پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴
۱۰:۴۶ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۵۵۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

مجید واشقانی فراهانی در گفت‌وگو با «صبا» درباره تازه‌ترین کار خود گفت

سایه «ماه عسل» روی «دیوار شیشه‌ای» افتاده است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مجید واشقانی
سریال «دیوار شیشه‌ای» به کارگردانی احمد معظمی، راما قویدل و نوید میهن‌دوست این شب‌ها از شبکه یک سیما پخش می‌شود که به شکلی برگرفته از برنامه «ماه عسل» است. سریالی که در کنار قصه اصلی خود چند قصه فرعی دیگر هم دارد که در هر قسمت به پایان می‌رسد. مجید واشقانی؛ بازیگر نقش اصلی این سریال در گفت‌وگویی با «صبا» از کم و کیف این مجموعه و کاراکتر فرهاد رئوف برای ما گفته است که در ادامه می‌خوانید

تا به امروز چقدر از خروجی سریال راضی بودید و چه بازخورد‌هایی از مردم گرفته‌اید؟

تا به الان همه چیز خوب بوده اما مسئله‌ای که وجود دارد این است ما در بد‌ترین زمان بخش روی آنتن می‌رویم. تا الان ۱۰ قسمت پخش‌شده اما حتی یک شب هم نشده که در زمان مقرر شده خودش پخش شود. یعنی هر بار ما این سریال را در زمان متفاوتی دیده‌ایم و این مسئله به کار آسیب می‌زند. در روزهای آخر سریال «دیباجی» این کار به من پیشنهاد شد و چون تقریبا کار کمی عجله‌ای پیش می‌رفت وقت نداشتم متن را بخوانم واز آن‌ها خواستم که یک طرح کلی از کار برایم بفرستند تا ببینم که قصه چیست. وقتی که طرح ابتدایی را به‌همراه احمد معظمی بررسی کردیم خیلی از آن خوشم آمد.

 

الان هم معقتدم این اتفاق افتاده و فکری نو پشت آن است. برنامه «ماه عسل» برنامه‌ای به‌شدت پرطرفدار است که مخاطب خود را پیدا کرده و تبدیل به برند شده است اما این‌که بخواهیم بگوییم این برنامه به‌طور صددرصد از روی «ماه عسل» نوشته شده این‌طور نبوده ولی شباهت بسیار زیادی به این برنامه دارد. ولی آن‌قدر برنامه «ماه عسل» بزرگ است که کماکان این سایه روی«دیوار شیشه‌ای» وجود دارد و اصلا هم این اتفاق ناراحت‌کننده نیست به‌دلیل این‌که احسان علیخانی در برنامه «خندوانه» در پاسخ به رامبد جوان در پاسخ به این سوال که آیا برای ساخت این سریال از شما اجازه گرفته شد. او نیز جواب داد که به‌هرحال برنامه ما و سریال «دیوار شیشه‌ای» هر دو برای تلویزیون هستند و خیلی نباید درگیر کپی‌کردن باشیم.

 

به‌هر حال شما شخصیت احسان علیخانی را در برنامه «ماه عسل» را ایفا می‌کنید این اتفاق چقدر به جذب مخاطب سریال «دیوار شیشه‌ای»کمک کرده است؟

شخصیت احسان علیخانی در این سریال تبدیل به یک شخصیت شناسنامه‌دار و کاریزماتیک‌شده که اگر برنامه «ماه عسل» یا برنامه‌های شب عید می‌سازد درهر صورت برنامه‌هایش پرمخاطب می‌شود به‌دلیل این‌که استاندارد‌های برنامه‌سازی را قبل از مخاطب‌شناسی رعایت می‌کند. این‌که او می‌داند دست روی چه داستانی‌های بگذارد و خط‌مشی برنامه چیست این یک مسئله است و این‌که استاندارد‌های برنامه‌سازی را به‌خوبی می‌داند مسئله دیگر است. او تهیه‌کننده برنامه‌هایش است و هر سال شیک‌ترین، بهترین، مهندسی‌شده‌ترین و حتی پرخرج‌ترین اتفاقات را در برنامه‌سازی‌هایش شاهد هستیم و همه این‌ها باعث‌شده که احسان علیخانی تبدیل به شخصیتی تماما حرفه‌ای شود که بیننده خاص خودش را دارد.

 

حالا اگر شخصیت فرهاد رئوف در«دیوار شیشه‌ای» نزدیک به علیخانی باشد اصلا چیز بدی نیست. ما سعی‌مان نبوده که صرفا به شخصیت احسان علیخانی بپردازیم ما یک فرهاد رئوف تعریف کردیم که قصه زندگی خودش را دارد و به‌نظرم این سریال می‌توانست خیلی بیشتر از بیست قسمت باشد یا حتی صد قسمت. به‌خاطر این‌که ما قصه زندگی این مجری در کنار اپیزود‌های مختلف می‌بینم.

 

قصه فرهاد و سارا قصه اصلی «دیوار شیشه‌ای» است این قصه کجا به اوج خودش می‌رسد و نمود پیدا می‌کند؟

در قسمت ۱۵ داستان به اوج خودش می‌رسد و در آن‌جا یک نقطه عطف داریم.

 

این‌که شما در قالب مجری قرار می‌گیرد و بعد در نقش همسر سارا یک بازی کاملا حسی دارید را چطور کنترل کردید؟

ما قبل از این‌که جلوی دوربین برویم جلسه‌ای بسیار مفصل و حرفه‌ای به‌همراه احمد معظمی، محمد سلطانی و تیمش داشتیم. در آن‌جا به یک‌سری نتایج رسیدیم. اولین مسئله این بود که «دیوار شیشه‌ای» سه کارگردان داشت که بستر اصلی داستان را احمد معظمی، کارگردانی کرده است. ما یک فوندانسیون برای شخصیت فرهاد تعریف کردیم که قرار شد بر اساس آن بیش برویم تا هر کارگردانی سلیقه شخصی خودش را وارد کار نکند، این شخصیت هم کاملا درست ساخته شده بود. زمانی که متنی درست نوشته شده باشد همه چیز بر اساس آن و به‌درستی پیش می‌رود. نمی‌خواستیم با کار بداهه و سطح پایین جلو برویم و همه چیز از ابتدا مشخص شده بود و متن سریال هم خیلی استخوان‌دار بود به‌همین خاطر با وجود سه کارگردان و مدیریت خوب علی‌اکبر تحویلیان همه چیز خوب پیش رفت. من نیز سعی کردم روی کاراکتر فرهاد خیلی متمرکز کار کنم. بعضی مواقع که حواشی کار آن‌قدر به بازیگر لطمه می‌زند که در کارش دچار اشتباه می‌شود در این جا نمی‌گویم که من اشتباه ندارم نه ولی کم اشتباه هستم

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مجید واشقانی

 

شما چقدر در پوشش و نوع لباس‌هایتان نظر داشتید؟ زیرا نقش کسی را ایفا می‌کنید که به لباس‌ها و پوشش خود بسیار حساس است؟

کسی که قرار است مقابل دوربین قرار بگیرد حتی اگر دو دقیقه باشد از کسی که یک مقام سیاسی یا فرهنگی است گرفته تا مجری باید به پوشش خود اهمیت دهد. این اصلا ربطی به تجمل‌گرایی ندارد بلکه احترام قائل شدن برای رسانه و مخاطبان آن است. اولا ما فرهاد را این‌گونه تعریف کرده بودیم زیرا مجری‌ای پرطرفدار است بنابراین مطمئنا خوب لباس می‌پوشد و خوب حرف می‌زند.

 

البته من هم در زندگی شخصی‌ام این‌طور هستم که شخصیت فرهاد را هم این‌گونه تعریف کرده بودیم. ما برای این کاراکتر به اندازه یک وانت لباس داشتیم و به جرات می‌توانم بگویم من روزی هفت تا هشت دست لباس عوض می‌کردم چون فرهاد در برای خانه، استودیو، بیرون آمدن از استودیو و... کلی لباس داشت و باید آن‌ها را تغییر می‌داد و سعی کردیم به لباس این کاراکتر اهمیت زیادی بدهیم.

 

چرا هیچ تفاوتی بین گریم شما درزمان اجرا و در زمانی که کنار خانواده هستید وجود ندارد و در همه جا یک شکل هستید؟

ما روی این مسئله انگشت نگذاشتیم که خیلی متفاوت باشد. زیرا ما آن‌را به‌عنوان بازیگر معرفی نکردیم زیرا او یک مجری است و باید یک متعادل‌سازیی برای این که جلوی دوربین برود داشته باشد و خیلی نخواستیم به تغییر اساسی بدهیم. از طرفی کسانی که مجری تلویزیون هستند خیلی کارهای عجیب و غریب نمی‌کنند بلکه فقط یک متعادل‌سازی می‌کنند. البته یک گریم مفصل را روی صورت فرهاد داشتیم ولی گاهی آن را کم و زیاد کردیم.

 

چه لزومی دارد که شخصیت فرهاد متاهل باشد؟

این را باید از نویسنده پرسید. اما الان که متاهل شده این قضیه او را به چالش کشانده است؛ یعنی تماس‌های نامشخص و... این‌ها برایش دردسر شده است و می‌خواهد آن‌ها را از زنش مخفی کند و همه این‌ها داستان را پیچیده‌تر کرده است و این به نظرم از هوشمندی نویسنده بوده است. چون اگر او تنها بود داستانی پیش نمی‌آمد اگر هم مشکلی بود خودش در خفا آن را حل می‌کرد.

پخش کار تا کی ادامه دارد؟

تا قبل از ماه مبارک رمضان پخش می‌شود. ما قصه نویی داشتیم و اگر در میان راه به مشکل بر نمی‌خوردیم و می‌توانستیم داستان را ادامه‌دار‌تر تعریف کنیم و خیلی اتفاق ویژه‌ای می‌افتاد. امروزه حدود صد تا ۱۵۰ قسمت سریال تولید می‌شود. درحالی که اپیزودهای این سریال داستان‌هایی جذاب است که ریتم بسیار خوبی دارد و در همان یک قسمت، بخش تکلیف کار مشخص می‌شود. از طرفی یک قصه اصلی هم در داستان داریم که آن‌هم طوری مخاطب را جذب می‌کند که تماشاچی قصه را دنبال کند. ما چنین بستر‌هایی را برای سریال‌هایمان داریم اما آن را می‌سوزانیم. درکل در بیست قسمت آن را می‌سازیم و تا مردم از پخش سریال آگاه شوند قصه تمام می‌شود درصورتی که در جهان مخاطبان تازه در قسمت بیستم از وجود و پخش‌شدن سریال آگاه می‌شوند و به همدیگر پخش آن را اطلاع می‌دهند. امیدوارم نگاه‌های بهتری به این مسئله شود سریال‌ها فقط آنتن پرکن نباشند.

 

شما اغلب در کارهای بهرنگ توفیقی، نقش‌های متفاوتی داشته‌اید در سریال «دیباجی» که تازه‌ترین اثر این کارگردان است نیز بازی دارید؟

بله؛ من در این‌جا هم نقش متفاوتی دارم و یکی از نقش‌های اصلی داستان است که به‌شدت جذاب و پر از چالش است. به‌هر حال سعید نعمت‌اله جزو نویسنده‌های بسیار حرفه‌ای و مخاطب‌شناس است، اصلا متن بی‌خاصیتی نمی‌نویسد و حرفی برای گفتن دارد و شخصیت‌هایی که به ما می‌دهد افت و خیز دارند.

 

آیا فکرمی کنید این سریال بتواند مخاطب خودش را جذب کند؟

بله، زیرا سریال بسیار خوبی است چون متن خیلی خوبی دارد و همچنین تجربه چند کار را با بهرنگ توفیقی دارم. توفیقی هم دوست صمیمی‌ام است و هم بسیار کارگردان حرفه‌ای و خوبی است و کار کردن با او همیشه برای من لذتبخش و خوب است. امیدوارم که «دیباجی» در باکس شبکه در ماه رمضان دیده شود.

 

درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

اخیرا یک مینی‌سریال را به‌نام «تلاطم» کار کردم که وحید بی‌طرفان آن را ساخته است. به‌نظرم کار خوبی است که من در آن نقشی منفی را بازی کرده‌ام البته نقشم خیلی طولانی نیست ولی نقش با خاصیتی است و این کار تم پلیسی دارد. هفته گذشته نیز یک قرار‌داد جدید بستم ولی ترجیح می‌دهم فعلا راجع به آن چیزی نگویم

 

 

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش