شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۲۴ - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۸۱۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

محسن کیایی

بازیگر ابزار تفکر کارگردان است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,محسن کیایی

بازیگر ابزار تفکر کارگردان است بزرگنمايي قلم کوچکنمايي قلم بازگشت«یک روز بخصوص» داستان روزنامه‌نگاری آرمانگرا است که سعی می‌کند مسائل پشت پرده پزشکی و درمان از قاچاق دارو تا کارهای غیرمجاز را افشا کند. در این راه برادرزن سابق او که از موقعیت شغلی خود برای منفعت فردی اش بهره می‌برد مانع او می‌شود. عوامل بیرونی باعث می‌شود حامد چک یکی از دلالان را برای نجات جان خواهرش قبول کند اما آن را پاره می‌کند. از دیدگاه فیلم آغاز درمان این بیماری مزمن (رشوه خواری) اصلاح فردی است. تا زمانی که این فساد از سطوح مختلف بخشی از مردم کف جامعه - امثال حامد و کافه چی- متوقف نگردد، مبارزه با آن به مطالبه عمومی بدل نخواهد شد. فیلم سوژه بسیار خوبی دارد که به نظر می‌رسد با اکران در زمان نامناسب آنگونه که شایسته بود نتوانست نظر مخاطب را به خود جلب کند. فارس با محسن کیایی علاوه بر توجه به دو اثر «یک روز بخصوص» و «نقطه کور» درباره نحوه انتخاب فیلمنامه، چگونگی ارائه کاراکتر و نزدیک شدن به شخصیت گفتگو کرده که از نظرتان می‌گذرد:

 

به نظر می رسد فیلم‌های اجتماعی که برای ایفای نقش انتخاب کردید از انتخاب فیلم‌ها با مضمون رئالیزم اجتماعی اجتناب کردید و بیشتر آثارقصه گو را برای بازی انتخاب کردید.من قصه گو بودن فیلمنامه و اینکه فیلم بتواند حرفش را بدون لکنت بگوید و قصه ای را تعریف کند و تماشاگر را بتواند جذب کند برایم اهمیت زیادی دارد. عموماً دوست دارم فیلمنامه ای که انتخاب می‌کنم قصه گو باشد و دغدغه ای داشته باشد حتی فیلم کمدی‌ای را هم که انتخاب و بازی می‌کنم دوست ندارم کمدی صرف و خالی و بدون هیچ حرفی باشد. بیشتر علاقه مندم اثر دغدغه مند باشد. در آثاری که انتخاب کردم سعی کردم این نکات را رعایت کنم . البته در فیلم «یک روز بخصوص» نقش کوتاهی دارم .

 

اما با کوتاهی نقش در «یک روز بخصوص» نقش موثری را بازی می‌کنید و تاثیرگذاری این نقش به نسبت «نقطه کور» بسیار زیاد است. پیشنهاد مالی که به «حامد» ارائه می‌دهید در روند تصمیم گیری شخصیت اصلی بسیار نقش دارد.

شاید بتوانیم بگوییم که شخصیت برادرزن حامد خیلی نزدیکتر به عامه مردم است . شاید بسیاری از افراد جامعه مانند کاراکتری که من نقش آن را بازی کردم، در آن شرایط فکر می‌کنند. کاراکتری که نفع خودش را در نظر می گیرد و به حامد می گوید که همه افراد جامعه به فکر خودشان هستند تو هم به فکر خواهرت باش و زندگی کن. این کاراکتر برای تماشاگر ملموس تر است و شاید براساس منطق مخاطب قابل باورتر باشد . 

 

در «یک روز بخصوص» برخلاف «سدمعبر»، «نقطه کور» و «ایستگاه اتمسفر» طنز متفاوتی در کار دیده می‌شود و احساس می‌شود مخصوص این فیلم طراحی شده.

 

فکر می کنم انتخاب من برای این نقش دلیلش همین طنز خاص و کمرنگ بود. آقای اسعدیان روز اول که با من صحبت کردند به این نکته اشاره کردند که من دوست دارم کاراکتر کمی طنز داشته باشد زیرا فیلم به هرحال در فضای تلخ پیش می رود. دختری عمل جراحی می شود و مردی که گرفتار این ماجرا است و دغدغه‌های دیگر که اطراف شخصیت داستان هست فضای کار را تلخ می‌کند. این کاراکتر به لحاظ جنس و خلقیاتش مانند یک شیطان است که او را به سمت رفتار بد هدایت می‌کند و او را برای رسیدن به منافع خودش تشویق می کند. برخلاف کاراکتر من، خانم ایزدیار شخصیت اصلی داستان را به سمت رفتار خوب هدایت می کند، مثل دو فرشته که روی دوش هر انسانی هست. آقای اسعدیان دوست داشتند این کاراکتر فرد خوش مشرب و شیرین باشد . من که حضورم برای ایفای نقش قطعی شد یکسری پیشنهادات داشتم که ارائه دادم.

 

پیشنهادات ارائه شده از سوی شما مورد قبول کارگردان قرار می گرفت؟

آقای اسعدیان کارگردان بسیار دموکراتی هستند و حرف ها را گوش می‌کنند و ایده اگر به نفع کار باشد حتما آن را به کار می‌گیرند. من خودم را وقتی در اختیار کارگردان قرار می‌دهم عموماً پیشنهادی ارائه می‌کنم که به فضای فیلم و کار کارگردان همچنین حرف فیلم نزدیک باشد پیشنهاد پرت نمی‌دهم.

 

مثلث جوان بازیگری در فیلم «یک روز بخصوص» در فیلم «خط ویژه» تجربه شده بود و این مثلث بسیار خوب جواب داده بود این افراد پتانسیل بالایی در جذب مخاطب دارند اما چرا در این فیلم متاسفانه نتوانست مخاطب را آنگونه که توقع می رفت جواب دهد.

 

همانطور که گفتید. ما سه نفر در «خط ویژه» بازی می کردیم اما ما همه ابزار تفکر کارگردان هستیم و جزیی از فیلمنامه ای هستیم که نوشته شده است. البته شرایط اکران عید هم متفاوت است. این فیلم در کنار دو فیلم کمدی اکران شد . در تعطیلات نوروز مردم دوست دارند فضای شاد را تجربه کنند و کمدی ببینند کمتر به سمت آثاری می‌روند که قرار است آنها را به فکر وادار کند. به لحاظ اکران سینماهای کمتری به فیلم‌های اجتماعی اختصاص می‌یابد. این مهم روی فروش فیلم تاثیرگذار است. سلیقه و نوع نگاهی که آقای اسعدیان در فیلمنامه تزریق کردند ، در طول کار هم از ما اینگونه استفاده کردند. فیلم کمدی یا اکشن نیست یا شرایط خاصی ندارد که بخواهد مخاطب را درگیر و جذب کند. قصه آرام و نرمی قرار بود تعریف شود. قصه‌‌ای که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و دغدغه مند است.

 

من هم معتقدم فیلم اگر ایام نوروز اکران نمی شد مخاطب بهتری را با خود همراه می کرد. البته این نکته را فراموش نکنیم در ایام نوروز در سال گذشته آثاری داشتیم که نگاه تلخی به یک مسئله اجتماعی داشتند اما مخاطب را با خود همراه کردند . به عنوان یک هنرمند که در حوزه‌های مختلف فعالیت دارد، بفرمایید این مثلث که خوب توانسته بود جا بگیرد و جواب دهد چه اتفاقی افتاد که این بار پاسخ نداد.اصلا مسئله ضعف یا اشکال در فیلم مطرح نیست که بخواهیم بگوییم فیلمنامه ضعیف بوده یا کار ضعیف بوده. ما وقتی فیلمی کار می‌کنیم تلاش می کنیم اولین اتفاق این باشد که تماشاگر اثر را ببیند و مورد استقبال قرار بگیرد و هزینه‌های فیلم بازگردد. گاهی اوقات سیاست انتخاب بازیگر، انتخاب متن، نوع و شیوه کار، چیدمان درست نیست. شاید تماشاگر از محسن کیایی انتظار طنازی بیشتری داشته باشد. انتظار داشته موقعیت طنز بیشتری برایش فراهم کند که باعث خنده شود و موقعیت جذابی برایش خلق شود. آقای اسعدیان بهترین انتخاب‌ها را انجام داد. مصطفی زمانی که در سریال «شهرزاد» محبوبیت کسب کرد، پریناز ایزدیار که سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد ، من در میان دیگر دوستانم فیلم‌های پرفروش زیادی را در کارنامه‌ام دارم، همه را کنار هم قرارداده است . اما بستر که فیلمنامه است اجازه خودنمایی بیشتر به ما نداد ما در حد و اندازه فیلمنامه بازی کردیم و در حدو اندازه کار قرار گرفتیم به نظر من اینها همه به نوع نگاه کارگردان باز می‌گردد این که ایشان چگونه به کار نگاه کرده و ایشان چقدر علاقمند بودند از بازیگران استفاده کنند و چگونه از ما در کار بهره ببرند. اگر ترکیب بازیگران را در فیلم جابجا کنید فیلم دیگری خواهد شد. اگر من جای مصطفی زمانی بازی می‌کردم و او کاراکتر من را بازی می کرد فیلم جور دیگری می‌شد زیرا من چیزهایی را برای نقش حامد می‌بردم و بالطبع «زمانی» برای کاراکتر من چیزهایی می آورد که جنس کار تغییر می‌کرد. این سلیقه، نوع نگاه و فکر آقای اسعدیان بود که باید ایشان نظرشان را بگویند.

 

در این کار آرامش و با طمانینه خاصی در ایفای نقش و کاراکتر داشتید. البته شیطنت هایی دارد که نسبت به «سد معبر» بیشتراست.

 

این نوع آرامش که شما درباره کاراکتر می گویید در نقش وجود داشت و آقای اسعدیان از کاراکتر این نوع کار را می خواستند. همانطور که گفتم من معتقدم بازیگرابزار تفکر کارگردان است و مدل کار من اینگونه است که خودم را به کارگردان می‌سپارم زیرا احساس می‌کنم بازیگر وقتی خودش را به کارگردان می‌سپارد بهترین اتفاق است زیرا اگر من تصمیم بگیرم درباره نحوه ارائه نقش تصمیم بگیرم بعد از دو یا سه کار همه نقش‌ها شبیه به هم می‌شود زیرا همگی از فیلتر من عبور می‌کند. من فیلتر دیگری مانند کارگردان انتخاب می‌کنم که کار از زیر نگاه و فیلتر ایشان عبور کند که تفاوت‌های نقش‌هایم بهتر شکل بگیرد و ارائه شود.

 

زیرا هر کارگردانی یک نوع نگاه با خود نسبت به کاراکتر دارد و در ارائه کاری متفاوت به من کمک شایانی می‌شود. من بازیگر خیلی وسواسی هستم و بازیگری هستم که اتفاقا کم کار می کنم الان دوسه فیلم من کنار هم اکران می‌شود زیرا در سالهای مختلف کار شده و به یکباره نزدیک به هم اکران شده. من علاقمند نیستم همیشه و در هرزمانی دراکران باشم یا کاریدر تلویزیون داشته باشم. از این موضوع فراری هستم و دوست دارم آرام کار کنم برای همه نقش هایم استراتژی دارم که چه کاری انجام بدهم اما همه این ها باید از فیلتر کارگردان عبور کند . من هر ایده ای که دارم حتما همسو با کارگردان می شود و حتما در راستای هدف کارگردان که در فیلم برای خود ترسیم کرده، قرار می گیرد. من برای هر فیلمی که بازی می‌کنم ارزش قائلم، برای همه نقش‌هایم فکر می‌کنم و تمام تلاشم را می کنم هر میزان توانایی که دارم در ارائه نقش متفاوت استفاده کنم. در برخی از روزها از فیلم سینمایی اولی که بازی کردم تا امروز را مرور می کنم ببینم چه استراتژی را دنبال کردم و چه اولویت‌هایی را در نظر گرفتم.

 

با این شرایط بهتر می‌توانید بگویید متفاوت‌ترین نقش شما در این دوره کاری چیست؟

متفاوت ترین نقش عمرم را در «آستیگمات» بازی کردم که در جشنواره به نمایش درمی آید. کار سخت و متفاوتی بود و نقش اصلی فیلم را عهده ‌دار هستم در تمام سکانس ها حضور داشتم و برایم بسیار مهم بود که فیلم چگونه آماده می‌شود . برای این نقش بسیار تلاش کردم و امیدوارم این تفاوت ها در آمده باشد. من تلاش کردم که کار درآمده باشد. 

 

در کارهایی که امسال قرار است اکران شود علاقمندی شما نسبت به کدام کار بیشتر است؟

برای همه فیلم‌هایی که امسال اکران می‌شود همچنین «نقطه کور» که از سال گذشته آماده بود و در حال اکران است تلاش کردم «ایستگاه اتمسفر» نقش تلخی که تا به حال تجربه نکرده بودم و برای من آن‌همه حال بد را که بخواهم در یک فیلم تجربه کنم، سخت بود. اما برآیند سه فیلمی که هرسه در جشنواره حضور داشتند را بررسی می‌کنم براساس سلیقه‌ام فکر می کنم بازی‌ام در«سد معبر» جزئیات بهتر و بیشتری داشته و آنجا موفق تر بودم دلیلش این بود که کاراکتر را خودم کمی خاص کردم و چیزهایی برایش انتخاب کردم که براساس موقعیتش این نقش را متفاوت تر می‌کند.

 

در فیلم «یک روز بخصوص» نقش یک روزنامه‌نگار را برعهده داشتید ، برای ایفای این نقش چقدر به این حوزه نزدیک شدید؟

در نوع ارائه شخصیت هیچ گاه سعی نمی‌کنم ما به ازای بیرونی شخصیت را پیدا کنم بلکه تلاش می‌کنم کاراکتر را در خودم پیدا کنم. در مورد کاراکتر «یک روز بخصوص» تلاش کردم به این فکر کنم اگر یک روزی روزنامه نگاری باشم که در موقعیت این کاراکتر قرار بگیرد یک چنین رفتاری از او بروز و ظهور می‌کند که در «یک روز بخصوص» می‌بینید. 

 

چه زمانی تولید فیلمنامه «لانه زنبور» ممکن می ‌شود؟

هم اینک مشغول بازی در نمایش «پپرونی برای دیکتاتوری» در سالن پالیز هستم. استقبال بسیار خوبی شده و احتمالاً نمایش آن تا خردادماه ادامه پیدا می‌کند. فیلمنامه «لانه زنبور» قرار است توسط آقای نیک نژاد کارگردانی شود که احتمالا تابستان جلو دوربین برود و کار موضوع کمدی دارد که نوشتم و خودم هم بازی می‌کنم.

 

 

 

 

 

aftabeyazd.ir
  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش