اتفاقات ریزی که در سناریو پیش‌بینی شده و نیز روندی که این نقش برای تبدیل شدن به یک الگوی مقبول اجتماعی طی می‌کند بیانگر شرایطی پیچیده برای بازیگری است که می‌خواهد آن را ایفا کند. گزینه فیلم مارمولک برای اجرای چنین نقشی پرویز پرستویی است. بازیگری که اگرچه از نیمه دهه ٧٠ و به‌ویژه پس از درخشش در ٢ فیلم آدم برفی و  لیلی با من است شمایلی دیگر از خود نشان داد اما هنوز هم قابلیت‌هایی پنهان برای بروز و نمود داشت و نقش رضا مثقالی این فرصت را در اختیار او گذاشت تا قدرت بازیگری خود را به رخ کشد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمای کمدی ایران

بازی پرستویی در فیلم مارمولک چه آنجایی که استیصال و درماندگی‌های رضا مثقالی در مواجهه با شرایط سخت زندان را نشان می‌دهد و چه آن‌جا که در پوشش لباس حاج آقا احمدی از بیمارستان می‌گریزد بسیار متقاعد‌کننده و جذاب است.  رضا مثقالی در پوشش لباس حاج آقا احمدی و در بطن موقعیت‌های داستانی شکل گرفته در آن روستا از یکسو مجبور به انکار یا کمرنگ سازی خود وجودی است و از سوی دیگر در مواجهه با آدم‌های ساده دل به تدریج خلق و خویی متعارف‌تر می‌یابد و به سیاق دیالوگ معروف فیلم اهلی می‌شود تا هم به نمونه‌ای مهم در بازیگری کمدی در سینمای ایران بدل شود و هم بازیگرش (پرویز پرستویی) را به‌عنوان خالق تیپ – نقش‌هایی در خاطرات سینمایی ثبت کند که در زمان نمی‌ایستند.

دسته بندی تیپ‌ها

با هم ٦ نقش کلیدی در تاریخ سینمای کمدی پس از انقلاب را مرور کردیم. در ادامه و برای پرهیز از اطاله کلام با دسته بندی تیپ‌ها و قرار دادن هر نمونه در جایگاه خود تلاش می‌شود تا داشته‌های سینمای کمدی در ایران ترسیم شود.

نقش پیرمردهای خنده دار و نمکین

آقای ساعتچی (حمید جبلی- دختر شیرینی فروش)

جواد جلالی (زنده یاد‌هادی اسلامی- خواستگاری)

میرزا نوروز(علی نصیریان- کفش‌های میرزا نوروز)

نیت الله(عزت الله انتظامی- روز فرشته)

عمو یارولی(اکبر عبدی- نان، عشق و موتور هزار)

دایی مریم

  (زنده یاد جهانگیر صمیمی فرد- دختر ایرونی)

پدر نفس(خسرو شکیبایی- دلشکسته)

ماشاءالله(فرهاد آئیش- پوپک و مش ماشاءالله)

قربانعلی کیسومی

 (مهدی‌هاشمی- تلفن همراه رئیس جمهور)

حاج محسن (اکبر عبدی- آشغال‌های دوست داشتنی)

نقش‌های فان

گنجو(اکبرعبدی- دزد عروسک‌ها)

ملیجک(اکبرعبدی- ناصرالدین شاه آکتور سینما)

دجین(اکبر عبدی- روز فرشته)

شاعرخیالباف

 (زنده یاد حسین پناهی - سایه خیال)

نمکی (مهدی فخیم زاده - مسافران مهتاب)

میرزا آقاخان نوری

(فردوس کاویانی - جنگجوی پیروز)

یوسف (پارسا پیروزفر- میهمان مامان)

ناصرالدین شاه(اکبر عبدی- جنگجوی پیروز)

رضا(حمید جبلی- خواب سفید)

نادر سیاه دره(مهدی‌هاشمی- هیچ)

نقش‌های هدایتی- نظارتی

گروهبان مکوندی(اکبرعبدی-‌ای ایران)

سروان قربانی(پرویز پرستویی- مومیایی٣)

ناظم مدرسه (جهانبخش سلطانی - صبح روز بعد)

سرهنگ سپهری (فتحعلی اویسی - مومیایی٣)

استوار خراسانی(اکبر عبدی- پاکباخته)

نقش لات، لمپن، داش مشتی

جواد کولی(پرویز پرستویی- آدم برفی)

رضا فتحعلی(پرویز پرستویی- شوخی)

ناصر(حسن شکوهی- عینک دودی)

نقش‌های جذاب منفی

شکوری(جهانبخش سلطانی- مهریه بی بی)

جعفر پاچناری(علیرضا خمسه- پاکباخته)

حسن(امین حیایی- کما)

اصغر سارق

(محمد کاسبی- عزیزم من کوک نیستم)

میلاد(محسن کیایی- بارکد)

خرده فروش مواد (امیر مهدی ژوله- خوب، بد، جلف)

نقش‌های برآمده از صنوف

آقای اسدی معاملات ملکی(علیرضا خمسه - مهریه بی بی)

آقای جبلی معلم شیمی (رضا عطاران - ورود آقایان ممنوع)

شهرام شب آویز(رامبد جوان- صورتی)

پیمان (مهدی‌هاشمی- دو فیلم با یک بلیت)

دکتر رضا کمالی(اکبرعبدی- سفرجادویی)

دستفروش(علیرضا خمسه- جیب برها به بهشت نمی‌روند)

بازرس بیمه(علیرضا خمسه- ماموریت آقای شادی)

اکبر عبدی( اکبر عبدی- هنرپیشه)

آقای مجری(ایرج طهماسب- کلاه قرمزی و پسرخاله)

دکتر اشکوری(مهدی‌هاشمی- معجزه خنده)

داریوش جم- خسرو پذیرش(پرویز پرستویی- مرد عوضی)

کارگر آتشکار(حمید فرخ نژاد- آتشکار)

حمید افشاری(پرویز پرستویی- عزیزم من کوک نیستم)

پرویز(مهران مدیری- توکیو بدون توقف)

رحمان توانا(پرویز پرستویی- کتاب قانون)

سردار امیر ستوده(حمید فرخ نژاد- دموکراسی تو روز روشن)

نقش بازاری، متشرع یا مقدس نما

حاج رضا عنایت (محمدرضا شریفی نیا-  دنیا)

حاج ابراهیم سرپولکی

 (داریوش ارجمند- ازدواج به سبک ایرانی)

نقش میان سال‌های جذاب

آقای قندی(اکبرعبدی- اجاره نشین‌ها)

گل آقا(علیرضا خمسه- روز باشکوه)

نصرالله مددی(مهدی‌هاشمی- زرد قناری)

مرتضی الفت(علی نصیریان- پول خارجی)

اسد دادوند(ایرج طهماسب- زیر بام‌های شهر)

ماشاءالله ایرانمنش

 (علیرضا خمسه - آپارتمان شماره ١٣)

یدالله (حسن پورشیرازی - میهمان مامان)

جوان کلاهبردار (پارسا پیروزفر- نقاب)

علی شوتی( امین حیایی - دختر ایرونی)

سینا (ایرج طهماسب - عینک دودی)

احمد مرزوقی (علی نصیریان - جایزه)

حسن(اکبر عبدی- تحفه هند)

صادق مشکینی(پرویز پرستویی- لیلی با من است)

اکبر(اکبر عبدی- مرد آفتابی)

حمید(حمید جبلی- مرد آفتابی)

فرهاد(مجید صالحی- خوابگاه دختران)

حمید ساعتچی

(ایرج طهماسب- دختر شیرینی فروش)

فرشاد( پیمان قاسمخانی- سن پترزبورگ)

کریم(محسن تنابنده- سن پترزبورگ)

کمالی(رضا عطاران- طبقه حساس)

ارژنگ صنوبر(رضا عطاران- نهنگ عنبر)

  • 18
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش